مساله هستهای مهمترین پروندهای است که چه در عرصه سیاست داخلی و چه در عرصه سیاست خارجی، جمهوری اسلامی ایران با آن مواجه است و به عقیده ناظران آگاه، در صورت پیروزی ایران در این پرونده، جمهوری اسلامی فاتح یکی از بزرگترین کارزارهای سیاسی معاصر شده است.
با توجه به آنکه در روزهایی قرار داریم که از یک سو تنها چند روز از پایان مذاکرات اخیر ژنو میگذرد و از سوی دیگر، کمتر از 10 روز تا ژنو 6 باقی است، مطالبی به رشته تحریر درمیآید.
در حالی که کمتر از 20 سال از آغاز روند دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای در جمهوری اسلامی ایران میگذشت، خرداد 82، «محمد برادعی» مدیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی که 100 روز پیش از آن برای بازدید از تاسیسات اتمی ایران، به کشورمان سفر کرده بود، در برابر اعضای 35 نفره شورای حکام آژانس، مدعی قصور ایران در اجرای انپیتی شد و از آن زمان تاکنون، پرونده هستهای ایران به دستاویزی برای مستکبران دنیا برای فشار بر ایران تبدیل شده است.
شهریور 82 شورای حکام در قطعنامهای به اظهار نگرانی درباره فعالیتهای هستهای ایران پرداخت و خواستار امضای بیقید و شرط پروتکل الحاقی از سوی تهران شد. مهر همان سال، وزرای خارجه آلمان، فرانسه و انگلستان به تهران آمدند و به مذاکره درباره پیوستن ایران به پروتکل الحاقی با مقامات دولت اصلاحات پرداختند. تهران 29 مهر 82 با امضای این پروتکل به شکل داوطلبانه و دادن گزارش کامل از فعالیتهای اتمیاش موافقت کرد.
دو طرف، اسفند 82 نیز به توافقاتی در بروکسل رسیدند که ایران همه آنچه آنها خواسته بودند را اجرا کرد ولی از آن سو به توافقات از جانب اروپایی ها عمل نشد.
خرداد 83 شورای حکام آژانس در بیانیهای خواستار تعلیق کامل فعالیتهای صلحآمیز هستهای تهران شد.
ایران در آبان 83 برای نشان دادن حسننیت و همچنین جلب اعتماد آژانس و اروپا، در اجلاسی که در فرانسه برگزار شد، به طور داوطلبانه پذیرفت غنیسازی اورانیوم را بطور کامل تعلیق کند تا پرونده ایران در آژانس، «عادی» شود. اروپا خواستار تعلیق نامحدود بود و ایران نیز به طور کامل فعالیتهای هستهایاش را نه تعلیق که تعطیل کرد. از این توافق در تاریخ به عنوان «توافقنامه پاریس» یاد میشود.
اما وقتی تهران دید این اقدام فراتر از قوانین بینالمللیاش منجر به عادی شدن پرونده نشد و مذاکرات نیز به خاطر بدقولیها و خلف وعدههای مکرر اروپائیان، بینتیجه دنبال میشد و هیچ پیشرفتی نداشت، 17 مرداد 84 UCF اصفهان را بار دیگر فعال کرد.
آژانس با آنکه کاملاً نسبت به صلحآمیز بودن فعالیتهای اتمی ایران اطمینان داشت، تحت فشار به اصطلاح قدرتها، پرونده ایران را علیرغم تصریح قوانین به شورای امنیت فرستاد. از آن پس تصویب قطعنامههای ظالمانه سازمان ملل، پرونده را وارد مرحله تازهای کرد. 1696، 1737، 1737، 1747، 1803، 1835 و 1929، هفت قطعنامهای بود که در شورای امنیت علیه ایران هستهای صادر شد؛ قطعنامههایی که تهران به خاطر ظالمانه بودنشان، وقعی به آنها ننهاد و با قدرت و انگیزه در پی دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای بود. مذاکرات نیز هر از گاهی با درخواست گروهی متشکل از 5 کشور عضو دایم شورای امنیت به علاوه آلمان برگزار میشد که به نتیجهای جز توافق برای تداوم مذاکرات نمیرسید.
در این بین، ایران تعدادی از دانشمندانش را با اقدامات تروریستی قدرتهای مستکبر از دست داد ولی بدون توجه به این اقدامات کور و همچنین بزرگترین تحریمهای تاریخ، به راه پیشرفت ادامه داد.
پس از بینتیجه بودن فشارها و تداوم موفقیتهای ایران در بحث اتمی، آمریکا از 2 کشور شریک خود، برزیل و ترکیه که روابط نزدیکی با تهران هم داشتند خواست با ایران درباره دادن سوخت 20 درصد و دریافت سوخت 3.5 درصد به مذاکره بنشینند. ایران بار دیگر برای آنکه حسن نیت نشان دهد، با آنکه خود در حال غنیسازی 20 درصدی بود، این پیشنهاد را هم پذیرفت ولی آمریکا که خود سران برزیل و ترکیه را برای راضی کردن ایران به تهران فرستاده بود، خودش هم طبق معمول بازی را به هم ریخت.
بروکسل، استانبول، وین، ژنو، آلماتی، بغداد و مسکو شهرهایی بودند که برخی مانند وین، یک بار و برخی چون ژنو 5 بار ـ بدون احتساب ژنو ششم در چند روز آینده ـ میزبان مذاکرات و توافقهایی بودند که 1+5 برخلاف ایران به هیچ کدام از آنها پایبندی نشان نداد!
حالا بار دیگر دو طرف برای تداوم مذاکرات در 29 آبان در ششمین باری که ژنو سوئیس میزبان خواهد بود، توافق کردهاند. سطح مذاکرات ژنو قبل با توجه به نزدیکی دو طرف به توافق با ارتقا تا وزرای خارجه امیدهای بسیاری برای امضای موافتنامه برانگیخت ولی این بار نقشی که در مذاکرات گذشته از سوی آمریکا به انگلیس داده شده بود، از این کشور گرفته و به «خروس بیمحل»؛ فرانسه داده شده بود. اگر خاطر مخاطبان محترم باشد، در یکی ـ دو دور اخیر مذاکرات، وقتی 5 کشور از جمع 1+5 به توافقاتی با تهران دست مییافتند، ناگهان انگلستان در نقش وکیل مدافع اسرائیل ظاهر میشد و اجازه نمیداد توافق حاصل شود. این بار پاریس از جانب آمریکا این افتخار(!) را از لندن گرفت.
اما در کل باید به کسانی که اینقدر جدی مذاکرات را دنبال میکنند و برایشان این موضوع مشتبه شده که گروه 1+5 میخواهد موضوع هستهای ایران فیصله پیدا کند، باید نام شهرهای برگزاری مذاکرات را بار دیگر ببریم. تهران، پاریس، بروکسل، ژنو، استانبول، وین، آلماتی، بغداد و مسکو، هشت شهری هستند که در هر یک از آنها توافقنامهای امضا شد، همه شاهدند جمهوری اسلامی به موافقتنامهها احترام گذاشت ولی طرف مقابل پایبند نبوده و نیست.
آیا کسانی که این همه با آب و تاب به مذاکرات و اینکه «توافق بزرگ نزدیک است» میپردازند، از این اطمینان دارند که حتی اگر موافقتنامهای امضا شود، غرب به آن احترام بگذارد؟!