شب گذشته مراسم افطاري دانشجويان در حضور رهبر معظم انقلاب طبق سنت هر ساله برگزار شد و همانطور كه يكي از دانشجوياني كه در محضر حضرت آيتالله خامنهاي اظهارات خود را بيان كرد، در حالي رهبري هر سال وقت موسعي را براي اين ديدار و شنيدن دغدغههاي نمايندگان دانشجويان اختصاص ميدهند كه ساير مسئولان اهتمامي به اين كار ندارند.
به گزارش رجانيوز، در اين ديدار 11 نفر به نمايندگي از دانشجويان نكاتي را مطرح كردند كه در ميان اين افراد، نمايندگان تشكلهاي "اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاههاي كشور"، "اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان كشور" و "جنبش عدالتخواه دانشجويي" موارد كاربرديتري از حيث مفاهيم گفتماني انقلاب اسلامي بيان كردند.
متن كامل سخنان نمايندگان اين تشكلها در ادامه آمده است:
نماينده انجمنهاي اسلامي مستقل
با عرض سلام محضر رهبر فرزانه انقلاب اسلامي و حضار محترم و آرزوي قبولي طاعات و عبادات
رهبر عزيز انقلاب؛ قبل از هر چيز اجازه ميخواهم به نمايندگي از جمع دانشجويان، صادقانه از عنايات ويژه حضرتعالي تشكر نمايم، چرا كه ساليان سال است، تنها و تنها شما هستيد كه هر رمضان ما را به حضور ميپذيريد و عليرغم مشغلههاي فراوان، ساعتها پاي درد و دلهاي دانشجويان مينشينيد و صحبتهاي بعضاً تكراري ما را تحمل ميكنيد.
اما جاي تأسف است كه اين سلوك و منش حضرتعالي كه روشنتر از هر پيامي است، توسط بسياري از مسئولان و متوليان امر ديده، شنيده و فهم نميشود و حاضر نيستند در سال تنها چند ساعت را به شنيدن نقطه نظرات دانشجويان اختصاص دهند و لابد مشغله و گرفتاريهاي رؤساي محترم قوا و دستگاههاي ديگر چون صدا وسيما، وزارتخانهها، شوراي عالي انقلاب فرهنگي، سازمان تبليغات اسلامي و غيره از رهبري نظام بيشتر است و امروز اين ماييم و كولهباري از حرف كه در طول سال انباشتهايم و ناگزير، در دامان پر مهر و عطوفت شما همه را بازگو مينماييم؛ باشد كه اين عرايض به لطفِ حضراتِ صاحبِ رسانه به ويژه رسانه ملي، زيرِ تيغِ تيزِ سانسور قرباني نگردد و به گوش مخاطبان برسد.
1- تحولات منطقه:
شايد كمتر كسي فكر ميكرد در حالي كه آمريكا، داعيه ايجاد خاورميانه بزرگ با محوريت صهيونيسم و شركايش را داشت، اراده و عزّت امت اسلامي؛ فرعونها درمصر و تونس و ليبي و يمن و بحرين را به بند ذَلت كشد و فصل جديدي از تاريخ جهان را رقم زند. بيشك اين حركت، ريشه در نداي تاريخي روح خدا دارد و اين پرچم اسلام انقلابي است كه دركشورهاي منطقه يك به يك در حال افراشته شدن است و امروز عاقبتِ شومِ برخي مزدوران و حاكمانِ فاسدِ منطقه، برهمگان عيان شده و رازِ پردهنشينيهاي آلسعود، آلخليفه و آلنهيان با آلصهيون بر ملا گشتهاست اما جاي تعجب دارد كه چگونه برخي هنوز در غفلت به سر ميبرند و اين قيامهاي، اسلامي، مردمي و ضدآمريكايي را بدون هيچ دليلي، طراحي آمريكا و اسرائيل ميدانند.
روشن است كه اين تحليلها از همان توبرهاي بيرون آمده كه ايده شومِ دوستي با ملتِ جعلي اسرائيل سربرآورده بود و تأسفبارتر آنجاست كه دستگاه ديپلماسي و وزارت خارجه عموماً رفتاري منفعلانه در مقابلِ تحولاتِ منطقه داشتهاند. اين رفتار يا نشأت گرفته ازعملِ بر مبناي تحليلِ متوهمانه فوق است و يا حاصلِ ضعفِ عمومي وزارتِ خارجه، پس از سنگاليزاسيونِ وزير سابق و به مروجان آن نبايد اجازه داد تا فرصتِ تاريخي بيداري اسلامي در منطقه را به تهديد بدل كنند.
2- معيشت مردم:
نظامِ جمهوري اسلامي از بدو شكلگيري تاكنون همواره دغدغه كارآمدي در حوزه اقتصاد و معيشت مردم را داشته و تلاش كرده شعارها و برنامههاي خود را در اين خصوص مبتني بر عدالت اعلام و اعمال كند. نامگذاري بجا و شايسته امسال با عنوان جهاد اقتصادي از يك سو و بررسي اجمالي اقداماتِ انجام شده در كشور از سوي ديگر گوياي اين موضوع است كه پيشرفتهاي صورت گرفته در حوزه اقتصاد به هيچوجه متناسب با حوزههاي مختلف علمي، سياسي، نظامي و امنيتي نيست.
مسلماً توسعهيافتگي جمهوري اسلامي ايران در ابعاد ذكر شده مرهون حاكم شدن نگاه و روحيه جهادي، بسيجي و مردمي بر آنهاست. امري كه عليرغم پيچيدگي كمتر اقتصاد نسبت به ساير حوزهها تاكنون محقق نشده است. حال سوال اينجاست كه چرا با گذشت قريب به سي و سه سال از پيروزي انقلاب اسلامي هنوز برخي از اداره مردمي، جهادي و بسيجي اقتصاد واهمه دارند؟ چه واضح است كه جهادي بودن روح حاكم بر اقدامات است و وقتي مباني كارشناسي، علمي و اقتصادي در خدمت روحيه جهادي قرار گيرند، خواهيم ديد كه خرمشهرهاي اقتصادي آزاد خواهند شد. لذا از ديدگاه ما مواجهه مسئولان اعم از دولت و مجلس و ساير متوليان با اين مقوله در حدِّ انتظار نبوده است به صورتي كه متأسفانه با گذشت قريب به پنج ماه از سال جهاد اقتصادي نه تنها شاهدِ دستاوردِ قابلِ توجهي در اين حوزه نبودهايم بلكه نحوه ادغام هفت وزارتخانه مهم اقتصادي و مختل شدنِ روندِ كار در بخشهاي قابل توجهي از اين وزارتخانهها بهعلاوه عدمِ تمركزِ كافيِ مجلس بر مقوله جهاد اقتصادي و كليد خوردنِ زود هنگامِ مباحثِ انتخاباتي در مجلس موجبِ از دست رفتنِ فرصتهاي بسياري گشته است.
از سوي ديگر به نظر ميرسد اكتفا به توزيع در هدفمنديِ يارانهها و حمايت نكردن از توليدكنندگان و عدم اجراي شش بندِ ديگرِ طرحِ تحولِ اقتصادي روندِ دستيابي به شاخصِ توسعه هشت درصديِ اقتصاد را مختل كرده است تا آنجا كه مجموع شرايط مذكور مشكلاتي را در وضع معيشت مردم به ويژه در شهرهاي بزرگ به وجود آورده كه به نقطه اميدي براي دشمنان انقلاب و فرصتطلبان داخلي بدل گشته است. گرچه در اين مجال فرصتِ پرداختن به ابعادِ گوناگونِ وضعِ اقتصادي كشور وجود ندارد ليكن لازم ديديم در محضرِ حضرتعالي و به مسئولان نظام گوشزد كنيم كه با كمكاري و پرداختن به مسائل حاشيهاي و درگيريهاي سياسي و جناحي و بعضاً فلسفهنمايي و اظهارِ نظراتِ پوچ، نبايد گذاشت فشار اقتصادي برگُرده مردم افزايش يابد.
3- تعامل نيروهاي انقلاب:
اعتقاد مردم به حقّانيتِ گفتمانِ انقلابِ اسلامي و اعتمادِ عمومي نسبت به نظام و مسئولان سرمايهاي گرانبهاست و بايد به خوبي از آن صيانت شود. برخلاف مدلهاي احمقانه غربي كه دروغ، فريب و ترفندهاي رسانهاي و جنگ رواني را عاملِ حفظِ اعتمادِ عمومي ميدانند پيوند ميانِ مردم و مسئولان در گفتمانِ انقلابِ اسلامي مبتني بر رعايت تقوا و انصاف است و به اعتقاد ما اشاره معنادارِ حضرتعالي در خصوصِ رعايتِ تقواي جمعي ناظر به اين نيازِ كارگزارانِ نظام است.
آخر در شرايطِ فعلي كه نيازها و مسائل اصلي كشور واضح و روشن است و منويات و مطالبات و سفارشهاي امام(ره) و رهبري معظم مشخص و گوياست و خواستههاي مردم نيز دائماً در انتخاباتها و مناسبتهاي گوناگون بازگو ميشود، ديگر چه بهانهاي براي اختلاف و نزاع باقي ميماند؟ جز اين كه برخي تقوا را زير پا بگذارند و منافع و اهدافِ گروهي و شخصي را دنبال كنند. از اين رو، اعلام ميكنيم كه حافظه تاريخي دانشجويان و مردم نفاقها، بيتقواييها و منيتها را با هر نام و نشان و تابلو ولو "اصولگرا " تحمل نخواهد كرد و تزوير را در هر پوششي خواهد شناخت و نزدِ مردم فاش خواهد ساخت.
4- انتخابات آينده مجلس شوراي اسلامي:
و اما تحليل و تفسير ما از آرايش نيروهاي سياسي در انتخاباتِ مجلسِ نهم و مسائلي كه لازم است در محضرِ حضرتعالي به آنها اشاره كنيم.
1) اقبالِ جامعه به سمت گفتمان عدالتخواهي همچنان در صدرِ توجهاتِ محافلِ سياسي و رسانهاي قرار دارد و اين كه ملت ايران همچنان بر اصول اساسي انقلاب اسلامي پايفشاري ميكنند، بينظير و در خور توجه و تقدير است.
بودند كساني كه اندكي پيش از اين و در زمان تكيه بر مسند قدرت مردم شريف را قابلمه بهدستهايي ميخواندند كه براي توزيع مرگ موش هم در صف ميايستند و چه شاهدي بهتر از اين كه امروز همانها معترفند كه براي جلب توجه مردم بايد از شعارهاي انقلاب دم زد و بر آموزههاي امام پافشاري كرد.
2) مسلّماً منظور نظرِ همه دلسوزان و علاقمندان نظام و انقلاب شكلگيري مجلسي قوي و نيرومند صادق و بيآلايش و مؤمن و دلسوز و انقلابي است ما مجلسي ميخواهيم كه عصاره فضائل ملت و درخورِ شأنِ مردمِ شريف باشد.
مجلسي نميخواهيم كه برخلاف عدالت و پيشرفت طرحِ دانشجوي پولي را تصويب كند، مجلسي نميخواهيم كه يك ساعته وقفِ دانشگاهِ آزاد را با بيش از 250 هزار ميليارد تومان سرمايه عمومي به تصويب برساند، اما طرح نظارت بر خود را شش سال در راهروها معطل نگه دارد.
ما مجلسي نميخواهيم كه نمايندگانش با دو - دو گفتن به رئيسجمهور قانوني كشور توهين كنند، ما مجلسي نميخواهيم كه بر خلاف قانون و عقل و شرع و ولايت، نظر رهبري را به رأي بگذارد گرچه نبايد بههيچ وجه چشم را بر زحمات و اقدامات مثبت مجلس بست ليكن مسير امور بايد به سمتي پيش رود كه كمترين اشتباهات در مجلس آينده اتفاق بيفتد.
3) يقيناً نحوه مواجهه خواص و نخبگان سياسي با وقايعِ گوناگون، منجمله فتنه سال 88 معياري اساسي براي انتخاب مردم خواهد بود. برخي افراد كه در ايام فتنه با وجود روشنگريهاي مداوم و مكرر حضرتعالي با سكوت معنادار خود مهر تأييدي بر دشمنيها و فتنهگريها كوبيدند، با چه رويي و به چه قصدي امروز دم از اصولگرايي ميزنند؟ آيا رياست محترم مجلس جناب آقاي لاريجاني كه تنها يك روز پس از خطبه فصلالخطاب شما در 29 خرداد 88 هنوز بر آتش ترديد در صحت انتخابات ميدميد، فراموش كرده كه ملت شاهد و ناظر رفتار و عملكرد اويــَند؟
يا شايد برخي افراد كه حتي هنوز حماسه نهم ديماه را باور ندارند از ياد بردهاند كه اين مردم و رهبري عزيز بودند كه كشتي انقلاب را از امواج هولناك فتنه 88 عبور دادند و نقشِ اين خواص تنها نظاره معركه نبرد بود و منتظرِ نتيجه ماندن.
امروز ما نگرانيم كه در ساختارهاي حزبي و تشكيلاتي كه بعضاً سابقه تاريخي مطلوبي نيز نزد ملت ندارند، عناويني چون "چند به علاوه چند " مساوي قرباني كردن آرمانها و ارزشها در مسلخ محافظهكاريهاي سياسي شود كه ميدانيم "محافظهكاري قتلگاه انقلاب است. "
4) فضاي شكل گرفته تحت عناوين مذكور موجب دغدغه و نگراني ما نسبت به آينده جبهه نيروهاي انقلاب شده است و بيم آن ميرود كه در اين مسير برخي افراد گفتمان اصولگرايي را به دكان اصولگرايي تبديل كنند. متأسفانه امروز شاهديم عليرغم آنكه حضرتعالي سران قوا و صاحبان مناسب را از حضور و دخالت در انتخابات نهي فرمودهايد، رياست مجلس آقاي لاريجاني و شهردار تهران آقاي قاليباف اقدام به معرفي نماينده در تشكلهاي انتخاباتي كردهاند و حضور خود را مايه تقويت گفتمان اصولگرايي ميدانند.
5) جرياني كه اين روزها به درستي از آن به عنوان جريان انحرافي ياد ميشود تا ديروز قصد داشت با طرح مسائل شاذ و نخنما شدهاي چون باستانگرايي، به مباني مكتب اسلام و گفتمان انقلاب اسلامي خدشه و صدمه وارد كند و امروز به دنبال آن است تا از رهگذر انتخابات مجلس، و با سوء استفاده از ظرفيتهاي نظام و دولت، طرحهاي فرهنگي و سياسي خود را كه تماماً در تضاد با روح انقلاب اسلامي به اجرا در آوَرَد. البته اين جريان تاكنون عليرغم صرف هزينههاي هنگفت از بيتالمال به سبب نيت ناپاك و ناكارآمدي عناصرش، چه در عرصه دانشگاهها و چه در حيطه فرهنگ و هنر نتوانسته جريان اجتماعي خاصي ايجاد كند كه عرضِ خود ميبرند و زحمت ما ميدارند.
6) فتنهگران زخم خورده از ملت همچنان در روياي خام قدرت با كمال وقاحت براي حضور در انتخابات شرط ميگذارند. زماني را به ايشان يادآور ميشويم كه بر مسند قدرت بودند و دو قوه از سه قوه كشور را در اختيار داشتند. در آن زمان دوستان و هم حزبيهايشان در مجلس ششم و دولتِ وقت به دليل انحراف و تقابل با آرمانهاي انقلاب توسط مردم از صحنه سياسي كشور حذف شدند، اينان آن زمان نتوانستند براي ملت و نظام شرط و شروط تعيين كنند، حال كه از كشتي به اصطلاح اصلاحات جز تخته پارهاي نمانده، شرط گذاشتن براي ملت و انقلاب آيا جز لطيفهگويي سياسي است؟
5- فرهنگ:
از هرچه نقص و ايراد در اقتصاد و سياست بتوان گذشت، ايستگاه تأمل آنجاست كه سخن به عرصه فرهنگ ميرسد. وضع فرهنگي ما در 30 سال گذشته بههيچوجه درخورِ بزرگترين انقلابِ فرهنگيِ دورانِ معاصر نبوده است و بيترديد بالاترين انتظار در اين عرصه از رسانه ملي ميرود كه مناره مسجد انقلاب است و نگرانيِ ما از مؤذنش.
از برخي نقاط مثبت صدا و سيما چون چابكي معاونت سياسي و امكانات فني متوسط آن كه بگذريم، باز نكاتي چند را بايست يادآور شد:
1) كپيبرداري ناشيانه از برنامههاي ماهوارهاي كه اخيراً به كرّات شاهد آن هستيم، انفعال در توليد فرم و محتوا را تداعي ميكند.
2) عدم اولويتبندي و ارزشگزاري برنامههاي رسانه ملي سبب شده كه بهترين امكانات و ساعات پخش در اختيار برنامههاي كممحتوا و آنتنپركن قرار گيرد كه نه تنها باعث برخي هنجار شكنيهاست، بلكه شوربختانه بسياري از اين برنامهها مثل طنزهاي سخيف و نود شبيهاي عاميانه با نفوذ در كانون خانواده به ترويج سبك زندگي غربي در بنياديترين نهاد جامعه ميپردازند كه اي كاش اين كار تنها توسط رسانههاي معاند و ماهوارهاي انجام ميشد نه رسانه ملي.
3) نگاه تك بعدي و باصطلاح مخاطبمحور رؤساي سازمان و به تبع آن، عدم اعتماد به نيروهاي انقلابي و مرعوب بودن در مقابل جريان روشنفكرنمايي در عرصه هنر سبب شده بدنه مياني سازمان از نگاه انقلابي به شدت تهي شود.
4) نبش قبر چهرههاي فسيل شده فيلمفارسيها و اسطورهسازهاي نابجا از كساني كه نشان دادهاند، منششان لگدكوب كردن آرمانهاي اين ملت است، از ديگر مصاديق خطاهاي غيرقابل گذشت اين دستگاه عريض و طويل است.
5) خالي بودن دست مسئولان سازمان از مفاهيم ايجابي، سبب عدم شناخت صحيح از ظرفيتهاي انقلاب شده و بهانهاي براي پرداختن بيش از حد به مقولهاي چون فوتبال گشته است، كه اين خود سبب تشكيل مافياي رسانهاي در ورزش و ضربه خوردن ورزش گرديده و اينگونه است كه شاهديم مرگ يك دروازهبان سابق، رسانه ملي را در شب ميلاد محبوبترين چهره شيعه سياهپوش ميكند و يا يك جوان بيست و چند ساله آنقدر از رانت صدا و سيما در مستطيل سبز بهره ميبرد كه درآمد يك سالهاش بيش از حقوق تمام عمر يك كارمند ساده ميشود.
بگوييم غلبه نگاه سياسي بر نگاه فرهنگي مسئولان سازمان را علت اين وضعيت و حداقل شدن ظرفيتهاي ايجابي رسانه ملي را معلول آن ميدانيم. جناب آقاي ضرغامي بدانند كه امروز رسانه باصطلاح ملي، كارد را به استخوان دوستداران انقلاب رسانده است.
7- ورزش و جوانان:
در دهه چهارم انقلاب يعني دهه پيشرفت و عدالت، بيترديد يكي از مهمترين امتيازات جمهوري اسلامي، خيل عظيم جوانان انقلابي و متعهد و مستعدي است كه ميتوانند موتور پيشران حركت شتابان كشور به سوي پيشرفت و عدالت باشند. حال كه وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولي اين امر در كشور تشكيل يافت و وزير خود را نيز شناخت لازم ديديم برخي دغدغهها در خصوص جوانان را در محضر حضرتعالي مطرح كنيم.
اول: اشتغال
مسئولان، در حالي خبر از آمار بالاي ايجاد اشتغال در كشور ميدهند كه اين امر چندان براي جوانان ملموس نيست. با توجه به توسعه آموزش عالي در كشور و افزايش روزافزون فارغالتحصيلان؛ به نظر ميرسد تناسبي بين فرصتهاي شغلي و اين خيل دانشآموخته كه حال سطح توقعش از شغل و منزلت اجتماعي بسيار بيشتر است، وجود ندارد. بيم آن ميرود كه اگر در گذشته بيكاري گريبانگير ديپلمهها بود، امروز اين مسئله دغدغه كارشناسانارشد و دكترها باشد.
دوم: خدمت نظاموظيفه
مردمي كردن جنگ از ايدههاي نو و بكر حضرت امام بود كه با الگوگيري از اين روش تا به حال بسياري از مسائل كشور حل شده و بيترديد بايد خدمت نظاموظيفه را هم در اين راستا ديد. اما وجود برخي قوانين نادرست در باب سربازي، مشكلاتي پديد آورده است. امروز و در ميان برخي جوانان، خدمت وظيفه، تداعي كننده دو سال تضييع وقت و احساس بيهودگي است. علاوه بر اين در حالي كه جمعيت فارغالتحصيلان مقطع كارشناسي در كشور بيشتر از هر زماني است و ميل به ادامه تحصيل هم وجود دارد، مسئله سربازي تبديل به نوعي بيعدالتي در بين پسران و دختران نيز شده است.
بر هم خوردن نسبت جنسيتي در دانشگاهها، از دست رفتن فرصتهاي شغلي براي پسران و افزايش سطح توقع دختران از همسر، همه از آثار مدل كنوني خدمت وظيفه عمومي است. علاوه بر اين طرحهايي چون پژوهشمحور كردن خدمت يا سرباز معلمي و از اين دست، ثمره قابل توجهي نداشتهاند و قابل تسري و تعميم نيز نبودهاند.
سدي كه خدمت نظاموظيفه در برابر كسب تجربه كاري، تحصيلات يا شروع يك زندگي حداقلي در مقابل پسران قرار ميدهد، قابل اغماض نيست و به نظر ميرسد قوانين فعلي نميتواند اين مشكل را حل كند و بايست مسئولان امر براي اين معضل چارهاي نو بينديشند.
رهبرا!
ضمن تشكر از دغدغههايتان براي فراهم كردن بستر و زمينههاي لازم جهت همسخني با دانشجويان، باستحضار ميرسانيم آنچه به اجمال در اين مجال گفته شد، براساس رسالت نقادي جريان مستقل از قدرت و ثروت دانشجويي است كه در آن خود را بدون خطا و اشتباه نميدانيم.
حضرت آقا؛ از آخرين ديدار فرزندانتان، اعضاي اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاههاي سراسر كشور با مولايشان؛ نزديك به هفت سال ميگذرد. خواهشمند است جمع اعضاي اين اتحاديه را به حضور خود بپذيريد تا كلامتان، جان ما را از سستي و رخوت بشويد و ان شاءالله با توان و اثري مضاعف، پرچمدار ولايت در صحن مقدس دانشگاه باشيم.
نماينده اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان
يا ايهاالذين آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقواالله لعلكم تفلحون
با سلام و درود به پيشگاه امام عصر ارواحنا فداه و روح ملكوتي امام راحل و شهداي والامقام و نيز با اهداي سلام خالصانه تكتك اعضاي اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان به محضر ولي امر مسلمين و فخر ايران اسلامي، حضرت امام خامنهاي.
بحمدالله اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان با وحدت و انسجام بيش از پيش محضر حضرتعالي شرفياب شدهاند كه انشاالله موجب يأس دشمنان و بدخواهان نيز شده باشد.
سربازان جان بر كف ولايت در اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان با شعار سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم بار ديگر با رهبر عزيزتر از جان خود تجديد بيعت مينمايند و خاضعانه به خاطر تمام قصور و خطاهاي خود طلب عفو و حلاليت دارند.
از امر به معروف و نهي از منكر آغاز ميكنيم؛ از كم توجهي نسبت به اين فريضه رنج ميبريم و از اينكه اولويت چندم متوليان فرهنگي است نزد شما گله مينماييم كه حتي با حادثه دو طلبه مجروح هم كسي به خود نميآيد. مظلوميت اصل هشتم قانون اساسي كه در واقع مظلوميت فرهنگ است، نمود عملي به خود گرفته است و البته فيالحال بود و نبود شوراي عالي انقلاب فرهنگي تأثير خاصي ندارد.
در مورد عملكرد صدا و سيما هم بايد گفت هرچند شاهد خلق معدود آثار فاخري چون مختارنامه كه هم بصيرت افزاست و هم عبرتآموز است و اميدواريم ادامه يابد اما آنچه در كليت صدا و سيما قابل مشاهده است، نبود يك نقشه راه جامع و منسجم در جهت تصويرسازي دقيق و نافذ از ايران اسلامي و عدم استفاده از ظرفيتهاي موجود در كشورمان ميباشد و اين در حالي است كه شاهد سرمايهگذاريهاي كلان استكبار در جهت تخريب اعتقادات و بنيان خانواده در كشور هستيم كه اين موضوع جهاد و همتي مضاعف را ميطلبد.
در باب مسايل فرهنگي و اجتماعي؛ هم بايد به معضلات فقر، بيكاري و افزايش سن ازدواج اشاره كنيم. هرچند طي سالهاي اخير گامهاي مثبتي برداشته شده اما بعضاً با غفلت و كمكاريهاي صورت گرفته خصوصاً در دولتهاي گذشته امروزه با رسيدن تراكم جمعيتي نسل جوان به مرحله اشتغال و ازدواج، اين دو چالش عامل بسياري از مفاسد اجتماعي شده است. هرچند حقيقتاً عمده ملت ايران هيچگاه مأيوس نشده اند و با سلاح ايمان، اميد و اراده بر هر مانعي فائق ميآيند.
در باب مسائل دانشگاه؛ به لطف خدا چند سالي است كه ديگر وزير سكولار نداريم و دو وزير آموزشي متدين بر مسند وزارتين هستند كه اين امر توقعات ما را بالاتر برده است، هرچند جلسات متعددي برگزار شده و مباحث تا حدي منتقل شده است.
پيرامون بحث الگوي پيشرفت اسلامي - ايراني فرزندانتان در اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان گام هاي مقدماتي جدي با تشكيل مركز مطالعات راهبردي در اين حوزه برداشته اند كه انشاالله بتوانيم طي سال هاي آتي گزارشات مسرت بخشي خدمت حضرتعالي ارائه دهيم. بدانيد و بدانند كه لبخند رضايت شما را با دنيايي عوض نخواهيم كرد.
در مورد اسلامي شدن دانشگاه ها هم بايد گفت كه نه تنها هنوز اصلاح محتوايي جدي در علوم انساني رخ نداده و بدنه اساتيد غربزده و مسأله دار همچنان جولان مي دهند براي رعايت ظواهر اسلامي هم نياز به اقدامات جدي تري است. از هر طرحي كه منجر به افزايش حرمت ها و احياي عفاف و حياء در محيط آموزشي شود حمايت مي كنيم.
نگاه بسته و عملكردهاي بي تدبيرانه برخي مديران دانشگاهي كه منجر به بي رغبتي دانشجويان به فعاليت هاي فرهنگي و سياسي مي شود چالش ديگري است كه نمونه بارز آن وضع دوازده دانشجوي بوشهر است كه از حضرت عالي تقاضاي پيگيري آن را داريم.
در پايان باب مسايل دانشگاهي، با شما عهد مي بنديم كه تا زنده ايم اجازه ندهيم دشمن براي پيشرفت و فتح قلل رفيع علمي براي ما مرز تعيين كند و با ترورهاي پي در پي ذليلانه و خصمانه ذره اي ما را متزلزل نمايد.
پيرامون مسايل سياسي: در ابتدا مواضع اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان را با تأكيد مجدد بر ايستادگي بر اصل مترقي ولايت مطلقه فقيه به عنوان مركز ثقل انديشه سياسي خود اعلام داشته و مسأله اصلي كشور را تهديدهاي داخلي و خارجي اين جايگاه مي دانيم.
و البته رواج بي اخلاقي در فضاي سياسي كشور كه منجر به جابجايي مسائل اصلي و فرعي شده و نارضايتي مردم رادرپي داشته است...
در باب دولت نيز بايد گفت اگرچه دولت به سمت احياي ارزش هاي انقلاب يعني عدالت، مردمي بودن، محروم نوازي و خدمت صادقانه و بسيار گسترده گام برداشته است، اما حاشيه هايي كه گريبان گير دولت شد، نه تنها ما را ناراحت نمود، بلكه فرصت را به عده اي داد كه از روي بغض و كينه هاي كهنه خود نسبت به دولت و حتي انقلاب، با توسل به اين حواشي دست به تسويه حسابهاي شخصي و سياسي با دولت وانقلاب بزنند. گرچه برخي از آنها ظاهرا خودي هم بودند.
موضع ما پيرامون انتخابات مجلس آتي مشاركت حداكثري توأم با بصيرت و توجه به عنصر ولايت مداري براي انتخاب اصلح است تا ديگر نه اصحاب فتنه نه اصحاب سكوت و نه اصولگرانماها يا نسخه هاي جعلي اصولگرايان را به مجلس نبرند. توصيه ما نسل سومي ها به نسل اول و دومي ها وحدت حول محور ولايت است. متحد شويد تا خار چشم دشمن باشيد و موجب عزت اسلام.
آقاياني هم كه از رئوس اصلي فتنه بودند و امروز با كمال گستاخي براي آمدن شرط مي گذارند، بدانند اين ملت بود كه در 9 دي آنها را براي هميشه طرد كرد.
از بيداري اسلامي هم بايد بگوييم كه وقايع اخير جوانه هايي از ريشه هاي عميق انقلاب در منطقه است كه ميوه هاي آن را از درختان تنومند امت اسلامي در سال هاي آتي خواهند چيد و البته آل سعود و آل خليفه و ساير فراعنه جور بايد بدانند كه به زودي تأديب و آنها نيز مَثَل تاريخ براي عبرت نسل هاي آينده خواهند شد. مسئوليت ما در نظام جمهوري اسلامي ايران به منظور ارئه الگويي جامع و اقناع كننده براي پيشرفت و احياء تمدن با شكوه اسلامي سنگين تر مي باشد.
در پايان بايد گفت اگرچه ما فتنه زياد ديده ايم و خسارت هاي فراوان متحمل شده ايم ليكن بسياري از آنها از الطاف خفيه الهي بود و نهايتا به نفع نظام تمام شد. مثل فتنه 88 كه در آن اپوزيسيون داخلي با محوريت سكولارها و اصلاح طلبان آمريكايي با دشمنان خارجي پيوند خوردند، ليكن بصيرت توده هاي مردم و خصوصا علقه مستضعفين به نظام يعني همان صاحبان حقيقي انقلاب در پرتو انوار ولايت منجر به تصفيه نظام از ميكروب هاي سياسي شد.
انقلاب ما احساس جواني كرد و مردم بار ديگر با رهبرشان تجديد بيعت نمودند و گواه اين ادعا شعار 9 دي مردم بود كه خروشيدند: لبيك يا خامنه اي
نشان داديم كه از عربده شياطين نمي هراسيم و عطش ما براي شهادت از شوق گريه هاي شبانه رزمندگان در شبهاي عمليات والفجر و كربلا كمتر نبوده است.
رهبرا! فرزندان شما مسلحند به سلاح تقوا، اخلاص و ايمان. پس اجازه نخواهيم داد فرزندانمان در كتب تاريخ خود بخوانند كه باز هم علي تنها ماند.
سيدنا! ما بي وفايي كوفيان را جبران خواهيم كرد و تن به ذلت نخواهيم داد. چرا كه حسين حسين شعار ماست و شهادت افتخار ماست.
نماينده جنبش عدالتخواه دانشجويي
مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُواْ مَا عَاهَدُواْ اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضىَ نحَْبَهُ وَ مِنهُْم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُواْ تَبْدِیلًا(۲۳)
در میان مؤمنان مردانى هستند که بر سر عهدى که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند بعضى پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضى دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلى در عهد و پیمان خود ندادند.
گفتمان عدالتخواهی به وسیله حضرتعالی و همراهی مردم رشد پیدا کرد و تبدیل به گفتمان غالب کشور شد. امروز در فضای سیاسی کشور همه گروههاو افراد داعیه عدالتخواهی دارند. در حالی که در رفتار، عملکرد فعلی و سابقه ی برخی از این گروه ها و افراد نسبتی روشن با عدالتخواهی دیده نمی شود. ترس ما این است که عدالتخواهی به حربه ای سیاسی تبدیل شده و عدالتخواهی آرمان گرایانه ، آزاد اندیشانه،مطالبه گرایانه ، اخلاق محور و جهادگونه جای خودش را به ادعای عدالتخواهی همراه با رفتارهای رفاه طلبانه ، محافظه کارانه ، متحجرانه و ضد اخلاق بدهد.
محور های مطالبات جنبش عدالتخواه دانشجویی:
اول: ضرورت تدوین و تبیین ساختار قانونی پاسخگویی توسط مسئولین و حمایت از عدالتخواهان
یکی از بن بستهای اساسی پیش روی فعالیتهای دانشجویی نبود ساز و کار قانونی مناسب برای موظف کردن مسئولین به پاسخگویی است. نظارت حقیقی ازجانب احاد جامعه زمانی تحقق می یابد که ساز و کار قانونی این امر مهم ایجاد شود.
متاسفانه باتوجه به اهمیت موضوع که میتواند زیر مجموعه اصل ۸ قانون اساسی که یکی از اصول مغفول و بر زمین مانده است تعریف شود و در بیانات حضرت عالی هم مکررا به ان اشاره شده است اما می بینیم در سه دهه گذشته ساختار قانونی برای پاسخگویی نهادهای مختلف به نظارت عمومی گروههای مردمی تعریف نشده است. این زمانی احساس می شود که بعضی اوقات مسئولین سه قوه و سایر نهادها شأن خودشان را اجل از پاسخگویی مقابل حتی جریان دانشجویی می بینند .
یک نمونه عدم پاسخ گویی، موضوع پیگیریهای ما از بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی است. یکسری سئوالات و ابهامات درباره عملکرد بنیاد وجود دارد که به دلیل پاسخگو نبودن مسئولین بنیاد به سبک مسئولین سه قوه با وجود طی مراحل مطالبه و نامه نگاری های محرمانه و علنی و درخواست دیدار حل نشد. اینکه آیا بنیاد صرفا یک بنگاه اقتصادی است؟ آیا تغییر ماموریت رخ داده در بنیاد قانونی است؟ کمک به محرومین و مستضعفین چه میزان از فعالیتهای بنیاد را شامل میشود ؟
این سوال قوت می یابد که آیا نظر رهبری در مورد پاسخ گویی مسئولین، صرفا یک مسئله ی ارشادی و توصیه ای است یا حکمی مولوی و فرمانی حکومتی؟ با مسئولینی که برای خود شان پاسخگویی قایل نیستند و با وجود طی مراحل امر به معروف و نهی از منکر و مطالبه صادقانه، بدون پیش داوری و غرض ورزی، از پاسخ استنکاف می کنند، چگونه باید رفتار نمود؟
دوم: چند نکته در باب مبارزه با مفاسد اقتصادی
۱- یکی از زمینه های اصلی شکل گیری فساد اقتصادی عدم وجود ساختارهای ضدفساد نظیر شفافیت اطلاعات است. نمونهی بسیار مهم در مقابله با فساد زمین خواری طرح تعیین حدود اراضی کشور، یا همان کاداستر آشکار می شود. میدانیم که زمینخواری هسته بسیاری از مفاسد اقتصادی است. اجرایی شدن این طرح سبب شفاف سازی در عرصه زمین و مسکن میشود. اما این طرح به کندی در کشور پیش میرود. تحلیل ما این است که ساختار قوه قضاییه به عنوان مجری این طرح مناسب نیست و این طرح باید به دولت واگذار شود تا سریعتر به نتیجه برسد و نهادهای نظارتی نیز وظیفه ی خود را در این مهم به انجام برسانند.
۲- در هر دورهای شاهد شکلگیری حلقههای ثروت و قدرت و اطلاع رسانی هستیم که هزینههای بعضا قابل توجه برای نظام اسلامی ایجاد میکنند. ضعف عملکرد نهادهای نظارتی همچون سازمان بازرسی، مجلس، وزارت اطلاعات و … از مهم ترین دلایل شکل گیری این حلقه هاست. نقص سیستم نظارتی و فقدان پاسخگویی این نهادها زمینه ی استفاده از رانتهای مختلف و بیت المال برای بازتولید حلقه های نامشروع قدرت اقتصادی، سیاسی، رسانهای را مهیا کرده است.
۳- یکی از دیگر مشکلات اساسی در مبارزه با مفاسد اقتصادی باز بودن پرونده مفاسد اقتصادی برخی از مدیران کشور و طرح اتهامات در فضای عمومی است که به سبب عدم پیگیری جدی قوه قضاییه به نتیجه نرسیده است. ما امیدواریم همه مسئولین که در مورد آنها سئوال وجود دارد تبرئه شوند اما به هر حال باید نتیجه مبتنی بر تبرئه و یا محکومیت این چنین پرونده هایی مشخص شود. این قضیه علاوه بر جذب اعتماد عمومی به دستگاه قضائی می تواند از برخی افشاگری های بدون ضابطه که اسیب جدی را بر پیکره گفتمان عدالتخواهی وارد می اورد و موج بی اعتمادی عمومی را گسترش می دهد جلوگیری کند.
۴- در مباحث دینی اصل بر گذشت از گناهان مردم و عدم ذره بین گذاشتن بر اعمال افراد و حفظ ابروی آن ها است، هم چنین می دانیم در سیره ی معصومین و مباحث فقهی بر ضرورت برخورد علنی و تشهیر برخی جرم های بزرگ تاکید شده است. سوال ما چگونگی جمع سیره و فرمایشات حضرت امیر در مواردی مثل عهدنامه ی مالک اشتر و به ویژه نامه به حاکم اهواز در مورد برخورد علنی و معرفی کسانی که اتهام آن ها در زمینه مفاسد اقتصادی کلان اثبات شده است با نظر جنابعالی در مورد عدم اعلام نام مفسدین در دانشگاه شهید بهشتی و دیدار با مسئولین قوه قضائیه است.
سوم: نظارت بر اجرای سیاست های اصل ۴۴ قانون اساسی
۱- فلسفه ی وجودی سیاست های اصل ۴۴ ورود سرمایه و مدیریت مردم در اقتصاد اعلام شده است. تحلیل ما این است که شیوه ی اجرا با اهداف همخوانی مناسب ندارد. نگاه درآمدی به واگذاری ها، محل بکارگیری درآمدهای حاصل از واگذاری، ورود شرکت های موسوم به شبه دولتی و عدم شفافیت و نظارت پذیری آن ها از جمله مواری است که نگرانی ها را برانگیخته است. نظرتان درباره اجرایی شدن این سیاست ها چیست؟ چرا که مرجع اصلی نظارت بر حسن اجرای سیاستها طبق قانون اساسی حضرتعالی هستید.
۲- متاسفانه دولت به دنبال خصوصی کردن امکانات رفاهی و خوابگاه های دانشجویی است بطوری که طبق اعلام وزارت علوم در ابتدای مهر قصد واگذاری مدیریت به بخش غیر دولتی و سپس واگذاری کامل خوابگاه های دانشجویی به بخش غیر دولتی را دارد. این امر نه تنها باعث افت کیفت فضای علمی دانشگاه ها می شود بلکه مشکلات عدیده فرهنگی و اجتماعی جبران ناپذیری را به همراه خواهد داشت. با توجه به اجرای طرح های مکمل، بیم آن می رود که در آینده ای نه چندان دور مستضعفین و محرومین از تحصیل در دانشگاه های معتبر کشور محروم شوند.
چهارم: فضای فرهنگی کشور
جمهوری اسلامی برای ادامه حرکت مقتدرانه به سمت اهداف نیاز به تربیت انسان های متناسب با آرمان های انقلاب دارد. لذا وظیفه نهادهای تربیتی بسیار مهم می باشد. به نظر ما رسانه ملی و آموزش و پرورش متولیان اصلی در این حوزه هستند.
و اما در باب صدا و سیما:
فقر فرهنگی، غلبه سرگرمی و احساسات فاقد معرفت در کنار عدم وجود عدالت در پوشش طبقات مردم کشور از مهمترین مشکلات صدا و سیماست. مدل انسان مد نظر رسانه ملی با مدل مطلوب انقلاب اسلامی فاصله زیادی دارد. انسانی که صدا و سیما می سازد نگاهی زر اندوزانه به اقتصاد دارد چرا که به صورت مستمر مخاطب تبلیغات بانکی قرار دارد. نباید از برخی رویدادهای جهانی اطلاع پیدا کند چرا که امکان دارد به تحلیل غلط برسد. مگر نه اینکه انسان مطلوب انقلاب باید بتواند رویدادها را تحلیل نماید تا در دام جنگ رسانه ای دشمن نیافتد. پس باید نگاه معرفتافزا با رویکرد انقلاب اسلامی و اسلام ناب در قسمتهای مختلف برنامههای صدا و سیما گسترش بیابد.
همچنین نکاتی پیرامون آموزش پرورش و نقدهای وارد بر سند تحول در آموزش و پرورش را در گزارشی به شما تقدیم کنیم.
پنجم: سئوال پایانی
شواهد متعددی وجود داشت که نشان می داد رهبری از عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی راضی نیستند. بویژه اینکه شما در دیدار سال گذشته با نخبگان از جوانان دعوت کردید برای تحول در شورای عالی انقلاب فرهنگی طرحهایی را ارائه دهند که در سال گذشته تعدادی مجموعه ها از جمله ما پیشنهاداتی را با مشورت صاحبنظران تهیه نموده و ارائه کردیم.
همه این شواهد و اتفاقات این انتظار را ایجاد کرده بود که در دوره ی جدید تحولی اساسی در شورای عالی انقلاب فرهنگی رخ خواهد داد.ولی با صدور احکام جدید تغییری مشاهده نشد. حتی کسانی که غیبت های متعددی در دوره های قبلی داشته اند دوباره منصوب شده اند. علت چه بود؟
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده ما با دل تنگ
ما رود مدامیم بگویید به تیغ
ما شیشه عطریم بگویید به سنگ