به گزارش 598 به نقل از گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از والاستریت ژورنال، جان بولتون سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل و کارشناس اندیشکده امریکن اینترپرایز معتقد است که همکاریهای گسترده ایران و کره شمالی در عرصه فعالیتهای هستهای و موشکی، تلاشهای آمریکا برای ممانعت از حرکت ایران به سمت هستهای شدن را عقیم خواهد گذاشت.
آیا ایران و کره شمالی در برنامه هستهای ـ تسلیحاتی با یکدیگر همکاری دارند؟ اگر پاسخ مثبت است، تلاشهای ایشان، اقدامات دیپلماتیک اوباما را برای مواجهه با این تهدیدات به طور مجزا، تضعیف یا خنثی میکند. پرداختن به این مسئله با توجه به حرکت دولت اوباما برای رسیدن به توافق با ایران بسیار به جاست.
همکاریهای تهران ـ پیونگیانگ مسائل بسیاری را که اهمیت استراتژیکی برای تلاشهایی دارد که در جهت ممانعت از گسترش تسلیحات هستهای انجام میشود. هر چند که اطلاعات در دسترس بسیار اندک است، سیاست گذاران آمریکایی باید توجهی جدی به یکچنین همکاریهایی داشته باشند. شواهد مستقیم، هر چند که محدود، اما بسیار نگران کننده هستند.
مداخله ابتدایی شبکه گسترش تسلیحات هستهای عبدالقادر خان، دانشمند پاکستانی، به خودی خود احتمال همکاری ایران ـ کره شمالی را مدتهاست که بسیار مهم و جالب توجه ساخته است. اما در داخل جوامع دیپلماتیک، دفاعی و اطلاعاتی آمریکا، موانع قدرتمند بروکراتیک، درک عمیق و گسترده از چنین فرایندهایی را ناممکن ساخته است. در نظام فکری بروکراتیک قبیلهای، پیونگیانگ یک مسئله آسیایی است و تهران یک مسئله خاورمیانهای.
با این حال عبدالقادر خان یک فرصت برابر برای دسترسی به تکنولوژی هستهای بود؛ کسی که به اعتراف خود تکنولوژی غنی سازی اورانیوم را به ایران، کره شمالی و لیبی فروخت. مبادلات بعدی میان این مشتریان، از جمله اورانیوم غنی شده، به خوبی مستند شده است. با اینکه آمریکا محموله سانتریفیوژ خان را که به سمت لیبی میرفت در سال 2003 توقیف کرده و پس از آن شبکه وی را منهدم کرد، آژانسهای اطلاعاتی آمریکا هرگز فرصت مناسبی را نیافتند تا در مورد کلیت و گستره عملیاتهایش، از او بازجویی کنند. در برابر فشارهای پاکستان برای برقرار ماندن روابط دوجانبه بهتر، یکی از اولویتهای واشنگتن باید این باشد که اطلاعات بیشتری از خان بیرون بکشد، به ویژه در مورد ارتباطات احتمالی میان ایران ـ کره شمالی.
در سپتامبر سال 2007، راکتور نیمه تمام الکبیر سوریه را منهدم کرد، که بدون شک یکی از همزادهای تأسیسات یونگبایون کره شمالی بود و با همکاری و مداخله گسترده دانشمندان کره شمالی ساخته شده بود. هدف الکبیر تولید پلوتونیوم از زباله سوختی باقیمانده در راکتور بود تا با استفاده از آن تسلیحات هستهای تولید شود. پیونگیانگ هیچ اشارهای به فراهم آمدن مقدمات این کار نکرده است، لذا چه کسی هزینههای راکتور سوریه را تأمین کرد؟
کسانی که سالهای پیش به دست داشتن سوریه در فعالیتهای تسلیحاتی هستهای شک داشتند ـ به ویژه جو بایدن، معاون رئیس جمهور و عناصری در جامعه اطلاعاتی آمریکا ـ تأکید داشتند که سوریه نمیتواند هزینههای بسیار فعالیت هستهای را تأمین کند. این بدان معناست که ایران پروژه الکبیر را تأمین مالی کرده است و با استفاده از حکومت اسد بر این کار خود سرپوش گذاشته است. بدون شک هم کره شمالی و هم ایران با مخفی کردن فعالیتهای غیرقانونی هستهای در جایی که کسی متوجه آن نمیشود، منافع بسیاری حاصل میکنند.
در کره شمالی، حکومت کیم بیش از ده سال است که اورانیوم غنی میکند و واشنگتن در سال 2002 به این ماجرا پیبرد و پیونگیانگ اندکی پس از آن، خود اعتراف کرد. برنامه غنیسازی به طور جدی در سال 2010 گسترش یافت و سایتهای مستقر در در پیونگیانگ به انظار عمومی هم رسید، بر خلاف اقدامات پیشتری که در مناطقی انجام میشد که هنوز هم مخفی هستند. پیونگیانگ ورشکست شده منابع مالی لازم برای چنین پیشرفت و توسعهای را از کجا تأمین کرد؟
بار دیگر ایران محتملترین منبع است. پیش از پروژه راکتور سوریه، ایران و کره شمالی همکاری جدی در برنامههای موشک بالستیک داشتند که با اتکا بر تکنولوژی موشکهای اسکاد شوروی سابق آغاز شده بود. در سال 1998، پیونگیانگ، یک موشک تائیپودونگ را پرتاب کرد که از فراز ژاپن عبور کرده و در اقیانوس آرام در شرق توکیو فرود آمد. این کار خشم ژاپن را برانگیخت و پس از آن کره شمالی قول داد همه پرتابهای آزمایشی بالستیکی خود را به حالت تعلیق درآورد؛ وعدهای که تا 4 جولای سال 2006 به آن پایبند بود.
اما در همین بازه زمانی، کره شمالی و ایران به فعالیتهای موشکی مشترک خود ادامه دادند که این به پیونگیانگ اجازه داد تا با دریافت اطلاعات مربوط به مسافت سنجی و دیگر مؤلفهها از پرتابهای آزمایشی ایران، ناتوانی خود در انجام پرتابهای آزمایشی را تا حدودی پوشش دهد.
از سال 2006، زمانی که کره شمالی بار دیگر پرتابهای آزمایشی خود را از سر گرفت و اولین کلاهک هستهای خود را آزمود، تعاملات به خوبی مستند شده میان دانشمندان و چهرههای سیاسی ـ که معمولاً مربوط به آزمایشهای موشکی و فعالیتهای هستهای ـ ایشان نشان میدهد که همکاری میان ایران و کره شمالی هرگز قطع نشده است. برخی از اخبار رسانهای و آکادمیک نشان میدهد که این دو در عرصه تسلیحات شیمیایی و دیگر فعالیتهای نظامی با یکدیگرگ همکاری جدی دارند.
آمریکا و متحدین وی بدون هیچ شکی اطلاعات کافی در مورد همکاری میان ایران و کره شمالی ندارند. اما پیامدهای هرگونه همکاری میان این دو بسیار جدی و تأثیر گذار است. با در نظر گرفتن ماهیت بسته چنین حکومتهایی، واشنگتن باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا اطلاعات بیشتری را جمع آوری کرده و این احتمال را نیز در نظر گیرد که ممکن است روسیه یا چین هم در این ماجراها دست داشته باشند.