به گزارش 598 به نقل از فارس؛ سایت ایلام فردا نوشت: پاسگاه چیلات از قدیمی ترین پاسگاههای مرزی کشور وشهرستان دهلران است که در جنوب شرقی روستای بیشه دراز واقع شده است ومراتع وچراگاههای آن از قدیم الایام بخاطر حضور عشایر بیشه درازی متعلق به اهالی این روستا بوده و در ادوار گذشته از تجاوزگری اعراب بدوی ساکن در حاشیه مرز عراق توسط عشایر محل محافظت شده است.
پاسگاه چیلات در مقابل پاسگاه "چلات عراق" وشهر "علی غربی" واقع شده است واز نظر موقعیت جغرافیایی واشرافیت برمشاهدات مرزی وقرارگرفتن در حاشیه رودخانه فصلی چیلات ودسترسی به رودخانه های سه گلال و نیزار وترددات مرزی برای دوکشور حایز اهمیت بوده است.
از این رو همزمان با زمینه سازی آغاز جنگ تحمیلی توسط رژیم صدام این منطقه مورد توجه قرار می گیرد و ارتش بعثی به کرار چند ماه قبل از شروع رسمی جنگ به سمت این پاسگاه تیراندازی وقصد اشغال آن را دارد که با مقاومت مدافعین اسلام ونیروهای مردمی تجاوز انها دفع می گردد.
در یک تجاوز آشکار که امروز بعنوان سندی از متجاوز بودن وآغازگری جنگ توسط صدام درتاریخ دفاع مقدس ثبت شده است حمله فریبکارانه ارتش عراق به پاسگاه چیلات وبه اسارت گرفتن چهار نفر از پرسنل این پاسگاه بنامهای ناصر پشته کشی فرمانده وقت این پاسگاه واهل کرمانشاه ونیز آقایان رستم چراغی ونورعلی احمدی ویارحسین محمودی از جوانمردان اهل دهلران هستند که درتاریخ 6/3/59یعنی سه ماه قبل از تاریخ رسمی جنگ این اتفاق بوجود می آید ومدت ده سال در اسارت دشمن قرار می گیرند.
علاوه بر این رخداد که در صدر رسانه های کشور در آن زمان قرار می گیرد، ارتش بعثی با گلوله باران وحملات زمینی در اولین روزهای جنگ پاسگاه را به اشغال خود درمی آورد، ضمن اینکه از طریق این محور تعداد زیادی از ایرانی های ساکن در عراق را اخراج می نماید.
لذا بخاطر این فعل انفعالات و اتفاقات مرزی نام این منطقه در سطح کشور مشهور است.
دراسفند 62 وچندسال پس از جنگ، اشتهار چیلات با انجام عملیات والفجر 6 بیشتر شد.
عملیات والفجر 6 در چهار محور توسط لشکر 25 کربلا استان مازندران برای آزادسازی این منطقه وتسلط ایران بر ارتفاعات چیلات به سه گلال شروع شد.
این عملیات در شرایطی سخت ومنطقه ای تپه ماهور که هیچ راه ارتباطی بجز استفاده از کف شیارها و رودخانه ها نبود انجام می گیرد.
دشمن بعثی بطور منحصر بفردی تمام این منطقه بویژه دهانه رودخانه های فصلی رابا انواع میادین مین وبشکه های انفجاری انسداد کرده بود، اما رزمندگان عزیز با عبور از همه موانع طبیعی ومحوطه های آلوده به مین، طی چهار شبانه روز بدون پشتیبانی، آتش سنگین و امدادرسانی به مجروحین،ماشین جنگی دشمن را در منطقه چیلات وغرب آن در هم کوبیدند بطوریکه بخاطر غافلگیر شدن دشمن وگسیل نیروهایش به این منطقه همزمان عملیات بزرگ خیبر در طلاییه آغاز شد.
در این نبرد تن به تن بچه های مازندرانی مخصوصا شهرهای بابل وبابلسر شهدای زیادی را تقدیم کردند.
به علت شرایط عملیات تعداد زیادی از پیکر این عزیزان در معرکه باقی ماند که پس از پایان جنگ با تلاش بچه های گروه تفحص پیکر این عزیزان تاحدودی به خانواده هایشان بر گشت.
از باب یادآوری وذکر شهدای این عملیات یک صحنه از پیدا شدن پیکر شهدای چیلات از زبان جعفر نظری یکی از رزمندگان و تفحص گران شهرستان دهلران اشاره می گردد.
روز 10 اردیبهشت 87 وقتی دوپیکر را دقیقا بر روی هم قرار گرفته بودند بطوریکه سر یکی از آنها در آغوش دیگری بود پیدا شد.
تنها وسیله شناسایی آنها پلاکهایی بود که در گردنشان آویزان بود اما به روش معمول روی پلاکها اسم درج نبود بلکه کدهایی در روی پلاکها وجود داشت که وقتی شماره آنها به مرکز رایانه معراج شهدا اعلام شد بلافاصله مشخصات کامل آنها بدست آمد.
آن روز هم وقتی به دهلران آمدیم پیدا شدن دوشهید را باشرحی که دربالا گفته شد به همراه شماره پلاکهایشان به تهران اعلام کردیم؛ طولی نکشید که برادران معراج شهدا اعلام کردند که این دونفر پدر وپسر هستند که در کنار وآغوش هم به شهادت رسیده وسالها مفقود الاثر بوده اند.
این دو شهید سیدهم بودند نام پدر سیدابراهیم اسماعیل زاده ونام پسر سید حسین اسماعیل زاده اهل روستایی بنام باقر تنگه در شهرستان بابلسر استان مازندران بود وبه خانواده این دو عزیزخبر داده شد وآنها در مقتل فرزندانشان حضور یافتند.