آمنه بهرامي، قرباني اسيدپاشي در گفت وگویی که همزمان و البته غیر مستقیم
با شيرين عبادي در تلويزيون صداي آمريکا انجام داد، گفت: من چند سال پيش از
خانم عبادي براي درمان صورتم درخواست کمک کردم، ولی او هيچ اهميتي نداد.
به
گزارش «تابناک»، خانم بهرامی در این گفت وگوی غیر مستقیم
که در برنامه زن روز این هفته تلویزیون فارسی آمریکا انجام شد، همچنین
افزود: موضع حمايتي الان ايشان از من در واقع يک ژست سياسي در پوشش حمايت
از حقوق زنان و براي مخالفت با نظام جمهوري اسلامي است و هیچ ارزشي ندارد.
بنا
بر این گزارش، در این برنامه که با هوشمندی آمنه بهرامی، چهره منافقانه
مدعيان دروغين حقوق بشر در جلوی چشمان بينندگان به نمايش گذاشته شد، «مهشيد
نديري»، مجری برنامه گفت: خبر صرف نظر کردن آمنه بهرامي از اجراي حکم قصاص
و چشم پوشي او از انتقام، شادماني و استقبال سازمان هاي حقوق بشري به ويژه
عفو بين الملل، فعالان زن و شخصيت هاي سياسي را در پي داشت.
پس از
اين مقدمه، آمنه بهرامي از طريق تلفن روي خط تماس برنامه آمد و با لحني
اعتراض گونه گفت: قصاص، انتقام نيست. من انگشت روي قصاص گذاشتم، چون بنا بر
قانون قرآن و اسلام قصاص حق من بود. من به دنبال حکم قصاص بودم تا به
امثال مجيد ثابت کنم رنجي که به امثال من تحميل کرديد، خودتان هم مستحق
چشيدن آن هستيد. ما يک جامعه مسلمانيم، پس قصاص را گرفتم و در پایان هم که
گذشت کردم، به سفارش خود قرآن عمل کردم. خداوند مي فرمايد: «اي بنده من!
اگر ببخشي پاداش و لذتي بيشتر به تو عطا مي کنم.» من او را به خاطر خدا و
کشورم، به خاطر مددکاران و خانواده ام بخشيدم، نه به خاطر حقوق بشر و
سازمان هاي زنان. هنوز هم تأکيد مي کنم که پس از اين، حکم قصاص براي
اسيدپاشي هست و من آن را تا مرحله اجرا بردم تا اين حق براي قربانيان پس از
من ثابت بماند.
مجري از آمنه پرسيد: شما بارها در مصاحبه هاي گوناگون از فعالان حقوق بشر گله کرده ايد. دليل اين آزردگي چيست؟
آمنه
پاسخ داد: وقتي دولت اسپانيا به من اعلام کرد که اگر به آنها پناهنده
نشوم، کمکم نمي کنند، يکي از همين فعالان حقوق بشر به نام خانم «مقدم» در
بارسلون از طرف يک سازمان فمنيستي به دیدارم آمد. از او براي پيگيري ادامه
مراحل درمانم تقاضاي کمک کردم ـ چهره آن خانم را هنوز به یاد دارم، چون آن
موقع هنوز با يک چشم مي ديدم ـ به او گفتم: آيا کمکم مي کنيد تا باقي مانده
بينایي ام را حفظ کنم؟ ايشان با يک غرور خاصي، دستش را کرد لاي موهايش و
پاسخ داد: متأسفم، ما حقوق بشري ها روي گنج ننشسته ايم، برو از دولتت کمک
بگير!
آمنه ادامه داد: همينطور خانم «شيرين عبادي»؛ از ايشان هم
بارها درخواست کمک کردم و اهميتي نداد. از «خانه زنان فمنيست» کمک خواستم،
دريغ کردند. بارها و بارها دست کمک خواهي دراز کردم، ولی هيچ کدامشان دستم
را نگرفتند. تا اينکه سرانجام در يکي از پناهگاه هاي آوارگان خياباني که
دولت اسپانيا و مؤسسه زنان در آنجا اسکانم داده بودند، بينايي خودم را در
غربت از دست دادم.
بنا بر این گزارش، بخش تأسف برانگيز اين برنامه
اما، اظهارات فرافکنانه و حاکي از عصبانيت شيرين عبادي در توجيه عملکرد خود
و دیگر گروه هاي حقوق بشري در اين زمينه بود.
اين مدعي حقوق بشر و
دارنده جايزه صلح نوبل! که در اواخر برنامه به جمع مهمانان اضافه شده بود،
گفت: در اين باره که فعالان حقوق بشر در ايران به ویژه خانم مقدم درباره
آمنه کم کاري کرده اند يا خير، بايد بگويم مسأله ايشان در حيطه وظایف
فعالان حقوق بشر نيست!
مسأله ايشان برمي گردد به امنيت عمومي جامعه
که فعالان حقوق بشري نقشي در آن ندارند و مسئوليتش با پليس است! ضايعات
جسمي آمنه هم که بيشتر از اندازه عادي است، دليلش نبود امکانات پزشکي مناسب
در آن موقعيت است، فعالان حقوق بشر که امکانات پزشکي و درماني ندارند!
خانم مقدم که نامشان برده شد، مثل بقيه فعالان حقوق بشر مورد غضب حکومت
هستند و ناگزير از ترک کشور شده اند، ولي اين بخش ماجراي آمنه که بايد ديه
او با ديه کامل يک مرد برابر باشد، در حيطه وظایف گروه هاي حقوق بشري است؛
يعني افشاگري در آنچه مربوط به کرامت انساني افراد است.
مدافعان
حقوق بشر بايد با اعتراض و افشاگري، سعی در اصلاح قوانين کنند. من بارها
گفته ام، اين قوانيني که اکنون به اجرا درمي آيند، اسلامي نيستند، بلکه
تعبير نادرست مجريان از اسلام است؛ در حقيقت ديه زن و مرد بايستي مساوي
باشد...