پایگاه 598 - حسین ابراهيمي/ قدر, باران رحمتى است كه در جويبار هر فرد و هر جمع به اندازه او جارى است. حقيقت شب قدر از نوع حقايق قرآنى است و همان طور كه قرآن شفا و درمان است,
شب قدر نيز اين گونه است: (و ننزل من القرآن ما هو شفا و رحمه للمومنين و
لا يزيد الظالمين الا خسارا). (5) قرآن غذاىسالم روح انسان هاست. حال در نوشتاری به ضرورت و جایگاه تفکر و تامل در این شب های پر نور و قرآنی می پردازیم.
ارزش تفکر در شب قدربالاترین درجه اهمیت در دین ما به تفکر داده شده است که آن بستر و کلید عبادت واقعی خداوند می باشد آنجا که می فرمایند: تفكر ساعه خیر من عباده سبعین سنه ساعتی تفکر الهی بهتر از عبادت هفتاد ساله است. اوصاف الاشراف؛ ص 43
و همچنین درجه افراد در نزد خداوند بر طبق معرفت و شناخت افراد از حقیقت است که در تفسیر آیه " لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً" (تا شما را بيازمايد كه كداميك نيكوكارتريد. هود/ ( 7 پیامبر صلي الله عليه وسلم می فرمایند: "ليبلوكم أيكم أحسن عقلا" معنای آیه این است که خداوند می فرماید شما را می آزماید تا ببیند کدامیک از نظر عقل و معرفت نیکوترید! (تفسیر کشاف) و در مورد شب قدر علما گفته اند که بهترین اعمال در این شب مذاکره علم است که علم آموزی و کسب معرفت جز با بکار گیری قوه عاقله و تفکر میسر نیست.
سوره ولایت اعوذ بالله من الشیطان الرجیم؛بسم الله الرحمن الرحیم
انا انزلناه فی لیلة القدرو ما ادریک ما لیلة القدر لیلة القدر خیر من الف شهر تنزل الملئکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر
قرآن می فرماید: أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ النساء/ 82چرا در قرآن تدبر و تفکر نمی کنید و تدبر و تفکر در سوره قدر است که راز شب قدر را برای ما منکشَف می سازد که این سوره ،سوره اهل بیت است چرا که امام باقر(ع) میفرماید: «ای شیعیان! با سوره إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ احتجاج کنید تا مخالفان را (در برابر برهان) به زانو در آورید. به خدا قسم! این سوره بعد از رسول خدا(ص) حجت خدا بر خلق و سید و آقای دین شما و غایت علم ما(ائمه) است.» و نیز به آیه حم وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ؛ حم، سوگند به این کتاب روشنگر که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم ما همواره انذارکننده بوده ایم!» احتجاج کنید. چون این نزول بعد از رسول خدا(ص) قطعا تنها برای والیان امر (ائمه علیهم السلام) است.( الکافی، ج1، ص250، ح6)
در حدیثی که امام صادق(ع) معراج پیامبر اکرم(ص) را گزارش میکند، خلاصه اش چنین است که آن حضرت در معراج ملکوتی خود، آسمان ها را یکی پس از دیگری طی کرد تا به آسمان چهارم رسید، در آن جا ملائکه اجتماع کردند و جبرائیل(ع) ندای نماز داد و آن حضرت وضو و نماز را گام به گام به امر خدا انجام داد تا این که در رکعت اول پس از آن که حمد را خواند، خداوند فرمود: ای محمد بخوان نسبت پرودگارت قل هو الله احد را (تا آخر سوره)؛ «اقْرَأْ یَا مُحَمَّدُ نِسْبَةَ رَبِّکَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد...» و در رکعت دوم پس از آن که حضرت حمد را به امر خدا خواند، وحی خداوندی رسید که اکنون سوره إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ را بخوان که نسبت تو و اهل بیت تو است تا روز قیامت؛ «اقْرَأْ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فَإِنَّهَا نِسْبَتُکَ وَ نِسْبَةُ أَهْلِ بَیْتِکَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَة.»( الکافی ج 3، ص486)
مضامین سوره مبارکه قدر آن چنان با حجیت و ولایت اهل بیت(ع) گره خورده که خداوند متعال آن را نسبت و شناسنامه پیامبر و اهل بیتش نامیده، همچنان که سوره توحید را شناسنامه و نسبت پروردگار عالمیان خوانده است.
تاملی در شب قدر آری با اندک تاملی در سوره قدر و تفاسیر و روایات اهل بیت در می یابیم که شب قدر شبی است که هدایت انسان و رهایی او از زندان شقاوتها در دریافتن راز این شب است،شبی که در عین اینکه شب نزول قرآن است اما انگشت اشاره به سوی قرآن ناطق دارد.
شب قدر شبی است که حضرت صاحب الامر میزبان ملائکه است و خلیفه خدا در زمین ،حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه که واسطه فیض خداوند به مخلوقات است تقدیرات را بر حسب ظرف وجودی مخلوقات رقم می زند.
شب قدر شبی است که بندگان خدا نزدیک ترین حالات را به معبود و معشوق خویش دارند چرا که درب وصال حضرت دوست در این شب بازتر از تمام سال است و رحمتش سرازیر تر ، و راز رسیدن به احوال لیلة القدر شناخت پسر فاطمه است که او قلب شب قدر است و اسوه او مادرش فاطمه است که هرکس فاطمه را بشناسد شب قدر را درک کرده است (تفسیر فرات کوفی).
شب قدر شب شناخت انسان کامل است اینکه انسان تبلور نور قرآن را در وجود او مشاهده می کند و در آینه او گم شده خویش را بلکه خویش را خواهد یافت؛ همه چیز برای آن است که در سایه شناخت قدرِ لیلة القدر ،بنده قدر خود را دریابد و قرآن را با پیامبر قرآن و امر را با صاحب الامر و لذت انسان بودن را در طریق عبودیت درک کند که سعادت در گرو بندگی خداست.