ضرورت پرداختن به روح معنوی جامعهمقام معظم رهبری«حفظه الله» در سخنرانیهای خود بحثی را به عنوان روح انقلاب مطرح کردند و فرمودند:«اگر همۀ قوا به وظیفه خود عمل کنند، نظاممند کار کنند، این عملشان مربوط میشود به ساختمان و اسکلت انقلاب، اما ما باید مراقب باشیم که روح انقلاب از جامعه و نظام گرفته نشود.»
شخصیتی این مطلب را بیان میکنند که جدا از موقعیت کنونی، در سالهای قبل از رهبریشان نیز دارای تفکر استراتژیک بودند. یعنی میتوانستند به کلیدیترین مشکل اشاره کنند، نقاط قوت و ضعف را دقیق دریابند و به گونه ای تحلیل کنند که دیگران پس از 10 سال به آن برسند. خصوصاً اینکه نور ولایت و رهبری جهان اسلام به ایشان اضافه شده است.
ایشان اهل ذوقی یا علمی صرف حرف زدن نیستند و بسیار حساب شده صحبت میکنند. لذا وقتی میفرمایند باید به روح انقلاب پرداخت، یعنی این بحث بسیار مهم و ضروری است. هر عملی که انجام میشود، هر مسلمانی که نماز میخواند، هر رفتاری که برای مناسبت خاصی یک مدتی اجرا میگردد، بعد از گذشت چند سال باید ببینیم که همچنان روح آن عمل مثل گذشته باقی مانده است یا خیر؟ مقام معظم رهبری در 30 سالگی انقلاب، همین تذکر را میدهند که باید مراقب زنده نگهداشتن روح انقلاب باشیم.
راههای ایجاد روح معنویت در جامعهجامعه در قالب دو شکل میتواند روح معنوی را در خود بدمد:
1. راه اول: وقوع حادثه
وقتی حادثه یا واقهای رخ دهد که گلهای جامعه یا زیباییهای انسانها رو بیاید، روح به کالبد جامعه بر میگردد. مانند جریان دفاع مقدس یا 18 تیر که وقتی مقام معظم رهبری در آن جریان فرمودند:«اگر عکس من را نیز پاره کردند، شما آرام باشید، این گذراست» بعد از کلام ایشان شاهد بودیم همه، حتی کسانی که از لحاظ ظاهری خیلی به این بحث ها نمیپرداختند، به حمایت از ایشان تجمع کردند. اما در زمان کنونی از این حادثهها رخ نخواهد داد؛ چون دشمنان ما خوب میدانند که با این وقایع گلهای ما و زیبایی های وجودمانرو میآیند. لذا قصد ایجاد این حادثهها را ندارند.
2. راه دوم: دعوت به خیر
راه دومِ ایجاد روح معنوی در جامعه این است که دعوت به خیر کنیم. طبق آیۀ شریفه که میفرماید«وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر»طبق این آیه، وقتی نه معروفی ترک شده که تو بخواهی آن را امر کنی و نه منکری انجام شده که تو بخواهی از آن نهی کنی، نباید بیکار بمانی. بلکه باید مردم را به راه خیر دعوت کنی. اگر این چنین نباشد، روح معنوی جامعه میمیرد یا ضعیف میشود.
الان در مردم ما زیبایی های زیادی وجود دارد، نور معنویت زیادی قابل مشاهده است؛ اما ما با این زیباییها بیتفاوت برخورد میکنیم. گر چه زشتی هم در جامعه ما وجود دارد؛ اما به مراتب مقدارش کمتر از زیبایی هاست.
غریزۀ مؤمن تبلیغ است و امر به معروف و نهی از منکر از زیرشاخه های آن است و تبلیغ اعم از امر به معروف و نهی از منکر است. و این کارهای تبلیغی را باید هر کس بر اساس توانش انجام دهد. اگر ما بتوانیم زیباییهای جامعه خود را بدون ایجاد یک حادثه خاص نشان دهیم. آن وقت جامعۀ ما گلستان خواهد شد. چقدر خوب است که ما بدون جنگ و کشتار روح هشت سال دفاع مقدس را بر جامعۀ خود بدمیم. مگر چند حسین باید بیاید و کشته شود تا ما خوبی هامان را رو کنیم...؟!
اهمیت بالای جایگاه امر تبلیغاگر تبلیغ دین نباشد، عالم عبث و بیهوده است. تبلیغ فقط راز کربلا نیست، بلکه راز هستی هم هست. تبلیغ دین تنها مسئولیت و رسالت پیامبران الهی است. در آیات کریمه قرآن خداوند متعال به رسول اکرم(ص) میفرماید: «تو هیچ وظیفهای جز ابلاغ نداری»
در تبیین جایگاه تبلیغ، سه نکته را میتوان بیان کرد:
1. نقش حیاتی تبلیغ در شهادت امام حسین(علیه السلام)
2. رسالت منحصر به فرد پیامبر
3. وابسته بودن عالم هستی به تبلیغ
اگر امکان تبیلغ از بین برود عالم به پایان میرسد. یعنی زمانی حیات عالم معنا دارد که زمینه برای امکان ابلاغ دین باشد.
تبلیغ دین برای عموم مؤمنین یک وظیفه نیست، بلکه در حکم یک ویژگی است. یعنی ناخواسته این عمل را انجام میدهند. اساساً شیعه بدون تبلیغ نمیتواند زندگی کند. جامعۀ الان ما بیش از هر زمانی نیاز به تبلیغ دارد. اگر جوانان مذهبی و متدین ما که خودشان اهل نماز اول وقت و روضۀ امام حسین(علیه السلام) هستند، به اندازه یک شیعۀ حداقلی توان تبلیغ داشته باشند، ما به سرعت جهان را خواهیم گرفت.
راه های روشهای تبلیغ دینعملیات تبلیغ دین به روشهای مختلف برای همۀ آدمهاست. همه میتوانند دین را تبلیغ کنند. در بسیاری از مواقع تبلیغ دین به روش امر به معروف و نهی از منکر است. اما گاهی امر به معروف و نهی از منکر نمیخواهد، نصیحت میخواهد. بسیاری از مواقع نصیحت لازم نیست، باید موعظه کرد، گاهی فقط اطلاعرسانی لازم است. گاهی اطلاعرسانی لازم نیست، درد و دل میخواهد. گاهی درددل نمیخواهد، ابراز احساسات تبلیغی کفایت میکند. لذا تبلیغ دین منحصر به سخنرانی کردن نیست، روشهای زیادی دارد.
راههای تبلیغ در زندگی روزمره
گاهی از اوقات فقط از راه چهره به چهره و رفاقت میتوان اثر گذاشت. لذا یکی از راههای تبلیغ، برقراری رابطۀ نزدیک و رفاقت کردن است. گاهی برای تبلیغ دین باید رفاقتی برخورد کرد. مثلا بعضیها فقط از طریق شما که فامیلشان هستید، دستشان گرفته میشود. بعضی از همسایههایتان اگر شما بروید سراغشان هدایت میشوند.
اگر انسان عرق تبلیغ دین داشته باشد، در زندگی روزمره راههای زیادی برای تبلیغ دین پیدا میکند. ممکن است با گذاشتن یک نوار روضه در ماشین ذکر اباعبدالله الحسین(علیه السلام) را تبلیغ کنید. یا با نصب پرچمی بر در خانهتان، یا آرمی بر روی ماشین. با این تبلیغ کردن، شما اثر گذار خواهید بود.
امر تبلیغ را منحصر به سازمان نبلیغات اسلامی و صدا و سیما نکنیم. اثری که در تبلیغ چهره به چهره وجود دارد، هیچگاه در صدا و سیما نیست.
چند نکته در مورد آداب تبلیغ1. روایتی است از امام صادق(علیه السلام) که میفرمایند:«کسی که میخواهد کار تبلیغی بکند باید به تفاوت اخلاقها آگاه باشد» مثلاً دو نفر که هر دو اهل دروغ گفتن هستند با هم متفاوتند، لذا برخورد خداوند با آنها یکسان نیست.
2. بدانید که بدترین انسانهایی که به دست شما هدایت میشوند، چه بسا از خود شما بهتر باشند. حتی کسانی که به وسیله شما هدایت نشوند، شاید بهتر از شما باشند. امام صادق میفرمایند:« اگر کسی دربارۀ کسی بدی بگویید خدا این را نمیبخشد. خداوند نه تنها او را میبخشد، بلکه وزر و وبال اعمال او را در گردن فردی که اینگونه گفته میاندازد. که چرا به کرم خداوند خود بیاحترامی کردید» البته این غیر از امثال کسانی که غزه را به خاک و خون کشیدند، و دشمنان دین و اهلبیت اند. حساب اینها جداست.
3. حضرت امیر(علیه السلام) در یکی از روایاتشان به نکته ای دیگر از نکات تبلیغ اشاره میکنند و میفرمایند« قلب انسانها دارای اقبال و ادبار است، وارد شوید از طرف اقبال آن، پس همانا اگر قلب ادبار داشته باشد کور میشود» ببینید کدام درب دلش باز است. گاه میبینید که باب الحسینِ دلش باز است. از همان جا بروید و کار تبلیغی انجام دهید.
الا لعنت الله علی القوم الظالمین