يكي از آداب دوست داشتني سبك زندگي حسيني همين ياد كردن از عطش حضرت حسين سيدالشهداء، هنگام نوشيدن آب گواراست.
تصوير زيبايي است؛ جواني را مي بيني كه مشغول يكي از امور گوناگون زندگي است؛ تحصيل يا ورزش و يا تفريح و سرگرمي و... تشنه اش شده آب مي نوشد! انگار همه چيز از شتاب مي افتد، همه چيز رنگ مي بازد و او آرام و با احساس و عاطفه مي گويد: "سلام بر حسين" و "به فداي لب عطشان حسين" و يالعن مي كند: "لعنَ اللهُ قاتلَ الحسين"
اين كه تاثير اين رفتار در ملكوتِ او و اطرافش و حتي نسلش دقيقا به چه ميزان و مقدار است، از عهده عقل و دانش ما بر نمي آيد اما مسلم است كه بركتي شگرف، دنيا و آخرت او را تحت تاثير قرار مي دهد. اين را از ثواب تك تك رفتارهاي پر خير و بركت او در اين حال مي شود حدس زد؛ اعم از ادب به امام حسين، يادآوري عطش و مظلوميت او، فرزندان و يارانش اما فقط حدس! چون خداي سبحان در مورد امام حسين سنگ تمام مي گذارد و حد لطف و عنايت خدا به دوستدار حسين از عقول امثال من خارج است.
اما براي تقريب به ذهن روايتي معتبر را از كتاب شريف "كامل الزيارات" ابن قولويه قمي، در باب ثواب يادكردن از عطش امام حسين عليه السلام هنگام نوشيدن آب و لعن كردن قاتلانش تقديم مي كنم. به اين اميد كه اين رفتار حسنه را بيش از گذشته اِظهار و ترويج كنيم و ادب و عرضِ ارادت مان را به سيدالشهداء عليه السلام بيشتر و بيشتر كنيم.
حديث از امام صادق عليه السلام است.
حدّثني محمدُ بن جعفر الرَزّاز الكوفي، عن محمدبن الحسين، عن الخشّاب، عن علي بن حسّان، عن عبدالرحمن بن كثير، عن داود رقّي؛
قال: كنتُ عندَ ابي عبدالله [عليه السلام] إذ استسقي الماء، فلما شربه، رأيته؛ قد استعبر واغْرَ و رَقت عيناه بِدُمُوعِهِ
داود رقّي مي گويد: من محضر امام صادق عليه السلام مشرف بودم. حضرت آب طلب كردند و همين كه آب را نوشيدند؛ ديدم امام منقلب شد و حالت گريه پيدا كرد و دوچشم مباركش پر از اشك شد.
ثمّ قال لي: يا داود"لعنَ اللهُ قاتلَ الحسين"
سپس به من فرمودند: اي داود خدا لعنت كند قاتل حسين را.
فَما من عبدٍ شرِبَ الماءَ، فَذكرَ الحسين [عليه السلام] و لَعَنَ قاتلَه الّا كتب الله له مائة الف حسنة و حطّ عنه مائة الف سيئة و رفع له مائة الف درجة و كانّما أعتق مائة الف نسمة و حشره الله تعالى يوم القيامة ثلج الفؤاد
بنده اي نيست كه آب بنوشد و حسين عليه السلام را ياد نموده و قاتلش را لعنت كند مگر اينكه خدا
صدهزار حسنه برايش مي نويسد و
صدهزار گناه از سيئات او را پاك مي كند و او را
صدهزار درجه معنوي بالا مي برد و با اين عمل گويي او
صدهزار برده را آزاد كرده و
خداي متعال روز قيامت او را با دلي شاد و آرام [در آن محشر سوزان با دلي بسيار خُنك -ثلج الفؤاد- و نه جگري تفديده!] محشور مي كند.
شايد اينها همه از اجابت دعاي مادرش باشد.
صل الله عليك يا اباعبدالله