به گزارش 598 به نقل از فارس، امسال وقتی قرار شد «بنیامین نتانیاهو»
برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل به آمریکا سفر کند، همه منتظر بودند
تا شیرینکاری جدید صهیونیستها را در مجمع عمومی ببینند.
سال قبل نتانیاهو با خود کارتونی از یک بمب آورده بود تا خط قرمزی
برای ایران ترسیم کند و به همه نشان دهد چقدر راحت میتوان خط قرمز کشید.
نتانیاهو با این کار، تا مدتها سوژهای خوب به دست کاریکاتوریستها و
طنزپردازان داد. همین گروهها امسال هم منتظر هنرنمایی نتانیاهو بودند، تا
بلکه از قِبل سخنرانی امسال به نان و نوایی برسند.
اما سخنرانی امسالِ نتانیاهو هرچند به اندازه همان سخنرانی سال
قبل بیمحتوا و تکراری بود، اما اینبار نه خبری از کارتون بود و نه خط
قرمز. این سخنرانی مایه ناامیدی خیلیها بود که از قبل منتظر رونمایی از
کاردستی جدید آقای نخستوزیر بودند.
نتانیاهو اما فقط برای یک سخنرانی ساده و کوتاه به آمریکا نرفته
بود. قرار بود او در این سفر با «اغواگری دیپلماتیک» دولت جدید ایران
مقابله کند و «حقایق را در مورد ایران بیان کند». نتانیاهو برای این کار با
هر شبکه و رسانهای که ممکن بود، مصاحبه کرد. نشان دادن کتاب خاطرات «حسن
روحانی» به دوربینها و تاکید بر این ادعا که سادهلوح نیست، اصلیترین
جزء همه این مصاحبهها بود.
نخستوزیر رژیمصهیونیستی که نزدیک بود امسال طنزپردازها را دست
خالی بگذارد و به تلآویو بازگردد، آخرین روزهای حضور در نیویورک بالاخره
کار خودش را کرد. آن هم پشت تریبون تلویزیون بیبیسی فارسی. نتانیاهو که
خیلی تلاش میکرد دل مخاطبان فارسیزبان را به دست آورد، باز هم کتاب
روحانی را به دوربین نشان داد و البته این بار به زبان فارسی تاکید کرد که
«سادهلوح» نیست و «حرف پوچ» نمیپذیرد. اما شاهبیت این سخنرانی، وقتی بود
که نتانیاهو ابراز امیدواری کرد مردم ایران به آزادی برسند. چرا؟ تا
بتوانند شلوار جین بپوشند!
همین یک جمله کافی بود تا نتانیاهو باز هم سوژه طنزپردازانی شود
که کمکم داشتند از نتانیاهو ناامید میشدند. تعداد پیامهای ایرانیهایی
که دستهگل جدید نتانیاهو را دستمایه طنز کرده بودند، آنقدر زیاد بود که
رسانههای خارجی هم نوشتند «ایرانیها به نتانیاهو خندیدند».
اظهارات جدید نتانیاهو بیش از هر چیزی نشان میدهد نخستوزیر
رژیمصهیونیستی که مدعی است اطلاعات دقیقی در مورد برنامه هستهای ایران
دارد، چقدر از واقعیتهای جامعه ایران دور است. همانطور که خیلیها به طعنه
به او پیام دادند که جاسوسهای موساد حتی از وضعیت لباس پوشیدن ایرانیها
هم خبر ندارند.
این اولین بار نیست که نتانیاهو چنین صحبتهایی میکند و سوژه به
دست طنزپردازها میدهد. انگار او به بیان عبارات غریب در میانه سخنرانیها
عادت کرده است. مثلا سال 2012 او در اجلاس «آیپک» خطاب به اعضای لابی
اسرائیلی از یک مثل نه چندان رایج آمریکایی استفاده کرد و گفت: خانمها!
آقایان! اگر چیزی شبیه اردک باشد، مثل اردک راه برود، شبیه اردک هم کواک
کواک کند!، بله، خوب، یک اردک است دیگر! اما این اردک، یک اردک هستهای
است! وقت آن رسیده که جهان اردک را اردک بداند!
البته برخی میگویند نتانیاهو تلاش میکند با اینطور حرف زدن
صحبتهای خود را در ذهن شنوندگان جا بیاندازد و در خاطرهها ماندگار شود.
این گمانهزنی قطعا صحیح است، نتانیاهو در خاطر جهان میماند، اما صرفا
برای خنده!