به گزارش 598، نشست خبری 4 تن از نجاتیافتگان کادر نظامی سازمان منافقین هماکنون با موضوع بررسی نقش منافقین در 8 سال جنگ تحمیلی در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
در ابتدای این نشست خبری، جهانشاه سیدمحمدی طی سخنانی در معرفی خود گفت: در سال 1359 اسیر نیروهای عراقی شدم و سپس در سال 1368 توسط نیروهای سازمان منافقین جذب و در نهایت سال 84 فرار کردم و به کمپ وابسته به آمریکا با نام "طیف" رفتم. در آنجا مترجم نیروهای آمریکایی بودم که در نهایت نیز بعد از آنکه عفو رهبری شامل ما شد، به ایران برگشتم.
وی در مورد علت شرکت خود در این نشست خود با بیان "در این نشست خبری شرکت کردم، زیرا معتقدم سازمان منافقین سازمانی است که هنوز شناخته نشده است"، گفت: ماهیت سازمان منافقین را از زمان عملیاتها بهخصوص عملیات مروارید که ربطی به ایران نداشت متوجه شدم و در این عملیات سرسپردگی سازمان منافقین مشخص بود و مشاهده شد که قتلعام وسیعی در کرکوک و ... توسط سازمان منافقین صورت گرفت.
در ادامه این نشست خبری محمد نظری از دیگر نجاتیافتگان کادر نظامی سازمان منافقین نیز در مورد نحوه جذب خود به سازمان منافقین، تصریح کرد: بعد از انقلاب با سازمان آشنا شدم، ولی در سال 60 بهمدت کوتاهی ارتباطم با سازمان قطع شد تا اینکه در سال 64 از طریق مرز پاکستان به تشکیلات سازمان وصل شدم و سپس نیز به شاخه نظامی سازمان منافقین وصل شدم و تا سال 72 از افراد اطلاعات شناسایی سازمان بودم تا اینکه در سال 72 بهخاطر اختلافهای ایدئولوژیکی که با سازمان پیدا کردم از این فرقه جدا شدم.
وی افزود: پس از جدایی از سازمان بهمدت یک سال پناهنده ایتالیا بودم و سپس به ایران آمدم و تا این لحظه برای افشای ماهیت سازمان مجاهدین تلاش میکنم و میخواهم به خانوادههایی که بچههای آنها در دام این فرقه هستند، کمک کنم تا بدانند بچههای آنها در کجا گیر کردهاند.
علی مرادی از دیگر نجاتیافتگان فرقه رجوی خود را پرسنل نیروهای مسلح سازمان منافقین معرفی کرد و اظهار داشت: در ابتدای جنگ علیه صدام شرکت کردم و بهخاطر اینکه در نقطه صفر مرزی حضور داشتم، به اسارت گرفته شدم و 9 سال در اردوگاه اسرای جنگ بهسر بردم. در این مدت با توجه به اینکه تبلیغات خیلی زیادی صورت گرفت و وعده و وعیدی که داده بودند، توانستند تعدادی از اسرا را بعد از آتشبس به سازمان مجاهدین جذب کنند. بنابراین من در سال 68 به منافقین پیوستم.
این نجاتیافته سازمان منافقین با بیان "15 سال در سازمان بودم"، تصریح کرد: بعد از سرنگونی صدام توسط آمریکا از سازمان منافقین جدا شدم و ما را به کمپ آمریکاییها بردند و سپس از آن طریق به ایران برگشتم و در حال حاضر نیز به زندگی عادی خودم مشغول هستم.
وی افزود: بهدلیل آنکه خیانت سازمان را دیده بودیم و روح و جانمان به هدر رفته بود، جدایی ما نیز عقلایی صورت گرفت. لذا درصدد آن برآمدیم در تشکلها و انجمنهای نجات و سایر رسانهها به افشاگری بپردازیم و در جهت روشنگری تلاش کنیم و به خانوادههایی که درگیر این فرقه هستند کمک کنیم.
در ادامه این نشست خبری طالب جلیلیان از دیگر اعضای نجاتیافته کادر نظامی سازمان منافقین نیز در معرفی خود گفت: اوایل سال 57 با سازمان آشنا شدم و بعد از 30 خرداد 1360 ارتباطم با سازمان قطع شد و بهدلیل آنکه در آن زمان فضا بهصورت نظامی و مسلحانه بود، وارد ارتش ایران شدم و پس از ورودم به ارتش ایران مجدداً با سازمان مجاهدین ارتباط برقرار کردم و در آن زمان مسئولیت جابهجایی نیروهای سازمان از داخل ایران به عراق را بهعهده داشتم.
وی افزود: وقتی سازمان نیروهای مبارز خود را از ایران خارج کرد و به عراق رفتند، فراخوان دادند و خود من نیز به عراق رفتم و وارد ارتش آزادیبخش ملی شدم. پس از پی بردن به حقایق سازمان رجوی و بنیانگذاران سازمان مجاهدین از آنها جدا شدم و امیدواریم هرچه بهتر بتوانیم ماهیت ضددموکراتیک سازمان را بیان کنیم.
علی مرادی نجاتیافته کادر نظامی سازمان منافقین در ادامه این نشست خبری با اشاره به اینکه سازمان منافقین در سال 44 تشکیل شده است، اظهار داشت: تعداد زیادی از اعضای سازمان منافقین در زندان بودند و تعداد زیادی نیز اعدام شدند و تعدادی هم از ایران خارج شدند و در آن زمان بهخاطر انقلاب و شرایط خاصی که وجود داشت اشخاص جذب تشکیلات سیاسی میشدند.
وی با بیان اینکه مسعود رجوی رهبری سازمان منافقین را بهعهده گرفت، تصریح کرد: مسعود رجوی بهدلیل ویژگیهای شخصیتی که داشت، توانست این سازمان را بهسمت فرقهگرایی ببرد و سپس بهدلیل چتر منحصر به فردی که داشت، توانست رهبری سازمان را بهصورت فردی بهعهده بگیرد.
این نجاتیافته کادر نظامی سازمان منافقین با بیان اینکه بعد از انقلاب اسلامی و 22 بهمن انتظار میرفت که همه کنار امام بمانند تا محصولات انقلاب حفظ شود، خاطرنشان کرد: اعضای سازمان منافقین به قانون اساسی رأی ندادند، ولی خواهان شرکت در انتخابات و معرفی کاندیدا بودند و حتی بهدنبال سهمخواهی بودند و برای این مسئله ملاقاتهایی با امام داشتند.
مرادی با تأکید بر اینکه امام خمینی(ره) اولین کسی بود که آنها را شناخت، اظهار داشت: امام خمینی در آن زمان به آنها گفت: اگر شما انقلابی و واقعاً مسلمان هستید، چرا سلاح جمع میکنید؟ مگر میخواهید با چهکسانی بهصورت مسلحانه بجنگید؟
وی افزود: بالاخره آنها با ترورهایی که در حزب جمهوری اسلامی و ساختمان نخست وزیری انجام دادند و منجر به عملیات 30 خرداد شد و درگیریهای خیابانی که به وجود آوردند، باعث شدند که توسط مردم ایران دفع شوند و چون مردم پذیرای چنین فرقه مسلحی نبودند و نظام و حکومت نیز آنها را ترک کرد، سازمان منافقین دیگر نتوانست تشکیلات تروریستی را بپذیرد و بهسمت عراق رفتند.
این نجاتیافته کادر نظامی سازمان منافقین ادامه داد: در آن زمان دموکرات و کومله نیز فعالیتهایی را علیه نظام جمهوری اسلامی انجام میدادند که در نهایت از این فرصت سوء استفاده کردند و با سازمان منافقین بهصورت یکدست پیشمرگان مجاهد خلق را تشکیل دادند.
مرادی با تأکید بر اینکه تشکیلات سازمان مجاهدین بحرانزا و بحرانزی است، گفت: سازمان منافقین ادامه حیات خود را در شرایط بحرانی میبیند. بنابراین آنها منبع حمایتی میخواستند و از موقعیت جنگ ایران و عراق نیز استفاده کردند و مجبور بودند تا جزو خدمتگزاران در کنار ارتش صدام باشند.
**جلیلیان: رجوی شکست در مرصاد را گردن زنها انداخت/ مریم میگفت "مسعود حجت خداست"**
محمد نظری یکی از نجاتیافتگان کادر نظامی سازمان منافقین در ادامه نشست خبری که در خبرگزاری تسنیم برگزار شد، با بیان اینکه سازمان در سال 64 در عراق مستقر شده بود و کم و بیش اطلاعات را از داخل کردستان از ایران میگرفت و در اختیار صدام قرار میداد، گفت: در سال 64 در قسمتهایی از شهرهای مرزی «سلیمانیه» صدام مدرسهای را برای آموزش تیمهای ترور در اختیار رجوی قرار داد و بنده دوره چهارماههای آموزش چریک شهری را دیدم.
وی افزود: در اواخر سال 64 گروههایی تشکیل شدند که خط مقدم عملیات را انجام میدادند و اطلاعات را در اختیار دولت عراق میگذاشتند. بنده به عنوان سرگروه این جریانات شرکت داشتم .
عضو سابق سازمان مجاهدین خاطرنشان کرد: در سال 64، 65، 15 عملیات نظامی در مرزهای کردستان عراق و منطقه مرزی انجام شد.
نظری بابیان اینکه تحلیل سازمان و شخص رجوی این بود که جمهوری اسلامی ایران به مردم ظلم میکند، افزود: وی معتقد بود که باید در اولین نقطه نیروهای مقابل را بزنیم. از این رو گفته بودند از شمال سردشت تا ایلام باید بجنگیم.
وی اضافه کرد: با آمدن رجوی در عراق در سال 65 عملیات گسترش پیدا کرد و به طور منظم در نقاط مختلف عملیات انجام میشد، در سردشت عده کثیری را به اسارت گرفتند همچنین در سال 66 و با تشکیل ارتش آزادیبخش همکاری با ارتش عراق را اعلام کردند و ما به عنوان نیروهایی از ارتش عراق میجنگیدیم.
عضو سابق سازمان مجاهدین با بیان اینکه در آن ایام ما منطقههایی را مشخص و شناسایی میکردیم و این مناطق توسط فرماندهان عراقی OK میشد اظهار داشت: کلیه عدوات نظامی از دوربین شب گرفته تا دوربین فاصلههای زیاد در روز در اختیار سازمان قرار داده بودند و سازمان بدون هیچ نگرانی این کارها را انجام میداد. ضمن اینکه حضور ما برای ارتش عراق خیلی خوشایند بود،به خاطر اینکه منطقه را امن میکردیم.
نظری ادامه داد: همچنین رجوی با صدام نشستهایی را برگزار میکرد و اطلاعاتی از طریق رجوی به وی داده میشد.
وی با بیان اینکه در اواسط تابستان سال 66 سازمان مجاهدین نیروهایی را به منطقه جنوب عراق منتقل کرد تا عملیاتهایی را انجام دهد، خاطرنشان کرد: رجوی در فضای قدرت عملیات مرصاد را انجام داد. به نظر من عملیات مرصاد اوج خیانت رجوی به ایران بود.
به گزارش تسنیم، طالب جلیلیان یکی دیگر از نجاتیافتگان کادر نظامی سازمان منافقین در ادامه این نشست خبری که با حضور خبرنگاران در خبرگزاری تسنیم برگزار شد، وقتی از سازمان مجاهدین سخن میگوییم در اصل از فرقه رجوی صحبت میکنیم، گفت: سازمان مجاهدین یعنی خود رجوی. وی میگفت فکر کردن برای من، دیگران اجرا کنند. از این رو کمیته سازمان را تعطیل و آن را تبدیل به هیئت اجرایی کرد.
وی تاکید کرد: گفته رجوی مبنی بر فاز سیاسی و نظامی بودن سازمان مجاهدین به هیچ وجه واقعیت ندارد. رجوی استراتژی نداشت، از این رو تمامی حرکتهای او تاکتیکی و برای قدرت بود.
عضو سابق سازمان مجاهدین ادامه داد: رجوی بر این باور بود که اگر فردا بخواهد به قدرت برسد، چرا باید دیگران را با خود شریک کند؟ به همین جهت تحلیلهای سازمان را رجوی انجام میداد و به عبارتی مسئول این کار او بود.
جلیلیان همچنین به عملیات جاویدان یا همان مرصاد اشاره کرد و گفت: تحلیل سازمان پیرامون عملیات مرصاد اشتباه بود و عکس این تحلیل صورت گرفت، تحلیل رجوی براین اساس بود که ایران زمانی آتشبس را قبول میکند که کفگیرش به تهدیگ بخورد، بنابراین سازمان باید به ایران تهاجم کند. به همین جهت آمد و عملیات مرصاد را طراحی کرد.
وی یادآور شد: اگر میخواهیم عملیات حداکثری را با سرعت تهاجمی انجام دهیم، باید از جاده آسفالت استفاده کنیم. از این رو رجوی طراحی خود را براین اساس طراحی کرد اما با این حال عملیات شکست خورد.
عضو سابق سازمان مجاهدین با بیان اینکه محفلگرایی خصوصی در سازمان رواج پیدا کرده بود، افزود: این موضوع مطرح شد که ما جنگیدیم، اما مشکل کار کجا بود؟ مشکل در استراتژی بود. رجوی وقتی فهمید چه گافی داده است درصدد برآمد تا در نشستهای بعدی گاف خود را تصحیح کند.
جلیلیان خاطرنشان کرد: البته در نشستهای بعدی رجوی مدعی شده بود که ما پشت سر زن مانده بودیم و یا سر مسائل جنسی مانده بودیم. یعنی انگشت را روی نقاط مشترک گذاشته بود و میگفت شما پشت تنگه گیر نکرده بودید، پشت مسائل جنسی گیر کرده بودید.
وی با بیان اینکه مریم رجوی مدام به این حیث دامن میزد که کره زمین سیاهی است و فقط رجوی تنها حجت خدا است، گفت: در سازمان دیکتاتوری رجوی باعث شده بود هیچکس نظری خلاف او نداشته باشد، رجوی دیکتاتور بود.
عضو سابق سازمان مجاهدین تاکید کرد: هر گاه رجوی کم میآورد، با کشتن بهرهبرداری سیاسی میکرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، علی مرادی یکی دیگر از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در ادامه این نشست خبری در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا در حال حاضر خطری نیروهای سابق این سازمان را تهدید میکند یا نه، اظهار داشت: منافقین خانواده خود را دشمن نمیدانند، اصلی ترین مشکل منافقین ما هستیم.
وی افزود: رجوی میگفت اگر پیروز شدیم مزدورها را (منظورش افرادی که از سازمان خارج شده بودند) میبخشیم. افرادی که از سازمان جدا شدهاند با اهداف و کلکهای سازمان آشنایی پیدا کرده بودند. در حال حاضر 800 الی 900 نفر از این سازمان جدا شدهاند و به صورت فعال علیه سازمان افشاگری میکنند. سازمان بیشتر بر روی افرادی که جدا شدهاست متمرکز هستند.
عضو سابق سازمان مجاهدین با بیان اینکه سازمان بیانیهای را منتشر کرده و در این بیانیه سران نظام را تهدید کرده است، افزود: آنها گفتهاند ما همانطور که فلانی، فلانی و فلانی را یعنی شهدای محراب، صیاد و لاجوردی را شهید کردهایم، مابقی را نیز شهید میکنیم. در همین راستا مریم رجوی نیز سخنانی ایراد کرده بود. براین اساس جداشدگان این سازمان در کانون توجه برای انتقام هستند.
علی مرادی با بیان اینکه اولین کسی که سازمان را شناخت امام بود، یادآور شد: اعضا با امام ملاقاتی داشتند و میخواستند سهمی از انقلاب بگیرند امام به آنها گفت کتابهایتان را بیاورید، کتابهای آنها را خواندند و فهمیدند که چگونه میاندیشند. گفتند: شما چگونه مسلمانی هستید که به دنبال عملیات مسلحانه هستید، سلاحتان را زمین نگذارید، موفق نمیشوید.
وی در ادامه در پاسخ به سوالی در خصوص جذب نیرو در سازمان منافقین افزود: نقاط نفوذ در زمان چالش و بحران بود. در حال حاضر جذب روبه کاهش رفته است و جذب نیرو ندارد و فعالیتی در فضای حقیقی در ایران ندارند. در زمان جنگ نفوذ نیروها راحتتر بود، اما الان زمان صلح است. نیروهای مسلح تجاربی را به دست آوردند و بچههای سازمان نیز افشاگریهایی را انجام دادند. معتقدم سازمان عرصهای برای فعالیت حقیقی ندارد و در فضای مجازی فعالیت میکند که در این راستا توضیح میدهم.
عضو سابق سازمان مجاهدین همچنین به تبلیغات گستردهای که از سوی سازمان منافقین علیه ایران صورت میگرفت، اشاره کرد و اظهار داشت: آنها تبلیغات گستردهای را در خصوص قومیتها انجام میدادند، میگفتند ما پرچمدار عدالت هستیم و بین قومیتها فرقی نمیگذاریم. همچنین میگفتند رژیم ایران زن پرست است و مریم رجوی فرمانده زن ما است تا زمینهای را برای جذب به وجود آورد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، سیدمحمدی یکی دیگر از اعضای نجات یافتگان کادر نظامی سازمان منافقین در ادامه نشست خبری گفت: عزت ابراهیم نفر دوم عراق میگفت اگر مجاهدین نبودند، شمال عراق از دست میرفت. بعد از این رجوی گفت: درهای رحمت به روی ما باز شد.
وی افزود: در خصوص عملیات مروارید نیز در اشرف قطعهای را به نام قطعه مروارید نوشتهام.
سیدمحمدی افزود: همچنین صدام غنائمی را در اختیار ما قرار داده بودند. 3 هتل را در بغداد تحویل سازمان دادند و 9 پادگان از ارتش عراق تحویل داده شد.
**صیادشیرازی به خواست صدام ترور شد/ تلاش مسعود رجوی برای ترور سرلشکر سلیمانی**
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در ادامه نشست نجات یافتگان و رها شدگان از سازمان منافقین در این خبرگزاری، نظری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا سازمان همکاریهایی را با رژیم صهیونیستی دارد و از حمایتهای این رژیم بهره میگیرد، گفت: من به دلیل اینکه در سیستم اطلاعات سازمان فعالیت میکردم، میدیدم که در شرایط خاص از افراد به شکل خاص استفاده میکنند و اگر حیات سازمان در گرو ارتباط با هر یک از افراد و اشخاصی که به نوعی با سیاستهای آن در یک مسیر است، بدون هیچ تردیدی به آنها ارتباط میگیرد.
وی با بیان اینکه بنده با چشم خود میدیدم که سازمان چگونه با استخبارات صدام و خود صدام ارتباط داشت، گفت: در مورد اسرائیل مشخصا سندی دال بر این مسئله وجود ندارد اما اطلاعاتی که در مسائل هستهای ایران از سوی اسرائیل مطرح میشود و یا ازدیگر کشورها، همان چیزی است که آنها دقیقاً درباره ایران دارند.
این نجاتیافته از سازمان منافقین تاکید کرد: اینها نشان میدهد که سازمان برای حیات خودش چنین استراتژیهایی را در پیش گرفته و برای اینکه بتواند همچنان در این فضا فعالیت کند، با آنها همسو میشود.
وی ادامه داد: اکثرا از من میپرسند که رجوی اکنون کجاست، من هرچند اطلاعات دقیقی در این زمینه ندارم اما میگویم که 80 درصد باید زیر لوای اسرائیل باشد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مرادی یکی دیگر از نجاتیافتگان از سازمان منافقین، با اشاره به اینکه من 15 سال در تشکیلات سازمان فعالیت داشتم، گفت: با این وجود ملاقاتهایی که سازمان با سران عراق و برخی از وزرای صدام مانند وزیر دفاع و استخبارات آن داشت، پس از سرنگونی صدام منتشر شد.
وی افزود: سازمان منافقین پولهای هنگفتی و سهمیههای نفتی فراوانی از صدام برای ترور در ایران و یا اقدامات دیگر خود دریافت میکرد اما الان مستندی درباره اسرائیل نداریم ولی همسویی سیاستهای منافقین با اسرائیل نشان دهنده هم مسیر بودن آنهاست بطوری که جمهوری اسلامی ایران از گروههای مسلح فلسطینی که خواستار مقاومت هستند، حمایت میکند اما منافقین از گروهی که اهل مذاکره و همسو با اسرائیل است، حمایت میکند.
مرادی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه ترورهایی که توسط سازمان انجام میگرفت، چه مراتبی را طی میکرد و این ترورها در اواخر چگونه انجام میشد، تأکید کرد: آنچه که به ما در سال 64 آموزش میدادند، این بود که تمام سوژههای ترور مورد تایید رجوی قرار میگرفت و او باید حکم آخر را درباره ترور شخص مورد نظر امضا میکرد و پس از این مسئله، فرماندهان بالای سازمان در ستادهای عملیاتی تصمیم میگرفتند و کسانی که باید آن فرد را ترور میکردند، انتخاب میشدند.
وی ادامه داد: برخی از ترورها به دست ستاد داخله که تشکیل شده از نیروهایی که تازه از ایران وارد عراق شده بودند، انجام میشد و این افراد به دلیل آشنایی با فضا و شرایط ایران این اقدامات را انجام میدهند.
این نجاتیافته از گروهک منافقین خاطرنشان کرد: یکی از اقدامات منافقین برای نفوذ به ایران از طریق کارتهای جعلی سربازی بود و افرادی از پاکستان و کردستان عراق و ایران وارد سازمان میشدند.
نظری با بیان اینکه یکی از برنامههای سازمان، زدن سرانگشتهای نظام بود و این را دنبال میکردند، گفت: برخی از افراد شاخص نظام به دستور و خواست خود صدام انجام میشد، به عنوان مثال ترور صیاد شیرازی از آن ترورهایی بود که با خواست صدام بود.
وی افزود: رجوی همواره ادعا میکرد که باید قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران را ترور کرد و میگفت هر کسی این موقعیت برایش فراهم شد، باید او را ترور کنند.
وی ادامه داد: در مورد ترور آقای لاجوردی نیز این اقدام توسط یک سربازی که تازه به سازمان پیوسته بود، انجام شد و این شخص حتی کاملا سازمان را نیز نمیشناخت. وقتی به سازمان پیوست 4 ماه او را آموزش دادند و سپس او را برای این اقدام به ایران فرستادند.
این نجات یافته از گروهک منافقین خاطرنشان کرد: ماهیت سازمان به طور کلی تروریستی است، آنها تمام اطلاعات لازم را به غرب میدهند؛ مریم رجوی که امروز لباسهای رنگارنگ میپوشد و در برنامهها و خبرها، مظلومنمایی میکند تنها به دنبال احیای سازمان است و میخواهد سازمان حیات خود را ادامه دهد والا آنها اگر بختشان باز شود، از همین فردا ترورها را آغاز میکنند.
وی افزود: ماهیت این فرقه و شخص رجوی کاملا تروریستی است. رجوی همیشه در سخنانش از خون و کشتن سخن میگوید و در طول این سالها یک بار هم از محبت و عشق سخن نگفته است.
نظری ادامه داد: این روزها که بحث مذاکره ایران با غرب مطرح است، معتقدم هر موضعی که منافقین بگیرند، غرب در این مسیر پشتیان آنها خواهد بود.
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا سازمان به شکل گروهی تصمیمگیرنده است یا تنها شخص خاصی در مورد اقدامات تصمیمگیری میکند، گفت: رجوی بعد از رفتن به پاریس تلاش کرد که این گروهها را در این شورا جمع کند اما بسیاری از این گروهها از آن جدا شدند، اما اگر همین الان بدانند میتوانند از طریق این گروهها در داخل عملیات کنند، عملیات را انجام میدهند.
نظری افزود: چند ماه پیش یکی از مسئولان مطلبی را اعلام کرده بود که قرار بود در انتخابات چند ماه قبل، بمبی در کردستان ایرن و سنندج منفجر شود که البته نیروهای ایران متوجه مسئله شدند و دیدند این عملیات توسط گروه منافقین در حال پیریزی بوده است.
وی با اشاره حمایت صددرصد رژیم بحث از این سازمان گفت: حتی پس از سقوط صدام و القاعده برخی از اشخاص این حزب در داخل اشرف رفت و آمد داشتند.
وی در ادامه از انتشار کتابی در زمینه خیانتهای سازمان مجاهدین خلق خبر داد و افزود: بنده در کتابی خیانتهای سازمان منافقین را از سال 64 و 72 و کلیه عملیاتها و اقداماتی که توسط این سازمان انجام شده را ارائه کردند که 3 هزار جلد از این کتاب منتشر شد و در فاصله اندکی تمام شد. اما این کتاب در سایت انجمن نجات موجود است و علاقهمندان میتوانند از آن استفاده کنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، جلیلیان یکی دیگر از این نجات یافتگان در ادامه این نشست در پاسخ به سوالی درباره اطلاعات و جزئیات عملیات مرصاد گفت: در این عملیات بین 4 تا 5 هزار نیروی سازمان حضور داشتند و سازمان همه نیروهایش را از اقصی نقاط جهان فراخوان کرده بود و شاید برخی از آنها حتی یک بار هم اسلحه به دستشان نگرفته بودند و نمیدانستند چگونه باید از خود دفاع کنند.
وی با بیان اینکه در عملیات مرصاد تجهیزاتی که صدام در اختیار سازمان قرار داده بود، بسیار زیاد و کامل بود، خاطرنشان کرد: بهقدری این تجهیزات زیاد بود که نفرات ما در برابر تجهیزات کم بود و ما کمبود نیرو داشتیم، اما تجیهزاتمان کامل بود.
وی افزود: عملیات مرصاد یا همان فروغ جاویدان به طور ناگهانی آغاز شد و البته سازمان این تصمیم را نداشت اما پس از قطعنامه 598 که ایران قطعنامه را پذیرفت، عراق عنوان میکرد که به پایبندی ایران به این قطعنامه شک و تردید دارد و آنها حقه میزنند و به همین دلیل خودشان سازمان را در این مسیر قرار دادند.
نظری یکی دیگر از این نجات یافتگان در این زمینه یادآور شد: آنها طوری طراحی کرده بوده و قصد داشتند که در اولین حرکت خود، شهر اهواز را بگیرند. نیروهای صدام با 2 هزار تانک و نفربر از جبهه طلائیه دو روز قبل از عملیات مرصاد وارد کار شدند که با مقاومت جانانه تیپ محمد رسولالله این نیروها نتوانستند به پیشروی خود ادامه دهند این در حالی بود که صدام اعلام کرده بود که از طریق کمکهایی، نیروهای منافقین را حمایت میکند اما این کار صورت نگرفت.
جلیلیان افزود: حدود 1500 کشته و زخمی در این جنگ ثبت شد و البته آمار سازمان در این زمینه درست نیست.
نظری در تکمیل سخنان جلیلیان افزود: خیلی از کسانی که از آمریکا و کانادا به منافقین پیوستند، روز قبل از آغاز حرکت منافقین به این گروه پیوستند و من با چشم خود دیدم که خانمهایی که فرصت نکرده بودند آرایششان را پاک کنند و به قدری ناشی بودند که سلاح کلاشینکف را اشتباه در دست گرفته بودند.
وی افزود: قبل از این جنگ برخی از نیروهایی که از ایران به گروه پیوسته بودند به رجوی میگفتند که این اقدام شما نادرست است و حرفهایی که شما میزنید درباره پیوستن بسیاری از نیروها در کرمانشاه یا شهرهای دیگر به منافقین واقعیت ندارد زیرا مردم ایران بعد از این همه سال چون در جنگ در راستای عراق حرکت کردیم، شما را قبول ندارند و همین هم رخ داد.
نظری افزود: من بعد از جنگ میدیدم کسانی که سالها با رجوی کار میکردند اما پس از جنگ با دیدن شرایط پیش آمده و کشت و کشتار صورت گرفته به او ناسزا میگفتند.
**منافقین در فیسبوک فعالیت گستردهای دارند/ میگفتند خدا را در وجود رجوی ببینید**
به گزارش تسنیم، علی مرادی یکی از نجاتیافتگان کادر نظامی سازمان منافقین در ادامه نشست خبری که در خبرگزاری تسنیم برگزار شد، در پاسخ به این پرسش که برای چه به سازمان منافقین پیوستید، اظهار داشت: هر کدام از ما قبل از پیوستن به این سازمان میتوانستیم انسان مستقلی باشیم و ارزش و علاقه ما همان ارزش و علاقه جامعه باشد.
وی بابیان اینکه من اسیر جنگی بودم، افزود: سازمان منافقین روی روحیه من کار کرد و حتی نامههای جعلی صلیب سرخ را به دست میرساند که مثلا نظام جمهوری اسلامی همسر شما را زندانی کرده و یا برادر شما را اعدام کرده است و به این طریق میخواستند من را به نظام بدبین کنند تا به کشور بازنگردم.
مرادی افزود: حتی در یکی از کشورهای خلیج فارس 250 نفر از هموطنان بلوچ ما را جذب خود کردند. قبل از اینکه ما جذب سازمان منافقین باشیم مانند افراد عادی ارزشهای جامعه را داشتیم ولی وقتی وارد سازمان شدیم آنها ذهن ما شستوشو دادند.
عضو سابق سازمان منافقین گفت: روش آنها این بود که ابتدا افراد را از شخصیت تهی میکردند و پس از آن فرد را وادار به تهمت زدن و انگ چسباندن به خود میکردند آن هم تهمتهایی که در جامعه ضد ارزش محسوب میشود. لذا در بدو ورود به این سازمان تمام ارزشها برای عضو سازمان به ضد ارزش تبدیل میشود.
مرادی با بیان اینکه دکترها، شاعرها و زندانیان سیاسی به این سازمان میپیوستند، یادآور شد: افرادی که این سمتها را داشتند برای سازمان سرمایه بودند. بطور مثال تعدادی شاعر در عملیاتهای نظامی برای آنها شعر حماسی میسرودند. حتی رجوی به صراحت میگفت تمام کسانی که در نظام زندانی بودند و به سمت من آمدند، تفالههای نظام بودند که به سمت من آمدند.
وی با اشاره به اینکه سازمان منافقین انسانها را از سرمایهها و ارزشها تهی میکرد، ادامه داد: آنها در جلسات 500 یا هزار نفری، ما را بلند میکردند و میگفتند که از خود بگو و آن شخص نیز باید ضدارزشها را میگفت. لذا به این وسیله فرد را وادار میکردند که خود را کوچک و خرد کند.
عضو سابق سازمان منافقین ادامه داد: آنها بعد از این کار میگفتند که تو در نظام جمهوری اسلامی آشغال و تفاله بودهای و ما به تو هویت دادیم بنابراین ما در پادگان اشرف باید مانند رجوی فکر میکردیم. حتی مریم رجوی خطاب به نیروهای خود میگفت «اگر شما به خدا شک کنید، قابل اغماض است چون خدا اینجا نیست ولی اگر در وجود رجوی شک کنید قابل اغماض نیست؛ اگر خدا را میخواهی ببینی در وجود رجوی ببین.»
مرادی افزود: بنابراین ما در پیروزیها با اعضای سازمان خوشحال و در شکست با آنها ناراحت بودیم و ذهن ما تهی بود و هویت مستقلی وجود نداشت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در ادامه جهانشاه سیدمحمدی از دیگر اعضای نجات یافته سازمان منافقین با بیان اینکه ورود به سازمان منافقین مانند آب خوردن، کار راحتی است و میتوان از طریق جذب یا تبلیغات گول آنها را خورد، گفت: در دنیا دو زندان فیزیکی و ذهنی وجود دارد. پادگان منافقین، زندان فیزیکی بود ولی به محض ورود به این سازمان زندان ذهنی آغاز میشد و ما در نشستهای زیادی که زنان و مردان از هم جدا بودند، شرکت میکردیم و گاهی در وسط کار یک مرد را میگذاشتند و انواع و اقسام تهمتها را بار او میکردند.
وی گفت: خروج از سازمان منافقین خیلی سخت است و خیلی از افراد نتوانستند فرار کنند و لذا دست به خودکشی زدند. اگر پاسپورت هم داشته باشیم و وارد سازمان شویم خارج شدن از آن سخت است.
عضو سابق سازمان منافقین با بیان اینکه برای جذب افراد در سازمان منافقین دو پرونده برای هر فرد ایجاد میکردند، یادآور شد: یک پرونده تمجید و تشویق بود ولی پرونده دوم مربوط به تنبیهها بود. اگر یک فرد حتی یک ثانیه از سازمان میبرید در بهترین کادر هم قرار داشت، ثانیه بعد به او بدترین تهمتها و حرفها را میزدند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در ادامه صمد نظری از دیگر نجات یافتگان سازمان منافقین اظهار داشت: زمانی که من درخواست جدا شدن از سازمان را مطرح کردم، سازمان به من جواب مثبت داد اما شبانه از طریق مسئول بالای خودم «فرهاد الفت» به حوزه کرکوک منتقل شدم و حرفهای نامربوطی را به من زدند و کثیفترین سخنان درباره من از دهان آنها درآمد.
وی ادامه داد: آنها با من که حتی درخواست عملیات انتحاری از آنها کرده بودم این کار را انجام دادند. من 45 روز در آن انفرادی ماندم. در سلول کناری من یک نفر بعد از 4، 5 روز خودکشی کرد و وقتی این را فهمیدند، محسن رضایی یکی از مسئولان بالای سازمان منافقان که در پاریس است، بالای سر فردی که خودکشی کرده بود آمد و گفت «ای بیشرف شما یک عمر از رجوی خوردید، حالا اینجوری آبروی او را میبرید».
عضو سابق سازمان مجاهدین با اشاره به اینکه در کتاب تشکیلات آمده بود که ورود به سازمان مجاهدان خیلی سخت است، گفت: به ما گفته بودند هر کس نمیتواند وارد سازمان شود اما آنها بعد از جریان فرقهای افراد را فریب میدادند و عضو سازمان میکردند.
نظری با بیان اینکه مناسبات سازمان مجاهدین دارای حصار فیزیکی بود، افزود: در تمام دنیا سیم خاردار در بیرون وجود دارد ولی در مناسبات پادگان اشرف سیم خاردارها در داخل پادگان قرار داشت تا کسی نتواند از آنجا خارج شود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در ادامه این نشست خبری، علی مرادی از دیگر نجات یافتگان سازمان منافقین در پاسخ به این پرسش که گفته شده سوء استفاده از کودک و نوجوانان در میان اعضای سازمان وجود دارد آیا این طرح صحت دارد، گفت: تا سال 69 و 70 به دلیل اینکه ازدواجها داخل تشکیلات انجام میشد، پادگان اشرف شهرک داشت و مدرسه و مهد کودک در آن وجود داشت و کودکان در این پادگان نگهداری میشدند اما در جنگ آمریکا و کویت، کودکان دست و پا گیر شدند و آنها را به خارج از کشور فرستادند بدون اینکه والدین آنها بدانند آنها کجا میروند.
وی گفت: صحنههای دردناکی بود که والدین همزمان در حال بدرقه کودکان خود بودند و نمیتوانستند با هم تبادل احساس کنند چرا که مجبور به طلاق اجباری شده بودند. تعدادی از کودکان به اروپا فرستاده شدند و برخی وقتی بزرگ شدند در میلیشیا حضور یافته و خدمت کردند.
عضو سابق سازمان منافقین افزود: هم اکنون کودک و خردسالی در پادگان اشرف وجود ندارد و مورد سوءاستفاده از کودکان مورد جدی نمیدانند. مگر وقتی که خودشان این کار را میکردند. به طور مثال به زن و شوهری که همدیگر را دوست داشتند 48 ساعت فرصت دادند که فرزند را تحویل مادر داده و مرد طلاق اجباری بگیرد. بعد از این ماجرا بود که آن مرد در عملیاتی کشته شد و بچه را از مادر جدا کردند و آن بچه کنار عمهاش زندگی میکرد.
مرادی ادامه داد: زن بالاخره از پادگان اشرف فرار کرد و به ایران بازگشت و نام او مرضیه قرصی است که خاطراتش هم به چاپ رسیده است.
وی در خصوص فعالیت سازمان منافقین در فضای مجازی تاکید کرد: مجاهدین سالیان سال است که نمیتوانند در فضای حقیقی مانند گذشته فعالیت کنند مثلا نیرویی به مرزها بفرستند و اطلاعات بگیرند یا در داخل هوادار ندارند لذا اساس فعالیت منافقان کار در فضای مجازی است.
عضو سابق سازمان منافقین افزود: البته آنها هم اکنون در کمپ لیبرتی هستند و در نوبت کمیساریایی سازمان ملل قرار دارند تا پناهندگی بگیرند لذا نمیتوانند در فضای حقیقی فعالیت کنند. البته در عصر امروز و در جنگ با ابرقدرتها فعالیت در فضای مجازی صورت میگیرد لذا منافقان نیز به طور خاص در فیسبوک فعالیت گسترده دارند.
مرادی تصریح کرد: اصلیترین کار سازمان منافقان این است که عدهای را به نام هوادار و با آرم و پرچم سازمان میفرستند تا در اذهان زنده بمانند و این حرف خودشان است. همچنین عدهای تحت نام خبرنگار در صفحات مربوط به خود در فیسبوک مانند آژانس ایران خبر، فریدون مسنجر و قاصدان آزادی فعالیت میکنند.
وی ادامه داد: در جریان سبز نیز عدهای از آنها در فضای مجازی اعلام کردند که حق ما ضایع شده و حق ما را خوردهاند و ما در خارج از کشور هستیم و از شما تقاضای خبر داریم. لذا آنها به بهانههای مختلف بدون آرم و پرچم سعی در جذب جوانان دارند و به طور خاص در میان دانشجویان فعالیت میکنند.
عضو سابق سازمان مجاهدین اظهار داشت: فضای مجازی و بطور خاص فیسبوک محل فریب و نیرنگ سازمان منافقین است و باید با هوشیاری کامل با آنها رفتار کرد. البته آنها در سایتهای صهیونیستها هم فعالیت دارند ولی اصلیترین فعالیت آنها در فضای مجازی است.
مرادی در خاتمه این نشست خبری در پاسخ به آخرین پرسش مبنی بر اینکه از این نگران نیستید که در میان مردم شناخته شوید، گفت: ما در جلسات متعددی شرکت میکنیم و کار ما داوطلبانه است. گاهی در همایشهای 500 و 600 نفری از دانشجویان شرکت کرده و مشکلی از جهت پاسخ به سوالات نداریم.
وی ادامه داد: گاهی از ما میپرسند که شما 15 سال مخالف نظام جمهوری اسلامی بودید آیا نمیخواهید جبران مافات کنید؛ ما پاسخ میدهیم که اگر بدانیم صحبت امروزمان به اندازه سر سوزنی مفید بوده، برای این کار هر بهایی را حاضریم که بدهیم؛ شکر خدا ما از وقتی به ایران آمدیم خاطرات خوبی از مردم داریم و موارد نادری بوده که به ما زخم زبان زده باشند.
عضو سابق سازمان منافقین در پایان گفت: تهدیدها بیشتر از آن طرف است لذا مردم ما را پذیرفتند و دغدغه بیشتر مربوط به آن طرف است که باید در این زمینه چارهاندیشی کنیم.