جام کشکول:
سالها قبل وقتی پدربزرگها و مادربزرگهای ما به سن ازدواج میرسیدند خانوادهها آستین را بالا میزدند و برای آنها همسری مناسب پیدا میکردند. البته، در این میان خود دختر و پسر کوچکترین نقشی نداشتند و رضایت و مخالفت آنها که معمولا هم ابراز نمیشد، امری بی معنا بود و عروس و داماد سر سفره عقد برای اولین بار میتوانستند نیم نگاهی به هم بیاندازند! در نسل بعدی اوضاع کمی فرق کرد، چون دختر و پسر قبل از ازدواج یکدیگر را میدیدند و صحبت و اظهارنظر هم میکردند اما باز هم تصمیمگیرنده اصلی پدر و مادرها بودند و توافق خانوادهها با هم مهمتر از توافق زوجین احتمالی آینده بود.
در روزگار ما و نسل ما، اما اوضاع خیلی با دو، سه نسل پیش متفاوت شده است.
اگر از استثنائاتی که هنوز وجود دارد و نظر والدین مقدم بر نظر فرزندان
است، قلم بگیریم، میبینیم که نحوه انتخاب همسر و نقش والدین در ازدواج
فرزندان دچار تغییر و تحولات اساسی شده است. امروز دیگر خانوادهها نه تنها
فرزندان را ملزم به انتخاب گزینه مورد نظر خود نمیکنند بلکه در بسیاری
مواقع، بار جستجوی گزینه مناسب را نیز بر عهده دخترها و پسرها میگذارند و
از آنها میخواهند خودشان برای پیدا کردن مورد مناسب تلاش کنند و امیدی به
آنها نداشته باشند.
معیارهای نسل گذشته و نسل امروز در انتخاب همسر
این مساله که نحوه انتخاب همسر در نسل جدید با نسلهای گذشته تفاوت داشته
باشد طبیعی است و اصولا نمیتوان و نباید به شکلهای انتخاب همسری که در
گذشته انجام میگرفت و معایب بسیار زیادی نیز داشت تکیه داشت. مبحث مهم این
است که همین تغییر در شکل و نحوه انتخاب همسر در معیارهای ازدواج نیز به
وجود آمده و امروزه معیارهای غلط و عجیب و غریبی برای ازدواج باب شده که در
گذشته این معیارها کمتر بودند و یا اصلا وجود نداشتند.
در گذشته، دخترها خواهان ازدواج با مردی بودند که بتوانند به او تکیه کنند و سلامت اخلاقی و روحی مرد با اهمیتتر از جیب پر از پول او بود، چون قدیمیها معتقد بودند انسان صاحب اراده اگر چه کمی دیر اما به خواستههای مادی خود میرسد، اما انسان بدون اراده پول باد آورده را هم به باد میدهد. در مقابل، مردان نیز دختری را برای ازدواج مناسب میدیدند که سر به زیر، کدبانو، خانهدار، با اصالت و واجد تمام ویژگیهایی باشد که یک همسر و مادر خوب به آنها نیاز دارد.
وقتی شاغل بودن دختر و ماشین مدل بالای پسر ملاک ازدواج میشود
اوضاع روزگار ما عوض شده و اگر اغراق نکنیم که معیارهای گذشته برای ازدواج تماما تغییر کردهاند، اما باید بگوییم که بسیار کمرنگ شدهاند. واقعیت این است که برخی پسرهای نسل ما به سراغ دختری میروند که یکی یکدانه، از یک خانواده ثروتمند، شاغل و اجتماعی باشد، بتواند جهیزیه خوبی بیاورد و سایه پدری بالای سرش باشد که در مواقع لزوم از دامادش با پول حمایت کند. البته، معیار جذابیت قیافه و ظاهر هم که روز به روز پر رنگتر میشود و همین مساله به خودآرایی بیشتر دختر خانمها در محیط بیرون از منزل دامن زده است.
بسیاری از دختر خانمهای امروزی هم دیگر تره چندانی برای صاحب اراده بودن و
اخلاق مرد خرد نمیکنند و ترجیح میدهند پسری با یک ماشین مدل بالا،
خانوادهای ثروتمند، چهره و قد و قامت زیبا و تحصیلات دهان پرکن را به
همسری انتخاب کنند و این معیارها، شاخصهای اصلی آنها برای ازدواج است. در
واقع، امروزه معیارهای ازدواج به سمت معیارهای مادی صرف پیش میرود. البته،
طبیعی است که این معیارهای مادی یکی از معیارهای ازدواج باشند، اما مبنا
قرار دادن آنها و اصالت اساسی را برای آنها قائل شدن مساله پسندیده و قابل
قبولی نیست.
این سبک زندگی در مساله انتخاب همسر نسبت تنگاتنگی با سبک زندگی غربی دارد؛ زیرا سبک زندگی غربی بر پایه فلسفه اومانیسمی یا مادیگرایی شکل گرفته که براساس آن هر چه مادیات بیشتر باشد، خوشبختی بیشتری را به همراه خواهد آورد. در نتیجه، معیارهای انتخابی این سبک زندگی نیز بیشتر به سوی مادیات گرایش دارد و معیارهایی مانند قدرت، ثروت، طبقه اجتماعی، منزلت شغلی، درآمد، زیبایی ظاهری، مشهور بودن و ... حاصل این دیدگاه است.
نقش «عقل معاش» در ازدواج
پروفسور حسین باهر، رفتارشناس و استاد پیشکسوت دانشگاه شهید بهشتی در گفتوگو با «خبرگزاری دانشجو»، «عقل معاش» را مهمترین عامل رسیدن به شایستگی برای ازدواج و انتخاب همسر میداند و معتقد است: دختر و پسری که میخواهند با هم ازدواج کنند باید دارای عقل معاش شده باشند یعنی صرف بلوغ، تحصیلات و حتی سن بالا، تواناییهای مادی و مانند اینها، گرچه از شرایط لازماند، ولی کافی نیستند.
وی عقل معاش را نه به معنای معاش مادی بلکه به معنی داشتن توان فکری و
قدرت اجرایی برای هدف زندگی مشترک میداند و اضافه میکند: در این راه باید
پدر و مادر و رسانهها و مراکز مشاوره نقش خود را ایفا کنند و بچهها را
به مسئولیتپذیری در زمینه ازدواج وادار نمایند.
اما نظر دین اسلام در مورد معیارهای اصلی انتخاب همسر چیست؟ در فرهنگ اسلامی و آیات قرآن و روایت وارده از ائمه اطهار (ع) ملاکهای خاصی برای انتخاب شریک زندگی ذکر شده است که در ذیل به اختصار به هر یک از آنها اشاره میشود.
اصلیترین معیار ازدواج از دیدگاه اسلام
1 . پارسایی و دینداری: دینداری و ایمان به خداوند از جمله معیارهایی است که در منابع اسلامی مورد توجه جدی قرار گرفته و رعایت آن شرط اساسی در انتخاب همسر به شمار آمده است. بر این اساس، مردان و زنان مؤمن از وصلت با افراد بیایمان، حتی در صورت برخورداری از سایر معیارهای همسر مطلوب، نهی شدهاند. البته، ایمان و تقوا درجات بسیاری دارد. کمترین درجه آن، که نادیده گرفتنش در امر انتخاب همسر آفات و آسیبهاى فراوانى را در پى خواهد داشت، انجام واجبات و ترک محرمات است.
دختران و پسران باید بدانند کسى که در برابر خداى جهان و خالق هستى کرنش
نکرده و به دستورات او بىاعتنایى میکند، در برابر همسرش هم کرنش نخواهد
داشت و ارزشى براى او قائل نخواهد شد. کسى که در برابر آن همه نعمت خداوند
حاضر نمیشود شکر او را به جا آورد، چگونه میتواند قدردان زحمات و
تلاشهاى همسرش باشد؟
توصیههای ائمه برای قبول خواستگار خوش اخلاق
2. فضایل اخلاقی: یکى دیگر از شرایط همسر خوب، خوش اخلاق بودن است. اولیاى
دین به پدران و مادران توصیه کردهاند که اگر خواستگار خوش اخلاق و متدینى
به خواستگارى دخترشان آمد، بپذیرند وگرنه پیامدهاى بسیار بدى خواهد داشت.
مردى به محضر امام حسن(علیهالسلام) آمد و عرض کرد: دخترى دارم و زمان
ازدواجش فرا رسیده است، او را به چه کسى بدهم؟ امام(علیهالسلام) فرمود: «
او را به مرد پارسایی بده؛ زیرا اگر او را دوست داشته باشد، عزیزش میدارد و
اگر او را خوش نداشته باشد، به او ظلم نخواهد کرد».
کسى در نامهاى از امام رضا (علیهالسلام) پرسید: یکى از اقوام من به خواستگارى دخترم آمده است، اما قدرى بد اخلاق است. امام رضا (علیهالسلام) در پاسخ او نوشت: اگر بد اخلاق است، دختر خود را به او نده.
اصالت بی اصالت!
3. اصالت خانوادگی: دلیل اهمیت اولیای دین به شایستگی خانوادگی این است که ویژگیهای خانواده از طریق ژنها به فرزندان منتقل میشود و بهرهمندی فرزندان از خصلتهای خوب اخلاقی، دلیل پاکی وراثت و فضیلت خانوادگی آنها است. علاوه بر انتقال خصوصیات از طریق وراثت، نوع تربیت خانواده هم به عنوان یکی از مهمترین عناصر تربیت در پرورش فرزند تأثیرگذار است. از طرف دیگر، ازدواج تنها زندگی با یک فرد نیست، بلکه ازدواج با یک فرد مساوی با پیوند با یک خانواده و فامیل و نسل است. بنابراین، ازدواج با فردی از خانواده ناصالح که میتواند منجر به بروز تنشهایی در خانواده شود، به رغم برخورداری وی از جذابیتهای جسمانی، مورد نهی منابع اسلامی قرار گرفته است.
البته، اصالت خانوادگى همسر، یکى از شرایط است و نه تنها شرط. چه بسا
افرادى که داراى خانوادهاى اصیل و باتقوا و باشرافت هستند، اما خود آنان
از آن تقوا و شرافت و اصالت بهرهاى نبردهاند که پسر نوح نمونه تاریخى
این ادعا است و نمونههای مشابه دیگری نیز در اطراف همه ما وجود دارد. از
طرف دیگر، نمیتوان گفت هر کسی در خانوادهای غیر اصیل رشد کرده، پس حتما
خودش هم از اصالت برخوردار نیست و ضرورتا فرد نامناسبی است. زیرا افراد
بسیاری بودهاند که در خانوادهای غیر مذهبی و غیر اخلاقی رشد کردهاند؛
اما راه دیگری انتخاب کرده و انسانهای بزرگی شدهاند. بنابراین، نداشتن
خانوادهای اصیل نیز علت تامة بد بودن نیست.
نظر اسلام راجع به معیار زیبایی در انتخاب همسر چیست؟
4. زیبایی: پیشوایان اسلام، بر زیبایی زن به عنوان یکی از نشانههای همسر
شایسته تأکید کردهاند، اما مطالعه منابع دینی نشان میدهد زیبایی زن، در
مقایسه با معیارهای دیگر انتخاب همسر اهمیت کمتری دارد و در صورت لزوم
انتخاب بین زیبایی و معیارهای دیگر، زیبایی از اولویت برخوردار نیست.
چنانچه در مقایسه بین دینداری و زیبایی زن، دینداری او، در مقایسه بین
صلاحیت خانوادگی و زیبایی زن، صلاحیت خانوادگی او و در مقایسه بین توان
باروری زن و زیبایی او، توان باروری او ترجیح داده شده است.
در حدیثی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که
فرمودند: «کسی که صرفاً برای زیبایی با زنی ازدواج کند، چیزی را که دوست
دارد در او نخواهد دید؛ و کسی که صرفاً برای مال و ثروت با زنی ازدواج کند،
خدای متعال او را به همان مال و ثروت واگذار میکند؛ پس بر شما است که با
افراد دیندار ازدواج کنید».
در مورد زیبایی مردان نیز دین اسلام زیبایی و جذابیت مردان را در عقل و
فرزانگی آنها میداند. زیرا، علاوه بر این که در منابع دینی تأکیدی بر
زیبایی ظاهری مردان، به عنوان معیاری برای انتخاب همسر صورت نگرفته، بلکه
در مواردی اولیای دین دختران و خانواده آنها را به ازدواج با مردان شایسته،
علیرغم نازیبایی ظاهری آنها سفارش کردهاند.
نترسیدن از فقر در زمان ازدواج
5. خصوصیات اقتصادی: در منابع اسلامی به جنبههای اقتصادی انتخاب همسر
نگاه ویژهای شده است و طبق این منابع، توان اقتصادی مرد و زن آماده
ازدواج، نباید ملاک گزینش یا رد آنها باشد. اولیای الهی مردان بدون همسر را
به ازدواج ترغیب کرده و ترک ازدواج از ترس فقر را بدگمانی به خدا دانسته و
آن را موجب جدا شدن از مسیر پیشوایان دین به حساب آوردهاند.
سیره عملی اولیای دین هم نشان میدهد که ایشان بدون کمترین نگرانی و با اعتماد کامل به فضل الهی، اصحاب بیبضاعت خود را برای خواستگاری میفرستادند و به اولیای دختران هم توصیه میکردند مسایل اقتصادی را مانع ازدواج دخترانشان با این افراد قرار ندهند. البته، لازم است کسانی که قرار است مسئولیت اقتصادی خانواده را بر عهده گیرند، افرادی مسئولیتپذیر بوده و در راستای تأمین رفاه خانواده از هیچ کوششی فروگذار نکنند. چنانچه امام صادق(ع) به یکی از یاران خود فرمودند: «ای معاذ!...برای خانوادهات تلاش کن. مبادا آنان برای تو کار و تلاش کنند» و به یکی دیگر از یارانشان نوشتند: «...در تأمین معاشت تنبلی مکن که باری بر دوش دیگری- یا فرمود: بردوش خانوادهات- باشی».