در برخی مفاد توافقنامه ژنو 6 مواردی
وجود دارد که به لحاظ حقوقی، بار معنایی و مفهومی برای رسیدن به یک
توافق مطلوب در آینده را مورد خدشه قرار داده است.
به گزارش رجانیوز، موارد مهمی همچون به
رسمیت شناختن حق غنی سازی اورانیوم و حواشی فنی پیرامون آن از جمله مورادی
است که لحظه به لحظه نگرانی ها در این باره را بیشتر می کند. به خصوص انکه
اظهارات پیاپی مسولین آمریکایی مانند جان کری نیز بدین موضوع دامن می زند و
علائم احتمالی سواستفاده مقامات آمریکایی را از برخی واژه های کلیدی و
بندهای توافق ژنو6 نمایان تر می کند.
همچنانکه طی چند روز اخیر جان کری نه
تنها برای چندین بار اعلام کرده که آمریکا در توافقنامه موقت اخیر حق غنی
سازی را به رسمیت نشناخته، بلکه مذاکرات را مقدمه ای برای برچیدن تاسیسات
هسته ای ایران عنوان کرده است.
وزیرخارجه آمریکا در جمع خبرنگاران در
لندن گفته است: توافق یک گام آغازین است. این توافق ما را به مذاکره هدایت
میکند. بنابراین در حالی که ما برای برچیدن برنامه هستهای ایران مذاکره
میکنیم و در شرایطی که ما برای
موقعیتهای سختتر مذاکره میکنیم، آنها (ایران) نمیتوانند برنامه هستهای خود و توان تهدید علیه اسرائيل را به جلو ببرند.
کری در پاسخ به سؤالی درباره اظهارات
متناقض مقامات آمریکایی و مقامات ایرانی درباره غنیسازی ایران و اینکه آیا
آمریکا حق ایران را به رسمیت میشناسد، نیز گفته است: «نه! حقی برای
غنیسازی وجود ندارد. ما حق غنیسازی را به رسمیت نمیشناسیم. این کاملاً
در معاهده ان.پی.تی مشخص است. مشخص است که حقی برای غنیسازی وجود ندارد!
وی طبق مفاد این توافقنامه مذاکره
درباره اینکه آیا آنها میتوانند یک برنامه بسیار محدود و کاملاً قابل
راستیآزمایی داشته باشند که شامل تحقیقات پزشکی و برخی مسائل دیگر است،
صورت خواهد گرفت. ولی حق مسلمی برای غنیسازی وجود ندارد. در تمام
قسمتهای این توافقنامه آمده است که آنها این کار را تنها با توافق دو
جانبه میتوانند انجام دهند و تا زمانی که همه چیز مورد توافق قرار بگیرد،
توافقی درباره چیزی حاصل نمیشود. بنابراین توافقی برای اینکه آنها
میتوانند غنیسازی کنند وجود ندارد.
آنها توانایی مذاکره درباره این مسئله
را دارند، ولی مانند برخی کشورها تنها زمانی میتوانند به توانایی غنیسازی
دست یابند که همه شروط لازم برای اثبات صلحآمیز بودن برنامه هستهایشان
را اجرا کنند.»
وی مدعی شد: «آنها طبق ان.پی.تی
حق داشتن یک برنامه هستهای صلحآمیز را دارند. این یک حق تعریف شده در
چارچوب ان.پی.تی است. ولی یک برنامه هستهای صلحآمیز به مفهوم حق غنیسازی
نیست.»
با این
وجود هاشمی رفسنجانی در گفتگوی با نشریه به فاشینال تایمز تاکید کرده است
که توافق اولیه، دشوارترین گام بوده، گامهای بعدی میتواند سادهتر
برداشته شود.
هاشمی رفسنجانی در این مورد گفته است: باید یخها آب میشد، مرحله دوم عادیتر خواهد بود.
فایننشال تایمز
نوشته است با وجود آنکه بسیاری از تحلیلگران گام دوم توافق هستهای را
بسیار دشوارتر میدانند، آیتالله هاشمی قاطعانه موضعی خوشبینانهتر
اتخاذ کرده و میگوید: بخشی از این (دشواری) به دلیل این بود که مذاکره با
آمریکا یک تابو بود. این تابو به سادگی قابل برطرف شدن نبود و بدون آمریکا
هم مذاکرات پیش نمیرفت.
به
نوشته فایننشال تایمز، هاشمی در این مصاحبه ابراز امیدواری کرده است که
اقتصاد ایران طی 2 سال آینده به مسیر بهتری وارد شود. وی تاکید کرده است که
ورود سرمایه گذاران خارجی به خصوص در بخش های هوانوردی، نفت و گاز،
پتروشیمی، کشتی رانی و راه آهن می تواند به بهبود وضعیت اقتصادی کمک کند.
در این باره چند نکته قابل تامل می باشد:
الف: بر خلاف ادعای
هاشمی که مذاکرات هسته ای ایران با 1+5 را که امریکا نیز یکی از اعضای طرف
مقابل است، شکسته شدن یک تابو می داند، مذاکره ایران با امریکا تحت موضوع
هسته ای سالهای سال است که انجام شده و در دوران گذشته نیز ویلیام برنز از
سوی امریکا در مذاکرات 1+5 با دکتر سعید جلیلی حضور داشت.
هم چنین مذاکرات خرداد 86 ایران با
امریکا بر سر موضوع عراق نیز که ما بین سفرای دو کشور برگزار شد و همان
برهه توسط رسانه های اصلاح طلب با ذوق زدگی تمام تحت عنوان شکستن تابو! یاد
می شد از اذهان عمومی پاک نشده است لذا اظهارات نادرست آقای هاشمی در این
باره جای تامل جدی دارد.
ب: یکی از آدرس های
غلط هاشمی در سخنان خود تاکید بر بهبود اقتصاد کشور در آینده است که سعی
دارد این مساله را با مساله رفع تحریم ها گره بزند. وی در واقع ابراز
امیدواری کرده که طی 2 سال آینده بعد از توافق ژنو اقتصاد کشور رو به بهبود
رود که این موضوع حاکی از یک اشتباه راهبردی برای نسخه پیچی اقتصاد داخلی
است چرا که ممکن است در «کوتاه مدت» نشانه هایی از بهبود اقتصاد داخلی در
سایه رفع برخی تحریم ها صورت بگیرد اما بدون تردید در دراز مدت این موضوع
نمی تواند به عنوان یک راه حل مطمئن جهت بهبود اقتصاد کشور محسوب شود و از
این رو اظهارات هاشمی یک آدرس غلط بزرگ و خطرناک برای افکار عمومی و مدیرن
داخلی به حساب می آید که در صدد رفع مشکلات هستند.
ج: مذاکرات ژنو 6 و
برخی کم احتیاطی ها نشان داد که مذاکرات در آینده برای ایران دشوارتر خواهد
بود و باید عمیق تر و محکم تر به مذاکرات بعدی ورود کرد. اساسا نگاه بعدی
ایران به مذاکرات با توجه به مواضع متناقض آمریکایی ها باید این باشد که
با بی اعتمادی و سختکوشی بیشتری توافق نهایی را باید دنبال کرد. در حالیکه
حریف از همین الان به افکار عمومی کشورهایشان از سخت تر شدن مذاکرات خبر
میدهد ما نیز با چنین نگاهی به موضوع مذاکرات ورود کنیم.
د: پیش فرض هاشمی این
است که قسمت مشکل کار شکستن تابو مذاکره با آمریکا می باشد و بقیه راه راحت
تر می باشد. این فرض به دلایل متعددی غلط می باشد. زیرا هر چه از
روند مذاکرات با آمریکا می گذرد این مسئله نمایان تر می شود که گیر مذاکرات
تاکنون اصل مذاکره با آمریکا نبوده بلکه کارشکنی است که این کشور حتی با
وجود مذاکره مستقیم باز هم اصرار به تکرار آن دارد. نکته بعدی نیز آنکه در
مذاکرات ژنو 5 نمایان شد این است که آمریکایی ها هنگامی که به مذاکره
مستقیم با آنها روی می آوریم به راحتی نقش پلیس بد خود را به دیگران –
مانند فرانسه – می سپارند و هدف خود را – به قول جان کری برچیدن برنامه
هسته ای ایران می باشد – را از روشی دیگر دنبال می کنند.
بنابراین شکستن تابو مذاکره با آمریکا
سخت ترین مرحله نخواهد بود بلکه ادامه مذاکرات با آمریکا تازه آغاز یک راه
سخت با حریفی غیر قابل اعتماد، غیر صادق و عده شکن و بسیار غیر منطقی می
باشد که به راحتی مذاکرات اول نیست!
ه: القای راحتی ادامه
مذاکره ضمن آنکه می تواند یک آدرس غلط به تیم مذاکره کننده باشد سبب جهت
دهی غلط به افکار عمومی نیز تلقی می شود. کم کردن حساسیت افکار عمومی
داخل کشور به اینکه مذاکرات آتی راحت تر می باشد به تیم مذاکره کننده ضربه
خواهد زد. زیرا وقتی در افکار عمومی فرض این شود که مذاکرات آتی آسانتر
خواهد بود ضمن بالا رفتن سطح توفع از تیم مذاکره کننده و مذاکرات از عظمت
سختی کاری که دیپلمات های کشورمان در آینده با آن روبه رو خواهند شد نیز
خواهد کاست.