همین که دانشآموزی یا دانشجویی و یا مدیری به طور جدی به فکر موفقیت میافتد و نسبت به روشها و شگردهای پیشرفتهی موفقیت کنجکاو میشود، معمولا سر از کتابهای معروف و پرتیراژ غربی در میآورد؛ کتابهایی چون «قورباغهات را قورت بده»، «چه کسی پنیرم را جا به جا کرد»، «لطفا گوسفند نباشید» و مجموعه کتابهای «راز» و دهها کتاب آنورِ آبیِ دیگر که بسیاریشان این ور آب آمدهاند و برخی هنوز ترجمه نشده و آن ور آب ماندهاند که عن قریب از راه خواهند رسید. خدا را چه دیدی شاید همین روزها کتاب دیگری به نام «گور خر را هورت بکش» یا «لنگ کفشم را کی قاپید» هم به بازار بیاید و به سرعت پرتیراژ شود.
وقتی در کتابفروشیها قدم میزنی احساس میکنی فقط غربیها آدرس موفقیت را بلدند، از بس که هر چه کتاب روش موفقیت است، کار آنهاست. حتی بسیاری از کتابها و سیدیهای ایرانی در این باره هم معمولا گزارش و رونویسی همان بحثها و روشهای آنهاست.
البته شکی در این نیست که این روشها و شگردها خالی از لطف نیست و نکات مفید و درست هم کم ندارد. ولی وقتی آدم میشنود که رشد علمی ایران 13 برابر متوسط رشد علمی دنیاست، قاعدتا باید افق دید و سطح توقعش نسبت به روشها و شگردهای کسب موفقیت و به ویژه موفقیت علمی بالاتر رود و دیگر نباید حنای روشهای آنورِ آبی چندان رنگی نزد او داشته باشد.
جهان غرب از سیصد چهارصد سال پیش و حتی بیشتر، موتور نهضت علمی خود را روشن کرد و از آن روز تا کنون با روشهای مشروع و نامشروع به تولید علم پرداخت و چشم جهانی را از اختراعات و اکتشافاتش خیره ساخت. اما در مقابل، جمهوری اسلامی ما تازه سی سال است که به طور جدی به نهضت علمی پرداخته است، ولی در همین زمان بسیار اندک که همراه با جنگ و محاصره و هزار و یک توطئه و دشمنی بوده است، به جایی رسیده است که در بعضی از دانشها و فنآوریها تنه به تنهی غرب میزند و هر از گاهی با دستیابی به یک فنآوری نادر و کمیاب، انحصار غربیها را میشکند و کنفشان میکند حسابی.
این یعنی این که بعضی از دانشجویان و دانشمندان ما با روشها و شگردهایی کار علمی میکنند که روح متفکرین غربی از این روشها خبردار نیست. و باز یعنی این که روشهای غربی موفقیت و کامیابی هر چه که آن ور آب رونق و بر و رویی داشته باشند، این ور آب بنجل و رنگ و رو رفتهاند، هر چند که خیلیها نمیدانند. تواضع و فروتنی هم حدی دارد! وقتی دانشمندان و پژوهشگران ما با وجود محاصره و جنگ و امکانات کم و هزار جور مشکل دیگر، میانگین سرعت رشد علمی جهان را له میکنند و چنان پشت سر میگذارندش که به گرد پایشان نرسد، دیگر چه معنی دارد که خیال کنیم این روشهای قورباغهای و پنیریِ وارداتی آخر دنیای روشهاست و همینها را باید یاد گرفت و به کار برد؟!
یکی از مهمترین اسرار موفقیت پیشرفته و بینظیر ما این است که در آزمایشگاهها و پژوهشگاهها و دانشگاهها و کتابخانهها و کارخانههای این کشور کسانی پیدا میشوند که به عشق امام زمان و رهبرشان درس میخوانند و پژوهش میکنند و اختراعاتی ثبت میکنند؛ نه به عشق هیچ چیز دیگری.
این موفقیتهای بینظیر حتما به این خاطر است که برخی از روشها و شگردهای مخترعین ما هیچ جای دیگر دنیا هنوز کشف نشده است. هیچ دانشمندی را نمیتوان پیدا کرد که برای حل مشکل پروژهاش به اهل بیت (علیهم السلام) توسل کند یا از شهدا کمک بگیرد. اما ما در کشور امثال شهید تهرانی مقدم را داریم که در کنار پژوهش و کار علمی، توسل به اهل بیت (علیهم السلام) میکرد و به صورت اعجابآوری به موفقیت دست مییافت.
ما در این سرزمین دانشمندانی داریم که باور کردهاند این حدیث پیامبر را که فرمود: «أنا مدینة العلم وعلی بابها فمن أراد المدینة والحکمة فلیأتها من بابها»، و از همین روست که بدون نام و یاد امیر المؤمنین (علیه السلام) به کار علمی نمیپردازند.
ما در کشور کسانی داریم
که به عشق نشاندن گل لبخندی بر لبان امام زمان(عج) و نائبشان اختراع میکنند و به
تولید مشغولند، و ما تازه داریم میفهمیم که گویا اثر انگیزههای مقدس داشتن فقط این
نیست که ثواب داشته باشد و بس، بلکه گویا در خلاقیت و ابتکار و تیزهوشی و کار علمی
انسان هم مؤثر است. تجربه که فعلا همین را ثابت کرده است.