به گزارش 598، روزنامه کیهان در ستون سرمقاله روزنامه خود مطلبی از حسین شریعتمداری با عنوان«دور زدن ممنوع !» نوشت:
بعد
از سفر رئیسجمهور محترم کشورمان به نیویورک و گفتوگوی تلفنی ایشان با
رئیسجمهور آمریکا که یکی از چند اقدام نابجای این سفر - در کنار اقدامات
مثبت آن - بود و هزینه کردن از عزت مثال زدنی ایران اسلامی در جهان و منطقه
را به دنبال داشت، پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمیرفسنجانی به نقل از
ایشان نوشت «امام موافق حذف شعار مرگبر آمریکا بودند»! این ادعا که
همزمانی آن با مکالمه تلفنی دکترروحانی و اوباما، هماهنگ شده به نظر
میرسید، در فاصلهای کوتاه به تیتر و خبر اول روزنامههای زنجیرهای و
سایتها و رسانههای داخلی و خارجی تبدیل شد. رسانههای مورد اشاره با
استناد به ادعای آیتالله رفسنجانی، اصرار داشتند که از یکسو، گفتوگوی
تلفنی روحانی و اوباما را قابل توجیه! جلوه دهند و از سوی دیگر، ابراز
امیدواری میکردند شعار مرگ بر آمریکا از فرهنگ سیاسی و اعتقادی مردم حذف
شود!در این که آقای هاشمیرفسنجانی نظر صریح و بارها اعلام شده
حضرتامام(ره) را تحریف کرده است، تردیدی نیست و در همین نوشته به آن
خواهیم پرداخت، اما، ابتدا بایستی درباره این تحریف و مسائل پیرامونی آن به
چند نکته اشاره کرد.
1- همزمانی تحریف نظر امام راحل(ره) با
گفتوگوی تلفنی آقای روحانی و رئیسجمهور آمریکا به وضوح نشان میدهد که
آقای هاشمی و دوستان ایشان نیز در نسنجیده بودن مکالمه یاد شده تردیدی
ندارند و از آنجا که میدانند این اقدام نابجا و خسارتآفرین با هیچ منطق
علمی، سیاسی و اسلامی همخوانی ندارد، برای توجیه آن به گناه نابخشودنی
تحریف نظرات حضرت امام(ره) روی آوردهاند.
2- آیتالله
هاشمیرفسنجانی، پیش از این نیز نمونههایی از تحریف نظرات حضرت امام(ره)
را در کارنامه سیاسی خود ثبت کرده است از جمله آن که گفته بود در نامهای
خطاب به حضرت امام(ره) از ایشان خواسته بودند در زمان حیات خویش مانع
«رابطه با آمریکا» را بردارند و برای نشاندادن این که امام راحل(ره) با
نظر ایشان موافق بودهاند! اعلام کردهبود «اگر بحثهایم در مورد رابطه با
آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتما حضرت امام در همان زمان پاسخ من را
میدادند»! و توضیح نداده بود که آیا حضرت امام(ره) بعد از نامه ایشان،
نظر خود را درباره رابطه با آمریکا تغییر داده بودند؟! و آیا اصرار بعدی و
پیدرپی حضرت امام(ره) بر نظر خود پاسخ منفی به پیشنهاد ایشان نبوده است؟!
3-
تحریف نظرات حضرت امام(ره) برای اثبات اقدامات نابجا که ادعای موافقت امام
راحل(ره) با حذف شعار مرگ بر آمریکا تازهترین نمونه آن است، اگرچه تلخ و
ناگوار است ولی از واقعیت شیرین و روحنوازی حکایت میکند و آن، این که؛ در
میان مردم خون داده و خون دل خورده ایراناسلامی، اصلیترین شاخصه و معیار
برای ارزیابی امور و قضاوت درباره درستی و نادرستی آن، رهنمودهای امام
راحل(ره) و خلف حاضر ایشان است و اگر چنین نبود، کسانی که در پی انجام
اقداماتی بیرون از بستر تعریف شده آن بزرگوار هستند، ناچار نبودند برای
موجه جلوه دادن اقدامات خود به تحریف رهنمودها و نظرات حضرت امام(ره) روی
آورند. این واقعیت که مردم شریف این مرز و بوم همه حرکتها و اقدامات
مسئولان را با شاقول و معیار نظرات امام راحل(ره) و حضرت آقا ارزیابی
میکنند، هشداری جدی به کسانی است که خیال خام دور زدن خط نورانی حضرتش را
در سر میپرورانند.
4- کسانی که برای توجیه اقدامات و مواضع انحرافی
خود نظرات حضرتامام را تحریف میکنند، بیآن که متوجه باشند و یا
بخواهند، به این واقعیت اعتراف کردهاند که در نگاه مردم بدون پیوند با
امام راحل(ره) و پیروی از نظرات و رهنمودهای آن بزرگوار، اهمیت و ارزش قابل
ذکری ندارند و فقط «صفر»هایی هستند که با «یک» امام راحلمان(ره) تبدیل
بهعدد میشوند. اگر غیر از این بود - که نیست- چرا دیدگاهها و خواستههای
خویش را از قول خود مطرح نمیکنند؟!
5- و اما، بیاساس بودن این
ادعا که «امام موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا بودند» به اندازهای واضح و
آشکار است که نیاز چندانی به توضیح و استدلال ندارد ولی آن گونه که در صدر
این نوشته اشاره داشتهایم به نکاتی در این باره میپردازیم؛
الف:
تنها سندی که برای این ادعا ارائه شده، اظهارات آقای هاشمیرفسنجانی است و
حال آن که حضرت امام(ره) در وصیتنامه سیاسی الهی خود - که نشان میدهد
تحریفهای این روزها را نیز مانند بسیاری از رخدادهای دیگر پیشبینی کرده
بودند - تاکید میفرمایند؛ «اکنون که من حاضرم، بعضی نسبتهای بیواقعیت به
من داده میشود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود لهذا عرض میکنم
آنچه به من نسبت داده شده یا میشود مورد تصدیق نیست مگر آن که صدای من،
یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی
گفته باشم».بنابراین باید از جناب هاشمی پرسید؛ ادعای حضرتعالی با کدامیک
از معیارها و ملاکهایی که حضرت امام(ره) بر آن تاکید ورزیدهاند همخوانی
دارد؟! پاسخ یک کلمه بیش نیست و آن؛ هیچکدام!
ب: آقای هاشمی بارها و
از جمله در نامهای که به امام راحل(ره) نوشته بودند تاکید کردهاند
مذاکره و رابطه با آمریکا از مهمترین مسائلی است که حل و فصل آن فقط از
جانب حضرت امام(ره) امکانپذیر است و باید در زمان حیات خود ایشان به صراحت
درباره آن تصمیم گرفته شود. بنابراین باید پرسید چگونه است که حضرت امام
درخصوص این موضوع به قول خود آقای هاشمی «بسیار مهم» هیچ نظری که موافق
ادعای اخیر جناب رفسنجانی باشد، ارائه نفرمودهاند؟ و چنانچه مدعی هستند
امام راحل(ره) اعلام برخی نظرات مهم و حساس نظیر حذف شعار مرگ بر آمریکا را
به آیتالله هاشمی واگذار کردهاند! تناقض در پذیرش این ادعا با بند یاد
شده از وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امام(ره) چگونه قابل حل است؟!
ج: و
اما، فقط با یک مراجعه گذرا به رهنمودها و نظرات مبارک امامراحل(ره) که
تمامی آن موجود و مکتوب است، میتوان توصیههای فراوانی از حضرتش را مشاهده
کرد که در آن بر ضرورت شعار مرگ برآمریکا تأکید شده است، از جمله و به
عنوان اندکی از بسیارها؛
✓ حضرت امام(ره) خطاب به یکی از مفتیهای
آل سعود که شعار مرگ بر آمریکا در مراسم برائت از مشرکین را خلاف اسلام
دانسته بود؛ میفرمایند؛«باید به آن آخوند مزدور که فریاد مرگ بر آمریکا و
اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام میداند گفت تأسی به رسول خدا و متابعت از
امر خداوند تعالی خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو آخوند آمریکایی فعل
رسولالله - صلیالله علیه و آله و سلم - و امر خداوند را تخطئه میکنید، و
تأسی به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حقتعالی را برخلاف میدانید؟»بدیهی است
که فقط نقل نظر حضرت امام(ره) در میان است و هرگز درپی آن نیستیم که خدای
نخواسته آیتالله هاشمیرفسنجانی را با مصداق این نهیب امام راحل مقایسه
کنیم.
✓ «از خدا میخواهیم این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه
تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا و شوروی
را به صدا درآوریم»
✓ «همین قول مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و
مرگ بر شوروی برای آنها مرگ میآورد» و نمونههای فراوان دیگری که بیرون از
محدوده این وجیزه است.گفتنی است حضرت امام(ره) تاکید میفرمایند که
«احساسات ایرانیان علیه ملت آمریکا نبوده، بلکه علیه دولت آمریکاست» یعنی
دقیقا برخلاف دولتمردان آمریکا نظیر «واین برگر» وزیردفاع وقت آمریکا که
میگفت؛ «ریشه ایران به عنوان یک ملت باید کنده شود» و یا خانم کلینتون که
درباره اثر تحریمها بر مردم ایران گفته بود «به هر حال، مردم ایران هستند
که از نظام جمهوری اسلامی حمایت میکنند» و...
6- و بالاخره باید
گفت؛ بعد از رحلت حضرت امام(ره) تاکنون نمونههایی از تحریف بیانات و
رهنمودهای صریح آن حضرت دیده شده که تحریف نظرات ایشان از سوی آیتالله
هاشمی و آیتالله صانعی از جمله آنهاست ولی متأسفانه «موسسه تنظیم و نشر
آثار امام خمینی(ره)» که وظیفه قانونی حفظ آثار امام(ره) و پیشگیری از
تحریف آن را برعهده دارد، در مقابل تحریفهای یاد شده سکوت محض کرده است.
کیهان در چند مورد به نمونههایی از این تحریفها و نشان دادن تفاوت فاحش
آن در مقایسه با متن بیانات امام راحل(ره) پرداخته بود و در تمامی این
موارد واکنش «موسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(ره)» فقط سکوت بوده است.
این سکوت و بیتفاوتی نیاز به چارهجویی دارد.