در این میان کسانی مشاهده میشوند که نه تنها مردم یک محله بلکه مردم بخشی از شهر از آنها میترسند و پلیس با اقدامات خود مانند آفتابه به گردن چرخاندن آنها در محلات سعی در شکاندن ابهت آنها کرده است.
از زمان اجرای این طرح تاکنون و بعد از گذشت چند سال از آغاز طرح برخورد با اراذل، قریب به 1000 نفر از اوباش توسط پلیس دستگیر شدهاند و طبق انتظارها و با توجه به نوید فرمانده انتظامی تهران، شهر باید خالی از اوباش شده باشد، اما چیزی که عملا در شهر مشاهده میشود، گویای مطلبی دیگر است.
شهر هیچگاه از اراذل و اوباش خالی نمیشود و هر بار نیز که فرمانده انتظامی تهران در جمع مردم حاضر میشود، وعده پاکسازی شهر از اراذل و اوباش را میدهد، اما چرا هیچگاه این اراذل و اوباش تمام نمیشوند؟
مشخص نیست، این اراذلی که در سطح شهر همچنان وجود دارند و هنوز برخی از مردم از آنها میترسند، افراد جدیدی هستند که به جرگه خلافکاران وارد میشوند یا همانهایی هستند که هنوز تنبیه نشده و سبک و سیاق قبلی خود را پی میگیرند.
ولی نگرانی اصلی مردم و آنچیزی که اصلا دوست ندارند به آن فکر کنند این است که آیا نیروی انتظامی تهران در دستگیری اراذل و اوباش دقیق و خوب عمل میکند؟ آیا اراذل و اوباش محلات مختلف تهران جمع آوری میشوند؟ آیا این افراد پس از دستگیری بار دیگر رها میشوند و به جامعه باز میگردند؟
اینها سوالاتی است که ذهن شهروندان را آزرده میکند.
در حاشیه آخرین مرحله جمع آوری اراذل و اوباش که در میدان تجریش برگزار شد، اتفاق تکان دهندهای تن مردم را لرزاند. یکی از همین افرادی که به نام اراذل و اوباش محله تجریش و شمال شهر جمعآوری شده بود و به نمایش گذاشته شده بود، خطاب به خبرنگاران و مردم ملتمسانه میگفت: «من را میدان شوش گرفتن. من مال اینجا نیستم».
همین جمله این شرور کافی است تا شائبه اینکه نیروی انتظامی تهران در جمع آوری اوباش محلات اهتمام ندارد، قوت بگیرد.
برخی از شهروندان از این دست اقدامهای پلیس تشکر میکنند و خواهان ادامه این طرحها هستند.
اما عده دیگری از شهروندان نظراتی دارند که ما را به تامل وا میدارد. آرش یکی از همین منتقدان میگوید: «از اوباش تهران اصلا کم نشده، خود محله ما چند شرور دارد که پلیس حتی به آنها نزدیک هم نشده است. اصلا همچنین طرحی در محل ما اجرا نشده با وجود اینکه بارها به کلانتری محل شکایت بردهایم».
در پاسخ به این اظهارات سردار ساجدینیا، فرمانده انتظامی تهران بزرگ میگوید که «اکنون دیگر هیچ اراذل و اوباش سطح یکی در تهران وجود ندارد و اگر کسی بخواهد در محلات ناهنجاری ایجاد کند در کمتر از 24 ساعت دستگیر شده و با دستور قضایی به مردم محله نمایش داده میشود.»
وظیفه ذاتی پلیس برخورد با جرایم خشن
در این زمینه مصطفی اقلیما، جامعه شناس به وظیفه ذاتی پلیس در مبارزه با جرم و جنایت اشاره کرد و گفت: وظیفه پلیس این است که وقتی جرم مشهودی میبیند جلوی آن را بگیرد و اساسا آنها باید 24 ساعته با کسانی که ما آنها را اراذل و اوباش مینامیم، مبارزه و مقابله کنند.
این استاد دانشگاه در ادامه تلاشهای پلیس در مبارزه با جرایم خشن در روزهای محدود را مورد نقد قرار میدهد و میافزاید: پلیس نباید مبارزه با اراذل و اوباش را محدود به روز و یا هفته خاصی کند چرا که اگر قانون میگوید که این افراد باید جمع شوند، خب هر روز و هر ساعت باید جمع شوند نه در یک روز خاص.
وی ادامه میدهد: اصلا گفتن این جمله که ما اراذل و اوباش میگیریم و یا با آنها برخورد میکنیم از سوی پلیس ناصحیح است چون یکی از وظایف ذاتی پلیس برخورد با جرائم مشهود و مصادیق آن است.
اقلیما نیز درست به مانند دیگر جامعه شناسان این نوع برخوردهای پلیس تهران با اراذل و اوباش را مناسب نمیداند و میگوید: زمانی که ما شخصی را دستگیر و به عنوان اراذل و اوباش به نمایش در میآوریم به نوعی اندک آبروی وی را ریخته و قبح انجام کار خلاف برای وی را میشکنیم، موجب میشویم که وی بدون ترس از ریخته شدن آبرو، اقدام به انجام کار خلاف کند.
محمد زاهدی اصل، جامعه شناس و استاد مددکاری نیز در تائید صحبتهای اقلیما میگوید: این دست اقدامات پلیس تهران به نظر نمیرسد که چاره ساز باشد بلکه موجب تشدید جرم هم میشود. همین که اراذل و اوباش شهر تمام نمیشوند، گویای نادرستی راهی است که پلیس تهران انتخاب کرده است.
هدف از مجازات اصلاح رفتار است نه تنبیه
زاهدی اصل معتقد است که هدف از مجازات بر اساس باورهای دینی باید موجب اصلاح رفتار شود نه اینکه جنبه تنبیه داشته باشد چون اگر اینگونه روشها موجب اصلاح جامعه نشود در عمل کار ما در مبارزه با آن بیهوده بوده است.
این مددکار باسابقه و رئیس سابق انجمن مددکاران ایران در تکمیل صحبت اقلیما در مورد اثرات منفی برخوردهای اینچنینی با اراذل و اوباش، تاکید کرد: اینکه ما آنها را بگیریم و بچرخانیم و شهره عام و خاص کنیم جز اینکه این افراد را بی آبرو، عقدهای و کینهای و بستگان نزدیکاش مانند پسر این فرد را عقدهای و کینهای کنیم، ثمرهای برای جامعه نخواهد داشت.
زاهدی با اشاره به قوانین شرعی ما مسلمانان، خاطرنشان کرد: ما مطابق شرع مقدس و سیره پیامبر و امامان اجازه نداریم انسانها را بی آبرو کنیم. بعد از ریخته شدن آبرو افراد بدون ترس از آبرو اقدام به کارهای خلاف میکنند و هنگام خلاف هم با افتخار میگویند که «من رو پلیس گرفته و در شهر چرخانده».
اما مصطفی اقلیما میگوید: متاسفانه پلیس کسانی را به عنوان اراذل و اوباش دستگیر میکند که در آن لحظه جرمی مرتکب نشدهاند. در واقع پلیس با استفاده از بانک اطلاعاتی خود میرود و کسانی را دستگیر میکند که قبلا دچار جرمی شدهاند. آنها را جمع میکند و به مردم نشان میدهد. اما از آنجایی که این افراد جرمی مرتکب نشدهاند و شاکی خصوصی هم ندارند، توسط قاضی آزاد میشوند و بار دیگر به جامعه باز میگردند و همین سبب میشود که عملا تعداد اراذل و اوباش تغییری نکند و شهروندان چیزی احساس نکنند.
وی میگوید: اگر ما مطابق قوانین عمل کنیم اراذل و اوباشی به وجود نمیآید. زمانی که ما قوانین را رعایت نمیکنیم شهروندان برای گرفتن حق و حقوق خود دست به دامن کسانی میشوند که زور بیشتری دارند و پول کمتری میگیرند و به این ترتیب خود جامعه به تربیت اراذل و اوباش میپردازد.
برخورد با اراذل و اوباش خواست همگان
البته همانگونه که در لابه لای این گزارش اشاره شد، شهروندان هیچگاه خواهان اتمام برخورد با اراذل و اوباش نبوده و نیستند بلکه ضمن تشکر از زحمات، از نیروی انتظامی میخواهند که برخوردهای خود را اصلاح و آنرا معطوف به اراذل و اوباش واقعی کند و نه تنها یک عده خاص.
تعریف مورد نظر ناجا از اراذل اوباش شاید بعد از گذشت چند سال از شروع برخورد با این افراد هنوز تغییری نکرده است اما نوع افرادی که این روزها اراذل و اوباش خوانده میشوند، متفاوت شده است.
سردار اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی در گفتوگویی در این زمینه می گوید: اراذل و اوباش دستگیر شده افرادی بودند که محلات را با اقدامات مجرمانه خود همچون عربدهکشی، چاقوکشی و ... قُرُق کرده بودند و ما داشتیم افرادی در همین جنوب تهران که آنقدر وقیح شده بودند که سر کوچه زیراندازی پهن میکردند و میگفتند تا مشروبم را نخورم، هیچکس اجازه عبور ندارد. با آن که این فرد، قد و جثه کوچکی داشت اما چاقوکش بود و مردم را میزد و مردم نیز دنبال دردسر نبودند یا ما افرادی در محلات داشتیم که در خانه مردم را میزدند و میگفتند دخترتان را بدهید، میخواهیم برویم شمال. این جسارتها برای ما قابل قبول نبود و بر همین اساس عنوان میکنم که ما در هنگام برخورد با این افراد از حمایت عمومی برخوردار بودیم.
به گفته جامعه شناسان مطابق تعاریف عرفی هر کسی که اقدام به زورگویی به فرد ضعیفتری کند، جزو اراذل و اوباش محسوب میشود و امروزه تنها کسانی که اقدام به قمه و عربده کشی در محلات میکنند اراذل و اوباش محسوب نمیشوند بلکه کسانی که در محلات بدون عربده کشی و به علت ترس مردم از آنها کارهای خلافی مانند خرید و فروش مواد مخدر و الکلی در ملاء عام میکنند نیز اراذل و اوباش محسوب میشوند.
شاید با استناد به تعریف ناجا از اراذل و اوباش (قمهکش و عربده کش در محلات) بوده که فرمانده انتظامی تهران اشاره کرده است که امروز در تهران اراذل و اوباش سطح یکی وجود ندارد.
اما احمدیمقدم در مورد شکاندن ابهت اراذل و اوباش میگوید: در اینجا برخی ابتکارات غیرهوشمندانه برخی ماموران همچون انداختن آفتابه و کارهای سبکی که انجام شد و هیچ توجیهی هم نداشت سبب ایجاد برخی حاشیهها شد. ما در این عملیات گفته بودیم مقاومت این اراذل و اوباش که با چاقوکشی، قمهکشیدن و عربدهکشی مردم را ترسانده بودند را با شدت عمل بشکانید و اگر این اوباشگران مقاومت کردند، محکم با آنها برخورد کنید. اما ما هیچگاه این رفتارهای سخیف را توصیه نکردیم.
مطابق اظهارات فرمانده نیروی انتظامی مسئله «برخورد با اراذل و اوباش» خواست همگانی است. وی تاکید میکند: قبول دارم که در نوع و شیوه برخورد با اراذل و اوباش و همچنین مسائل حقوقی انتقاداتی وجود داشت که ما نیز از آنها استفاده کردهایم.