به گزارش 598 به نقل از بولتن نیوز، طبق
بررسي هاي به عمل آمده به ازاي ورود هر گردشگر دو تا شش شغل به صورت
مستقيم و با احتسابات مشاغل در بخش هاي توليدي و خدماتي براي هر گردشگر 9
تا 15 شغل ايجاد مي شود و این در حالی است که ايران با قرار داشتن در رتبه
دهم جاذبه هاي باستاني و تاريخي و رتبه پنجم جاذبه هاي طبيعي جهان، تنها
حدود چهارصدم درصد از درآمد 500 میلیارد یورویی اين صنعت پر رونق را به خود اختصاص داده است.
توزيع
جغرافيايي درآمد حاصل از توريسم در جهان نشان دهنده آن است که 80 درصد
درآمد و اشتغال ناشي از اين صنعت به آمريکا و اروپا اختصاص داشته و از 20
درصد باقي مانده 5/2 درصد سهم خاورميانه است که از سهم 5/2 درصدي
خاورميانه کمتراز يک درصد سهم ايران است.
درآمد
صنعت گردشگري در سال 2009 – 2010 ميلادي در زمينه اشتغال و توسعه 500
ميليارد يورو بود و حدود 880 ميليون گردشگر از كشورهاي مختلف بازديد
كردند. اين ميزان درآمد معادل 11 درصد از درآمد كل جهان است. همچنين در
حدود 200 ميليون نفر در مشاغل وابسته به اين صنعت مشغول به كارند و پيش
بيني مي شود تا سال 2020 اين رقم به دو برابر افزايش یابد.
ايران رتبه دهم جاذبه هاي باستاني و تاريخي و رتبه پنجم جاذبه هاي طبيعي را در جهان داراست
با اين حال درآمد كشورمان از اين صنعت پر رونق تنها حدود چهارصدم درصد
است. چه چيزباعث شده ما از صنعت توريسم جهاني سهم ناچيزي داشته باشيم و در
بين 183 كشور جهانگردپذير رتبه 137 را به خود اختصاص دهيم و با وجود مواهب
بي شمار در زمينه گردشگري به گرد پاي چهار كشور اسلامي مالزي ، تركيه ،
عربستان و مصر نرسيم .
مطمئنا
در نگاه اول به اين صنعت چند بخش که به صورت برجسته نمايان هستند يعني
صنعت حمل و نقل، هتلداري، منابع انساني و نظام اطلاعاتي و اطلاع رساني
بيشتر از ديگر عوامل به چشم مي آيند. در حقيقت مي توان گفت که صنعت
جهانگردي چند قلب دارد که هرکدام به نوبه خود موجب حيات اين صنعت هستند.
سيستم حمل و نقل يکي از قلب هاي صنعت جهانگردي است. خط اتصال بين مقصد،
هتل، جاذبه ها و مکان هاي توريستي که کارآيي، راحت بودن و ميزان سلامت و
امنيت اين سيستم تعيين کننده نوع تجربه و کيفيتي است که از سفر به دست مي
آيد. ميان پيشرفت سيستم حمل ونقل و رشد صنعت جهانگردي رابطه مستقيم برقرار
است. (در برخي شرايط هزينه اين بخش بيشترين قسمت هزينه سفر را تشکيل مي
دهد).
در
زنجيره توريسم يکي ديگر از حلقه هاي بسيار مهم هتل و هتلداري است.صنعت
ميهمانداري که شامل پذيرايي و عرضه موادغذايي و نوشابه به مسافران مي شود
از نظر اشتغال زايي، توليد و درآمد، بخش بزرگي از صنعت جهانگردي را تشکيل
مي دهد و ميزان تسهيلاتي که ميهمان پذيرها ارائه مي دهند بازتابي از
نيازها و سليقه هاي مختلف مسافران است. در سراسر دنيا با رشد صنعت توريسم
- در سطح داخلي و خارجي- تعداد اتاق هتل ها با رشد چشمگيري افزايش يافته و
در همين راستا گسترش و توسعه صنعت تهيه غذا و تامين نوشابه را نيز شاهد
بوده ايم.
اکوتوريست ها غالبا با گرايش زيست محيطي هستند و مي
توانند در پالايش وحفاظت از محيط زيست، گسترش فرهنگ زيست محيطي در بين
مردم جوامع نقش موثري ايفا کنند. ايران از نظر وجود آثار تاريخي و فرهنگي
در ميان ده کشور اول جهان قرار دارد و از نظر جاذبه هاي اکوتوريسمي و تنوع
اقليمي نيز جزو پنج کشور برتردنيا است. با وجود قابليت ها و پتانسيل هاي
موجود در کشور وجود عواملي همچون عدم زيرساخت هاي مناسب طبيعت گردي،عدم
شناخت نسبت به اکوتوريسم در ايران، کمبود متخصصين در امر اکوتوريسم، فقدان
فرهنگ مناسب خاص طبيعت گردي که بعضي مواقع سبب تخريب و از بين رفتن چشم
انداز هاي طبيعي مي شود و در نتيجه تبديل به زباله داني می گردد، عدم
اطلاع رساني در اين زمينه توسط رسانه هاي ديداري و شنيداري و مطبوعات از
دلايل عمده عدم جذب اکوتوريسم در ايران است.
ايران
با داشتن دو رشته کوه مرتفع البرز و زاگرس و چشم اندازهاي طبيعي زيبا و
بکر مناطق غرب و شمال کشور و تنوع اقليمي و فرهنگي متنوع از قبيل آداب و
سنن، زبان و موسيقي، پوشاک، صنايع دستي و نحوه زيست مردمان در اين مناطق،
وجود بزرگترين درياچه جهان در شمال کشور، وجود 50 درياچه در داخل کشور و
نيز درياچه اروميه به عنوان يکي از 59 ذخاير زيستي کره زمين مي تواند
ماءمن اصلي جهانگردان طبيعت در جهان قرار گيرد.
از
سوي ديگر وجود جنگل هاي وسيع در مناطق شمالي کشور، بيابان ها و کويرهاي
ايران، تالاب هاي بين المللي، غارها، آبشارها، چشمه هاي آب معدني و
روستاهايي با جاذبه هاي ويژه مانند کندوان، ماسوله همه از جاذبه ها و
ظرفيت هاي بي نظير اکوتوريسم در ايران هستند و برخي از آنها از قطب هاي
بين المللي اکوتوريسم در جهان، به شمار مي روند. فرهنگ سازي و آگاه سازي
گردشگران داخلي جهت برقراري ارتباط سالم و ايجاد تعامل با افراد بومي و
تلاش جهت حفظ محيط زيست مناطق مورد بازديد، برنامه ريزي درخصوص جذب طبيعت
گردان ساير کشورها از طريق تبليغات مناسب و آگاه سازي سرپرستان تورهاي
گردشگري در مورد ايجاد تورهاي خارجي مسووليت پذير جهت بازديد از نواحي
مختلف ايران، که اين نکته در تعامل فرهنگي و انتقال فرهنگ اصيل ايراني به
ساير نقاط جهان نيز موثر خواهد بود.اما نامناسب بودن جاده ها، دشواري
ارايه خدماتي مانند محل اقامت، غذا و پذيرايي، عدم امکانات عمومي و
تسهيلات دولتي از قبيل کمپ و پست هاي امداد در مناطق کوهستاني دوردست از
دیگر موانع و مشکلاتي هستند که در حوزه اکوتوريسم مشاهده مي شود.
با
توجه به آنچه به تصوير کشيده شد بايد ديد که جايگاه ايران در صنعت توريسم
چيست و چه سرمايه گذاريهايي در اين بخش اشتغالزا در ايران صورت گرفته است.
آيا مي توان جايگاهي براي صنعت توريسم در توليد ناخالص داخلي و درآمدهاي
ارزي آن براي کشور در نظر گرفت؟ چه عواملي است که علي رغم سودآوري و
اشتغالزايي با لا در کنار نياز اندک به سرمايه گذاري، صنعت توريسم را زير
غبار فراموشي برده و کشور ما را از مواحب آن بي نصيب کرده است؟! آيا ما
ايرانيان در فرهنگ و دانش و نو آوري و تنوع هاي زيست محيطي وجغرافيايي و
قومي از عمارات و ابوظبي وترکيه و مالزي کمتر داريم يا ديرينه تاريخ کهن
ما کم از آنان دارد. اي کاش به خود آييم تا دير نشده.!