به گزارش 598 به نقل از فارس مراسم رونمایی از کتاب دانشجویان و گروگانها با حضور جواد منصوری معاون اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین فخرزاده رئیس دفتر تاریخ شفاهی حوزه هنری، نویسنده کتاب حسین جودوی و اصحاب رسانه در خبرگزاری فارس برگزار شد.
در این مراسم حجتالاسلام فخرزاده در ابتدای سخنانش با تشکر از اقدام خبرگزاری فارس در برگزاری چنین رونمایی این رونمایی را فرصت بسیار مناسب و مغتنمی در سالگرد حماسه 13 آبان و تسخیر لانه جاسوسی خواند و گفت: اگر حسابی سرانگشتی از اتفاقات 60 ساله اخیر کشورمان داشته باشیم میبینیم که ما تاریخی از رویارویی آمریکا با مردم کشورمان را پشت سر میگذاریم که 35 سال از این تاریخ مختص به بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است.
فخرزاده با اشاره به شروع دخالت آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم و روی کار آمدن رضا شاه گفت: حضور پررنگ آمریکا پس از کودتای 28 مرداد سال 1332 شروع شد و این حضور شامل دخالت در همه شئونات کشور ما میشد و شاه مجری کاملا مطیع اهداف پلید آمریکا در ایران بود در زمانی که مردم فلسطین آواره میشدند سیاست آمریکا حمایت از اسرائیل بود و شاه هم در این راستا موظف بود که نفت را به اسرائیل برساند.
وی افزود: حضور آمریکا در منطقه و حمایت ایران از این موضوع و مخالفت رژیم شاهنشاهی با هر کسی که در ایران از فلسطین حمایت میکرد از جنبههای دیگر دخالتهای آشکار آمریکا در ایران بود.
وقتی هم که به جریان انقلاب اسلامی نزدیک میشویم همیشه و در همه جا حضور آمریکا را میبینیم، بیش از 60 هزار مستشار نظامی آمریکا در ایران حضور داشتند در بخش فرهنگی ردپای آنها از غرب زدگی مردم تا توسعه فرهنگ برهنگی کاملا مشخص است آنها حتی در حوزه اداری از طراحی سیستمهای حکومتی گرفته تا انتخاب وکیلان و وزیران دخالت اشکار و گسترده داشتند همچنین بحث حضور بازنشستههای آمریکایی در ایران و دست زدن آنها به کارهای تجاری برای در انحصار گرفتن واردات برخی اقلام نیز در این میان جالب و قابل تأمل است.
رئیس دفتر تاریخ شفاهی حوزه هنری اظهار داشت: همانطور که میدانیم آمریکاییها در تمام شئونات کشور ما دخالت داشتند و کسی نمیتوانست آنها را محاکمه کند آنها رژیم پهلوی را تا جایی حمایت کردند که زمانیکه در 17 شهریور دست رژیم پهلوی به خون هزاران نفر از مردم ایران آغشته شد کارتر گفت ما همچنان از پهلوی حمایت میکنیم. در وزهای نزدیک به انقلاب هم میبینیم که ژنرال هایزر به ایران میآید تا جریان انقلاب را منحرف و از شاه حمایت کند آنها حتی وقتی که امام در پاریس بود تمام تلاش خود را انجام دادند که امام وارد ایران نشود.
فخرزاده اظهار داشت: ابتدای پیروزی انقلاب و بعد از آن هم مخالفتها و دسیسههای آمریکاییها آشکار است و مردم توطئههای آمریکاییها را لحظه به لحظه حس میکردند و این را بگذارید در کنار حافظه تاریخی مردم از سابقه کودتای 28 مرداد، مردم میدانستند که اگر این بار نیز کوتاهی کنند ممکن است اتفاقی مشابه اتفاق سال 1332 تکرار شود.
**ماجرای اتاق بستی آمریکاییها در سفارت
این محقق و پژوهشگر تاریخی گفت: اما ضربه نهایی به آمریکا زمانی خورده شده که آنها به شاه پناه دادند در این جا بود که خشم مردم سرریز و صبرشان تمام شد البته نکته جالب و مهم این است که جزئیات خشم مردم ایران در برهههای تاریخی نیز قابل تحقیق و در عین حال لطیف است اگر شما رفتار دانشجوها با گروگانها را مطالعه کنید به رفتار انسان دوستانه ایرانیها با آمریکاییها پی میبرید آنها انبار بستی موجود در سفارت را تا روز آخر در اختیار خود آمریکاییها قرار دادند و یک دانه از آن را هم استفاده نکردند. گروگانها همه نوع آزادی داشتند تمام مکاتباتشان را با خارج از کشور و خانوادهشان انجام میدادند آشپز مخصوصشان مثل روزهای قبل در سفارت غذایشان را میپخت.
فخرزاده گفت: با مطالعه این رفتارها متوجه میشویم که خشم مردم ایران کاملا انسانی و مثل مهمان با گروگانهای خود رفتار کردند، حوادث بسیاری در این 444 روز اتفاق افتاد از مسائل خصوصی بین دانشجویان گرفته تا مسائل کلان در حوزه مسائل سیاسی.
رئیس دفتر تاریخ شفاهی حوزه هنری در ادامه اظهار داشت: در رسانههای دنیا یک خبر مهم میتواند زمان کوتاهی را به خود اختصاص دهد تا در راس اخبار مهم قرار گیرد مثلا خبر ماجرای برجهای دو قلو 30 روز در صدر اخبار بود اما ماجرای تسخیر لانه جاسوسی 90 روز در راس اخبار دنیا قرار داشت و پوشش خبری بسیار گستردهای در سراسر دنیا از آن اتفاق افتاد از آن فراتر شبکه خبری CNN برای پوشش تصویری این حادثه راهاندازی شد.
وی افزود: نکته مهم دیگر نقش تاریخی حضرت امام دراین میان بود ایشان ابعاد حادثه را به گونهای بیان کردند که قابل فهم همگانی بود. ایشان وقتی تسخیر لانه را به انقلاب دوم تعبیر کردند بسیاری از تکلیفها مشخص شد و ما اگر از این وجه به قضیه نگاه کنیم این بود که ما باید مثل انقلاب اول در سال 57 به این قضیه بپردازیم و ضرورت تاریخنگاری در این حیطه نیز قابل تأملتر میشود بهرحال یک پیوستگی تاریخی بین جریانات بوجود آمده رخ داد و در نهایت به عذرخواهی آمریکاییها منجر شد این حوادث بسیار مهم هستند و مردم باید از حوادث رخ داده مطلع شوند که انتشار چنین کتابهایی به این اطلاعرسانی کمک بسیار میکند.
حجتالاسلام فخرزاده درباره کتاب دانشجویان و گروگانها اظهار داشت: این کتاب از منظر تعدادی دانشجو و دستاندرکار این حادثه روایت شده است و مجموعهای از خاطرات دانشجویانی است که در تصرف سفارت دست داشتهاند. نویسنده کتاب این خاطرات را کنار هم گذاشته که اتفاقات درون این خاطرات اطلاعات خوبی نیز وجود دارد البته از این منظر شاید کسی با خواندن این کتاب به پاسخ همه سؤالاتش نرسد چون جمعبندی خاصی ندارد و نویسنده سعی کرده به دغدغههای درونی خودش درباره این ماجرا از منظر کسانی که در جریان ماجرا بودهاند پاسخ دهد.
این نویسنده و محقق در پایان سخنانش این کتاب را جزء اولین گامها در زمینه حادثه تسخیر لانه جاسوسی دانست و گفت: ما هنوز در اوایل راه هستیم و از این دست کتابها باید بیشتر از پیش منتشر شود.
**تسخیر لانه جاسوسی نقطه آغاز افول آمریکا در جهان
در این مراسم جواد منصوری گفت: بحث ایران و آمریکا از بحثهایی است که تمام شدنی نیست چون 2 جریان مهم و تعیین کننده در دنیا هستند که هردو میخواهند حضور داشته باشند پس تقابل این دو جریان ادامه دارد اما انقلاب اسلامی در ابتدا به عنوان یک واقعه مهم برای جهانیان تلقی نشد بلکه برای آنها یک واقعه عجیب و باورنکردنی بود.
این تعبیر درباره انقلاب را رئیس CIA دو روز بعد از 22 بهمن 57 بر زبان آورد و گفت: انقلاب ایران عجیب است چون ایران را به گونهای ساخته بودیم که چنین اتفاقی در آن نیفتد و نمیدانیم که چه شد، البته این بحث بحث بسیار مفصلی است که باید به سخنان امام خمینی(ره) مراجعه کرد تا جنبههای تفاوت انقلاب اسلامی با بقیه انقلابها مشخص شود.
وی افزود: ما از ابتدای پیروزی انقلاب با آمریکا درگیری نداشتیم فکر میکردیم که پس از پیروزی انقلاب در رفتارشان تجدید نظر میکنند و روابط عادی میشود اما آنها بعد از 20 روز از پیروزی انقلاب شروع به موضع گیری علیه حکومت ایران کردند که چرا محاکمه میکنید یا چرا باقیمانده رژیم گذشته اعدام میشوند و یا چرا حجاب اجباری شد. آنها روز به روز علیه ما بیانیه دادند و این بیانیهها را در کنگره و سازمان ملل تصویب کردند. کارهایی که آمریکاییها بعد از پیروزی انقلاب انجام دادند بسیار عجیب است و انسان تعجب میکند که چطور یک دولت میتواند اینقدر در مسیر خلاف حرکت کند، ما در جریان نیمه اول سال 58 موارد متعددی را دیدیم که آمریکاییها رو در روی ما ایستادند، بیانیه دادیم، تهدید کردیم، راهپیمایی شد اما عملاً تاثیری نداشت، علت اصلی هم این بود که آمریکاییها به دنبال تحلیل اسرائیلیها از انقلاب ایران رفتند.
منصوری در تشریح تحلیل اسرائیلیها از انقلاب ایران گفت: اسرائیلیها معتقد بودند انقلاب اسلامی خاورمیانه را میلرزاند و به دنبال آن دنیا را میلرزاند و به همین دلیل ما باید با آنها و این جریان مقابله کنیم و آمریکاییها نیز به همین مسیر رفتند تا اینکه به مهر سال 58 و ورود شاه به آمریکا میرسید.
**ناگفتههایی از شورای فرماندهی سپاه
منصوری که از فرماندهان سپاه در اوایل انقلاب و دوران دفاع مقدس است در ادامه با بیان خاطرهای درباره تسخیر لانه جاسوسی اظهارداشت: ما در آن موقع در سپاه بحث میکردیم که با آمریکا چکار کنیم، حمله امام به آمریکا نیز در سخنانش هر بار بیشتر میشد تا اینکه شاه وارد آمریکا شد، بحثهای زیادی آن زمان در شورای فرماندهی سپاه و شورای انقلاب مطرح بود تا اینکه آقای لاهوتی که نماینده امام (ره) در سپاه بودند بر اثر بیماری قلبی به بیمارستان منتقل شدند.
وی افزود: ما یک روز همراه با اعضای شورای فرماندهی سپاه به دیدار لاهوتی رفتیم اما در حین صحبت ما با او کسی چیزی در گوش ایشان گفت و ایشان از ما خواست که از اتاق بیرون برویم، همزمان با خروج ما از اتاق یک روحانی که بعدها فهمیدم آقای موسوی خوئینیها است وارد اتاق شد و صحبت او با آقای لاهوتی تقریباً یک ربع طول کشید. بعد که ما نزد آقای لاهوتی رفتیم ایشان به ما گفت که قرار است سفارت آمریکا را بگیرند شما هم همکاری کنید و مواظب باشید که اگر خواستند با این جریان کارشکنی کنند مقابله کنید. ما در آن زمان گمان میکردیم این کار با امام هماهنگ شده و اصلاً گمانهم نمیکردیم که امام در جریان نیست، به هر حال ما حفاظت و تدارک و پشتیبانی حمله دانشجویان به سفارت را بر عهده گرفتیم و من چند نفر را موظف کردم که با دانشجویان همکاری کنند و نتیجه این کارم هم این است که بنده جزء لیست ممنوعالورودها به آمریکا شدهام و در زمانیکه در وزارت خارجه بودم به همه کشورها رفتم جز آمریکا.
منصوری در ادامه گفت: به هر خال ماجرای اشغال سفارت به شکل عجیبی برگزار شد و الان بعد از 34 سال که به آن ماجرا فکر میکنم باز هم نگرانی آن لحظات را در خاطرم تداعی میکنم، ما بسیار نگران بودیم چون آنها نیروهای بسیار زبدهای در سفارت داشتند که مجهز به انواع سلاحها بودند، این فقط از معجزات الهی بود که سفارت به این شکل اشغال شد، هر وقت که به یاد آن لحظات میافتم به خودم میگویم که باید در این باره سجده شکر کرد. ما حتی تصور نمیکردیم که آمریکاییها به این راحتی تسلیم شوند، آنها حتی یک گاز اشکآور هم نزدند و کوچکترین واکنشی نشان ندادند و این واقعاً عجیب بود، نکته جالبتر این بود که هیچکس در کشور جز ما از این ماجرا اطلاع نداشت حتی شورای انقلاب نیز از این ماجرا متحیر شد.
معاون اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی اظهارداشت: الان اگر به سفارت آمریکا در کشورهای دیگر حمله شود دیگر ماجرای چندان عجیبی نیست همانطور که در طول این چند سال بارها به سفارت آمریکا در کشورهای مختلف حمله شده است اما در آن موقع چنین کاری سابقه نداشت و هیچیک از اتفاقات اخیر انعکاس ماجرای اشغال سفارت آمریکا در تهران را نداشت.
وی افزود: بعد از این ماجرا، ماجراهای دیگری پیش آمد و عدهای میخواستند سراغ بقیه سفارتها بروند و از این ماجرا فرصت طلبی کنند اما امام فرمودند که هیچکس حق ندارد به سفارت دیگری حمله کند، مسئله سفارت آمریکا چیز دیگری است که حسابش از بقیه جدا است. بعد از آن هم ما مشکلاتی اطراف سفارتخانههای دیگر پیدا کردیم که با همه آنها برخورد شد.
منصوری گفت: امام درباره این واقعه گفتند که انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول است، اگر تحقیق جامعی روی تبعات و بازتاب این جریان انجام شود بسیاری از ابعاد آن روشن خواهد شد. اشغال سفارت در ایران در تاریخ مصادف است با نقطه آغاز افول آمریکا در جهان، ممکن است این سقوط 100 سال طول بکشد اما آغازش 13 آبان 1358 بود.
**چرا توافق و مذاکره ما با آمریکا بی معنا است؟
وی افزود: در داخل کشور هم این واقعه در ریشه گرفتن انقلاب اسلامی بسیار مهم بود، تمام گروههای سیاسی داخلی بجز خط امام و حزبالله بعد از این واقعه اعتبارشان را از دست دادند چون گروههای دیگر حرف دیگری برای گفتن نداشتند، مطلب دیگر بعد از این واقعه ایران تبدیل شد به نمایندهای از جریان ضد استکباری در دنیا، ما دیگر مقابل آمریکا دولت جمهوری اسلامی ایران نیستیم ما جریان ضد استکباری را نمایندگی میکنیم و این جریان به قدری در دنیا مطرح شده است که همه دنیا ایرانی را با تضاد و ضدیت آمریکا میشناسد؛ از سوی دیگر آمریکا هم پس از این واقعه تبدیل شد به نماینده استکبار جهانی در دنیا، ما امروز به عنوان دولت شاید بتوانیم مذاکراتی داشته باشیم اما چون نمایندگی میکنیم از دو مجموعه فکری مخالف نمیتوانیم به توافق برسیم. امروز عربها، انگلیس و اسرائیل و مقابل آمریکا صف بستهاند و از آمریکا ادامه حرکت استکباریاش را طلب میکنند و به همین دلیل آمریکا در روابطش با ایران مرتباً زیگزاگ میرود، از این طرف ایران است که نماینده جریان ضد استکباری است و جریان دیگری را در دنیا رهبری میکند، این تضاد عجیب امکان تفاهم را حداقل در کوتاه مدت غیرممکن کرده است، نکته دیگر این است که آمریکا هرگز دست از تسلط بر ایران بر نمیدارد و این یک شعار نیست چون ایران هم به لحاظ موقعیت استراتژیک هم به لحاظ ثروت هم به لحاظ بازار و هم به دلیل هدایت انقلابی دنیا نقش بسیار موثری در دنیا دارد. کسینجر در این باره میگوید دو دولت در نیمه دوم قرن 21 به دنیا کمک میکنند یکی چین و دیگری رهبری اسلامی ایران.
جواد منصوری اظهارداشت: ما در داخل کشور مسیر طولانی را طی کردهایم که به اینجا رسیدهایم و بزرگترین معجزه حفظ این نظام است و خیلی باید در این باره بحث شود، بسیاری از جوانان نمیدانند که این انقلاب چگونه حفظ شده است البته مسیری که در انقلاب اسلامی در دنیا طی میکند خیلی مهمتر است داخل کشور است، ما یعنی انقلاب اسلامی ساختار بینالمللی دنیا را بهم زده و باعث شدهایم بسیاری از مکتبها به فراموشی سپرده شود، دیگر خبری از مارکسیسم و بسیاری از تفکرات نیست، دیگر ساختار دو قطبی دنیا معنا ندارد، زمان انقلاب کسانی در داخل همین کشور خودمان میگفتند که امکان ندارد ما مستقل باشیم و شعار استقلال معنا ندارد، دولت موقت هم تاکید میکرد که ما باید زیر چتر آمریکا برویم و گرنه اوضاع کشور هیچگاه سر و سامان نمیگیرد اما ما ایستادیم، آمریکاییها هم امروز متوجه هستند که تنها قدرت تهدید کننده آنها امروز اسلام سیاسی است و همین مسئولیت ما را بسیار سنگین کرده است.
وی افزود: امروز ایران مسئله اول دنیا است، بنگلادش با 108 میلیون مسلمان در طول هفته خبری در رسانهها ندارد اما در تمام مراکز مطالعاتی دنیا بحق ایران، انقلاب و شناختن آن به صورت جدی مطرح است و با توجه به این قضیه باید بدانیم که انقلاب بزرگی اتفاق افتاده و خودمان را برای رسالت جهانی آماده کنیم. البته مسائل داخلی وجود دارد که ما با ایمان باید آنها را حل کنیم چون ما امتحان میشویم.
منصوری در ادامه با اشاره به خاطرهای در اوایل سالهای انقلاب، گفت: سال 63 همراه با آقای ولایتی خدمت امام رسیدیم تا گزارشی از جنگ بدهیم، یکی از آقایان حاضر در جلسه گفت اگر مواظب نباشیم ممکن است انقلاب از دست برود، امام در این لحظه بر آشفتند و گفتند مگر ما انقلاب کردهایم که آن را نگه بداریم، هر کس که باعث شد انقلاب پیروز شود همان هم انقلاب را نگه میدارد و این انقلاب میماند.
معاون اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: انقلاب اسلامی باعث ایجاد تکانهای بزرگی در دنیا شده است، در اینجا حتی به اتفاقات خاورمیانه هم اشاره نمیکنند، به اتفاقات آمریکا اشاره میکنند، اوباما چندی پیش در کنگره گفت مشکل ما در آمریکا مشکل اقتصادی نیست مشکل بی اعتمادی به مسئولان کشور و بی اعتقادی به نظام ماست، این اتفاق کمی نیست، اینکه میبینید بعضیها در داخل اظهار یأس میکنند باید متوجه باشیم نباید فکر کنیم امسال سال 58 است و دشمنی آمریکا به همان شکل، و همه مشکلات ما با اشغال سفارت حل میشود، در مقطعی این طور بود اما امروز وضع داخل ما بیش از پیش مهم است، مسئله تولید، اقتدار نظام و زیرساختها از اصولیترین بحثهای امروز هستند.
وی در پایان سخنانش گفت: درسال 58 وقتی که ما قضیه تصرف سفارت آمریکا را اشغال لانه جاسوسی نامگذاری کردیم خیلیها به این تعبیر اعتراض کردند اما از عجایب روزگار این است که امروز این تعبیر بارها از رسانههای اروپا تکرار میشود که باید لانه جاسوسی آمریکا در کشورهایشان بسته شود.
**باید به تعداد دانشجویان حاضر در لانه جاسوسی کتاب خاطره داشته باشیم
مراسم رونمایی از کتاب دانشجویان و گروگانها پس از سخنرانی حجتالاسلام فخرزاده و جواد منصوری به رونمایی از کتاب با حضور این دو شخصیت و نویسنده کتاب اختصاص داشت.
حسین جودوی در پایان این مراسم به ماجرای تالیف این کتاب اشاره کرد و گفت: سال 1387 همراه با محمدعلی صمدی در خبرگزاری فارس شروع به تهیه ویژهنامههایی کردیم که در ادامه این ویژهنامهها به سراغ ماجرای تسخیر لانه جاسوسی رفتیم که این موضوع تاکنون در رسانههای کشور ما به طور جدی پرداخته نشده بود.
وی افزود: آنچه برایم مهم بود این که سراغ کسانی بروم که تاکنون صحبت نکرده بودند. خانم ابتکار و رجاییفر قبلاً صحبتهایی کرده بودند اما نوع گفتوگوها متفاوت بود ما سعی کردیم دیدمان تاریخی باشد نه رسانهای، در فضای رسانهها معمول است که هرچه شهرت افراد بیشتر باشد توجهها نیز بیشتر است اما دید ما اجتماع و تاریخی بود اما سراغ این نکته رفتیم که 400 نفر دانشجوی این برنامه در طول زمان طولانی حضورشان در لانه جاسوسی چه کردهاند.
جودوی گفت: ما به سراغ روایت رخدادهایی رفتیم که برای نسل جوان گفته نشده است، خود من هم از قشر جوانی هستم که آن روزها را ندیدهام، سئوالاتی در ذهنم شکل گرفته بود و سعی کردم این سئوالها را خیلی ساده و روان از حاضران در این مراسم بپرسم.
نویسنده کتاب دانشجویان و گروگانها گفت: متاسفانه رویکرد ما به اتفاقهای تاریخ انقلاب اسلامی در فضای مکتوب و رسانهای خیلی کم و کند پیش میرود و حافظه تاریخی نسل ما در حال پاک شدن است، انتشار این خاطرات تا زمانی که این افراد در بین ما هستند بسیار مغتنم است و من سعی کرد به زوایایی از این حادثه بپردازم که تاکنون کمتر دیده شده است.
حسین جودوی اظهارداشت: آنقدر که آمریکاییها در این باره کار کردهاند، کتاب نوشتهاند و فیلم ساختهاند ما خیلی کم کار کردهایم و این یک جفا به تاریخ انقلاب اسلامی است؛ این کتاب تنها بخشی از خاطرات 400 نفر حاضر در جریان تسخیر لانه جاسوسی است و ما باید بجای این یک کتاب 400 جلد کتاب داشته باشیم و از همه این افراد یک جلد کتاب خاطرات منتشر شود.
وی در پایان سخنانش اظهار امیدواری کرد که این کتاب را با جلد دومش ادامه دهد و گفت: 43 نفری که در لانه جاسوسی حضور داشتند در جریان دفاع مقدس به شهادت رسیدند و ما باید از آنها یاد کنیم و وارث خوبی برای آنها باشیم.