سایتهای همسریابی پدیدههای نوظهوری هستند که چند سالی است فضای مجازی را پر کردهاند و بر اساس آماری، تعداد چنین سایتهایی (چه برای ازدواج دائم و چه موقت) بسیار است که تاکنون به 86 سایت میرسد.
ضمناً لازم هم نیست زیاد کنجکاو باشید و بدانید آنها چه کارکردی دارند. این سایتها یک کپی ضعیف و البته بیشترشان سودجودیانه از یاهومسنجر و گوگل تاک هستند که تنها با چند حدیث و روایت خواستهاند به خود مشروعیت قانونی و مذهبی ببخشند وگرنه بیشترشان همان آش و همان کاسهای است که قبلاً در یاهو و گوگل به شکل ش
خیلی از آن روزها دور نشدهایم، روزهایی که همه بحث از آشناییهای خیابانی، دوستیهای پنهانی و ازدواجهای غیرمعمول میکردند و خانوادهها هشدار میدادند که این ازدواجها آخر و عاقبت ندارند. این رویه اما حالا در بخشی از جامعه معمول شده است، این که دختر و پسر مدتی ارتباط مخفیانه داشته باشند و سپس ازدواج کنند که بسیاری از این رابطهها به ماجراهای غمناکی منجر میشود و در صورت ازدواج (در مواردی اندک)، چنین پیوندهایی با تراژدیهایی پایان میگیرد. قدیمها خانوادههای جوانان هم معمولاً به دلاکهای حمامهای زنانه و خاله خانباجیها متوسل میشدند تا از طرف آنان واسطه آشنایی و خواستگاری از دختران شوند که زنان پیامآور و پیامبر، سببساز ازدواج بسیاری از پدربزرگها و مادربزرگها شدهاند، اما امروزه حکایت آشناییهای اینترنتی حکایت غریبی است که بیشتر در همان دنیای مجازی (اغلب همراه با تراژدیهایی) باقی میمانند و شماری هم به دنیای واقعی میرسند و برخی نیز به ازدواج منجر میشوند که اغلب اینگونه ازدواجها هم چندان عمیق نیست. سایتهای همسریابی پدیدههای نوظهوری هستند که چند سالی است فضای مجازی را پر کردهاند و بر اساس آماری، تعداد چنین سایتهایی (چه برای ازدواج دائم و چه موقت) بسیار است که تاکنون به 86 سایت میرسد. ضمناً لازم هم نیست زیاد کنجکاو باشید و بدانید آنها چه کارکردی دارند. این سایتها یک کپی ضعیف و البته بیشترشان سودجودیانه از یاهومسنجر و گوگل تاک هستند که تنها با چند حدیث و روایت خواستهاند به خود مشروعیت قانونی و مذهبی ببخشند وگرنه بیشترشان همان آش و همان کاسهای است که قبلاً در یاهو و گوگل به شکل شکیلتر و شیکتر عرضه میشدند! وقایعنگاری روابط دختر و پسر در روستاها زمانی بود که دختر و پسر همدیگر را لب چشمه میدیدند و با هم آشنا میشدند، لب چشمه هم قرار خواستگاری را میگذاشتند و پدرها و مادرها از ماجرا باخبر میشدند. و به همین دلیل هم نهتنها مشکلی در ازدواج پیش نمیآمد بلکه زندگی مستحکمی هم پایهریزی میشد. گذر زمان این روشهای سنتی را برچید و این روابط در طول مسیر به صحبتهای تلفنی یواشکی رسید و با پیشرفت تکنولوژی پای اینترنت و یاهومسنجر به میان آمد. رایانههای درب و داغان و سرعت اینترنت پائین هم باعث نمیشد برخی جوانها 24 ساعته پای مسنجر ننشینند و چت نکنند. همزمان با ورود شبکههای اجتماعی و قرار دادن عکس و مشخصات، راههای جدیدتری هم پیدا شد و آشناییها رنگ و بوی دیگری گرفت! آن زمان که در روستاها آشناییها بر لب چشمه اتفاق میافتاد یا خالهخانباجیها در شهرها پیوندها را جوش میدادند همه چیز صادقانه بود، دختر و پسر کاملاً همدیگر را میشناختند و خانوادههایشان از شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی یکدیگر به خوبی آگاه میشدند ولی رفته رفته با تغییر شرایط آشنایی، طرفین غریبهتر و البته گاهی هم با دروغ و دغل به ارتباط ادامه میدادند! مثلاً در همین چت، شما از هر کسی در تهران میپرسیدید از کجای تهران هستی؟ فوراً مینوشت از نیاوران، جردن، فرمانیه و اگر تخفیف میداد از سعادتآباد کانکت شده است. انگار همه مردم تهران در این چند منطقه جمع شدهاند! امکان قرار دادن عکس هم که فراهم شد، همه راهی آتلیهها شدند تا عکسهای شیک و فتوشاپ شده در صفحه خود قرار دهند! در واقع در فضای مجازی هیچکس خودش نبود، آن چیزی بود که در رویاهایش دوست داشت یا به چهرهای پرداخت شده در میآمد. سایتهای همسریابی یا همان شبکههای اجتماعی! در میان این همه مسنجر و تاک و بوک، ناگهان سایتهایی پای به عرصه فضای مجازی گذاشتند که از درون همین کشور و بدون فیلتر شدن، امکان آشنایی دختر و پسر را فراهم میآورند. چه برای عقد دائم و چه برای صیغهای کوتاه یا بلندمدت. زنان و دختران این سایتها هر روز هم بیشتر از دیروز میشوند و با تبلیغات متعدد سعی دارند دختران و پسران جوان و زنان و مردان پا به سن گذاشته را به سمت خود بکشانند، کارکرد بیشتر این سایتها مشابه کارکرد همان چت رومها و شبکههای اجتماعی است با این تفاوت که از شعارهای فریبندهای همچون بحث ازدواج آسان هم استفاده میکنند. جوانان با پر کردن اطلاعاتی که در اکثر موارد هم غیرواقعی است وارد این سایتها میشوند، برای جنس مخالف پیغام میفرستند و به این سادگی زمینه آشنایی طرفین فراهم میشود، در خوشبینانهترین حالت این آشنایی به ازدواج میرسد، ازدواجی که در اکثر موارد نتیجه آن چندان خوشایند نیست. معصومه فلاحپور، کارشناس جامعهشناسی میگوید: «یکی از پارامترهای ازدواج موفق، تطابق فرهنگی طرفین است، به هر حال هر خانواده برای خود فرهنگ و روشی دارد و در زمان ازدواج، جوانانی به خوشبختی میرسند که خانوادههایشان به لحاظ فرهنگی حداقل نزدیک به هم باشند. این اتفاق در شبکههای اجتماعی هرگز رخ نمیدهد. بیشتر طرفین اولاً با صداقت در بحث وارد نمیشوند، ثانیاً خانوادههای یکدیگر را نمیشناسند، به لحاظ فرهنگی همسان نیستند، شاید اگر ازدواجی هم رخ دهد چون با واقعیات در تضاد است وصلت میمون و مبارکی پیش نمیآید، طرفین امروز سر آبگوشت و دیزی به تفاهم نمیرسند و فردا سر ماکارونی و اسپاگتی به مشکل میخورند. بندرت چنین ازدواجهایی به نتیجهای درست منجر میشوند کما این که در بحث ازدواجهای خیابانی هم چنین مسائلی بود و البته درصد موفقیت آنها به مراتب بیشتر از چنین ازدواجهایی ارزیابی میشد چراکه لااقل در چنین آشناییهایی دروغ و «خود دیگر پنداری» کمتر محل تعریف داشت. فاجعههایی در پس آشناییهای مجازی به همین سادگی از سایتهای همسریابی و چترومها نگذرید، دروغهایی که دختران و پسران را برای برخی روابط وسوسه میکرد فاجعههایی در پی داشت که از کنار آنها نمیتوان به سادگی گذشت. تجاوز به عنف، فریب، قتل، سرقت و کلاهبرداریهای متعدد حاصل سادهاندیشی در مراجعه به برخی از سایتهای همسریابی است. همین چند وقت پیش فردی پس از آشنایی با زنان در سایتهای همسریابی، اعتماد آنها را به خود جلب میکرد و از آنها پولهای کلان میگرفت. یکی از زنان مالباخته در این خصوص گفت: «چندی قبل از طریق سایت همسریابی با مردی آشنا شدم، پس از چند ملاقات حضوری، او اعتماد مرا به خودش جلب کرد و با وعده ازدواج و حرفهای شیرین سر من کلاه گذاشت. این مرد به بهانه سرمایهگذاری مبلغ 24 میلیون از من گرفت و ناپدید شد.» نکته جالب این که همین مرد کلاهبردار، پس از دستگیری به کلاهبرداری از دو زن دیگر هم اعتراف کرد و راهی زندان شد. این نقطه یک نمونه از هزاران جرمی بود که افراد سودجو از طریق سایتهای همسریابی مرتکب شدهاند. اخیراً پلیس، زن تبهکاری را دستگیر کرده که به عنوان یک دختر جوان از خانوادهای ثروتمند با جوانانی خام و سادهدل آشنا میشد و آنان را ترغیب میکرد بدون لباس عکس بگیرند و سپس تهدیدشان می کرد که اگر باج ندهند تصویرشان را پخش خواهد کرد. سایتهایی که مجوز ندارند تقریباً همه این سایتهای همسریابی در صفحه اول خود مدعی داشتن مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند، در حالی که چنین ادعایی کذب محض است. محمدصادق افراسیابی، معاون مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت ارشاد در این خصوص میگوید: «هیچ سایت مربوط به ازدواج تاکنون مجوزی از این مرکز دریافت نکرده و صدور مجوز رسانهها در حوزه ازدواج و همسریابی منوط به ارائه معرفینامه از سوی وزارت ورزش و جوانان است که از این طریق نیز تاکنون درخواستی برای ما ارسال نشده است. اکثر این سایتها در درگاه خود نوشتهاند: «این سایت در سایت ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است.» اساساً آیا ثبت در سایت ساماندهی مجوزی برای فعالیتهای اینچنینی میشود؟ یکی از مسئولان سایت ساماندهی با رد این مطلب میگوید: «ثبت هر سایتی به منزله تأیید کامل همه فعالیتهای آن سایت نیست، ضمن این که برای کارهای اینچنینی صرفاً ثبت سایت ملاک نیست و باید مجوز وزارت ورزش و جوانان اخذ شود.» استفاده از عکس یک مجرم برای جلب نظر خانمها! خبرنگار شوک برای این که از ناامن بودن چنین سایتهایی اطمینان حاصل کند، در چند سایت اینچنینی عضو شد. او به جای عکس خود، از عکس یک مجرم که چندین سال پیش به جرم قتل اعدام شد استفاده کرد. نتیجهای که این همکار گرفت جالب است. او میگوید: «با درج اطلاعات دروغ و با استفاده از عکس یک مجرم وارد سایت شدم و جالب این که در عرض چند روز بیش از 10 خانم پیغام دادند و ابراز تمایل کردند با من آشنا شوند.» نکتهای که این خبرنگار نفوذی شوک میخواست به آن دست پیدا کند میزان ناامن بودن این سایتها بود. در حالی که در سایتهای همسریابی تأکید شده «پلیس سایت» نظارت دقیقی بر مطالب و اشخاص ورودی دارد، ولی عملاً هیچ نظارتی نیست و لفظ پلیس هم صرفاً برای فریب است تا کاربر گمان کند «نیروی انتظامی» این سایتها را کنترل میکند. در واقع پایگاههای همسریابی عملاً از نامهای سازمان ها و نهادهای دولتی و ملی سوءاستفاده میکنند و هیچ واکنشی نیز به این نوع سوءاستفاده نشان داده نمیشود. پول بدهید آشنایتان کنیم! مشکل این سایتها فقط ناامن بودن آنها نیست بلکه محلی برای سوءاستفادههای مالی نیز ایجاد شده تا صاحبان سایتها بتوانند به مقاصد اقتصادی خود نیز برسند. این سایتها بعد از آشنایی اولیه، برای ادامه روابط درخواست پول میکنند و اعضا باید با واریز پول به حساب بانکی صاحب سایت مجوز ادامه ارتباط و گفتوگو را فراهم آورند. در واقع شما تنها میتوانید علاقهمندی به رابطه را رایگان ارسال کنید و مابقی مسائل تنها با پرداخت پول ممکن خواهد شد. سوءاستفاده از احادیث بیشتر سایتهای همسریابی برای رسیدن به مقاصد خود به سوءاستفاده از احادیث و روایات نیز میپردازند. در واقع آنها با اتکا به اعتقادات مردم نه تنها آغازگر روابط غیرشرعی و بزهکارانه میشوند بلکه به زعم خود نوعی امنیت در ادامه مسیر را نیز ایجاد میکنند. در نظر آنها استفاده از احادیث مانع از برخورد مراجع ذیصلاح میشود! لیستهای ازدواج قلابی برخی از این سایتها، لیستهای ازدواج قلابی ایجاد کردهاند تا کاربر با استناد به آنها، سایت مورد نظر را موفق بداند. این در حالیست که حاضران در این لیست صرفاً اسم هستند و هیچ منبع تاکیدکنندهای وجود ندارد که مثلاً آیا رضا با ساغر در مازندران(کجای مازندران؟) با هم ازدواج کردهاند یا نه و اصلاً وجود خارجی دارند یا نه؟ بحران ازدواج نداریم پشت همه این سوءاستفادهها دلایلی همچون بحران ازدواج وجود دارد، بحرانی که هرگز تعریف دقیقی از آن صورت نگرفته است. رضا غیاثی، کارشناس جامعهشناسی در خصوص چنین بحرانی میگوید: «شما میتوانید چنین تعریف کنید که چون جوانها دیر ازدواج میکنند بحران وجود دارد در حالی که چنین نیست، پارامترها و معیارهای ازدواج عوض شده است. زمانی پسران در 18 سالگی و دختران در 13 سالگی ازدواج میکردند، ولی حالا پسران دوست دارند بالای 30 سال و دختران بالای 23 سال ازدواج کنند. یعنی معیارها عوض شده، پس نمیتوان به این وضع لقب بحران داد.» وی افزود: «حتی در صورت وجود چنین بحرانی راهحل وجود سایتهای همسریابی نیست بلکه فرهنگسازی است و آنقدر که بحث فرهنگی در بالا رفتن سن ازدواج نقش دارد مسائل اقتصادی صاحب نقش نیستند. پس با راهاندازی سایتهایی که نتیجه آنها در اکثر موارد وقوع اقدامهای مجرمانه است نمیتوان مسیر ازدواج را هموار کرد. وی با اشاره به برخی کشورها که در آنها بحران ازدواج وجود دارد، گفت: در همین کشورها راههای مطمئنتری در نظر گرفته شده است. ساخت برنامههای تلویزیونی برای ازدواج، کلاسهای مشاوره خصوصی و عمومی، آموزش مسائل مرتبط با زندگی و... باعث شده میزان ازدواج در چنین کشورهایی بالاتر رود. در واقع ترغیب جوانان به ازدواج سیر معقولی را میخواهد و هر مسیری به این امر مقدس منتج نخواهد شد.