به گزارش 598، محمد خوش چهره در گفت و گو با خبرنگار سیاسی شبکه اطلاع رسانه دانا، با اشاره به تبدیل شدن یارانه، به موضوع اقتصادی و امنیتی، گفت: آن چیزی که از نظر کلامی به هدفمندی یارانهها وجاهت می دهد لفظ هدفمندی است، یعنی پشت هدفمندی یک عقلانیت و منطق وجود دارد. یعنی اصل یارانه را میپذیرند اما نحوه پرداخت در قالب واژه هدفمندی خودش را نشان میدهد.
وی با بیان این که بحث هدفمندی یارانه ها بحث جدیدی نیست، گفت: همه دولتها بعد از جنگ نسبت به نحوه پرداخت یارانه نظراتی داشتهاند. در ادبیات اقتصادی، مبانی نظری و تئوریک و فراتر از آن شواهد تجربی و مطالعات تاریخی در سایر کشورها، منطق یارانه این است که یارانه اساسا پرداختی است که توسط دولتها برای حمایت صورت می گیرد. حمایت از دو حوزه که برخی از کشورها فقط یکی از این دو حوزه را مبنای کار خود قرار می دهند و برخی دیگر هر دو حوزه را اهمیت می دهند.
وی درباره ضرورت های حمایت از تولید، گفت: اوین ضرورت به حمایت از بخش تولید بر می کردد. به طوری که برای حمایت از تولید پرداختهایی صورت می گیرد. از مشوقهای صادراتی که دولتها پرداخت می کنند برای تشویق صادرات و یا مشوق های داخلی که برای تولید داخل می دهند، یا انرژی ارزان و حتی برخی معافیت های مالیاتی نوعی پرداخت یارانه به تولید کننده تلقی میشود. پس یارانه می تواند نوعی پرداخت به تولید مخصوصاً تولیدات کشاورزی، صنعتی یا... باشد.
خوش چهره با بیان این که اشکال یارانه می تواند پیچیده باشد، گفت: خیلی از دولتها رقم هایی که تحت حمایت از تولید پرداخت می کنند و با عناوین مختلف در بودجه های دولت مطرح میشود را به عنوان یارانه تلقی میکنند. مثلاً امروزه بعضی مطالعات نشان میدهد بودجههای کلان صرف شده در بخش R& D ـ تحقیق و توسعه طرح های بزرگ ـ را دولتها متکفل می شوند و آنها را جزء هزینههای یارانهای محاسبه می کنند. مثلا در بخش کشاورزی هزینههای کلانی صرف تحقیق تولید بذرهای با کیفیت و توسعه روشهای پربازده کشاورزی می شود سپس این بذر مرغوب و روشهای مناسب کشاورزی را در اختیار کشاورزان قرار میدهد.اینگونه است که در بسیاری از کشورها یارانه ها را به صورت R&D هزینه می کند.
خوش چهره در ادامه گفت: حوزه دوم برای پرداخت یارانهها، یارانهای است که اغلب کشورهای کمتر توسعه یافته انجام می دهند. حمایت مستقیم از گروه های مستضعف و اقشار آسیب پذیر و گروههای هدف است که معمولاً در جهت حمایت از ضعف تغذیه و حمایت از سبد غذایی آنان یارانه داده می شود. مثلاً برخی کشورهای صنعتی به شدت به امنیت غذایی مردم اهمیت می دهند و اقلامی مانند شیر و لبنیات و گوشت و پروتئین را با سوبسیدهایی که به بخش تولید میدهند نه به مصرف کننده ،این اقلام غذایی اساسی را ارزان به دست گروههای هدف میرسانند. این روشی که کشورهای صنعتی برای تولید انجام میدهند. اما چون کشورهای کمتر توسعه یافته از اجرای مطلوب این روش عاجز هستند میآیند به مصرف کننده در قالب کوپن یا یارانه بر روی موادغذایی ارانه می دهند.
اقداماتی که عنوان یارانه به خود گرفتند
این استاد دانشگاه با بیان این که در ایران هر دو را داشتهایم، ادامه داد: مهم این است که برخی اقداماتی که دولت ها انجام می دادند و ضعف داشتند به اسم یارانه مطرح میشد. پس باید قبل از اینکه مِنَتی بر تولید کننده و مصرف کننده بدلیل اعطای یارانه ها بخواهد مطرح شود، باید گفته شود که پرداخت یارانه ها بعد از جنگ ضعف دولت بوده است که روشهای دیگر را نتوانست اجرا کند و میگفت یارانه می دهم .از جمله اینها یارانه سوخت وانرژی بود. مثلا دولتها ضعفشان در اعمال سیاست های نظام مهندسی ساختمان بود. ضعف عایق بندی و هدر رفتن انرژی و ... که می بایست در اصول معماری ابلاغ شود.
اما دولت ها اینها را انجام نمیدادند و هدر رفتن مصرف بالای انرژی با قیمت های پایین را عمدتاً متوجه مصرف کننده میدانستند.
وی افزد: یا مثلاً برجستهترین یارانه متعلق به بنزین بود که این موضوع چالش اصلی مجلس هفتم با دولت بود که آن زمان سالی شش میلیارد دلار هزینه واردات بنزین بود که دولت کمتر از یک سوم این مبلغ را به دست نمیآورد و این تفاوت را سوبسید قلمداد میکرد. در این جا هم دولت مقصر را مصرف کننده میدانستند.
*نظرات دولتهای سازندگی و اصلاحات در مورد هدفمندی یارانه ها منطقی نبود*
خوشچهره درباره نظرات دولت های قبل در خصوص هدفمندی یارانه هاف گفت: دولت های سازندگی و اصلاحات هم درباره یارانه نظراتی داشتند اما راه حلی که ارائه می دادند از نظر مجلس منطقی نبود چون صرفا از طریق واژه مبهم اصلاح قیمتها یا آزاد سازی قیمتها آن را مطرح می کردند در حالی که ضعف اصلی نظارت بر ساخت و ساز و معماری که انرژی را هدر می داد، بود. اینها اگر اصلاح می شد بخش زیادی از یارانه ای که دولت می داد صرفه جویی میشد. و یا اگر حمل ونقل عمومی کارا طراحی می شد سفرهای شهری نیز کم می شد و در مصرف بنزین نیز صرفه جویی می شد.
وی در تشریح این موضوع گفت: مثلا در شهرهای بزرگ اروپایی و آمریکایی بیش از 70 درصد جابه جایی ها با وسایل حمل و نقل عمومی کارا صورت میگیرد. به طوری در بسیاری از شهرهای پیشرفته اروپایی به سهولت می توان زمان طی مسافت تا رسیدن به مقصد را تخمین زد و بر حسب آن برنامهریزی کرد. البته با یک هزینه بسیار ارزان. یعنی در مرحله اول یک وسیله ارزان و راحت گذاشته بودند و بعد ازآن عوارض بر خودروها، هزینه زیاد پارکومترها، عوارض اتوبانها را وضع کرده بودند. بنابراین روش مصرف سوخت و انرژی اصلاح می شد. به طوری که خیلی از افرادی که خودرو دارند ترجیح میدهند فقط برای تعطیلات از خودرو استفاده کنند چون کار عاقلانه این است که بدون استرس رانندگی و هزینه های بالای بنزین و استفاده از ماشین و اتلاف وقت در ترافیک برخی خیابان های شهر و... به مقصد برسند.
این نماینده سابق مجلس افزود: بنابرین مدلی که غرب برای حل این مسأله انتخاب کرده است اینگونه است که در ابتدا وسایل جایگزین را طراحی کرده است نه اینکه از اول به مردم بگوید سفر نکنید ماشینها را از منزل بیرون نیاورید تا هوای پاک داشته باشیم و مدام توصیه و نصیحتهای اخلاقی به مردم داشته باشد. یا بگوید مرفهین بیشتر استفاده میکند و محرومین استفاده نمی کنند وشعار عدالت بدهد. این غلط است. نگاه ارزشی به عدالت واجد ارزش است اما اگر این واژه را فهم نشود مطمئنا ضد آن عمل خواهد شد. بنابراین شعار اینکه اسراف داریم و از طرف دیگر اینکه عدالت اجتماعی نیست و مرفهین مثلا 45 درصد بنزین را مصرف میکنند، غلط است.
طرح مجلس هفتم، بسیار ناقص بود
خوش چهره ادامه داد: با این شعارها در مجلس هفتم دولت طرح هدفمندی را ارائه داد. این طرح خیلی ناقص بود به گونهای که گروههای هدف آن مشخص نبود.که در نتیجه با اینکه حرف از بی عدالتی بود بعد آمدند به همه یارانه دادند که این از همه بی عدالتیاش بیشتر است و شاید بتوان گفت اوج بی عدالتی است. بعد هم مشخص شد عدد و رقم آن درست نیست و در حدود 4میلیون نفر با شناسنامههای جعلی یا شناسنامه افراد فوت شده اضافه یارانه میگیرند.
وی در ادامه گفت: اینها بحث نشده و اصل هم همین است چرا که با این روش اصل عدالت دارد زیر سوال می رود. منتقدین در مواجه با این مسأله به ما نمیگویند شیوه شما اشتباه بوده است بلکه اصل عدالت را زیر سوال میبرند. و قطعاً خواهند گفت غرب با سازو کارهایی که در پیش گرفته است در بحث عدالت جلوتر است و در طرح شما، عدالت مفهومی ندارد و بحث هایی از این دست را مطرح می کنند.
خوش چهره درباره موضوع حذف سه دهک یارانه بگیر از دریافت یارانه نقدی، گفت:دولت معتقد بود 45 درصد مرفهین جامعه هستند که اتفاقاً بیشترین مصرف هم مربوط به آنهاست. ما در مجلس بررسی کردیم که 45 درصد مرفه چه کسانی هستند که این همه ماشین دارند و این همه مصرف میکنند. منطقی این است که نهایت باید یک یا دو دهک مرفه باشند که این تناسبی با ماشین ندارند و معمولاً هم قشر مرفه دارای ماشین هایی هستند که درصد کمی سوخت مصرف می کنند چون اغلب خودروهایی را استفاده می کنند که مصرف پایینی دارد.
وی افزود: بنده از زمان دولت اصلاحات در مجلس پیگیر این موضوع مرفهین بودم، و بعد در دولت نهم و دهم هم که شعارش همین افراد مرفه بود نزدیک دو سال و نیم طول کشید تا به آمارهایی که استناد می کردند و میگفتند 45 درصد مرفهین جامعه هستند دست پیدا کنم که متاسفانه با بررسیهایی که انجام دادیم متوجه شدیم که آمارها به این گونه بدست آمده است که در پمپ بنزینها افراد آمارگیر حاضر میشدند و هر ماشینی را که غیر از پراید و پیکان بود را جزو ماشینهای لوکس حساب کردهاند یعنی به جای این که بگویند ماشین های لوکس گفتند گروه مرفه، که این استدلالی غلط است. پس اینگونه است که اساس تحلیل اشتباه می شود. در حال حاضر هم کسی بگوید آمار مرفهین 45درصد است بازهم بر مبنای همین آمار این را مطرح می کنند که اشتباه است.
وی تاکید کرد: البته باید بگویم که به شدت معتقدم که اشرافیت در ایران هزینه اشرافیگری را نمی دهد. اشکال نظام ما این است که بر خلاف دیگر کشورها عمل می کند. کشورهایی که اجازه میدهند مرفهین باشند اما هزینه های سنگینی بابت آن دریافت می کنند، مثلا در این کشورها افراد بیشترین مالیات و عوارض را برای امکانات بالای زندگی شان می دهند و دولت هم این پول های را صرف ورزش ارزان و رایگان برای گروه های کم درآمدها می کنند.
مثلا در آماری که اخیراً بدست بنده رسیده شرکت پورشه در یک محموله، 50هزار خودر وارد ایران کردهاند. بعضی از خودروهای وارداتی بالای یک میلیارد تومان قیمت دارند. کسانی که این کالاها را خریداری میکنند برای تشخص است مسلما اگر هم 20میلیون هم مالیات ها افزایش یابد چون این افراد دنبال تشخُص هستند بازهم این مبالغ را پرداخت می کنند. دولت از ابزارهای مستقیم برای مالیات گرفتن استفاده نمیکند.کل یارانهای که در بنزین وجود دارد شاید برای یک ماشین در طول سال بین 500تا یک میلیون تومان است. یعنی آن مبالغ بالایی که می توانیم در قالب مالیات بگیریم و صرف هزینه های حمل و نقل عمومی کنیم را انجام نمیدهیم و آسیب را گرفتن یارانه گروه مرفه می دانیم.
وی همچنین ادامه داد: مثلا درباره دورریز نان ایرادهایی را بر گندم گرفتند و گفتند نان نامرغوب است. اما مسلماً دلیل حجم بالای دورریز نان قیمت نبود. درست نیست که میگفتند اگر قیمت ها اصلاح شود کیفیت نان هم مرغوب می شود. در صورتی که دلیل نان نامرغوب قیمت نان نیست. مثلاً طی دو سال اخیر نان تافتون نان از 5 تومان به 300 تومان رسیده است یعنی دیگر این نان با این جهش قیمت باید با کیفیت ترین و مطلوب ترین نان باشد. اما در عمل قیمت بالا نتوانسته کیفیت نان را هم افزایش دهد. ضعف به عدم نظارت ورود گندم در سیلوها، وجود آردهای نامرغوب و روش پخت نادرست بر میگردد و صرفاً به مصرف کننده برنمی گردد که چون دور ریز بالایی دارد . جالب این است که باز هم میگفتند گروه مرفه دلیل این اسراف است چون این گروه دور ریز نان آنها 15 درصد بیشتر از دیگران است. بماند که این آمارها را چطور استخراج کردهاند. مگر گروه مرفه چقدر نان میخورد و چقدر نان سنتی استفاده می کنند که 15 درصد دور ریز دارند؟ اما محاسبات ما نشان می دهد این گروه کمتر از یک درصد آرد هم مصرف نمیکنند. این یک درصد را به عنوان صدقه فقرا به اغنیا در نظر بگیریم نه اینکه یک سیستم را به خاطر آن به هم بزنیم.
وی در پاسخ به این سئوال که از نظر تحلیل های اقتصادی اجای طرح هدفمندی تا به این مرحله در مسیر اهداف از پیش تعیین شده حرکت کرده است؟ گفت:به طور کلی باید گفت راجع به بحث هدفمندی یارانه ها با یک دلایلی کار را شروع کردیم که آن دلایل سست بود هیچ کس منکر آلودگی وترافیک نیست اما قبل هم وضع همین بود و الان با همه این افزایش قیمتها وضع بدتر هم شده است. اما اگر بخواهیم از تجربه کشور های دیگر استفاده کنیم میبینیم کشورهای دنیا در زمینه انرژی به سه دسته تقسیم می شوند:
1ـ کشورهایی که نفت ندارند مثل انگلیس و بنزین های وارداتی خود را با یک مالیات سنگین به مصرف کننده می دهند .
2ـ کشورهایی که بنزین را با همان قیمت وارداتی به مصرف کننده می دهند و دولت سودی نمی برد.
3ـ کشورهایی که نفتی هستند و حامل های انرژی را آن چیزی که تولید می شود ارزان تر به مصرف کننده می دهد.
وی افزود: مسلماً هر آدم عاقلی روش اول را الگوی مناسب می داند اما نکته مهم این است که اگر این روش را به خوبی نفهمیم با مشکل مواجه خواهیم شد. باید دقت کنیم آنها اول یک سری اقدامات اولیه را انجام دادهاند بعد از آن، ابزار قیمتی و افزایش قیمتها را در دستور کار قرار میدهند. در حالی که ما به آن اقدامات نگاه نکردیم .فقط قیمت ها را افزایش داده ایم.آنها اول با توجه به ادبیات اقتصادی کالای جایگزین را ایجاد کردند. جایگزین یعنی اینکه یک سیستم حمل و نقل عمومی کارا ایجاد کردند.
چرا مجلس طرح را تصویب کرد
خوش چهره در پاسخ به این که با وجود چنین شرایطی مجلس چطور به تصویب و تبدیل به قانون شدن طرح رضایت و رای داده است؟ گفت: در مجلس وقتی دیدیم دولت به دنبال مسأله جایگزینها نیست، خود ما شروع کردیم و طرحی را به مجلس دادیم که بعدها دولت به آن ملحق شد. تحت عنوان طرح تبصره 13. از این قرار که در یک زمان بندی مشخص سهم حمل و نقل عمومی افزایش پیدا کند که البته در آن زمان دولت در این سهم دهیها هم دچار اشتباه شده بود. مثلا اولویت اول را به اتوبوس داده بود در حالی که مترو می بایست در اولویت قرار می گرفت. چرا که با خریداری و ورود تعدادی زیادی اتوبوس در سطح شهر، خود به یک معضل جدید ترافیکی بدل شده بود.
وی افزود: پیشنهادی که از طرف ما مطرح شد این بود که کمیسیون مدیریت شهری در مجلس تشکیل شود چون در حال حاضر بیش از 75 مردم شهر نشین شده اند. پس در مجلس طرحی را با عنوان تشکیل کمیسیون شهری ارائه کردیم که مباحثی مثل ترافیک شهری، مسکن شهری و مسایل مربوط به شهر در این کمیسیونها حل و فصل شود و فقط شهرداری ها به روش سلیقهای به این موضوعات نپردازند. که متاسفانه مجلس مخالفت کرد و سپس فراکسیون مدیریت شهری راتشکیل دادیم که این فراکسیون مورد موافقت همگان قرار گرفت به طوری حدود240 نماینده عضو این فراکسیون شدند و بنده به عنوان رییس این فراکسیون انتخاب شدم. اما دعوای بین دولت و شهرداریها در دولت نهم و دهم باعث شد پیشرفتی در مترو ایجاد نشود.
وی ادامه داد: هدفمندی از ابتدا با چالش های علمی و منطقی مواجه شده و همچنان نا تمام مانده است. در مجلس هفتم این طرح هدفمندی در مجلس آورده شد اما بنده و برخی دوستان اجازه ندادیم این طرح در مجلس به قانون تبدیل شود چرا که معتقد بودیم طرح ایرادات بسیاری داشت و باید روی آن کار میشد. مجلس هشتم هم دوباره دو سال این طرح را نگه داشت . این به این معنی است که نه اینکه ما به شرایط حاکم بر کشور راضی بوده باشیم اما به آن نسخهای که تجویز شده بود معتقد نبودیم و باور داشتیم بیماری اقتصاد کشور با این نسخه بدتر هم می شود. سپس مماشات بین دولت و مجلس باعث تصویب همچین طرحی شد. مثلاً قرار بود درصدی به تولید پرداخت شود ولی هیچ حمایتی از تولید نشد.
وی افزود: همین سبب شد علاوه بر شکایت بسیاری از تولید کنندگان این مسأله مورد شکوه بزرگان کشور از جمله مقام معظم رهبری مواجه شد. تا همین حالا هم تولید کنندگان معتقدند که تا به امروز فقط هزینه سوخت و انرژی آنان تأمین شده و هیچ حمایتی از جانب دولت برای تولید و نوسازی ماشین آلات و... نشده است.
* یارانه در بهترین شرایط فقط مُسَکِن است
خوشچهره با بیان این که امروز این یارانه سطح خودش را به شدت پایین آورد و به تزریق پول به جامعه تبدیل شد و برای اینکه این موجه جلوه کند به تزریق پول به فقرا تعبیر شد.
وی افزود: این صحبت بنده دو جنبه دارد که مختصراً اشاره می گردد:
1کمک به فقرا و محرومین امری خداپسندانه است اما شیوه کمک مهم است. آنچه که دولت قبل و دولت فعلی درگیر آن هستند . باید عنوان شود که فقرمثل یک بیماری است و کسی که فقیر است مثل یک بیمار ازدرد فقر ناله می کند و در رنج و عذاب است. وقتی چنین شخصی به پزشک مراجعه می کند پزشک ابتدا به دنبال دلایل بیماری می گردد و بعد در صدد درمان بیماری بر می آید. اما چون درد بیمار قوی است قبل از اینکه پزشک هر برنامهای برای درمان داشته باشد سعی میکند برای این بیمار مسکن تجویز کند.
وی ادامه داد: در ساده ترین حالت باید گفت یارانه مانند مسکنی است که فعلاً قبل از هر درمانی به بیمار دارای درد میدهند تا به برنامه درمان برسد. اما برنامه درمان همان رفع موانع تولید است که به هر دلیلی این مشکل ایجاد شده و اقتصاد کشور را با کاهش درآمد مواجه کرده است. اینکه مقام معظم رهبری تأکید بر تولید در اقتصاد دارند به منظور رفع موانع تولید از سر راه تولید کشاورزی و صنعتی و... است. در واقع کسی که از درد فقر ناله میکند یا بیکار است که با رونق تولید ایجاد فرصتهای شغلی را خواهیم داشت و درد فقر آن را درمان می کنیم. یا شاغلی است که حتی با کار کردن، درآمدش قدرت خرید آنچنان ندارد پس فعلا مبلغی را به آن تزریق می کنیم تا شرایط تصحیح شود.
این نماینده سابق مجلس در ادامه تاکید کرد: در مورد حضور و فرصت در فعالیت های تولیدی اگردقت کنیم می بینیم خیلی از ایراداتش قبل از اینکه به افراد برگردد به دولت ها برمیگردد و دولت ها با سیاستهای غلط اقتصادیشان سیل بی رویه واردات مخصوصاً واردات مواد غذایی باعث شده است گروه زیادی از افراد که یارانه می گیرند و معمولا از گروه محروم و کم درآمد هم هستند مثل کشاورزان متضرر شده اند. اگر کشاورزی رونق پیدا کند باعث می شود اینها از دست رنج خود استفاده کنند و در این صورت کرامت اینها هم حفظ می شود. به جای اینکه ماهانه منتظر دریافت یارانه باشند. باید قبول کنیم ریشه بسیاری از این مشکلات تصمیمات غلط دولت و مجلس است. مثلاً همان سیل بی رویه واردات ؛ هر دولتی نسبت به دولت قبل، سطح واردات را افزایش داده است. به طوری که بعد از جنگ هر دولت بعد از دولت قبلی در وابستگی اقتصاد به واردات و وابستگی بیشتر به درآمدهای نفتی رکورد شکانده است. در حالیکه همیشه خواسته مقام معظم رهبری در کاهش این وابستگیها بوده ولی دولت ها کار خودشان را کردهاند.
خوش چهره با بیان این که در حال حاضر اقتصاد کشور به شدت به نفت وابسته شده است، گفت: با وجود این وابستگی امروز دیگر دولتها نسبت به سیاست های اقتصادی بی تفاوت شدهاند و جایی که به مشکلی برسند سریع میخواهند آنرا با پول نفت و واردات حل کنند. فاجعه است که امروز 95 درصد چای کشور وارداتی است. 90 درصد روغن وارداتی است . برنج و شکر و گوشت و مواد پروتئینی و میوه همه وارداتی است. با این همه تنوع میوه درکشور، واردات گسترده میوه داریم. به دنبال علت که میگردیم، می بینیم تولید کنندگان و کشاورزان این کالا مشکل سردخانه و نگهداری محصول را دارند و خیلی از میوه ها به دلیل هزینه بالای نگهداری روی درخت می مانند و از بین میرود. بنابراین به جای اینکه با یارانه بخواهیم کمک کنیم باید به رفع موانع کمک کرد.
وی در بیان جنبه دوم نظر خود گفت: اگر یک مریض که برای رفع بیماری مجبور باشد زمان زیادی بگذارد در حالی که با یک قرص دردش تسکین می یابد، دیگر بیمار پیگیر بیماری نمی شود و به همان قرص مسکن راضی است. در صورتی که اصل درد از بین نرفته است. یارانه هم مانند قرصی مسکن است که موقت دردی را تسکین می دهد.پس برای 6ماه تا یک سال توجیه داشت تا رفع موانع شود. اما دولت ها ضعیف عمل کردند.
خوش چهره افزود: این بحث در انتخابات گذشته هم به یک محور اصلی تبدیل شده بود و کاندیداها اظهارات مختلفی راجع به این مسأله عنوان میکردند. مثلاً برخی به صراحت عنوان کردند که ما یارانه را دو یا سه برابر میکنیم . رئیس جمهور وقت کشور با صراحت اعلام کرده بود که یارانه را سه برابر یا پنج برابر میکند. این به چه معناست؟یعنی اینکه درمان نداری و با شدت مسکن میخواهی درد را کاهش بدهی که اگر این شیوه را ادامه دهیم چون بیماری را درمان نکردیم مدام مجبور هستیم مسکن را زیادتر کنیم تا به مرفین برسیم. شاید این افزایش مسکن رضایت و یا حتی شادمانی بیمار را داشته باشد اما متوجه نیست که روزی این افزایش هم، درد او را تسکین نخواهد داد. البته باید گفته شود این افزایشها فرصت درمان را میگیرد. بدن بیمار را نحیف و ضعیف می کند یا اصطلاحاً او را بد عادت می کند و مسلما مسکن زیاد خطرناک است چرا که ممکن است بیمار را به سمت مرگ ببرد.
*پرداخت یارانه به صورت فعلی در شان جمهوری اسلامی نیست
وی در پاسخ به این که رویکرد ها و تدابیر دولت آقای روحانی را به ادمه اجرای طرح چه طور ارزیابی می کنید؟ گفت:این انحراف و اختلال در نظام تصمیمگیری وجود دارد. دولت جدید در انتخابات هم به طور شفاف نظرشان را درباره یارانه بیان نکردند چرا که مردم به پولی که دریافت میکنند حساسیت بیشتری دارند.
وی افزود: پرداخت پول به مردم هیچ گاه در اقتصاد توصیه نشده است مگر در انقلابهایی که صورت میگیرد و در خلال آن کل تولید یک کشور میخوابد. دولتی که بعد از یک انقلاب سر کار می آید بین مردم پولی را توزیع می کند تا زمانی که بتواند بر اوضاع مسلط شود و از دسترنج خود استفاده کند. این روش اصلا توصیه نمی شود و دولتهایی که امروز این اقدام را انجام میدهند به دلایلی مثل اینکه بخواهند رای مردم را داشته باشند و.. به این کار اصرار دارند.
این استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: پنج سال پیش از جانب بنده مطرح شد که به این نحوه پول دادنها در شان جمهوری اسلامی نیست. الان یارانه به چالشی اقتصادی و امنیتی تبدیل شده است و مانند بیماری است که به قرص مسکن عادت کرده و به دنبال درمان بیماری نیست.یک سری فرصتهایی برای درمان داشت اما به دنبال آن فرصتها نرفته است. مثلاً کشاورزان امروز به دلیل درآمد یارانهای سطح تولیدشان را پایین آوردهاند، چون کشاورزی کار سخت و پر مشقتی است.
وی افزود: دولت قبلی درباره یارانه اشتباه عمل کرد و بدون برنامه درمان، بیمار را با مسکن نگه داشته است. دولت فعلی باید سریعاً برنامه درمان خود را برای این بیماری مطرح کند و اینکه بخواهد به ادامه رویه مسکن دادن عمل کند اشتباه است. حتی اینکه فکر کند به برخی که کمتر درد دارند و یا خود را به بیماری زدهاند،کمتر مسکن دهد و به آنهایی که بیشتر درگیر درد و بیماری هستند بیشتر مسکن تزریق کند اشتباهی فاحش است.
* یارانه نقدی برای 80 درصد مردم باید قطع شود
خوش چهره در پاسخ به این سئوال که جهت برون رفت از مسائل کنونی چه راهکارهایی را به دولت پیشنهاد می کنید؟ گفت: اول باید انحرافات استدلالی یارانه را بگیریم و باید بیاییم به جز آنهایی که درد دارند، مثلاً در بدترین حالت بگوییم 60 درصد جامعه درد دارند را با مسکن نگه داریم و بقیه را از برنامه مسکن دادن حذف کنیم. اگرچه در چند سال اخیر با افت شدید پول ملی اثر بخشی یارانه برای عده کثیری از بین رفته است. الان باید به فکر بیماران واقعی بود .
وی تاکید کرد: بنده به قطع یارانه معتقد نیستم و طرحی به رئیس مجلس پیشنهاد کردم که امروز به طرح تبدیل شده است که یارانه نقدی برای 80 درصد مردم باید قطع شود و در عوض به سبد غذایی مردم کمک کنیم. گروه های فقیر اصلی ترین مشکل آنها مسکن و غذا است بعد بحث پوشاک و بهداشت و... مطرح می شود. که اگر پول نقد یارانه را به هزینه غذا کمک کنیم و اقلام اصلی مانند گوشت رابا قیمت های پایین، حتی قیمتها را از قیمت قبل این سه سال ارزان تر هم کنیم تا این اقشار بتواند به راحتی خرید کنند. به جای پول نقد هم می توان کارتی ارائه کرد که در فروشگاه های خاص به قیمت یک سوم امکان خرید باشد. در واقع دولت باید بخشی از روش پرداختی یارانه را حذف کند و یک در صدی را هم در سبد مصرفی مخصوصا خوراک بیاورد.
وی همچنین گفت: نکته اینکه این روش کوپن دادن نیست کوپن زمانی مطرح می شود که کالا کم است و جیره بندی صورت میگیرد اما در شرایط حاضر ما کالا داریم اما قدرت خرید نیست و با این روش می توان فرصت خرید را بدهیم. آن وقت می توانیم اجازه دهیم قیمت برخی کالاها مثل نوشابه صد برابر افزیش داشته باشند. نه اینکه بیاییم برای هدفمند شدن یارانهها قیمت لبنیات را افزایش دهیم و مصرف این کالای ضروری را کاهش دهیم و متحمل آسیب های بعد ی آن شویم.
خوش چهره در پایان گفت: بنابر این دولت در بحث یارانه در اولین اقدام باید برنامه و نقشه راه خاص خود را در بخش های مختلف همچون حمل و نقل عمومی ادامه و اجرای طرح تبصره 13و... مشخص کند و پیشنهاد میگردد فعلا به طرق مطرح شده بحث پرداخت های نقدی را ادامه دهد.