محمد کاظم انبارلویی در یادداشت اختصاصی تسنیم با عنوان «هزینههای غیر ضرور سفر نیویورک» نوشت:
نباید دستاوردهای سفر به نیویورک و حرکت تیم دیپلماسی در چارچوب سیاستهای نظام را نادیده گرفت. نطق رئیس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل و نیز اجلاس خلع سلاح هستهای تاکید بر اصول دیپلماسی خارجی جمهوری اسلامی بود.
دولتهای پیشین هم در همین چارچوب عمل میکردند. دست رد به تقاضای کاخ سفید برای ملاقات روسای جمهور دو کشور در این سفر هم عمل در چارچوب و احترام به افکار عمومی ملت ایران بود که باید از آن تشکر کرد و این موارد را باید جزء در آمدهای سفر تلقی کرد.
اما سفر، هزینههای غیر ضرور هم داشت که در زیر به آنها اشاره میشود؛
1- ملاقات نیم ساعته ظریف وکری و نیز تماس تلفنی رئیس جمهور کشورمان با اوباما از هزینههای سفر بود و به تعبیر مقام معظم رهبری "برخی از آنچه که در سفر نیویورک پیش آمد بجا نبود."(1)
آمریکاییها از این دو پدیده توسط ارتش رسانهای خود در جهان این طور تبلیغ کردند که گویی فشارهای تحریم اقتصادی وگزینه نظامی روی میز در دولت ایران اثر کرده و آنها را به تسلیم واداشته است و گفتگو با مقامات آمریکایی را که بیش از سه دهه است به صورت تابو درآمده بود شکستند. این برای دیپلماسی خارجی جمهوری اسلامی خسارت بار است و مقام و مرتبت ملت ایران را به عنوان یک ملت الگو که در برابر خوی استکباری و خود برتربینی دولت آمریکا ایستادهاند در برابر افکار عمومی جهان بویژه ملت های تحت ستم فرو میکاهد و این هزینه کمی نیست.
نفرت ملت ما از آمریکا به دلیل خوی ستمکارانه آنها و تجاوزات بی حدوحصر آنها به منافع و مصالح ملی، یک نفرت پایان ناپذیر است. با آنکه برخی با یخ شکن در سفر نیویورک میخواستند یخ روابط دو کشور و نفرت مردم ایران از آمریکا را بشکنند، اما در نماز جمعه سراسر کشور هفته گذشته مردم به طور خودجوش پس از اقامه نماز اقدام به راهپیمایی علیه مظالم آمریکا کردند و شعارهای مرگ بر آمریکا را پررنگتر از همیشه مطرح کردند. متاسفانه رسانه ها بویژه رسانه هایی که مدرنیسم را در کشور نمایندگی می کنند و یک صدا در چند بلندگو هستند ، آن را سانسور کردند.
با آنکه نفس گفتگو یا مذاکره به معنای "قهر" یا "آشتی" نیست، محتوا و نتیجه مذاکره مهم است ، اما در خصوص مناسبات ایران و آمریکا وضع فرق می کند. سازه های افکار عمومی در جهان و ایران طوری شکل گرفته که نشستن پای میز مذاکره به معنای تسلیم در برابر زورگویی هاست . لذا تیم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باید این مهم را مورد مداقه قرار دهد و تا اطمینان به تعامل مثبت با آمریکا پیدا نکرده اند به این کار تن ندهند.
یک بار در گذشته گفتم آمریکاییها در مذاکرات با دولت ها و ملت ها یک عادت بسیار زشتی دارند و آن اینکه دست روی جیب خود میگذارند و به طرف میگویند هرچه دارید روی میز بریزید تا بین هم تقسیم کنیم .آنها هیچ هزینهای را از جیب خود نمیخواهند بپردازند .
کما اینکه در این سفر شمهای از این صفت زشت را با تردستی و همکاری نتانیاهو رونمایی کردند. لذا تیم دیپلماتیک ایران باید این ظرافت را در نظر بگیرد که ؛
الف- گفتگو برای گفتگو را نپذیرد.
ب- در مقابل تکرار مطالبات غیر قانونی و زورگویانه آمریکاییها بایستد.
ج- وقتی آمریکاییها دستها را محکم روی جیبهای خودشان گذاشتهاند و نمیخواهند در این تعامل هزینهای بپردازند مواظب جیببری آمریکا باشند. لذا در شرایط خاص عطای مذاکره را باید به لقای آن ببخشند.
د- هرگونه مذاکره دوسویه در شرایط مقدماتی بی فایده است و باید در قالب 1+5 همان قالب قبلی ادامه یابد.
2- ذوقزدگی برخی در داخل از تاکتیک "نرمش قهرمانانه " و راهبرد تلقی کردن آن و نیز برخی اظهارات غیر مسئولانه در خصوص "روابط با آمریکا" و نیز درباره "شعار مرگ بر آمریکا" ، هزینه های سفر را بالابرد.
اظهارات نسنجیده و تحریفگونه آیت الله هاشمی رفسنجانی در این مورد مثال زدنی است.
اینکه از قول ایشان در سایت اطلاعرسانیاش گفته شد؛ " امام (ره) موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا بودند"
یک حرف نسنجیده برای بالا بردن هزینههای سفر بود.
با آنکه هیچ سندی برای درستی این حرف وجود ندارد و امام (ره) در وصیتنامه خود فرموده اند؛ " هر نسبتی به من دادند مورد تصدیق نیست مگر اینکه صدای من، خط من و امضای من باشد"، در این مورد دست مدعی خالی است.
و در عوض مردم ما بارها از امام در همین صدا و سیمای جمهوری اسلامی مطالبی را در مورد تایید شعار مرگ بر آمریکا شنیدهاند.
از جمله موارد زیر شاهد زنده این ادعاست:
1- "خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی شود."
(صحیفه امام- ج15)
2- " ما شعار مرگ بر آمریکا را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمان در تسخیر لانه فساد وجاسوسی آمریکا تماشا کردهایم."
(صحیفه امام- ج21)
3- بسیاری از سران کشورهای اسلامی ... حتی شنیدن شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا را واهمه داشته و به شدت از آن جلوگیری میکنند . فانالله و اناالیه راجعون!"
(صحیفه امام - ج 17)
4- باید به آن آخوند مزدور که فریاد مرگ بر آمریکا و ... را خلاف اسلام میداند گفت؛ ... برائت و نفرین نسبت به دشمنان اسلام و محاربان با مسلمانان بر مسلمین را کفر میدانید؟
(صحیفه امام ج18)
متاسفانه آقای هاشمی غیر از این مطلب که همزمان بود با گفتگوی روحانی با اوباما ، مطلب دیگری چند روز قبل از آن گفته بودند مبنی بر اینکه "مذاکره و رابطه با آمریکا از مهمترین مسائلی است که حل و فصل آن فقط از جانب حضرت امام (ره) امکان پذیر است و باید در زمان حیات امام حل شود." خوب این تقاضا را ایشان طی نامه ای به امام دادند. اما واکنش امام (ره) را در مورد این تقاضا به مردم نگفتند. اگر امام (ره) اعتنایی به این نظر نکردند که نکردند ، چرا به مردم نمیگویند؟
اگر مخالفت خود را با این موضع، صریح اعلام کردند، چرا خبر آن را به مردم نمیدهند؟
اگر هم موافق این نظر بودند باید به نوعی در فعل، قول و تقریر امام (ره) انعکاس پیدا میکرد که هیچ نشانهای از این انعکاس وجود ندارد . پس تفوه به آن و رسانهای کردن آن توسط یکسری روزنامهچیهای زبانبسته چه فایدهای دارد جز بالا بردن هزینههای سفر به نیویورک؟ ! مسئله تصمیمسازی و تصمیمگیری درباره مذاکره و رابطه با آمریکا از شئون و اختیارات رهبری است.
آیا وقتی چنین مسائلی گفته میشود برای بسط ید رهبری است یا بسط ید اوباما! کدام یک؟ برخی نبایدبه خود اجازه دهند در اندازهای ظاهر شوندکه چنین جایگاهی را هیچ وقت نداشتهاند.
اینکه مقام معظم رهبری فرمودند: "برخی از آنچه که در سفر نیویورک پیش آمد بجا نبود"، مصداق داخلی هم داشت که به آن اشارت رفت.
امام (ره) در منشور برادری به دو جریان سیاسی کشور نصایحی میکنند که هرگز نباید فراموش شود. ایشان میفرمایند: "هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذرهای از سیاست نه شرقی نه غربی عدول نشود که اگر ذرهای از آن عدول شود، آن را با شمشیر عدالت اسلامی راست کنند."
آقای هاشمی باید بداند نسل چهارم انقلاب در عمل به وصیت امام (ره) در مقابله با عدول از سیاست خارجی با کسی شوخی ندارد.
امام (ره) همچنین در منشور برادری خطاب به دو جریان میگویند: "هردو گروه باید توجه کنند که دشمنان مشترک دارند که به هیچ یک از دو جریان رحم نمیکنند."
امام (ره) در این منشور، آمریکا را دشمن شماره یک ملت معرفی میکنند (10/8/67) آقای هاشمی نباید با نفی دیدگاه امام در مورد شرارت آمریکا موجب نقض مفاد منشور برادری شوند.
او به عنوان یک مفسر قرآن نیک میداند حتی خداوند بزرگ در قرآن از شعار مرگ بر کفار، ابا ندارد؛
"و الذین کفروافتعسا لهم و اضل اعمالهم" و کسانی که کافر شدند مرگ بر آنها و اعمالشان نابود باد( سوره محمد- آیه 8- ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)
امام (ره) در همین منشور برادری تاکید مینمایند: "هر دو جریان باید متوجه باشند که موضعگیریها باید به گونهای باشد که در عین حفظ اصول اسلام، برای همیشه تاریخ حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایهداری غرب و در راس آن آمریکای جهانخوار باشند." موضعگیریهای اخیر آقای هاشمی چگونه میتواند حافظ خشم وکینه انقلابی مردم علیه آمریکا باشد؟
3- مقام معظم رهبری در اظهارات اخیر از تحرک دیپلماسی دولت حمایت کردند و فرمودند: " ما به مسئولین خودمان اعتماد داریم."
رهبر انقلاب اسلامی از آنها خواستند؛ " با دقت و با ملاحظه همه جوانب، گامها را محکم بردارند."
حمایت از تیم دیپلماسی خارجی اکنون یک وظیفه است.
ما اکنون در یک نبرد دیپلماتیک با دشمن قرار داریم.
این نبرد بخشی از نبرد سخت و نرم با دشمن برای رسیدن به اهداف مقدس جمهوری اسلامی است.
رئیس جمهور عزیزما و تیم همراه، رزمندگان صف مقدم این نبرد هستند.
ممکن است توفیقاتی در این نبرد داشته باشند و یا به دلایلی تلفاتی هم اجتنابناپذیر باشد. در هر صورت حمایت از آنها و کمک به آنها یک تکلیف است.
کمک دیگران به این تیم این نیست که از نفرت مردم نسبت به جنایات آمریکا بکاهند و بغض مردم را نسبت به استبداد جهانی فروخورده بخواهند و دچار ذوقزدگی شوند. این هزینههای نبرد دیپلماتیک با آمریکا را بالا میبرد و به نوعی بازی کردن در زمین حریف است. نخبگان و مردم خوب میدانند که نباید پشت مسئولان سیاست خارجی کشور را خالی کنند. اگر خطایی رخ داده باید تصحیح شود نه اینکه به تضعیف آنها منجر گردد که این خود هزینهای دیگر به حساب میآید.
پی نوشت:
1- رهبر معظم انقلاب در مراسم تحلیف و اعطای سردوشی دانشجویان دانشکده افسری 13/7/92