سیامک باقری، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل راهبردی و بینالملل در ارزیابی فضای مذاکرات ژنو به خبرنگارسیاست خارجی خبرگزاری فارس گفت: مذاکرات به لحاظ نوع برخوردی که گروه 1+5 با تعامل سازنده و جدی جمهوری اسلامی ایران در این دور ازمذاکرات نشان داد، نامعقول و غیرمنطقی قلمداد میشود. بات توجه به فضای کلی مذاکرات به لحاظ گفتمانی و فضای رسانهای که ایجاد شده بود، انتظار میرفت 1+5 انعطاف بیشتری از خود نشان دهد و بر اساس گفتهها و مواضعی که اتخاذ نموده بود و تمایلی که برای مذاکره با ایران داشت، در یک تعامل سازنده و برابر عمل کند اما این انتظار برآورده نشد و تقریبا فضای مبهمی میان ایران و1+5 ایجاد شد.
وی همچنین پیرامون موضع مخرب فرانسه در مذاکرات عنوان کرد: کشورهای 1+5 اساسا از پیش فرضها و باورهایی نسبت به جمهوری اسلامی و پرونده هستهای برخوردارند که میتوان از آن به عنوان اصول مشترک گروه غربی یاد کرد که عبارتند از نخست برنامه هستهای ایران نباید یک مولفه قدرت جمهوری اسلامی ایران محسوب شود. دوم هر نوع مولفهای از برنامه غنیسازی ایران به مثابه یک امر تهدیدآمیز برای غرب تلقی میشود و سوم اینکه غرب به این اصل مشترک پایبندند که درهر نوع مذاکره، نباید منافع رژیم صهیونیستی نادیده گرفته شود و جمهوری اسلامی ایران نباید برخوردار از مولفه قدرتی باشد که موازنه قدرت در منطقه را بر هم زند و نوعی تهدید برای رژیم صهیونیستی محسوب شود. لذا فرانسه نقشی مخرب ایفا نمود که بخشی ازاین رفتار فرانسه را باید در گفتمان کلان حاکم بر گروه 1+5 مورد لحاظ قرار داد.
باقری در ادامه تصریح کرد: موارد دیگری را نیز میتوان در رفتارشناسی فرانسه مورد توجه قرار داد؛ نخست فرانسه در این دور از مذاکرات نقش پلیس بد را ایفا کرد و همچنین در نقشهای که کشورهای غربی برای مسئله هستهای ایران طراحی کردهاند نقش واگذار شده به فرانسویان این است که باید مواردی را مورد توجه قرار دهند که بتوانند امتیازات بیشتری را از ایران دریافت کنند. موید این نکته آن است که وزیر امور خارجه آمریکا اشاره کرد که با فرانسویها از نزدیک موضوع هستهای ایران را بررسی کردهاند و هم نظر هستند از اینرو فرانسه نقش «افزودن امتیازات» در میز مذاکره را بازی کرد. نکته دیگر آن است که فرانسویها از ناحیه صهیونیستها یک نقش دیگری را نیز داشتند وغیر از رژیم صهیونیستی دلارهای عربستان نیز بیتاثیر نبوده است و در نهایت آنکه فرانسه بر این باور است که در مسئله سوریه باید یک نقشی را ایفا کند که از این طریق در میز مذاکرات بتوانند بر ایران فشار وارد نماید.
این استاد دانشگاه با رد این استدلال که نقش فرانسه در مذاکرات مستقل و در راستای منافع ملی این کشور بوده است افزود: روند مذاکرات را که بررسی کنیم روشن میشود که کشورهای گروه 1+5 نقشهای متعددی را ایفا کردهاند. برای نمونه در سالهای اولیه نقش «شکستن تعهدات » را آمریکائیها بازی میکردند و نقشهای مختلفی برای انگلیس و آلمان طراحی شده بود. زمانی شاهد آن بودیم که انگلیسیها کارشکنی در مذاکرات را دنبال میکردند اکنون نیز فرانسه این اقدام را انجام میدهد و شاید در یک مرحله دیگر آلمانیها ادعاهای دیگری را مطرح کنند و نقشی را پذیرا شوند .غرب از ابتدای مناقشه هستهای ایران تاکنون در چارچوب یک نقشه کلان درارتباط با پرونده هستهای ایران برخورد کرده است و در این نقشه کلان هر یک از کشورهای 1+5 در بازی برنامه هستهای ازجایگاه خاصی برخوردار بودند.
باقری در پایان اظهار داشت: اگر تیم هستهای ایران نسبت به درخواستهای غیرمنطقی فرانسویها ایستادگی کند و بر موضع اولیه خود پایدار بماند و به گونهای نشان دهد که این حرکت ایران فرصتی است برای غرب و اگر از این فرصت استفاده نکند شاید چنین فرصتی بار دیگر مهیا نشود، به نظر میرسد بر رفتار 1+5 تاثیرگذار باشد.اما اگر تیم هستهای از خود ضعف نشان دهد و طرح اولیه خود را بر اساس خواستهای فرانسویان تغییر دهد، اخلال جدی در روند مذاکرات ایجاد میشود و این امکان هست که درخواستهای فرانسویان به گونهای دیگر افزایش یابد و اساسا ایران را در یک چرخه عقبنشینی از خطوط قرمزی که برای مذاکرات ترسیم کرده است وارد کنند.