آیا به زندگی شخصی بازیگران سینما و تلویزیون دقت کرده اید؟ بارها و بارها شنیده اید که تعدادی از بازیگران سینماو تلویزیون را در فلان منطقه ی شمال تهران و یا در ویلایی در شمال به هنگام پارتی شبانه دستگیر کرده اند. ممکن است شنیده باشید که بازیگران بعضی از فیلم ها به علت داشتن گریم بر سر و صورت،با فتوای خود، هفته ها به خواندن نماز مقیّد نبوده ، چه رسد به اینکه اعمال دیگر دینی خود را انجام دهند.حتما تصاویر زشت و بی حجاب زنان بازیگر را در زمانی غیر از زمان بازیگری،دیده اید و چه بسیار است از این مثالها. البته همانطور که می دانید این مطلب برای همه ی بازیگران،صادق نیست.
اگر مدعی این هستیم که می خواهیم با سینما و تلویزیون ،فرهنگ اصیل اسلامی را در جامعه جاری و ساری کنیم، اگر می خواهیم الگوهای جبهه ی حق را که شامل صفات حسنه بوده و از صفات رذیله دوری می کنند را در فیلم هایمان نشان دهیم و شامل این جمله ی حضرت امام(ره) شویم که فرمود:" هنر عبارت است از دمیدن روح تعهد در انسان ها." اینها چطور امکان پذیر است؟چطور می توانیم روح تعهد را با این چنین بازیگرانی در جامعه بدمیم؟ آیا این یک تناقض فاحش نیست؟ بازیگری را در نظر بگیرید که در یک فیلم در نقش یک بازیگر، می خواهد الگویی اسلامی را به ما نشان دهد ، حال آنکه خودش ، هیچ اعتقادی به این مسائل ندارد و شاید هم در دل به کسانی که این چنین هستند فحش و ناسزا بگوید!
آیت الله جوادی آملی در باره ی تأثیرگذاری هنرمند و زندگی شخصی او بر مخاطب می فرماید:" نمي دانم شما در كودكي تعزيه ها را ديده ايد يا نه، يك امامی وجود داشت، يك قمر بني هاشمی، يك موافق و مخالفی و همه اين بازیگران تعزیه اهل نماز شب بودند. يك كسي به نام سيد الشهدا در مي آمد، يكي به نام قمر بني هاشم در مي آمد و اهل تهجد بودند و دعاي آنها اثر داشت. اما الان يك بازيگري كه اهل نماز نيست، نقش حضرت ابوالفضل(ع) را بازي می كند و آیا ما باید بگوييم اين هم جايز است؟ اينها خيلي فرق مي كند .... بنابراين نمي شود از راه حرام دين را منتشر كرد. امام حسين فرمودند هرگز هدف وسيله را توجيه نمي كند. امام فرمود كه اگر كسي مي خواهد به مقصد برسد، منتهي با وسيله حرام اين شدني نيست و اگر كسي بخواهد از راه حرام به مقصد برسد، اين شخص زود تر از ديگران به چاه مي افتد.(1)"
در ابتدای انقلاب هنرمندانی به جلوی دوربین راه پیدا می کردند که از لحاظ رعایت اصول هنری و چگونگی تأثیر بر مخاطب،دوره ی آموزشی مربوطه را در دانشگاه یا مکان های این چنینی طی کرده و سپس به ایفای نقش می پرداختند، فارغ از اینکه چقدر پایبند به اعتقادات اسلامی باشند، ولی متأسفانه جای صد افسوس دارد که در سینمای کنونی ما فیلمسازان سعی می کنند به دنبال بازیگرانی روند که در درجه ی اول خوش تیپ بوده و با ظاهر زیبا،مخاطب را جذب کرده و فروش فیلمشان را بالا ببرند.بعلاوه بازیگرانی که بیشتر در فیلم های کمدی نقش بازی می کنند،فراموش کرده اند که قرار است سطح درک و تعهد جامعه را بالا ببرند ولی جز به مسخره کردن و حرکات زشت و بی ادبانه و لا ابالی گری در فیلم ،کار دیگری بلد نبوده و خودشان و سینمای ما را به سخره گرفته اند تا جایی که اخیرا بعضی از بازیگران متعهد و باسابقه ی کشور ، این جریان لاابالی سینما را مورد اعتراض قرار داده و به شدت از وجود و ورود این چنین افرادی به عرصه ی بازیگری ابراز نگرانی کرده اند. حال در این میان مسئولان فرهنگی ما چه می کنند، نمی دانم؟!
شهید آوینی آنچنان هنرمند را متعالی می بیند که هنر و هنرمند را لایق چنین خصوصیاتی می داند و تأثیر آنان بر مخاطب را این چنین می داند:" هنرمند آیینه ای است كه اگر صیقلی نباشد، صورت زیبای حقیقت را مشوش و كج و معوج می نماید؛ پس هنرمند از آن حیث كه واسطه ظهور حق در عالم است باید به تزكیه نفس بپردازد و میزان توفیقش در این امر با میزان هنرمندیش رابطه ای مستقیم دارد. دوستان عزیز ما، آنان كه می خواهند پای در عرصه هنر متعهد بگذارند و خود را نسبت به ایجاد تحول اخلاقی در انسان ها مسئول می دانند، باید بدانند كه اولین شرط كار « تزكیه نفس » است. روح هنرمند لزوماُ در آثارش بروز و ظهور می یابد و با هیچ حیله ای نیز نمی توان مانع از این ظهور شد. كار هنری، و بالاخص فیلم، باطن صاحب خویش را « لو » می دهد و او را رسوا می كند. اگر « دیده بان » بوی بسیج می دهد، بوی شهید می دهد، بوی تربت می دهد، بوی مهربانی، بوی غربت و مظلومیت و گمنامی... اگر « انسان و اسلحه » و « عبور » نیز عطر صلوات گرفته اند و گلاب و اسپند... از آن است كه سازندگانشان خود رزم آور و بسیجی بوده اند و با جبهه ها انسی غفلت ناپذیر داشته اند.(2)"
حال چه باید کرد؟ آیا باید ناامید شد و به گوشه ای رفت و کاسه ی «چه کنم؟چه کنم؟» دست گرفت و به دعا به حال این بازیگران مشغول شد؟ آیا وقت آن نشده است که جوانان متدیّن جامعه ی ما ،هوشیاری به خرج داده و این سنگر را در جبهه ی مقدس جنگ نرم پر کرده و لبیک به ندای هل من ناصر ینصرنی امام خامنه ای دهند؟ اگر با ادعای بسیجی بودن و دیندار بودن گوش فلک را کر کرده ایم و حرکت در چنین طریقی را دشوار می دانیم، مگر وظیفه ی گردان تخریب ، بچه های اطلاعات و عملیات و خط شکن ها آسان بود؟ آنها بر «تکنولوژی تسلیحاتی غرب» غلبه کردند ، اکنون وظیفه ی جوانان مؤمن متعهد و انقلابی است تا عرصه ی «هنر تکنولوژیک» را فتح کنند. باروی آوردن به جاذبیت های كاذب، دلقك بازی و آرتیست بازی و هیجانات عصبی و... نمی توان سینما و تلویزیون را به خدمت اسلام كشید.
حضرت آیت الله جوادی آملی می فرماید: "كارد را مي توان هم براي آشپزخانه و هم براي آدم كشي به كار برد. اگر هنر دست هنرمند ديني باشد حداكثر بهره را مي برد. قصه عمرو بن مهدی كرم معروف است، عمرو بن مهد كرم از سلحشوران به نام عرب بود که شمشير تند و تيزي داشت به نام صمصامه كه اين صمصامه زبان زد خيلي ها بود. يكي از خلفا در نامه اي صمصامه را خواست و عمرو بن مهدی كرم هم طبق احترام شمشير تند و تيز را براي خليفه فرستاد، خليفه شمشير را در چند جا آزمايش كرد، ديد شمشير، تند و تيزي معروف را ندارد. نامه نوشت برای عمرو بن مهدی كرم كه اين شمشير خيلي تند و تيز نيست. او در جواب نامه نوشت من شمشير فرستادم بازو كه نفرستادم، بنابراین سينمای کشورمان بازو مي خواهد و بازویش بازوي اسلامي است، یعنی اگر سینما دست متدينين اسلام باشد، حداكثر استفاده را از آن مي كنند وگرنه بازي مي شود. بنابراين انسان از عنوان سينما و هنر، پرهيزي ندارد. اينها ابزار كار است تا به دست چه کسی باشد.(1)"
---------------------------
(1) بیانات آیت الله جوادی آملی به مناسبت افتتاح مرکز آموزشی تخصصی هنر اسلامی در حوزه هنری
(2) مقاله ی "فرزندان انقلاب در برابر عرصه هاي تجربه نشده سينما" از شهید آوینی