به گزارش 598 به نقل از
خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران؛
ساعت 3 بامداد 26 مرداد سال 88 ، از طريق مرکز فوريتهاي پليسي 110 ، وقوع
يک فقره درگيري در طبقه چهارم يک مجتمع مسکوني در منطقه شهرزيبا ، خيابان
آلاله شرقي به کلانتري 133 شهرزيبا اعلام شد .
مأموران پس از حضور
در محل، متوجه وقوع آتش سوزي در واحد آپارتماني طبقه چهارم شدند . بلافاصله
هماهنگي هاي لازم با 125 انجام و با حضور تيم آتش نشاني، آتش سوزي کنترل و
خاموش شد .
مأموران در بازرسي از منزل با جسد مرد 40 ساله ای روبرو شدند که با دست پاي بسته شده در داخل اتاق خواب قرار داشت .
با
حضور تيم بررسي صحنه جرم اداره دهم ، عوامل تشخيص هويت آگاهي و پزشکي
قانوني در محل و انجام اقدامات اوليه ، وجود آثار متعدد ضرب و جرح بر روي
بدن به ويژه سر مقتول شناسايي و پس از انتقال جسد به پزشکي قانوني ، علت
مرگ مقتول "خفگي ناشي از انسداد مجاري تنفسي گردن" اعلام شد .
با
تشکيل پرونده مقدماتي با موضوع "قتل عمد" و به دستور بازپرس شعبه سوم
دادسراي امور جنايي تهران ، پرونده برای رسيدگي تخصصي در اختيار اداره دهم
ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت .
با آغاز رسيدگي به
پرونده ، کارآگاهان اداره دهم با مراجعه به محل وقوع جنايت و با شناسايي
اعضاي خانواده مقتول متوجه شدند که وي از حدود يک سال پيش و پس از متارکه
از همسرش ، به تنهايي زندگي مي کرده و در زمينه خريد و فروش خودرو نيز
فعاليت داشته است .
کارآگاهان با بررسي محل جنايت پی بردند که قاتل
يا قاتلين بدون هيچگونه تخريب در وارد محل سکونت مقتول شده و در يک درگيري
اقدام به ارتکاب جنايت کرده و با آتش زدن مبلمان اتاق پذيرايي ، قصد به
آتش کشيدن محل جنايت را داشته اند.
در ادامه رسيدگي به پرونده ،
کارآگاهان متوجه شدند که مقتول صاحب يک دستگاه خودرو سواري 206 خاکستري رنگ
بوده که از محل پارکينگ و از سوی قاتل يا قاتلين ، در شب حادثه به سرقت
رفته است .
با توجه به سرقت خودرو مقتول ، دستور توقيف خودرو به
همراه دستگيري سرنشينان آن در سيستم جامع پليس ثبت شد . سرانجام دوم مهر
سال 88 مأموران کلانتري 16 شهرک انديشه هنگام گشت زني به سرنشين يک دستگاه
خودرو 206 مشکوک شدند. پس از توقف خودرو و در بررسي ارکان هويتي آن مشخص شد
که خودرو مسروقه بوده و سرنشينان آن تحت تعقيب اداره دهم پليس آگاهي تهران
بزرگ قرار دارند .
با دستگيري سرنشين 206 به نام "محمد . خ" 25
ساله و انتقال وي به اداره دهم آگاهي تهران ، وي در همان تحقيقات به سرقت
خودرو 206 از محل سکونت مقتول و اطلاع از ارتکاب جنايت اعتراف اما منکر
هرگونه ارتکاب جنايت شد و ادعا کرد، جنايت از سوی يکي از دوستانش به نام
فرزاد انجام شده است .
محمد در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : شب
حادثه به همراه يکي از دوستانم به نام فرزاد که قبل از آن شيشه مصرف کرده
بود ، به منزل مقتول رفتيم . حدود ساعت دو بامداد و در حاليکه روي مبل
نشسته بودم ، ناگهان صداي مقتول را شنيدم که درخواست کمک مي کرد . به پشت
سرم نگاه کرده و فرزاد را ديدم که در حال خفه کردن مقتول است . من نيز به
کمک فرزاد رفته و دست و پاي مقتول را گرفتم . فرزاد با گلدان کنار مبل
چندين ضربه به سر مقتول زد که باعث بيهوش شدن وي شد . سپس دست و پاي مقتول
را بسته و او را به داخل اتاق خواب برديم . در حاليکه پس از برداشتن سوئيچ
206 قصد خارج شدن از خانه را داشتيم ، مقتول به هوش آمد و قصد ايجاد سر و
صدا را داشت که فرزاد به سراغ وي رفت و چند ضربه ديگر به سرش وارد و در
پايان او را با پارچه خفه کرد و بعد از آن نيز مبلمان و فرش داخل اتاق
پذيرايي را به آتش کشيد . به سرعت به داخل پارکينگ مجتمع رفته و با خودرو
206 مقتول از مجتمع خارج شديم.
با شناسايي فرزاد 30 ساله به عنوان
دومين متهم پرونده ، کارآگاهان به محل سکونت وي در شهرستان اسلامشهر مراجعه
و متوجه شدند که او از محل سکونتش متواري شده و خانواده اش نيز مدعي شدند
که هيچگونه اطلاعي از وي ندارند.
تحقيقات برای شناسايي مخفيگاه
فرزاد در حالي در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار داشت که خانواده وي
همچنان مدعي بودند که هيچگونه اطلاعي از فرزندشان ندارند تا سرانجام با
گذشت چهار سال از زمان جنايت ، کارآگاهان اداره دهم با انجام اقدامات پليسي
موفق به شناسايي مخفيگاه فرزاد در منطقه فلاح شده و او را شامگاه 24
شهریور دستگير و به اداره دهم آگاهي منتقل کردند .
با آغاز تحقيقات
از متهم ، وي در اظهاراتش به کارآگاهان عنوان داشت که طي اين مدت اعضاي
خانواده اش اقدام به تهيه مخفيگاه براي او کرده اند . با توجه به اعترافات
فرزاد ، به دستور مقام قضايي و به اتهام "مساعدت در فرار متهم به قصد خلاصي
از محاکمه" ، پدر و مادر وی نيز دستگير و به اداره دهم منتقل شدند .
در
ادامه ، فرزاد در خصوص ارتکاب جنايت مدعي شد که تا شب جنايت ، هيچگونه
ملاقاتی با مقتول نداشته و به واسطه دوستي محمد با مقتول و به پيشنهاد وي
به منزل مقتول رفته است . فرزاد در ادامه مدعي شد که جنايت از سوی محمد
انجام شده و در خصوص علت همراهي اش با محمد در شب حادثه نيز به کارآگاهان
گفت : مبلغ يک ميليون تومان از محمد طلب داشتم تا اينکه در شب حادثه ، محمد
با من تماس گرفت و به بهانه دادن طلب يک ميليون توماني از من درخواست کرد
تا به منزل يکي از دوستانش رفته تا پس از گرفتن طلب محمد ، من نيز به پول
خود برسم.
فرزاد در ادامه و با اطلاع از اعترافات محمد به
کارآگاهان گفت : من هيچگونه انگيزه اي براي ارتکاب نداشتم و قتل توسط محمد
انجام شد و در طي اين مدت نيز تنها به خاطر ترس از زندان و بازجويي مخفي
شده بودم.
سرهنگ کارآگاه آريا حاجي زاده ، معاون مبارزه با جرايم
جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ با اعلام اين خبر گفت : با توجه به اعترافات
فرزاد، قرار بازداشت موقت از سوي مقام قضايي براي وي صادر و قرار شد تا
متهم اول پرونده - محمد - نيز از زندان به اداره دهم پليس آگاهي منتقل تا
تحقيقات از هر دو متهم برای شناسايي عامل اصلي جنايت انجام شود.