کد خبر: ۱۶۳۷۹
زمان انتشار: ۱۶:۳۳     ۰۳ مرداد ۱۳۹۰
آهاي جوان! زودباش اين معادله را حل كن!
وبلاگ حی علی الجهاد نوشت :


آهاي جوان! زودباش اين معادله را حل كن!

پرده اول:

عمره؛ شيرزن مختار، سرافراز و سربلند در مجلس مصعب كاري زينبي كرد و كربلايي شد ... شيدايي؛ محصول عفت است و حجاب ...

مختار؛ مجنون اين ليلي دلير كه سخت‌ترين مصائب را در طول قيام تحمل كرده بود، داغ ليلي خويش را تاب نياورد و مرواريد اشك، تسلي‌بخش دل سوخته‌اش شد، مجنون، آن‌چنان بي‌تاب شد كه دل را از دنيا كند و جام وداع را سركشيد ...

ثابت‌بن مختار، شيرمرد جوان داستان ما، قرار است آتش زير خاكستر بماند و بشود منتقم خون پدر ...

ناريه، اما مذبذب و ضعيف و زبون، دل به دنيا باخت كه نه در بهترين شرايط، همسري لايق بود براي منتقم خون حسين و نه در بدترين شرايط ... وبال گردني بود كه مختار بزرگ‌واري كرد در حقش ...


حكايت ابن‌حر و شبث‌ هم كه حكايت مردارهاي نان به نرخ روزخور است كه شامه تيزشان بوي امارت و ثروت و شهرت را از لابه‌لاي بوي تعفن و كثافات خوب تشخيص مي‌دهد ...

ايراني جماعت اما شجاع است و دلير و فرمان‌بردار و ولايت‌پذير ...

پرده دوم:

ماه شعبان است و ايراني‌جماعت كوچه‌هاي شهر را آذين‌ بسته است به يمن قدوم منتقمي ديگر تا پا در ركابش باشد، آن طرف‌تر اما جواني دست در دست گرل فرند محترمه! به عيش و طرب مشغول است، آن يكي به قداره كشي و زورگيري، آن يكي به پوززني و لايي كشي، آن طرف‌تر دختري دارد مي‌رود، اما نه با آرامش كه با ترس و لرز ...

جلوتر ناهي منكري را غرق خون كرده‌اند، ايراني جماعت اما از پذيرش پيكر غرق به خون يك عجم خودداري مي‌كند!

فستيوال فرش قرمز پهن است، ايراني‌جماعت حالا شده غربي جماعت! رنگ عوض كرده، شامه‌اش تيز شده! بوي شهرت و امارت و ثروت را ...

عمره‌ها دارند در گوشه خانه غم جارو مي‌كنند، اما ناريه‌ها وسط خيابان رقص عاشقي تمرين ... همسر لايق كجاست؟!!!

پرده سوم:

جمعه‌ شب‌ها قهرمان قصه مختارنامه، عمره است و صائب و ثابت و البته مختار‌بن ابوعبيد ثقفي ...

اعياد شعبانيه اما سيماي جمهوري اسلامي جوانك موبلند مطرب را نشان مي‌دهد باافتخار ...

رقص گرل فرندها و بوي‌ فرندها در بوستان آزادگان چه صفايي داده به نيمه شعبان!!! دست در دست هم دهيم به مهر!! مهربوني، صلح، صفا و دوستي!!! زندگي يعني اين!! 

سيماي ملي دارد مثل عقربه‌هاي ساعت مي‌دود كه از سيماي غيرملي جا نماند، ساختمان بيماران رواني و آدماي ابله، بايد بخنداند من و تو را كه خدايي نكرده جذب آن من و تو نشويم!

فيلم‌نامه‌نويس محترم دارد سياه مي‌كند چهره وطن را با ذغال ساخت اجنبي و كارگردان محترم‌تر فيلمي از آن ساخته در حد لاليگا خوش‌ساخت!!! وزارت ارشاد محترم‌تر تر، اين روزها همانند آن روزها مجوز مي‌دهد به اكران فيلم سراسر سرافكندگي عجم!

رؤساي قوا اما هم‌چنان مي‌گويند ايراني جماعت، شجاع است و دلير و فرمان‌بردار و ولايت‌پذير ... ما مي‌توانيم!

نماز؛ اين تنها عن الفحشا و المنكر، اين تنها راز شيدايي عاشق و معشوق، را چه كار با جوان ايراني، تا عرفان كيهاني هست چه كسي گفته آرامش در نماز است!!!

آهاي جوان! زودباش معادله را حل كن! فهميدي الان بايد كدام باشي؟! عمره خوب است، ناريه خوب‌تر، از هردوي اين‌ها ابن‌الوقت باشي بهتر است، وانگهي مختار شجاع است و محكم و پهلوان! راستي از كجا معلوم تهمت‌هاي مصعب و مهلّب راست نباشد، شايد مختار بدعت‌گذار است! آري! ناريه راست مي‌گفت!

آهاي جوان! تو بايد آزاد باشي از هفت دولت! حجاب خوب است، اما براي تو نه! بگذار امل‌ها باحجاب باشند، آن‌ها عُرضه ندارند خود را عَرضه كنند ... تو بيا همين مانتوي آستين كوتاه و شلوار فاق كوتاه را بخر كه چرخ اقتصاد ممكلت بچرخد، تو داري به اقتصاد كشورت خدمت مي كني! يقين بدان!

آهاي جوان! معيشت تو بايد تكنولوژيك باشد، به روز، آن‌لاين ... عجم‌ها باهوش‌اند، لايق‌اند ... تو يقينا لايق آن‌چه غربي‌ها بالا آورده‌اند، هستي جوانكم! تو استعداد اوباش شدن داري! ناهي منكر را بزن! دنيا براي تو امن است! خيالت راحت


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۰۸ - ۰۹ مرداد ۱۳۹۰
۱
۰
سلام .
آفرين به اين توانايي در بيان و شيوه نثر...
بسيار زيبا و بجا بود...
با نثري روان و خوب،‌آنچه را كه در دل داريم بيان كرديد...
موفق باشيد...
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها