گروه حوادث-
مرد موبلند وقتی از صحنه قتل آتشین مادر و دختربچه فرار کرد تصور نمیکرد
در لانه کبوترانش دستگیر شود.مرد جنایتکار به زودی در دادگاه کیفری پای میز
محاکمه قرار خواهد گرفت.
به گزارش خبرنگار قانون، ساعت
5/2 بعدازظهر 26 فروردینماه امسال یک آتشسوزی مرموز در طبقه همکف
ساختمانی در بلوار تعاون رخ داد و وقتی آتشنشانان پایتخت در عملیات
دلهرهآوری توانستند شعلههای سوزان را خاموش کنند با دیدن اجساد مادر و
دختری که سوخته بودند، شوکه شدند.
با مخابره این مرگ مرموز به پلیس بررسیهای میدانی نشان داد که اجساد
سوخته متعلق به زن 35 سالهای به نام لیدا و دختر 8 سالهاش روژین است.
وقتی کارشناسان آتشنشانی احتمال دادند که آتشسوزی عمدی بوده است
مأموران کلانتری 133 شهرزیبا، بازپرس شهریاری از شعبه اول دادسرای امور
جنایی تهران را در جریان قرار دادند. وقتی متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ
مادر و دختر خردسالش را خفگی ناشی از فشار به گلویشان دانستند، صحنهای از
یک جنایت تلخ پیش روی تیمهای تحقیق قرار گرفت. دقایقی نگذشته بود که
مأموران اداره 10 پلیس آگاهی نیز وارد عمل شدند تا عامل این جنایت آتشین را
ردیابی کنند.
کارآگاهان جنایی در بررسیهایشان دریافتند از حدود 6 ماه پیش، جوان
موبلندی به نام سیامک با لیدا ازدواج کرده، این در حالی بود که زن جوان با
مرگ شوهرش نزد همه ادعا کرده بود تمایلی برای ازدواج ندارد و میخواهد
تنها از دختر 8 سالهاش مراقبت کند، با این وجود سیامک برای ازدواج با وی
اصرار داشته است.
همسایههای این مادر و دختر در تحقیقات ادعا کردند که پیش از آتشسوزی مرد موبلندی را در کوچه دیدهاند که رفتاری غیرعادی داشت.
خیلی زود سیامک تحت تعقیب قرار گرفت و کارآگاهان جنایی خانه سیامک در
شهرک طلاییه واقع در قرچک ورامین را ردیابی کردند و پی بردند که وی مردی
26 ساله به نام مجتبی است و از اسم مستعار سیامک استفاده میکند.
وی علاقه زیادی به نگهداری پرنده بهویژه کبوتر دارد و به همین کار شهرت
دارد. ساعت 5/11 شب جنایت، مجتبی در میان لانه کبوترانش دستگیر شد و ادعا
کرد هیچ اطلاعی از سرنوشت لیدا و دخترش ندارد. این دروغپردازیها در حالی
بود که پلیس در بازرسی از لانه کبوتران اموالی از لیدا را به دست آورد لذا
مجتبی چارهای جز اعتراف ندید و گفت: زمانی که با لیدا درگیر شدم وی را
خفه کرده و منتظر ماندم تا دخترش نیز از دبستان به خانه برگردد.
وقتی روژین به خانه آمد، با دیدن جسد مادرش ابتدا تصور کرد که وی
خوابیده و به همین خاطر سوال کرد «چرا مادرم خوابیده؟» اما زمانی که متوجه
مرگ مادرش شد، قصد داشت فریاد بزند که بلافاصله وی را به قتل رساندم و
تصمیم به آتش زدن خانه داشتم، اما به خاطر دود زیاد که پیش از شعلهگرفتن
آتش ایجاد شده بود، مجبور شدم به سرعت از خانه فرار کنم.
با تکمیل تحقیقات برای متهم کیفرخواست صادر شد که پرونده برای محاکمه به
شعبه 113 دادگاه کیفری ارسال شده است. متهم به قتل به زودی پای میز محاکمه
قرار می گیرد.