به گزارش خبرگزاری فارس، روزنامه صهیونیستی «جروزالمپست» در گزارشی با اشاره به نظرات «ناتان فابر» کارشناس سامانههای ضدموشکهای بالستیک، نوشته است راهبرد اسرائیل در به کارگیری سپر چند لایه دفاع موشکی نقاط ضعفی دارد که ممکن است در یک جنگ تمام عیار اسرائیل را با مشکل مواجه کند.
فابر در یادداشتی که در پایگاه اینترنتی بنیاد «ماگن لارف» منتشر کرده، کارایی سپر چند لایه دفاع موشکی اسرائیل را زیر سوال برده و نوشته است در صورتی که اسرائیل در یک جنگ تمام عیار و به صورت همزمان در چند جبهه با دشمنی مواجه شود که توانایی شلیک روزانه صدها یا هزاران موشک را داشته باشد، این گنبد چند لایه به دلایل اقتصادی، عملیاتی و فنی فرو میریزد.
راهبرد سپر دفاعی چند لایه
راهبردی که رژیمصهیونیستی برای دفاع از خود در برابر حملات موشکی در پیش گرفته، بر پایه استقرار سامانههای دفاعی متنوع و ایجاد لایههای متعدد در برابر حملات موشکی شکل گرفته است. در این ساختار، هر سامانه دفاعی، موشکهای ورودی در ارتفاع تعریف شده را هدف قرار میدهد و عملا هر سامانه گنبدی با ارتفاع منحصر به فرد تشکیل میدهد.
«گنبد آهنین» (برد کوتاه)، و «فلاخن داوود» (برد متوسط)، «پیکان 2 و 3» (برد متوسط و بلند) تعدادی از این سامانهها هستند که هریک رنج منحصر به فرد خود را پوشش داده و در صورت تکمیل پروژه، سیستم دفاعی فراگیری را ایجاد میکنند، که اسرائیل آن را «گیجکننده» (Stunner) نامیده است. شرکت اسرائیلی «رافائل» با مشارکت شرکت آمریکایی «ریتیون» در حال تکمیل این پروژه است، اما هزینهها بالا به همراه مشکلات اقتصادی در آمریکا و سرزمینهای اشغالی موجب شده تا پیشرفت آن با مشکلاتی مواجه باشد. سامانه کوتاهبرد «گنبد آهنین» تنها بخش از این سپر چند لایه است که تاکنون به صورت فعال و عملیاتی مورد استفاده قرار گرفته است.
فابر نیز به این موضوع اشاره میکند و میگوید در بین تمام این سامانهها فقط گنبد آهنین است که اکنون به صورت فعال کار میکند. «فلاخن داوود» و «پیکان» دستکم تا چندین سال دیگر نمیتوانند در جنگها نقشی ایفا کنند. موشکهای پاتریوتی هم که اسرائیل برای کسب اطمینان بیشتر مستقر کرده، در سال 1991 و در جریان حمله «صدام حسین» نشان دادند که قابل اطمینان نیستند.
وی که 30 سال در صنعت دفاع هوایی فعالیت کرده و 10 نیز در شرکت «ویلز» که به نیروی هوایی ارتش اسرائیل مشاوره میدهد، مشغول بوده، معتقد است که سامانه دفاع موشکی اسرائیل به تنهایی قادر به پاسخگویی به حملات نیست. در سال 2012 و در جریان جنگ هشت روزه غزه، شرکت «رافائل» بر خلاف وعدههای قبلی خود اعلام کرد «گنبد آهنین» به دلیل مسائل فنی قادر به محافظت از «سدروت» و دیگر مناطق نزدیک به مرز غزه در برابر راکتها نیست. فابر در آن زمان هم اعلام کرد که اسرائیل باید دستکم به عنوان راهکاری موقت، از سامانههای آمریکایی موسوم به «فالانکس» استفاده کند.
شبیهسازی جنگ آینده با محور مقاومت
فابر در یادداشت خود بر اساس اسناد خارج از طبقهبندی، نوشته است که در جنگ احتمالی، اسرائیل باید با 800 موشک بالستیک ایران، 400 موشک اسکاد سوریه، بین 500 تا 1000 موشک تاکتیکی برد محدود «فاتح» و «فجر» حماس و فتح، و بیش از 100 هزار راکت تحت اختیار سوریه، حماس و حزبالله روبرو خواهد بود.
وی مدعی شده است که در میان این موشکها، یک سوم آنها توسط نیروی هوایی اسرائیل مورد اصابت قرار میگیرد. یک سوم به دلیل مشکلات فنی شلیک نمیشوند، اما یک سوم باقیمانده به سمت اهداف تعیینشده حرکت میکنند. به گفته فابر، این برآورد رایج در میان کارشناسان نظامی و جامعه اطلاعاتی اسرائیل است.
این کارشناس برجسته امور نظامی، در تحلیلهای خود اینطور فرض میکند که یکسوم از موشکهای دور برد، اغلب موشکهای برد متوسط و حدود نیمی از راکتها دقیقا به سمت هدف حرکت کنند.
هزینههای هنگفت ورود به جنگی تمامعیار
او در این مورد میگوید: برای مواجهه با این تهدید عظیم، چند موشک رهگیر لازم داریم؟ برای زدن هر موشک بالستیک، دو موشک رهگیر لازم است. علاوه بر این، در یک جنگ واقعی، نظامیان اسرائیل قطعا مرتکب اشتباهاتی هم میشوند که این هم یعنی موشکهای زیادی هم به هدر میروند. و این یعنی اسرائیل برای زدن 400 موشک بالستیک، بین 800 تا 1000 موشک رهگیر نیاز دارد. یک رهگیر «پیکان» (2 یا 3) 3 میلیون دلار قیمت دارد. و این هم به این معنی است که شلیک این تعداد موشک، بین 2.4 تا 3 میلیارد دلار هزینه میبرد. اسرائیل برای هدف قرار دادن موشکهای تاکتیکی (برد متوسط) هم به دو موشک رهگیر نیاز دارد. از آنجا که قیمت هر موشک رهگیر «فلاخن داوود» هم حدود 1 میلیون دلار است، مجموعا 1 تا 2 میلیارد دلار باید برای زدن این موشکها، خرج کرد.
فابر میافزاید: ما باید هزینه استقرار سامانه دفاعی و قیمت هر سامانه را نیز لحاظ کنیم که این امر هزینهها را تا دو برابر افزایش میدهد. اسرائیل علیه راکتهای کوتاهبرد هم به 60 هزار موشک رهگیر نیاز دارد، که هرکدام 100 هزار دلار قیمت دارد، و این یعنی مجموعا 6 میلیارد دلار هزینه دیگر. تازه این هزینه جدا از هزینه استقرار احتمالی سامانههای بیشتر است.
وی در پایان به دو جمعبندی عمده میرسد: یکی از لحاظ اقتصادی و دیگر از لحاظ عملیاتی. به گفته فابر اسرائیل در لحاظ مالی، در جریان یک جنگ، به موشکهای رهگیری به ارزش بیش از 10 میلیارد دلار نیاز دارد. اسرائیل در چنین جنگی قطعا مجبور خواهد بود تمام ذخایر موشکی خود را مورد استفاده قرار دهد، و به همین جهت به مبلغ مشابهی هم برای جبران ذخایر مصرفشده نیاز خواهد داشت. بافر چنین هزینهای را بیمعنی و غیرقابل باور دانسته است.
فابر از لحاظ عملیاتی هم قدرت راهبرد دفاعی اسرائیل را زیر سوال برده میگوید اسرائیل امروز در برابر موشکهای بالستیک مصونیت ندارد. مصونیت در آینده نیز کاملا در هالهای از ابهام است.
وی ادعای شرکت «رافائل» مبنی بر کارایی 85درصدی سامانه «گنبد آهنین» را هم رد میکند و میگوید این سامانه در بهترین حالت 66درصد کارایی دارد.
بافر در پایان خطاب به حامیان سامانههای دفاع موشکی نظیر «گنبد آهنین» هم میگوید تاکنون هم آنچه که جان اسرائیلیها را در برابر راکتها حفظ کرده، پناهگاههایی بوده که اسرائیلیها در مواقع حملات راکتی به آن پناه بردهاند.