کد خبر: ۱۷۸۸۱۳
زمان انتشار: ۱۸:۴۹     ۱۲ آبان ۱۳۹۲
اصلاح‌طلبان در حالی که با ادبیات دموکراتیک سخن می‌گویند، رفتارهایی از خود بروز می‌دهند که سوال‌برانگیز است.

به گزارش 598 به نقل از سایت دیدبان، فضای سیاسی کشور در این مقطع زمانی شاهد بروز رفتارهای عجیبی است؛ جریان اصلاح طلب که با ادبیات مدرن سخن می گوید در آزمون های مختلف سیاسی مدرن اندیشیدن را به فراموشی سپرده است در این نوشتار درصدد هستیم به تبیین نحوه جدید سیاست ورزی غیرحرفه ای اصلاح طلبان بپردازیم.

1. انتخابات رئیس جمهوری 92 ؛ مرقومه دستوری

اصلاح طلبان که همواره اسیر در دوگانه ی رفتاری کنش فعالانه / منفعلانه (حضور/تحریم) در انتخابات هستند؛ در این دورهانتخابات درصدد بودند سامان سیاسی خود را بر اساس حضور حداکثر نظم دهند ، پس از اعلام آن که شورای محترم نگهبان اسامی احراز صلاحیت شدگان را اعلام کرد ؛ رسانه های این جریان سیاسی با غوغاسالاری فراوان عارف را تنها اصلاح طلب باقیمانده نامیدند و این روند به جای رسید که  حتی افرادی مانند مصطفی ایزدی از نزدیکان آقای منتظری در روزنامه بهار ، آقای روحانی را اصولگرای به ظاهر مستقل دانست و عارف را تنها نامزد جریان اصلاح طلب قلمداد کرد.

 

اما آن سوی میدان نامزد اصلی اصلاح طلبان ، عارف، به زنگهای متعدد تلفنش جواب نمی داد؛آن سوی خط همشهری اش بود؛خاتمی دست به قلم شد،نامه وزیرارشاد سابق این بار «ارشادی » به معاون سابق اش نبود؛خاتمی «دستور»انصراف داد وعارف اجابت کرد تا قسم حضورتا آخرخط با نام سید محمد خاتمی شکسته شود. عارف که آمده بود تا راه خاتمی را ادامه  دهد یک گام ازهمتای قبلی خود دکترمعین عقب ترماند تا همچنان معین «دانشجوی ستاره دار» دانشگاه راه خاتمی باشد ؛این عقب ‌ماندگی عارف را رنجیده خاطرکرد تا نه روحانی درمیتینگ انصراف عارف درسالن حجاب حاضرشود ونه عارف دربیانیه انصراف نامی ازروحانی ببرد.

 

کنش معطوف به قدرت، به هرقیمت اصلاح طلبان سبب شد شاهد ظهورسبک جدید سیاست ورزی با « مرقومه دستوری » باشیم تا آقای روحانی با دستورخاتمی اصلاح طلب شود.

2. رای اعتماد مجلس به وزرا؛ مخالفم یعنی افراطی

با معرفی کابینه آقای روحانی به مجلس در مراسم سوگند رئیس جمهور ، سیاستمداران و رسانه های اصلاح طلب از نمایندگان اصولگرای مجلس خواستند که از برخورد های سیاسی خودداری کنند و سنگ محک آنان در رای اعتماد وزرا تجربه ، سابقه مدیریتی و تخصص کاری باشد اما«تهدید» ها جای «خواهش» ها را گرفت و در برخی از موارد نزدیکان آقای روحانی مانند ترکان به طور علنی نمایندگان را «تهدید» کردند، ترکان در روزنامه شرق نوشت : " مردم عزیز، در اقصی‌نقاط کشورمان با دنبال‌کردن نقطه‌نظرات نمایندگانشان، می‌توانند درک بهتری از مواضع آنها داشته باشند. رای‌اعتماد به کابینه رییس‌جمهوری که منتخب اکثریت مردم است، بزنگاه خوبی است برای محاسبه میزان نزدیکی نظرات نمایندگان با مردمی که به آنها رای داده‌اند. فکر خوبی است اگر از مردم عزیز کشورمان خواسته شود که فرمایشات نمایندگانشان را به‌دقت گوش کنند. اگر این حرف‌ها، حرف دلشان بود در دور بعدی هم دوباره به آنها رای می‌دهند. اما اگر نظرات و حرف‌های برخی نمایندگان،حرف دل مردمی نیست که به آنها رای داده‌اند در دور بعد، در رای‌دادنشان تجدیدنظر کنند، حق این است که نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی با وجدان بیدار و ظرفیت‌های علمی و تجربی خودشان در مسیر عدالت و خواست مردم نظر داده و رای بدهند "،

الگوی رفتاری آنان به همین جا ختم نشد آنان مخالفان اصولگرای وزرای پیشنهادی را «تندرو» و «افراطی» نامیدند این رفتار در مقطع صورت می گرفت که مهم ترین عضو فراکسیون رهروان ولایت از کلیات کابینه دفاع کرده بود.

3. رای گیری شهردار تهران؛ راستگویی بر لبه تیغ انتقام

« هاشمی»  را به « بهشت» راه ندادند .جلسه شورای شهر تهران با ریاست مسجدجامعی آغاز شد تا فرآیند انتخاب شهردار طی شود ؛ شهرآوردی که بار دیگر دوقطبی اصلاح طلب واصولگرا را تداعی می کرد اما اصلاح طلب از تخصص گرای  به جای سیاسی کاری سخن می گفتند ؛ آنان که در ماه های گذشته شورای را نهادی مدنی برای ارتباطی پایدار با شهروندان و نظرات مردم را مبنا و اساس کار خود می دانستند به سبک شورای شهر اول روی آوردند . در جلسه رای گیری «الهه راستگو » عضو اصلاح طلب شورای شهر تخصص گرای و برنامه کاری را بر سیاست کاری ترجیح داد و در فرآیند رای گیری به محمد باقر قالیباف اعتماد کرد ؛ این اقدام وی با قبیله گرای و هجمه شدید اصلاح طلبان همراه بود.

آنان رای راستگو را فاقد الزامات کار تشکیلاتی دانستند، این گزاره دستوری اصلاح طلبان در حالی بیان می گردد که در سوگندنامه این شورا بیان شده است" من در برابر کلام‌الله مجید، به خداوند متعال سوگند یاد می‌کنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد می‌نمایم که در حفظ امانت و انجام هرچه بهتر وظایفم و خدمت به مردم کوشا باشم و قانون اساسی و سایر قوانین و مقررات کشور را در چارچوب وظایف و اختیارات خود مراعات نمایم و در همه زمینه‌ها عدالت و انصاف را در نظر داشته و مادام که در شورای اسلامی شهر عضویت دارم در رعایت صرفه و صلاح و پیشرفت امور شهر و شهرداری اهتمام نمایم." (1) و حتی مختاباد عضو دیگر اصلاح طلبان بیان می کند که " اگرالزاماتی وجود نداشت دوست داشتم به قالیباف رأی دهم " (2) با این وجود اصلاح طلبان در رویه ای هماهنگ به نحوه رای دهی الهه راستگو حمله کردند و در اقدامی غیر اخلاقی از لابی برادرش در شهرداری سخن به میان آوردند و در آخرین اقدام که فقط در سازمان های مخفی و زیرزمینی دیده می شود؛ او را به دلیل آنچه تخطی ازارزش‌های اسلامی و اخلاقی (3)  دانستند اخراج کردند ولی الهه راستگو راوی روایت دیگر از این رفتار عجیب است که آن را «دیکتاتوری وتک صدایی» جریان می داند که «نه تنهامخالفین بلکه منتقدین را یا ازصحنه بیرون می کرد و یا مجبوربه سکوت می کرد » و نشانی و آدرس این جریان را نمایان تر بیان می کند و آنان کسانی هستند که «بخشی ازجریان اصلاح طلب که اتفاقا بخش تندروی آن محسوب می شوند وجالب آن که براساس جبرزمانه اکنون شعاراعتدال می دهند» و از دیکتاتوری مدرن آنان سخن می گوید .(4)

4. عطش قدرت ؛ انتقام گیری

تضاد تفکری کارگزاران و طیف رادیکال اصلاح طلبان به رهبری اعلامی  موسوی خوئینی‌ها ، عارف و عبدالله نوری از ابتدای دولت خاتمی با موضوع هاشمی آغاز شد . کارگزاران که از دل کابینه دولت دوم هاشمی رفسنجانی روییده بود . آنان خواهان تغییر قانون اساسی برای افزایش دوره رئیس جمهوری هاشمی بودند که با مخالفت های در سطح نخبگان و عموم مردم همراه بود ؛ پس از دوم خرداد برخی از تئوریسین های ارشد اصلاحات مانند اکبر گنجی نوک پیکان تهاجمات خود را به سوی هاشمی رفسنجانی نشانه رفتند و اولین زاویه میان کارگزاران و طیف رادیکال اصلاح طلب در این مقطع زمانی نمایان شد . روند این اختلافات در اردوگاه اصلاح طلبان در انتخابات 1384 به بیشترین ضریب خود در تاریخ جناح بندی چپ ها رسید و اصلاح طلبان تندرو در مرحله اول انتخابات از پدر خوانده خود ،هاشمی، حمایت نکردند.

پس انتخابات 1392 رقابت برای تصاحب صندلی های مدیریت کلان کشور میان این دو طیف سیاسی آغاز شد، حامیان عارف که از نحوه ی خبررسانی انصراف وی دلخور بودند ، متهم اصلی را کرباسچی می دانستند، خامسیان از نزدیکان عارف می گوید: «کار آقای کرباسچی که با اعلام نظر زود‌هنگام خروجی جلسه حلقه مشاورین آقای خاتمی را جناب روحانی دانسته بودند کار درستی نبود » و تعجیل دراین امر یک «یک تخلف تشکیلاتی محسوب می‌شود.» 5.  پس از آن  خبر های مبنی بر معاون اولی عارف به گوش می رسید که باز هم عارف ناکام شد و سپس خبرهای حاکی از حضور او در انتخابات مجلس با سرلیست اصلاح طلب ها در تلکس های خبر کار شد؛ اما باز هم غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران در مقابل عارف قد علم کرد و گفت: «  احتمال اجماع اصلاح‌طلبان بر ناطق​نوری در انتخابات مجلس وجود دارد » 6 تا نگاه ها از مرد تنهای یزدی برداشته شود، گرچه این پایان رهاورد این دو طیف نبود ، عارف پس از چاپ مقاله توهین آمیز در روزنامه بهار ، انتساب این روزنامه را به خود رد کرد ولی باز هم کارگزارانی ها حریف خود را به گوشه رینگ هدایت کردند و در روزنامه  نزدیک به این طیف است نوشتند « روزنامه بهار را همگان به عنوان ارگان رسانه‌ای محمدرضا عارف می‌شناسند و او هم تا یک هفته قبل این انتساب را رد نمی‌کرد» این در حالی است که رسولی از نزدیکان عارف  خطاب به مدیر مسئول بهار هیات تحریریه این روزنامه  خواستار این است که « در انتشار مطالب دقت بیشتری به خرج دهند تا شاهد چنین موضوعاتی در آینده نباشیم » وعبارت دستوری از آنجا نشات می گیرد که حدود 50 درصد روزنامه عارف متعلق به فرزند عارف است.  «شاید حامی یک روزنامه توقیف شده سابقه خوبی برای فردی نباشد که خود را کاندیدای جلوس بر کرسی لاریجانی می‌داند! »7 وبا این عبارت تیر آخر را شلیک می کند تا هرچه زودتر عارف را مانند انتخابات مجبور به انصراف کنند ، تا جدال برای قدرت در جریان اصلاح طلب آوردگاهی همیشگی برای خود داشته باشد.

رویکرد های چهار گانه رفتاری اصلاح طلبان یعنی 1. کناره گیری دستوری 2. تهدید و افراطی خواندن مخالفین 3. اخراج و انتقام به دلیل ابراز رای 4.جنگ قدرات داخلی  نمایان گر آن است که سیاست ورزی اصلاح طلبان آکنده از عطش قدرت طلبی است و خرد و اخلاق سیاسی در مبنای حرکت سیاسی آنان کم کم رنگ می بازد. آیا سیاست ورزی حرفه ای به محاق خواهد رفت؟

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها