به گزارش 598، به نقل از خبرگزاری فارس «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر کهنه کار عرب در سرمقاله خود در نشریه الکترونیکی «الرأی الیوم»، تحولات اخیر منطقه و گمانههای موجود درباره احتمال دیدار سران ایرانی و آمریکایی را بررسی کرده و معتقد است که کشورهای عربی تاوان سنگینی در قبال بهبود روابط تهران و وانشگتن پرداخت خواهند کرد.
در این مقاله میخوانید:
فعالیتهای دیپلماتیک «حسن روحانی» رئیس جمهور ایران، به صورت تدریجی نتایج خود را به دست میآورد و ممکن است این فعالیتها به اعتراف به نقش ایران به عنوان یک قدرت بزرگ منطقهای منجر شود.
در همین راستا روحانی با «فرانسوا اولاند» رئیس جمهور فرانسه در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل دیدار خواهد کرد و پیشتر اولاند در نشستهای خبری خود تأکید کرده بود که از همتای ایرانی خود خواهد خواست که تهران در گفتوگوهای سیاسی برای حل بحران سوریه حضور داشته باشد، این در حالی است که این گزینه تا یک ماه پیش مطرح نبود.
از سوی دیگر معاون سخنگوی کاخ سفید نیز احتمال داده که امکان دارد رؤسای جمهور ایران و آمریکا در نیویورک با هم دیدار کنند.
سوالی که در این میان مطرح میشود آن است که رهبران کشورهای عربی و وزرای خارجه آنها در آستانه این تحولات غیر منتظره کجا هستند؟ آیا از تماسهای تهران و واشنگتن آگاهی داشته اند یا مانند انسانهای فریب خورده مثل همیشه آخرین نفری هستند که از این مسئله اطلاع پیدا میکنند.
سوال دیگر آن است که اگر تلویزیون های جهان تصاویر دیدار رهبران ایرانی و آمریکایی را در راهروهای سازمان ملل منتشر کنند، موضع و یا بهتر بگویم واکنش کشورهای عربی در قبال آن چه خواهد بود.
بدون شک در واکنش به این تحولات خطرناک، نشانههای نگرانی و نا امیدی و ترس از آینده بر چهره رهبران کشورهای عربی نقش خواهد بست، به خصوص آنهایی که ایران را به عنوان شیطان بزرگ معرفی کردهاند و طبلهای جنگ را برای حمله به این کشور به صدا در آورده بودند و با هزینههای میلیاردی ناوگانهای نظامی آمریکا را در سواحل خلیج فارس برای حمله به ایران مستقر کرده بودند.
این پیروزی دیپلماسی ایرانی شکستی دیگر در فهرست شکستهای سنگین رژیمهای عربی است و سندی دیگر بر شکست سیاستهای این کشورها و کوته فکری دولتهای آنهاست و به همین ترتیب ناتوانی این رژیمها از داشتن خوانش و درک صحیح و علمی از روند تحولات و استفاده از مشاورانی نادان است که تنها ادعای کاردانی دارند.
دولتهای عربی بار دیگر به مثالی برای ساده لوحی تبدیل شدهاند زیرا دروغ های آمریکاییها و اسرائیلیها را باور کردند و بیش از 130میلیارد دلار برای خریدن تسلیحات نظامی و موشکهای آمریکایی هزینه کردهاند که به دستور واشنگتن صورت گرفته است.
به این ترتیب واشنگتن اقتصاد فرو پاشیده خود را نجات داده و مشکل بیکاری میان جوانان خود را حل کرده و از سوی دیگر کانالهای گفتوگو با ایران را ایجاد میکند.
رژیمهای عربی اخیرا دو سیلی محکم از آمریکا دریافت کردهاند اولین آن کنار گذاشتن حکومتهای عربی به ویژه دولتهای حاشیه خلیج فارس از تلاشهای موجود برای حل بحران سوریه است که نتایج آن منجر به عقب نشینی آمریکا از تصمیم خود برای حمله نظامی به سوریه شد.
سیلی دوم نیز از در پی بالا گرفتن گزارش ها از احتمال شکسته شدن یخ روابط دو کشور و درخواست غرب از تهران برای کمک در ایجاد راهکار سیاسی برای بحران سوریه به صورت کشورهای عربی نواخته شده است.
کشورهای عربی بیش از 10 میلیارد دلار تاکنون برای دخالت نظامی علیه سوریه هزینه کردهاند که بعد از آنکه اوباما به آنها گفت که روزهای سرنگونی حکومت سوریه نزدیک است امیدوار بودند که اسد سقوط کند، اما اکنون نه تنها از روی تعارف هم که شده در گفتوگو ها برای حل بحران سوریه حضور پیدا نمیکنند بلکه با بی توجهی آشکار غرب روبرو شدهاند؛ آیا شکستی بالاتر از این هست؟
استقرار و صف آرایی ناوگان دریایی آمریکا و اسرائیل به امید ضربه به ایران و متوقف کردن دستاوردهای هستهای این کشور بدون شک شکست خواهد خورد بنابراین نباید بر آن امیدی بست زیرا هر گونه توافقی میان واشنگتن و تهران به ضرر کشورهای عربی به پایان خواهد رسید.
ما به عنوان اعراب به ابرازهای اجرایی فرومایه آمریکا در منطقه تبدیل شدهایم و بسیار دشوار است که از حکومت فعلی و یا بعدی دولت آمریکا بخواهیم که با همان درجه از احترامی که با ایران برخورد می کنند با ما نیز برخورد داشته باشند در حالی که ما بدون توجه به نتایج برخی مسائل، ایران را به بزرگترین دشمن تبدیل کرده ایم.
زیرکی دیپلماسی ایرانی در جنگ دیپلماسی در اروپا و آمریکا در حال پیروز شدن است و در جنگ نظامی در سوریه نیز شکست نخورده است و تا کنون از هیچ کدام از برنامه های هستهای خود عقب نشینی نکرده است و اگر گاهی نیز در برخی موارد عقب نشینی کرده باشد موقت و مصلحتی بوده زیرا دانش و فناوری لازم دارند و میتوانند در آینده نیز آن را به خدمت بگیرند.
انتخاب «حسن روحانی» به عنوان یک سیاست مدار معتدل به ریاست جمهوری ایران نیز نشانه دیگری از زیرکی دیپلماسی این کشور است که پیامدهای آن را در منطقه و جهان دیدیم و به نظر میرسد پیامدهای دیگر آن نیز که در آینده به وجود خواهد آمد اعراب را غافلگیر میکند.
آمریکا هیچگاه دوست ما نبوده، حتی اگر بارها این ادعا را داشته است. بلکه واشنگتن همواره حامی منافع خود بوده و هرگز حاضر نیست حتی یک سرباز آمریکایی را فدای ما کند، این کشور همواره ما را به عنوان بدترین نمونه ی «حماقت» و «سادگی» به شمار آورده است زیرا ثروتهای ما را غارت می کند، از دشمنان ما حمایت میکند، از اشغال سرزمینهای مقدس ما حمایت می کند، از ما به عنوان ابزارهایی برای مبارزه با هم استفاده میکند، ارتش های ما را منحل میکند و با این وجود ما درس نمیگیریم و بارها از سوراخ آمریکاییها گزیده میشویم، پس خوشا به حال آمریکا زیرا برای نادانها نمی توان سوگواری کرد.