سید ضیاءالدین دری در پی صحبتهای اخیر
خسرو معتضد با موضوع نقد سریال تاریخی «کلاه پهلوی»، یادداشتی را در اختیار
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) قرار داد که متن این یادداشت به شرح زیر
است:
«هفتهی قبل بچههای خوب ایسنا با من
تماس گرفتند و خواستند تا طی یک مناظرهی رو در رو با جناب خسرو خان معتضد
در محل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) داشته باشیم. علت را پرسیدم. در
جواب گفتند این خواستهی آقای معتضد است و ظاهرا حرفهایی دارند و تقاضا
کردند که این جلسه برگزار شود. اجازه خواستم تا با مدیر شبکهی یک مشورت
کنم زیرا ایشان چندان به چنین کاری تمایل نداشتند. اینجانب هم اساسا اهل
اینگونه کارها نیستم. بنده یک فیلمسازم. سریالی را با تحمل سختیها و
مرارتهایش ساختم و مردم هم آن را دیدند، موافق و مخالف هم حرفهایشان را
گفتهاند و نوشتهاند و ادامه دارد.»
کارگردان سریال «کلاه پهلوی» در ادامه این یادداشت آورده است:
«من قرار نیست همه وقتم را صرف این
کارها کنم، چرا که چیزی تغییر نمیکند. سریال همان است که هست اما امروز
صبح فهمیدم که جناب معتضد کار خودش را کرده و طی تماس یک جانبه با خبرنگار
ایسنا حرفهایش را گفته است. وقتی مطلب را خواندم، متاسف شدم و احساس کردم
ایشان بیش از سریال «کلاه پهلوی» با شخص من طرف است و ظاهرا علیه این جانب
از 13 سال پیش شمشیر را از رو بستهاند؟! حالا علت چیست؟ لابد خودشان بهتر
میدانند. اما تعجب کردم که چرا وی در برنامهی «هنگام درنگ» چندین جلسه
حضور داشتند؟ به هر حال «هنگام درنگ» پیرامون مباحث «کلاه پهلوی» بوده است.
خب چرا حرفهایش را در آن هنگام بیان نکرده بودند؟ چرا حالا به فکر
افتادند؟ این طرز رفتار را چگونه می توان معنا کرد؟»
دری همچنین در این یادداشت تاکید کرده است:
«من اگر جای ایشان بودم، حداقل در آن
برنامه حضور نمییافتم. به هر تقدیر لحن گفتههای این شخص که مدعی تاریخ
هستند را زیبندهی خود و ایشان نیافتم. ایشان کار من را بهانه قرار دادند و
مرا بچه خطاب کردهاند! و فردی بیاطلاع و غیرموجه دانستند. وی بدون در
نظر گرفتن شئون فرهنگی و صنفی در حوزهی خطیر فیلمسازی و فضای فیلمسازی
امروز کشور اینجانب را مورد مقایسه با دیگر همکاران محترمم قرار دادند، حال
بگذریم از اینکه ایشان به وقتش علیه سریال «مختارنامه» آقای میرباقری هم
سخنپراکنی کرده بودند ولی حالا برای تخطئهی اینجانب به تایید آن توسل
جستهاند! در متن حرفهای ایشان مشخص است که متوسل بودند که اینجانب باید
برای اصلاحات نهایی کارم سراغشان میرفتم و از وی راهکاری میخواستم و
نظرات ایشان را در کارم لحاظ میکردم و لابد تیتر هم به وی میدادم! اما
نمیدانم که اینگونه کارشناسیها در رسانهی ملی باید توسط افراد مورد
وثوق انجام بگیرد و معمولا هم مشاوران تاریخی - مذهبی و یا حتی تخصصی را
مسؤولان هر شبکه تعیین میکنند، یعنی به دلخواه نویسنده و کارگردان نیست.»
این کارگردان در ادامه مطالب خود در قالب یادداشت ارسالی به ایسنا نوشته است:
«چنانچه دیدیم در یک مجموعه کارشناس،
جناب آقای دکتر علیاکبر ولایتی بودند؛ غرض آنکه در رسانه ملی حساسیتهای
لازم در سطوح عالی رعایت میشود، ایضا آقای معتضد نمیدانند که پول تولید
سریال در اختیار کارگردان نیست و تحویل اینگونه گزینههای مشورتی یا
حاشیهای ربطی به او ندارد. در روند مباحث تاریخی «کلاه پهلوی» جناب آقای
دکتر عبدالله شهبازی که فردی دارای وجاهت تخصصی هستند سالها روی متن با
اینجانب همکاری و اظهار نظر کردند، سپس آقای دکتر حقانی که شخصی بسیار
سختگیر هستند تمام سریال را چندین بار مورد بازبینی و ارزیابی قرار دادند
در نهایت هم نام هر دو شخصیت در تیتراژ قید شده است. این آقایان از افراد
مستقل هستند و تحت تاثیر کسی قرار نمیگیرند، چرا که پای آبرویشان در میان
است؛ البته ممکن است کاستیهایی در کار وجود داشته باشند و دارند.
دری در بخشی دیگر از یادداشت ارسالیاش
به ایسنا آورده است که: آقای دکتر حقانی و عبدلله شهبازی، به علت درک خوب
از داستانپردازی و نیز دانستن نقش تعیینکننده بودجه در ساخت کم نقصتر هر
اثر، طبیعی است که با سریال حاضر تا آنجا که نامشان تخریب نشود کنار آمدند
اما به نظر میرسد آقای معتضد با این آقایان هم مشکل دارد ولی جرأت ابراز
نظر ندارد. در نتیجه تمام حملاتشان را متوجه اینجانب ساختهاند که البته
مهم نیست. حتی در صحبتهایشان اندک باجی هم به آقای دکتر حقانی پرداختهاند
که مثلا اسباب ناراحتی ایشان را فراهم نکرده باشند! آیا این روش کودکانه
نیست؟ آنوقت مرا بچه خطاب میکنند؟!
او در عین حال تاکید کرده است: «طی 32
سال حضورم در این حرفه این بار نخستی است که نیت درونیام را در رابطه با
خدای متعال بیان داشتهام. در هیچ یک از مصاحبهها و یا مطالب مکتوب
اینجانب زهد فروشی وجود نداشته است و اگر گفتم، نیت من معامله با خدا بوده،
برای کارم دلیل داشتم و ترجیح میدهم در باب آن چیزی نگویم، مگر آنکه
مجبور شوم؛ وگرنه طبیعی است که من نیز به قدر ضرورت و کمتر از آن چیزی که
خسرو خان گمان بردهاند، حقوقی دریافت داشته و یا میدارم. مگر ایشان خود
مجانا محفوظاتشان را مقابل دوربین بیان میکنند؟
وی اضافه کرده است: علی ای حال اینجانب
از ایشان میخواهم که لحن مطالب و حرفهایشان را به عنوان یک منتقد نسبت
به بنده تغییر دهند و از حالت تمسخر و قلدر مآبی و أنا رجل زدن بپرهیزند و
سکوت و صبر و احترام ما به آزادی بیان را قدر بدانند و قدردان جو و فضای
ناشی از انقلاب در رسانهها باشند و نان خویش میل کنند و به سفرهی دیگران
که از آن اطلاعی ندارند رشک نبرند.
دری در پایان یادداشت خود خطاب به خسرو
معتضد، تاکید کرده است: «در عین رعایت احترام به دانستههای ایشان به علت
این که هموزن هم نیستیم و اینجانب آقای معتضد را مسلح و مجهز به دانش فوت و
فن درام و فیلمسازی نمیدانم، ترجیح میدهم از هر گونه مباحثه با وی
پرهیز کنم؛ لذا خاطرنشان میکنم که از بالن «کلاه پهلوی» آویزان نشوند
چراکه بیم سقوط کم نیست ...»