قانون مجازات اسلامی سابق، مجازات حداکثر سه سال حبس را برای
قصور پزشک معالج در فوت بیمار تعیین کرده بود. ولی قانون جدید (لاحق)
مجازات اسلامی، چنین مجازاتی را حذف کرده، به نظر شما تاثیر این حذف مجازات
چه خواهد بود؟
به نظر می رسد در کنار مجازاتهای جبران خسارت،
اعمال مجازاتهای تکمیلی و عمومی جهت احقاق حقوق عمومی و پیشگیری از جرم و
تجری برخی از افراد شاغل در حرفه های مرتبط با پزشکی، لازم و ضروری است. در
قانون مجازات فعلی (لاحق) تنها به این موضوع اشاره شده که در صورت رسیدن
ضرر و زیان وارده به بیماران، باید توسط پزشک جبران شود و دیه به افراد
زیان دیده بدهد. این خلاء بزرگی در بحث پیشگیری از وقوع جرم و کنترل افرادی
که در امور پزشکی مرتکب قصور فراوانی شده اند، محسوب می شود. از طرف دیگر
با عنایت به اینکه مجازاتهای مقرر در قانون نظام پزشکی، عمده مجازات
بازدارنده به معنای خاص نیست، به نظر می رسد باید قانون توانمند و مقتدری
درباره پیشگیری از وقوع جرایم در امور پزشکی وجود داشته باشد که متاسفانه
نداریم و در این مورد خلا حس می شود.
آیا در این باره در چهارمین همایش طب و قضا با سایر همکارانتان در پزشکی قانونی و یا دستگاه قضایی، رایزنی کردید؟
در
کمیته تخصصی فرعی در چهارمین همایش طب و قضا چون در رابطه با بحث موضوعات
تخصصی پزشکی و ارتباطات پزشک با دستگاه قضایی بحث شد، درباره برخورد با
پزشکان متخلف، موضوع جدی مطرح نشد. عمدتا در این کمیته چالشهای پزشکان
قانونی درباره بحث اظهار نظر کارشناسی در قصورات پزشکی بحث شد.
چرا شما می گویید علاوه بر دیه به عنوان جبران خسارت، به پزشک معالجی که قصور دارد را باید باز هم مجازاتی مانند حبس داد؟
بگذارید
مثالی بزنم. امروزه در تصادفات منتهی به جرح و یا منتهی به فوت، می بینیم
قانونگذار علاوه بر تعیین دیه به عنوان جبران خسارت به فرد زیان دیده، یک
مجازات تعزیری نیز برای مرتکب این جرم غیرعمدی تعیین کرده که خود این
مجازات تبعی، عامل اساسی برای بازدارندگی برای پیشگیری از وقوع جرایم مشابه
محسوب می شود. ولی این مجازات تبعی در قانون مجازات برای پزشکان وجود
ندارد. در قانون قبلی برای کسانی که مرتکب این قصورات پزشکی شده بودند
مجازات تعزیری نیز وجود داشت ولی اکنون این خلاء احساس می شود. از دیدگاه
دفاع از حقوق عمومی و کسی که با این قبیل جرایم مواجهه دارد، اعتقاد دارم
عمده پزشکان از انسانهای شریف و با تعهد و تخصص بالا هستند ولیکن با عنایت
به اینکه جرایم مرتبط با حرفه پزشکی، با بحث سلامت و جان مردم ارتباط دارد،
باید بتوانیم با یک اهرم بازدارنده و بر مبنای قانون قوی از وقوع جرم
احتمالی پیشگیری کنیم.
آیا این به تعبیر شما "خلاء در قانونگذاری و یا تغییر در قانون مجازات"، باعث تغییر در شکل جرایم پزشکی شده است؟
به
لحاظ اینکه بحث پرداخت خسارات ناشی از قصور از سوی بیمه مسئولیت مدنی
پزشکان مطرح است و از طرف دیگر، مبنای قانونی برای اعمال مجازاتهای
بازدارنده جهت جلوگیری از وقوع جرایم پزشکی وجود ندارد، بعضا شاهد این
هستیم که برخی از پزشکان متخلف از اینکه عمل یا قصوری را انجام دادند، هیچ
واهمه ای ندارند. به دلیل نبود قانون، با این وضعیت، این قبیل از پزشکان در
ارتکاب جرم تجری یافته و حتی به صراحتا عنوان می کنند در نهایت نتیجه
شکایت چه می شود؟ در نهایت، پس از صدور حکم از طریق بیمه، به فرد زیان
دیده، دیه پرداخت می شود. این یک مشکل بزرگ است.
این مشکلات برای مردم و یا بیماران زیان دیده از بابت جبران خسارت چه شکلی خواهد داشت؟
در
پرداخت خسارت بیمه ها دو موضوع اساسی وجود دارد، یکی اینکه بیمه در قانون
خود وقراردادهای بیمه ای که منعقد می کند، پرداخت خسارت را مقید به زمان
خاص کرده و برای ایفای تعهدات بیمه ای، قانون مرور زمان را اعمال می کند.
قانون مرور زمان مشکلی ایجاد می کند. اگر کسی تا مدت زمان مشخص پس از وقوع
حادثه اقدام به طرح شکایت در مجامع ذی صلاح نکند پرداخت دیه از سوی بیمه
منقضی می شود، این مدت در مقطعی، فقط دو سال بود، پس از انقضای این مدت،
بیمه هیچ تعهدی به پرداخت خسارت به فرد زیان دیده ندارد. بعضا شاهد هستیم
طرح شکایت از سوی افرادی صورت می گیرد که 5 یا 6 یا 10 سال، از زیان وارد،
گذشته است. لذا بیمه می گوید مرور زمان در این مسئله اتفاق افتاده و پرداخت
خسارت به زیان دیده، با مشکل مواجه می شود.
پس پزشک باید این خسارت به بیماران را جبران کند؟
بله،
پزشک باید این زیان را جبران کند و به علت تغییرات در مبلغ دیه، برخی از
پزشکان، توانایی پرداخت مازاد به تعهد بیمه را ندارد و حتی با تقاضای شکات،
سرانجام پزشکان به زندان منتهی می شود. این چالش بزرگی است.
پیشنهاد شما برای رفع این مشکل چیست؟
پیشنهاد می
کنم یا تعهدات بیمه نسبت به پزشکان از قانون مرور زمان خارج شود و یا مدت
زمان این مهلت، طولانی تر شود. این یکی از چالشهای اصلی جبران خسارت در
پرونده های پزشکی است. حقوق مردم مشمول مرور زمان نخواهد شد، بنابراین فرد
در هر زمان و مقطعی می تواند مطالبه حقوق خود را از بابت جبران خسارت به
خود کند. از سوی دیگر برخی از قصور پزشکی در زمان وقوع حادثه، آثار و عواقب
ندارند و پس از گذشت زمان، عوارض ظاهر می شود یعنی عوارض یک عمل پزشکی
ممکن است فراتر از مدت مرور زمان شود.
این تجری و جرات اندک پزشکان متخلف، چه تبعاتی برای مردم و بیماران داشته است؟
در
بحث تجری پزشکان مقصر و کسانی که دارای پرونده های متعدد هستند، گرچه آمار
زیادی نیست، ولی قابل توجه است و باید نسبت به این شغل شریف و حساس احساس
نگرانی کرد. چون حتی آمار کم نیز در اینجا باعث خسارات مالی و جانی برای
مردم می شود و حتی کمترین موضوعات نیز می تواند مهمترین چالش باشد. داریم
کسانی که در حال حاضر شاید پرونده قضایی متعدد دارند. چه بسا افراد مطلع
شوند تعداد پرونده ها افزایش می یابد ولی می بینیم به لحاظ نبود مبنای
قانونی برای اعمال مجازاتهای مناسب تعزیری، با پرداخت و محکومیت دیه، اینها
خاتمه می یابد و این افراد به هر طریقی که هست، به کار خود ادامه می دهند.
از طرفی می بینیم رسیدگی به این جرایم از طریق سازمان نظام پزشکی که به
تخلفات پزشکان رسیدگی می کند نیز زمان بر است.
آیا بیمه ها حاضر هستند مرور زمان خود را افزایش دهند؟
بیمه
ها عنوان کردند بر اساس قانون داریم این مهلت مرور زمان را عمل می کنیم.
چالش بزرگ دیگری مطرح است. پزشکان در همایش طب و قضا گفتند با توجه به
تغییر مبنای میزان دیه، "در یک سال شاهد بودیم بیش از صد درصد قیمت دیه
افزایش یافت." تعهدات بیمه ای برای پزشکان بر مبنای مبلغ زمان عقد است.
بعضا شکایت شاکی به لحاظ نوع عوارضی که دارد ممکن است نه تنها در مدت تعهد
مطرح شود، بلکه ممکن است به زمان آینده موکول شود و در نهایت دعوای طرح شده
علیه پزشک بیش از دو یا سه برابر تعهد بیمه در زمان مدت تعهد افزایش یابد.
بر اساس قانون دیه بر اساس زمان یوم الادا محاسبه می شود، بنابراین یکی از
چالشهای بزرگ این است که بیمه گذار و بیمه گر بر اساس تعهدات روز یک
قراردادی را منعقد می کنند. در آینده ممکن است مبلغ بیمه تغییر کند. طبعا
تعهدات بیمه در زمان برقراری قرارداد بیمه، معتبر است و تفاوت نرخ دیه در
زمان عقد قرارداد بیمه با زمان اعلام شکایت از سوی بیمار، ممکن است پزشک را
با دیه چند برابری مواجه کند. از سوی دیگر، ممکن است نوع تقصیر یا قصور
پزشک، باعث شود دادگاه حکم جبران چند برابر دیه یک فرد کامل را به نفع مجنی
علیه، صادر کند. مثلا فردی در اثر قصور پزشکی به قطع نخاع منجر می شود.
تبعات این کار از جمله عدم کنترل ادرار، مدفوع، فلج دو پا، عدم توانایی
جنسی، ممکن است چند برابر دیه یک مرد کامل شود. اینجاست که پزشک باید چند
برابر بیمه ای که دارد، خسارت بدهد و وقتی توانایی مالی ندارد به مشکل برمی
خورد.
چه شکایات عمده ای را از لحاظ نوع بیماری یا تخصص پزشکان در دادسرای 19 رسیدگی می کنید؟
عمده
شکایتی که در دادسرای رسیدگی به جرایم پزشکی مواجه هستیم، پزشکانی است که
درباره زیبایی و جراحی پلاستیک، خصوصا بینی فعال هستند. شکایتهای متعدد
بیماران در این زمینه که بر اثر قصور پزشک مواجه با مشکلات عدیده ای شدند،
کثرت و تنوع این جراحیها باعث مشکلات زیادی برای مردم شده است. افراد تصور
می کنند با تغییر در شکل چهره خود، مشکلاتشان حل می شود. این موضوع، به
عنوان یک امر عادی شده و به آن باید به عنوان یک آسیب جدی ناشی از خلاء
تفکر ارزشی توجه کرد.
این شکایتها، از چه مشکلاتی برای بیماران برخاسته است؟
برخی
از این شکات که درباره زیبایی و جراحی پلاستیک به دادسرا مراجعه می کنند
به حدی از وضعیت خود ناراضی اند و از عوارض این جراحی عذاب می کشند که طلب
مرگ می کنند. مثلا بیماری می آید که به دلیل عارضه ناشی از عمل پزشک، تیغه
بینی ندارد، یا با جراحی هایی که شده، ظاهرش به شدت زشت و فاجعه بار شده
است و قطعا ظاهر او در مقایسه با قبل، به مراتب بدتر شده است. برای برخی از
بیماران نیز مشکل تنفسی ایجاد شده، برخی مشکل عوارض عفونی حاد به وجود
آورده. همچنین عوارض شدید تزریق بوتاکس در برخی بیماران، یا عوارض
لیپوساکشن افراد یا تغییر اشتباه و فاجعه بار در زیبایی های بدن، بعضا باعث
شکایت می شود. آنها توقع دارند با توجه به اقداماتی که پزشک انجام داده،
مجازات در نظر گرفته شود ولی پزشک می گوید بیمه، دیه را می دهد یا خودم می
پردازم. به نظر می رسد امروزه اشتیاقی که در این موضوع در بین مردم وجود
دارد نشان دهنده کنار گذاشتن ارزشهای والای انسانی و الگوپذیری اشتباه در
جامعه است و تبدیل به چالش بزرگی برای جامعه شده است.
یعنی می گویید پزشکان باید کمتر دست به اعمال زیبایی بزنند؟
در
بحث مراجعه به پزشکان از باب عملهای جراحی خصوصا در جراحی پلاستیک، بعضا
شاهد این هستیم ضروری است باید انجام شود و نیاز مبرم برای بیمار است.
بیماریهایی از جمله وضعیت ناهنجار مادرزادی، صدماتی که بر اثر حوادث مانند
سوختگی و ... ایجاد می شود، نیاز به ترمیم دارد. این باید انجام شود. از
طرف دیگر به لحاظ سود بالای این گونه جراحی و حضور افراد غیر متخصص و عدم
اطلاع مردم درباره تحقیق بیشتر از کسانی که برای به جا آوردن خواسته هایشان
به آنها مراجعه می کنند، نیز باعث مشکل شده است. امروز می بینیم هر کسی در
مراکز محدود جراحی، اقدام به جراحیهای زیبایی می کند. البته منکر این
نیستم برخی از پزشکان خدوم، زیبایی افراد را برمی گردانند، ولی مشکلات این
بخش زیاد شده است. البته نمی گویم همه این شکایت ها منجر به محکومیت می
شود، بلکه عرضم این است که شیوع این شکایتها زیاد شده است. چه بسا اگر به
افراد اطلاع رسانی می شد،؛ بیماران با این مشکلات بزرگ مواجه نمی شدند.