کد خبر: ۱۷۵۵۸۶
زمان انتشار: ۱۵:۰۰     ۳۰ مهر ۱۳۹۲
کارشناس مسائل خاورمیانه در شورای روابط خارجی معتقد است که رویکرد متفاوت ترکیه و آمریکا نسبت به اوضاع منطقه، روابط این دو کشور را رو به وخامت پیش می‌برد.

به گزارش 598 به نقل از گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از شورای روابط خارجی، استیون کوک، کارشناس مسائل خاورمیانه در این اندیشکده معتقد است که تلاش‌های اردوغان برای ایجاد تغییر در قانون اساسی، سرکوب مخالفین توسط حکومت اردوغان و سیاست‌های ناهماهنگ ترکیه در قبال سوریه باعث شده است که روابط این کشور با آمریکا رو به وخامت بگذارد.

استیون کوک، کارشناس مسائل خاورمیانه در شورای روابط خارجی معتقد است که سرباز زدن آمریکا از حمله نظامی به سوریه روابط متشنج کنونی میان این دو را متشنج‌تر ساخته است. کوک به طفره رفتن نخست وزیر اردوغان از تحکیم روابط با اسرائیل و متوقف کردن سرکوب معترضین در اوایل سال جاری در استامبول اشاره کرده و نیز بر نقش کلیدی آنکارا در عادی سازی روابط میان این دو کشور در ماه‌های اخیر تأکید کرد. کوک معتقد است به رغم تلاش‌های رئیس جمهور اوباما برای ارتقای سطح روابط میان آمریکا و ترکیه از زمان روی کار آمدن در سال 2009، مشکلات عدیده‌ای در روابط میان این دو وجود دارد که از نگاه وی در چند ماه آتی بر طرف نخواهد شد.

* به تازگی بسیاری از کارشناسان مسائلی را در مورد اتحاد میان ترکیه و آمریکا مطرح ساخته‌اند. آیا ترکیه بیش از این متحد آمریکا نیست؟

به نظر من نمی‌توان گفت که ترکیه بیش از این متحد آمریکا نیست بلکه تحولات مشکل آفرینی در چند ماه اخیر روی داده است که منجر به پرسش این مسئله شده است که آیا ترکیه همچنان یکی از متحدین آمریکا است یا خیر. از جمله این تحولات اخیر می‌توان به تصمیم ترکیه برای خرید سیستم موشکی چینی اشاره کرد که به مزاج ناتو خوش نمی‌آید و این شایعه که ترکیه یکی از حلقه‌های جاسوسان اسرائیلی در ایران را در هم شکسته که اگر درست هم باشد مربوط به روابط میان ترکیه و اسرائیل است. اما این به مثابه عقب نشینی از تلاش‌های آمریکا و غرب برای جلوگیری از توسعه تکنولوژی هسته‌ای توسط ایران نیز هست. اگر شایعه مذکور درست باشد، به نظر می‌رسد که ترک‌ها درصدد آن هستند تا مشاجره خود با اسرائیلی‌ها را بر تلاش گسترده‌تر غرب علیه ایران اولویت بخشند. از نگاه من این بسیار بسیار مشکل آفرین است.

* ارزیابی شما از روابط آمریکا ـ ترکیه در چند سال اخیر چگونه است؟

رئیس جمهور اوباما با این تصمیم پا به دفتر ریاست جمهوری گذاشت که روابطی جدی با ترکیه ایجاد کرده و آن را توسعه دهد؛ روابطی که در دوران تصدی بوش و حمله آمریکا به عراق به شدت تیره و تار شده بود. دولت اوباما انرژی زیادی را صرف این روابط کرد، اما مشکلات قابل توجهی حتی از همان آغاز بروز پیدا کرد. در بهار سال 2010 شاهد آن بودیم که ترکیه یک توافق هسته‌ای با ایرانی‌ها و برزیلی‌ها امضا کرد که آمریکا آن را غیر قابل قبول اعلان کرد. این توافق به مثابه رأی «منفی» به تحریم‌های بیشتر علیه ایران در شورای امنیت بود؛ مشکلاتی هم در روابط میان ترکیه و اسرائیل پدید آمد که روابط میان آمریکا ـ اسرائیل و آمریکا ـ ترکیه را دچار مشکل و پیچیدگی کرد. همه دیگر اتفاقات در امتداد این خطوط تنش بروز کرد. اما اوضاع از سال 2010 تا 2012 به نظر رو به مسالمت پیش رفت. در واقع این دو سال به زعم مقامات ترکیه دوران طلایی روابط آمریکا ـ ترکیه به حساب می‌آید.

احساس من این است که در نتیجه اعتراضاتی که در تابستان گذشته در استانبول رخ داد و طریقتی که ترک‌ها برای مقابله با آن پیش گرفتند، اوضاع را تا حدی آرام کرد. همچنین در مورد سوریه هم واگرایی میان آمریکا و ترکیه دیده شد. ترکیه به شدت خواهان مداخله آمریکا بود، البته نه از طریق خاک ایشان تا از حکومت اسد به زیر کشیده شود. اما آمریکا به طور آشکار تمایلی به این کار نداشت. بنابراین اختلافات بسیاری میان این دو کشور به وجود آمد. به رغم وجود روابط دیپلماتیک بسیار مناسب و روابط خوب میان نخست وزیر و رئیس جمهور، اما در کل روابط میان دو کشور بارها دچار تنش شده است.

* آیا اردوغان می‌خواهد برای ریاست جمهوری در انتخابات آگوست سال آتی وارد میدان شود؟

این یکی از مهمترین مسائل در سیاست امروز ترکیه است. از آنجا که آیین‌نامه حزب توسعه و عدالت معین کرده، اردوغان بیش از این نمی‌تواند نخست وزیر باشد، پس وی چه خواهد کرد؟ او مدت‌هاست که می‌خواهد رئیس جمهور ترکیه باشد. قدرت ریاست جمهوری بر اساس قانون اساسی کنونی ترکیه، بیشتر تشریفاتی است. کارویژه‌های بسیار مهمی بر عهده رئیس جمهور ترکیه قرار داده شده، اما ریاست جمهوری ترکیه به هر حال یک سمت سیاسی بوده و جایگاهی بالاتر از سیاست گذاری دارد. این جایگاه به اردوغان اجازه نمی‌دهد نقشی را ایفا کند که در جریان یک دهه گذشته ایفا می‌کرده است. ایده او این است که یک قانون اساسی جدید نوشته شود و به رئیس جمهور قدرت بخشد. این چیزی است که اردوغان خواهان آن است.

اما در نتیجه اعتراضات پارک قزی و سرکوب شدید معترضین، بسیاری از تحلیل‌گران به این باور رسیدند که ایده قرار گرفتن یک رئیس جمهور بر صدر قوای اجرایی بیش از این نمی‌تواند یک گزینه ممکن باشد. لذا ایشان معتقدند که او یا باید نوعی مصالحه را بپذیرد که رئیس جمهور شده و به ریاست خود بر حزب عدالت و توسعه ادامه دهد یا برخی از افراد درون سازمانی او به این نتیجه خواهند رسید که او می‌کوشد آیین‌نامه حزب عدالت و توسعه را تغییر دهد تا برای یک دوره دیگر نخست وزیر ترکیه بماند. یا همچنان تلاش خواهد کرد تا قانون اساسی را به نحوی تغییر دهد که ماهیت قدرت ریاست جمهوری را به نحوی تغییر دهد که به او اجازه دهد نقشی روزمره ایفا کرده چیزی شبیه به کاری که اکنون می‌کند. همه این گزینه‌ها میسر هستند؛ کارشناسان مختلف در مورد اینکه شانس هر گزینه چقدر است گمانه زنی می‌کنند. حدس من این است که طیب اردوغان هرگز خارج نمی‌شود. او یک سیاستمدار واقعا فوق‌العاده است که واقعاً حالت روحی ترک‌ها را درک می‌کند و می‌داند چگونه حوزه‌های انتخابی خود را برانگیزد. به نظر من همه گزینه‌های مذکور به روی او باز است.

* چه چیزی را برای رئیس جمهور گل پیش‌بینی می‌کنید؟

پس از اعتراضات پارک قزی حدس و گمانه‌زنی‌های بسیاری در مورد آینده گل می‌شود. برخی بر این باورند که گل در مورد مسائل مختلف و بسیار مهمی، رویکری متفاوت از اردوغان دارد، از جمله اتحادیه اروپا، آزادی مطبوعات یا رویکرد او نسبت به آمریکا یا دیگر متحدین آمریکا.برخی از مردم از اردوغان خسته شده و شیوه گل را ترجیح می‌دهند. اما مشخص نیست که این احساسات تا چه حد عمق و گستردگی دارد.

هنگامی که در ماه ژوئن در اوج اعتراضات در ترکیه بودم، نخست وزیر اردوغان قادر بود دویست و پنجاه هزار نفر از مردم آنکارا را در دو روز سازنده به خیابان‌ها بکشاند تا حمایت خود را از وی اعلان کنند و دو روز بعد سیصد هزار نفر از مردم استانبول را به خیابان‌ها بکشاند. این ارقام ارقاب بسیار قابل توجهی است و بدون شک در برابر شمار افرادی که در پارک قزی و میدان تقسیم در استانبول و دیگر مناطق حاضر شدند اندک است.

* به عبارت دیگر، در حالی که گل چهره‌ای محبوب دیده می‌شود، به اندازه اردوغان از حمایت مردمی برخوردار نیست؟

گل محبوب است، اما مسئله این است که چقدر محبوب است و آیا او خواهان درگیر شدن در جنگی سیاسی با اردوغان هست یا خیر؛ با کسی که با کمک هم حزب عدالت و توسعه را بنیان نهادند. ایشان دو اصلاح طلب جوان در داخل جنبش اسلام‌گرای ترکیه بودند که از رده‌های پیشینی خود جدا شده و حزب عدالت و توسعه را بنا نهادند. به نظر من این نگرانی وجود دارد که اگر گل بخواهد رودرروی اردوغان قرار گیرد، حزب انشعاب پیدا می‌کند.

* هفته گذشته یادداشتی در نشریه نیویورک تایمز منتشر شد در مورد اینکه چگونه اردوغان نسبت به شماری از جهادی‌هایی که از خاک ترکیه وارد سوریه شده‌اند خشم گرفته است. این مسئله مربوط به مرز‌ها تا چه حد جدی است؟

ترک‌ها در مورد این ماجرا به دشواری برخورده‌اند. آنچه که ایشان انجام داده‌اند، هر چند که آن را از همان آغاز انکار کرده‌اند، این است که چشمانشان را به روی جهادی‌هایی بسته‌اند که از خاک ایشان برای ورود به سوریه و بازگشت برای مداوا یا تجدید قوا، استفاده می‌کنند. این چیزی است که مدت مدیدی‌ست ادامه دارد. مردم مدتی است که به پرواز‌هایی که از استامبول به سمت عینتاب، شهری در نزدیکی مرزهای سوریه، حرکت می‌کنند عنوان «پرواز جهادی» داده‌اند. همچنین همانطور که گفتم دولت ترکیه از همان آغاز چنین مداخلاتی را انکار کرده است. اما به خوبی روشن است که ایشان نسبت به افرادی که از سرزمین‌های ترکیه برای ورود به سوریه استفاده می‌کنند، چشمانشان را بسته‌اند.

مشکل احتمال روز افزونی است که این تساهل و تسامح ترک‌ها دامنگیر خودشان خواهد شد. در بهار گذشته بمبگذاری فجیعی در شهر ریحانلی ترکیه رخ داد که جان بیشتر از پنجاه نفر را گرفت. هیچ کس نمی‌تواند با اطمینان بگوید که این بمبگذاری کار یک گروه افراطی بوده یا کار سرویس اطلاعاتی سوریه، اما اینکه جهادی‌ها از سرزمین‌های ترکیه بهره می‌برند به خودی خود از اقدامات تلافی‌جویانه سوری‌ها استقبال می‌کند. روز گذشته ظاهراً نیروهای ارتش ترکیه اقدامی را علیه این گروه‌های افراطی ترتیب داده‌اند. بنابراین ایشان اکنون از بستن چشمان خود به روی این حوادث فاصله گرفته و به این نتیجه رسیده‌اند که این مشکل مشکلی جدی است که اقدام نظامی را می‌طلبد.

* بنابراین آمریکا، پس از تهدید حمله نظامی علیه سوریه، با روسیه همراه شده است تا بشار اسد رئیس جمهور سوریه را وادار به تسلیم تسلیحات شیمیایی کند و می‌کوشد کنفرانسی را در ژنو برقرار سازد تا توافق سیاسی حاصل شود. هیچ کس نمی‌داند که چنین خواهد شد یا خیر. آیا ترک‌ها از یک چنین توافقنامه سیاسی در ژنو حمایت خواهند کرد؟

این روش، روش مطلوب ایشان نیست. سیاست آنها در قبال سوریه از تشویق اسد به انجام اصلاحات شروع شد و اکنون به حمایت از سرنگونی حکومت سوریه رسیده است. ترک‌ها در موقعیتی بسیار دشوار قرار گرفته‌اند. ایشان نگران آن هستند که فرایند دیپلماتیکی که اکنون برای پایان بخشیدن به ذخایر تسلیحات شیمیایی آغاز شده است ضرورتاً به اسد اجازه می‌دهد جنگ داخلی را بدون نگرانی در مورد مداخله بین‌المللی و آمریکا ادامه دهد. ترک‌ها همچنان با سوریه به عنوان کشوری بی‌ثبات با سیلی از پناهندگان و جنگ‌زده‌ها برخورد می‌کنند که درست در همسایگی ایشان قرار دارد و می‌تواند بر امنیت و اقتصاد ایشان تأثیر منفی بگذارد.

* ترک‌ها چه چیزی را ترجیح می‌دهند؟

ترک‌ها خواهان چیزی بیشتر از این توافقنامه محدود در باب تسلیحات هسته‌ای هستند. ایشان اعتقاد چندانی به راه‌حل دیپلماتیک یا سیاسی ندارند و به همین دلیل است که حمایت جدی از پایان یافتن حکومت اسد می‌کنند. آمریکا هم چنین موضعی را در پیش گرفته است، اما این دو کشور نظراتی بسیار متفاوت دارند. آمریکا بر مداخله خود در سوریه محدودیت‌هایی وضع کرده است، در حالی که ترک‌ها دوست دارند آمریکا با شدت بیشتری وارد شده و کمک کند حکومت اسد ساقط گردد.

* به عبارت دیگر ترک‌ها شبیه به سعودی‌ها هستند: هر دوی ایشان خواهان خلاص شدن از اسد هستند و از آمریکا می‌خواهند که به ایشان کمک کند.

بله. لذا موضع پیش فرض ترک‌ها این خواهد بود که همچنان از فرقه‌هایی در جبهه مخالفین حمایت کنند که با ایشان روابط حسنه دارند و به تلاش‌های خود برای حمایت از مداخله بین‌المللی برای پایان یافتن جنگ داخلی سوریه ادامه دهند. اما همانطور که شما هم می‌دانید و همانطور که در مباحث اواخر ماه آگوست و اوایل ماه سپتامبر در همین مرکز صورت گرفت، رضایت بسیار زیادی در مورد مداخله مستقیم آمریکا در سوریه وجود دارد. لذا هیچ توافقی با ترکیه در مورد این مسئله جدی وجود ندارد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها