سرویس سیاسی
پایگاه 598 - محمد حسن رضایی/ با توجه به نزديك شدن به زمان نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی اشخاص و جریانات سیاسی در صدد جلب اعتماد مرام و منشی انقلابی با نام اصولگرائی هستند تا در بزنگاه انتخابات بتوانند از ظرفیت بالای اعتماد مردم به این جریان (البته از نوع اصیل آن) استفاده نمایند.
طرح بحث پسندیده ی وحدت اصولگرایان ضرورتی اجتناب ناپذیر برای حفظ ارزشهای اسلامی و انقلابی است که از سوئی همدلی و همراهی یاران با وفای انقلاب را می طلبد و از سوی دیگر هوشیاری مردم شریف نسبت به تشخیص ناخالصی های جریان اصولگرائی را.
تامل در اصولگرایی و ارزش های این مرام سیاسی، این تعریف را به ذهن متبادر می سازد که اصولگرایی يعني، اعتزاز به اسلام، اجتناب از هواهاى نفس، عدالتخواهى و عدالتگسترى، فسادستيزى، ساده زيستى و مردمگرايى، تواضع و نغلتيدن در گرداب غرور، خردگرايى و تدبير و حكمت در تصميمگيرى و عمل. پس با احتساب چنین شاخصه هائی اصول گرایی یک حزب یا جریان خاص سیاسی نیست بلکه یک مرام و مسلک است که مقام معظم رهبری ضمن تاکید بر منش و مرام بودن اصول گرایی، شاخصه های چند گانه ای
(1) را برای آن ذکر کرده اند.
یکی از مهمترین شاخصه های انحراف از اصولگرئی، میزان ارزش گذاری بر اساس مبانی تفکر غربی در جامعه دینی است. - در همین رابطه، رهبر معظم انقلاب با تبیین مولفه های اصولگرائی، یکی از مهمترین این مولفه ها را (اعتزاز به اسلام) می دانند
(2) - صاحبان این نگرش در واقع همان سکولارهای اصولگرا هستند که بزرگ ترین ضربه را به نهاد آرمانی اصولگرائی وارد خواهند ساخت. بزرگترین آسیب این تفکر، شکاف در جریان اصیل اصولگرایی ایجاد تضاد بر محور تفکر سکولاریسم است، یعنی اصولگرایانی که هم تمدن مادی غربی را پذیرفته اند و هم در جبهه اسلام و انقلاب قرار دارند. که در نهایت در دل تفکر سکولاریسم حل خواهند شد.
دقت به این نکته ضروری است که جمع بین اسلام و سکولاریسم هرگز اتفاق نمیافتد و این موضوع را اندیشمندان سکولار در غرب به خوبی دریافته اند. از همین رو در صددند تا با به حاشیه راندن تفکر تمدنی اسلام که انقلاب اسلامی برخواسته از این تفکر است، تفکر سکولاریسم را در ملت ایران و دیگر ملتهای اسلامی حاکم نمایند. و این مطلوبِ سران استکباری غرب است، زیرا جامعه ای که ایدئولوژی و تفکر تمدنی اش از شئون اجتماعی و سیاسی حذف گردیده و ارزشها و مناسب دینی، فرهنگی و اخلاقی اش به حاشیه رفته است، هیچ هویتی از خود نداشته و جامعه ای با ساختارهای مادی برگرفته از تمدن منحط غرب تشکیل می گردد.
سکولاریسم و تفکر مادی با معرفی اسلام بعنوان یک خرده فرهنگ سعی دارد تا فرهنگ اسلامی را در فرهنگ و تمدن مادی خود حل کند و برای بدست آوردن این مطلوب به ابزار پرورش و آموزش مسلمانان سکولار و شبکه سازی در میان آنان نیاز دارد. شکاف موجود میان اصولگرایان ناشی از همین امر است که بخشی از بدنه اصولگرائی پرورش یافته همین مکتب می باشند که این موضوع به نا کارآمدی علوم انسانی غربی در تامین نیازهای جامعه اسلامی بر می گردد که بارها مورد تاکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است. این دسته بر اساس آموزش های آکادمیک در محیط دانشگاه و ایجاد تعلقات فکری به تمدن مادی، به مبانی غربی برای اداره کشور اعتقاد داشته و در عمل مبانی اسلامی را در مدل اداره حکومت ناکارآمد می دانند.
بنابراین تعاریف، این دسته از اصولگرایان همان مروجان و حامیان اسلام سازشکار هستند که در تضاد نظری با مبانی فکری و تمدنی بنیانگذار کبیر انقلاب و رهبری معظم قرار دارند و اثرات حاکمیت این تفکر بر جامعه در دانشگاه و لایه های مدیریتی سازمان ها و نهاد های دولتی و همچنین حوزه های موثری چون هنر، سینما، موسیقی و حتی لایه هایی از مدیران و سازندگان رسانه ملی، مشهود می باشد که بی شک تاثیر گذار بر افکار عمومی خواهد بود.
بی شک ورود صاحبان چنین تفکری و یا به تعبیر دیگر "جریان انحرافی اصولگرائی" ضربه ای عظیم به دست آورد های اخیر ملت ایران و جریان اصیل اصولگرائیِ برخواسته از اراده و عظم انقلابی ملت شریف ایران، که در انتخابات های گذشته بدست آمد و انشاءالله در انتخابات پیش رو بدست می آید، خواهد زد، و این مهم محقق نخواهد شد مگر با توجه خاص یاران اصیل انقلاب و سربازان ولایت فقیه، انشاءالله.
در پایان بخش هائی از سخنان ولی امر مسلمین جهان امام خامنه ای (حفظه الله) که همیشه راهگشای تمامی مشکلات بوده، می آید:
مردم، تشنهى عدالت، تشنهى مبارزه با فساد و تشنهى تمسك به اصول انقلاب بودند، كه وقتى ديدند يك نفر صادقانه اين شعارها را سر دست گرفته و مطرح ميكند، حول محور او جمع شدند؛ خود اين نعمت بزرگى است كه اين تفكر به صورت يك گفتمان مسلط در جامعه درآمد و همچنان ادامه دارد... (1385/06/06)
نخبگان سياسی و فرهنگی كشور، اسلام ناب را آنچنان كه از كتاب و سنت درك می شود برای ذهنهای مشتاق داخل و خارج از كشور بازگو كنند.نبايد برخی افراد به علت احساس حقارت يا شيفتگی در مقابل غرب، احكام و مبانی اسلام را با ديدگاههای غربی منطبق كنند. (14/3/1386)
جوانهاى ما، اهل فكر ما، اهل فرهنگ ما تأمل كنند؛ مسئولين كشور به سمت سياستهاى اسلامى حركت كنند. اينى كه يا مسئولان ما، يا در دورههاى انتخابات مثل وضع كنونى، نامزدهاى انتخاباتى ما براى جلب توجه ديگران حرفهاى غربىها را تكرار كنند، اين هيچ امتيازى محسوب نميشود. امتياز اين نيست كه ما آن چيزى را بگوئيم كه غرب مىپسندد. اينها كسانىاند كه با فكر ايرانى، فكر اسلامى، هويت اسلامى و ايرانى مخالفند. خدا را سپاس ميگوئيم كه ملت ايران آن رشد و آگاهى لازم را به دست آورد تا توانست بر اين همه موانع فائق بيايد. ( 1388/02/26)
تقليد، رايج شدن و پيشرفت تقليد، پيشرفت نيست. وابسته كردن اقتصاد، تقليدى كردن علم، ترجمه گرايى در دانشگاه؛ كه هر چه كه آن طرف مرزها، مرزهاى غربى و كشورهاى اروپايى، گفتهاند، ما همان را ترجمه كنيم و اگر كسى حرف زد، بگويند مخالف علم حرف مىزند؛ پيشرفت نيست و ما اين را پيشرفت نمىدانيم .( 1385/08/18)
اينكه بنده دربارهى علوم انسانى در دانشگاهها و خطر اين دانشهاى ذاتاً مسموم هشدار دادم - هم به دانشگاهها، هم به مسئولان - به خاطر همين است. اين علوم انسانىاى كه امروز رائج است، محتواهائى دارد كه ماهيتاً معارض و مخالف با حركت اسلامى و نظام اسلامى است؛ متكى بر جهانبينى ديگرى است؛ حرف ديگرى دارد، هدف ديگرى دارد. وقتى اينها رائج شد، مديران بر اساس آنها تربيت ميشوند؛ همين مديران مىآيند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد كشور، در رأس مسائل سياسى داخلى، خارجى، امنيت، غيره و غيره قرار ميگيرند. (1389/07/29)
...................................
پی نوشت:
1). بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیس جمهور و اعضای محترم دولت در تاریخ (1385/06/06)
2). «اعتزاز به اسلام» يكى ديگر از شاخصههاى اصولگرايى است. ما در دورانِ اين بيستوهفت سال، بعضى از مسئولان نظام اسلامى را ديده بوديم كه خجالت ميكشيدند يك حكم اسلامى يا يك جهتگيرى اسلامى را صريحاً بر زبان بياورند؛ نه، ما طلبگاريم. من بارها گفتهام، در قضيهى «زن»، ما پاسخگوى غرب نيستيم، غرب بايد پاسخگوى ما باشد؛ ما هستيم كه سؤال مطرح ميكنيم. در زمينهى حقوقبشر، ماييم كه طلبگار مدعيان منافق و دو روى حقوقبشر هستيم. بنابراين به اسلام اعتزاز داشته باشيد. آنچه را كه اسلام به ما آموخته، اگر ما درست ياد گرفته باشيم و دچار كجفكرى و انحراف و غلط فهمى نشده باشيم، چيزى است كه بايد به آن افتخار كنيم. 1385/06/06