سرویس فرهنگی پایگاه 598 -
مهران موزون/ روی سخن با کسی است که سالیان پیش چهره اش و صدایش برای بینندگان ایرانی تبلور پدر اصیل ایرانی بود. کسی که هیبت ظاهرش در کادر دوربینهای سینما و تلویزیون پدران غیور و ریشه دار ایران زمین را یادآور بود.
صدای پرطنین، مردانه، محکم و البته پدرانه ی بهزاد فراهانی از او کاراکتری ساخته بود که کلامش در جان و دل هر بیننده ای رسوخ داشت.
گذشت تا تشت رسوایی دخترکش از بام رسانه های جهان افتاد. و مگر ما ایرانی و ایضاً مسلمان نبوده و نیستیم که گناه فرزند را پای پدر غیورش ننویسیم؟...و ننوشتیم.
چه اینکه بهزاد ابتدا به ساکن اعمال آن لکاته را منکر شد.
و ما هرچند، انتظار برائت پدر از فرزند داشتیم اما به حرمت آن سبیلِ قائم مقامی، همین انکارِ تشتِ افتاده در علن را نیز به فال نیک گرفته و بابابهزاد غیور! را همچنان در میان داشتیم.
دردا و دریغ که طولی نکشید که مواضع شاذ
+ این بازیگر نقش پدران غیور ایرانی، داغمان را تازه کرد که فراهانی نیز گرفتار همان فتنه ای شده که بزرگتر از او نیز گرفتار آنند : فتنه ی اولاد.
و مگر این فرموده ی قرآن نیست؟
سفر بابا بهزاد به دوبی و در آغوش کشیدن دخترک از دست رفته اش نشان داد که ناتوی فرهنگی دشمن غیرت پدران ایرانی را به تیری سه شعبه هدف گرفته است.
هلا ای پدران ایرانی،
بتابید سبیل ها را
بگردانید حنجره ها را
بجنبانید غیرت ها را
چه نشسته اید که دخترکان زیباروی هنرمندتان در فرنگ خریدار دارد
بشتابید که رختخواب هنر و هنرمندی در اقصای غور پذیرای نوامیس شمایند
باور ندارید؟ از بابابهزاد بپرسید
او که از پس اینهمه هرزگیِ آشکار فرزندش به دیدار و نوازش او شتافته است.
کاش بابابهزاد که روزگاری نقش پدران غیرتمند این سرزمین را بازی میکرد به این سوال پاسخ دهد که :
همان امیر کبیر و قائم مقام فراهانی که می شناسید و همیشه ی خدا افتخار کرده اید که با آنها ریشه در یک خاک دارید، اگر زنده بودند و شاهد نوازش چنین دختری از سوی شما بودند بابابهزاد را چه مینامیدند؟
گلشیفته برای انجام روابط نامشروع در مقابل دوربین اعلام آمادگی کرد (فیلم
+)