شبکه ایران: با پیشرفت علم و تکنولوژی با
بسیاری از بیماری هایی که قدمت چندین صد ساله دارند و ناشناخته مانده
بودند بیشتر آشنا می شویم. بیماری ها و اختلالاتی که در گذشته های دور به
دیوانگی و جنون شناخته شده بودند و امروزه نامی در خور آن اختلال برآن
نهاده شده است.
اختلال هویت جنسی نیز از جمله اختلالاتی است که از قدمت
طولانی در زندگی بشر برخوردار است. هر چند که امروزه علت و درمان دارویی
مشخصی برای این مورد شناخته نشده است اما تفکیک قابل مشهودی و مقبولی بین
این نام و نامی که اجداد ما بر آن می گذاشتند وجود دارد.
اینکه آیا
اختلال هویت جنسی یک بیماری است یا یک اختلال و چه گروهی از افراد را شامل
می شود و آشنایی با این مشکل که گریبان حدود 20 هزار ایرانی را گرفته است
ما را بر آن داشت تا با دکتر بهنام اوحدی روان پزشک و درمانگر بیماری های
جنسی به گفتگو بنشینیم:
تعریف شما از اختلال هویت جنسی چیست؟
اختلال
هویت جنسی نوعی اختلال در برداشت فرد از جنسیت خود است به گونه ای که فرد
ویژگی های فیزیکی خودش را نمی بیند و نمی پذیرد. اگر پیکره مردانه دارد فکر
می کند که زن است و گرایش های رفتاری زنانه دارد. لباس زنانه می پوشد ،
آرایش زنانه می کند و رفتارهای زنانه دارد و برعکس اگر جسمش زن است فکر می
کند که مرد است بازیهای مردانه می کند ، لباس مردانه می پوشد و رفتار
مردانه از خود نشان می دهد. در کل وضعیت فرد طوری است که هویتی که فرد نسبت
یه جنسیت خود دارد عکس ویژگی پیکره و جسم واقعی اش است.
این یک اختلال مادرزادی است که ممکن است در کودکی یا نوجوانی یا میانسالی بروز کند و لی به ندرت در سالمندی گریبان گیر فرد می شود.
چرا نامش را اختلال گذارده اند؟
در
روان شناسی اختلالات منشأ مشخص بالینی شناخته شده ای ندارند. چون علائم
بیماری ندارند، با ام آر آی و سی تی اسکن قابل تشخیص نیستند و فقط با
مصاحبه بالینی امکان تشخیص آن وجود دارد. از آنجا که علت جسمی آن به طور
کامل مشخص نشده است به آن اختلال می گویند.
درصد دخترهای مبتلا بیشتر است یا پسرها؟
طی
بررسی های صورت گرفته در کشورهای غربی از صدهزار دختر یک نفر و از هر 33
هزار پسر یک نفر دچار این اختلال هستند. بنابر این شیوع این اختلال در
پسرها سه برابر دخترها است.
علت شایع بودن این اختلال در مردها چیست؟
مرد
شدن نیازمند یک پروسه است و این پروسه شامل واکنش های هورمونی و عصبی مغزی
در دوران جنینی است. جنین اولیه دختر است، تحت هورمون " د هیدرو
تستوسترون" قرار می گیرد و حالت های مردانه پدیدار می شود. طی این پروسه
همزمان باید مغز آن فرد نیز مردانه شود، اما توقفی رخ می دهد و مغز زنانه
باقی می ماند. از آنجایی که جنین اولیه زن است و زن نیازمند پروسه ثانویه
ای نیست این حالت در مردها شایع تر است.
چه رده سنی درگیر این مشکل هستند؟
ممکن
است در کودکی در سنین 3 الی 5 سالکی و نوجوانی در سنین 15 الی 16 سالگی و
به ندرت در سن 35 سالگی رخ می دهد. بیش از 95 درصد موارد در کودکی بروز می
کند.
یک کودک چگونه این اختلال را نشان می دهد؟
بازی
های پسرانه می کند و با پسرها بازی می کند، لباس جنس مخالف را انتخاب می
کند، اسباب بازی هایش متفاوت است و حتی اسم خود را تغییر می دهد و با اسم
واقعی خود مشکل پیدا می کند. در دخترها نیز برعلکس.
آیا محیط خانواده و یا اجتماع در بروز این بیماری نقش دارند؟
عوامل
مشخص و شناخته شده ای وجود ندارد اما حدس و گمان هایی وجود دارد که در
محیط هایی که خانواده پسری را پس از چند فرزند دختر به دنیا می آورند به
دلیل همبازی شدن با دخترها دچار این اختلال ولی با شدت ضعیف تر می شوند و
بالعکس. البته ناگفته نماند که بیش از 90 درصد موارد مادرزادی است، یعنی
زمینه اولیه وجود دارد و خانواده 10درصد در بروز این مشکل نقش دارد.
آیا این اختلال در ظاهر افراد نیز نمایان است؟
بله.
وقتی این افراد را از لحاظ ظاهری بررسی می کنیم تفاوت هایی به طور مشهود
با هم جنسانشان می بینیم. یعنی خانم ها ظرافت خانمانه ندارند و آقایان از
اندام عضله ای و قوی برخوردار نیستند.
آیا این اختلال، اختلال جدیدی است؟
خیر.
وقتی می گوییم این اختلال مادرزادی است یعنی اینکه ممکن است 10 نسل گذشته
آن شخص دچار این مشکل بوده و حالا در این فرد بروز کرده باشد.
در گذشته چگونه با این مشکل کنار می آمدند؟
این اختلال در گذشته ناشناخته بوده است بنابر این چه بسا بسیاری از افرادی که تن به خودفروشی می دادند دچار این اختلال بوده اند.
این افراد چه مشکلاتی در جامعه دارند؟
عدم
پذیرش از طرف جامعه، ترد شدن از طرف خانواده و سوء استفاده جنسی از جمله
مشکلاتی است که این افراد در جامعه با آن مواجه هستند. اغلب کسانی که مرد
هستند و خود را زن می دانند از دوره راهنمایی مجبور به ترک تحصیل هستند.
ولی شرایط دخترهایی که خود را پسر می دانند کمی بهتر است. آنها خود را
سالار مدرسه فرض می کنند.
چه مشکلاتی از سوی این افراد جامعه را تهدید می کند؟
یکی
از این مشکلات، بروز همجنس گرایی است، چرا که مردی که خود را زن فرض می
کند گرایش به غیر هم جنس خود که همان مرداست پیدا می کند و این باعث بروز
همجنس گرایی می شود.
آیا ممکن است این افراد به خودشان آسیب برسانند؟
در مواردی مشاهده شده که افراد به دلیل عدم حمایت از سوی خانواده و مسئولین خودکشی کرده اند و حتی توسط خانواده به قتل رسیده اند.
آیا همه افراد مبتلا با خود در جنگ و ستیز هستند؟
خیر.
خانمی را می شناسم که در یکی از روستاهای ایران زندگی می کند. او تاکنون
ازدواج نکرده و همانند یک مرد زمین های کشاورزی خود را شخم می زند. او در
یک درگیری 16 مرد را همزمان زد به گونه ای که تمام مردهای آن روستا از دست
او در رفتند و از وی حساب می برند.
آیا امکان ازدواج برای این افراد قبل از درمان وجود دارد؟
بله
از لحاظ جسمی هیچ مشکلی برای ازدواج ندارند. در گذشته و تحت اجبار خانواده
ها ازدواج می کردند ولی امروزه کمتر تن به ازدواج می دهند.
چه روش های درمانی برای این اختلال رایج است؟
روان
درمانی و رفتاردرمانی از اقدامات اولیه این اختلال است ولی این روش خیلی
پاسخگو نیست و بهترین درمان، عمل جراحی و تغییر جنسیت است.
در روان درمانی چه اقداماتی صورت می گیرد؟
فرد
مبتلا را از نظر بیماری هایی نظیر اختلال شخصیت مرزی، اسکیزوفرنی، خلق
دوقطبی، اختلال مبدل پوشی، دگرپوشی های اجتماعی و تمارض مورد بررسی قرار می
دهیم . در صورتی که هیچ یک از این طیف بیماری ها تشخیص داده نشود ، مشخص
می شود که دچار اختلال هویت جنسی است. در این مرحله سعی ما در پذیرش هویت
واقعی است بدین صورت که آیا حاضر است واقعیت ظاهری خود را بپذیرد و با آن
زندگی کند یا نه. اما اغلب این افراد قبول ندارند و روان کاری جواب نمی
دهد.
پس از آن چه باید کرد؟
تنها راه حل جراحی است.
هزینه جراحی چقدر است؟
در حال حاضر حدود 70 میلیون تومان.
و همه این افراد این مبلغ را برای جراحی دارند؟
خیر. یکی از مشکلات اساسی این افراد، هزینه های بالای درمان است که از این جهت آسیب های بسیار جدی به آنها وارد می شود.
پس از جراحی ، تفاوت های ظاهری چگونه برطرف می شود؟
باز هم جراحی و سپس تزریق هورمون و لیزر
بعد از درمان شرایطشان چطور می شود؟
به راحتی ازدواج می کنند و معمولاً ازدواج های خوبی هم دارند. ولی امکان بارداری و بچه دارشدن برای هیچ کدامشان وجود ندارد.
چه نهاد و یا سازمانی مسئول رسیدگی به مشکل این گروه از جامعه است؟
از سوی سازمان بهزیستی تا حدودی مورد حمایت قرار می گیرند.
نگاه خانواده ها نسبت یه فرزندانشان با این وضعیت چیست؟
اکثر خانواده ها این افراد را دیوانه فرض می کنند و وقتی با خانواده ها صحبت می کنیم می گویند کاش سرطان داشت تا می مرد.
پیامتان به این خانواده ها چیست؟
خانواده
ها باید بپذیرند که این اختلال مثل کوتاهی و بلندی قد و رنگ چشم و مو دست
خودشان نبوده است. مغز این افراد واقعاً درگیر است. جنسیت مغز عکس جنسیت
بدن است. از آنجا که عضو اصلی بدن ما انسان ها مغز است و مغز مرکز احساسات و
رفتارها و اندیشه ها است، بنابر این وقتی مغز زنانه باشد فرد خودش را زن
می داند. خانواده ها باید بپذیرند و به فرزند خود کمک کنند.
در کف شیر نر خونخواره ای غیر تسلیم و رضا کو چاره ای
خواسته شما از مسئولین چیست؟
این
افراد در جامعه به حال خود رها شده اند. این گروه از جامعه که از اجتماع و
خانواده ترد شده اند نیاز به توجه ویژه دارند. باید خانواده ها را آگاه
کرد.
من معتقدم 80 درصد زندگی جبر ژنتیک، جبر محیطی و جبر پرورشی است.
اگر من در دوران تاریخی دیگری به دنیا آمده بودم قطعاً سرنوشت دیگری داشتم.
حمایت های مالی جهت درمان، ایجاد پناهگاه و آسایشگاه جهت ایجاد فضایی
امن برای این قشر ضرورری است. و از همه مهمتر رسانه ها به خصوص صدا و سیما
تعریف درستی از این افراد به نمایش بگذارند. برنامه های ویژه آموزشی برای
آگاهی این افراد در خصوص این اختلال و همچنین برای خانواده ها تهیه و پحش
کنند.