البته هيچ بعيد نيست كه در اين شرايط او اين سفر را دستمايهاي براي فرار از انتقادات احتمالي كرده باشد، چرا كه پيش از اين هر گاه سرمربي تيم ملي به سفر رفت، بحث مرخصيهاي بيش از حد او به تيتر اصلي روزنامهها تبديل شد تا كیروش بفهمد كه همواره براي خروج از ايران بايد بهانهاي قانعكننده وجود داشته باشد.
در حالي كه ليگ برتر با برنامه و منسجم جلو ميرود، سفر غيرمنتظره او و همه دستيارانش حتما واكنش اهالي فوتبال را به دنبال داشت و دوباره انتقاد هميشگي شروع ميشد اما سرمربي تيم ملي با اين پلتيك جديد، جامعه فوتبال را با اين پرسش نگران كرد كه واقعا او قصد خداحافظي با تيم ملي را دارد؟!
همين چند روز پيش كیروش به همراه مسوولان فدراسيون به جلسه با سرپرست وزارت ورزش و كيومرث هاشمي رفت. در آن جلسه سرپرست وزارتخانه قول داد كه از تمام برنامههاي تيم ملي تا جام جهاني حمايت ميشود و سرمربي تيم ملي خوشحال و خندان از جلسه بيرون آمد و خيلي زود كارش را شروع كرد تا اردوي جديد و بازيهاي تداركاتي را هماهنگ كند و برنامه جديد را به فدراسيون بدهد تا كفاشيان هر چه سريعتر از وزارتخانه بودجه لازم براي اين برنامهها را دريافت كند.
البته سرپرست وزارت ورزش عليرغم اينكه به مسوولان فدراسيون و كیروش قول قاطع و كامل براي حمايت از تيم ملي داد و حتي پيغام دكتر روحاني رييس جمهوري را هم به كیروش رساند تا خيالش راحت شود اما از آنها خواسته كه اول برنامه بدهند و بعد پول بگيرند.
در واقع صالحي اميري با اين اقدام قاطع خط بطلاني كشيد بر اقدامهاي گذشته كه بدون برنامه و تحقيق، صرفا براي راضي كردن سرمربي تيم ملي، آرام كردن آني فضاي فوتبال و مطرح كردن نام خودشان دست به جيب ميشدند و بيحساب و كتاب به فدراسيونها و تيمهاي ملي پول ميدادند.
حالا در اين شرايط كه تمام مسوولان فدراسيون و كارلوس كیروش از جلسه با وزير راضي بودند و اميدوار كه تا جام جهاني دغدغه براي تيم ملي وجود نخواهد داشت، مطرح شدن داستان خداحافظي كروش عجيب بهنظر ميرسد. اين خبر هنگامي ابهامهاي بيشتري را ايجاد ميكند كه در آن تناقضهاي زيادي هم ديده ميشود. مثلا يك بار گفته ميشود كه او استعفا داده و به دستيارانش هم گفته كه ايران را ترك كنند اما در جايي ديگر عنوان ميشود كه او به پرتغال رفته و تا 6 هفته قبل از جام جهاني بازنميگردد.
اگر استعفا داده، پس بحث بازگشت چرا مطرح شد و اگر قرار است 6 هفته مانده به جام جهاني بيايد، يعني برنامهاي در اين مدت وجود نخواهد داشت! اين تناقضها با نتيجه جلسه مثبت كفاشيان و كیروش در وزارتخانه به هيچوجه همخواني ندارد. البته پيگيري اين موضوع از سوي ايران ورزشي در صفحه 2 نشان ميدهد كه اساسا اين خبر بيشتر به يك جريانسازي شبيه است و اصل موضوع صحت ندارد. كفاشيان و نبي كه بايد در جريان اصل ماجرا باشند، سراسر اين حرفها را تكذيب ميكنند و به تشريح دلايل سفر كیروش ميپردازند كه نه تنها استعفا و خداحافظي در كار نيست بلكه نشاندهنده انگيزه تازه كروش براي كار و سفر به پرتغال و ترتيب بازي تداركاتي و حضور پرقدرت در جام جهاني است.
به هر حال آنچه مسلم است، كارلوس كیروش هم بازي با رسانههاي ايراني را خوب ياد گرفته و در حالي كه احتمالا با آرامش در پرتغال به كارش مشغول است، ته دلش به اين شايعاتي كه خودش ساخته ميخندد و به زودي با برنامههاي جديد، اردوي تازه و بازي تداركاتي به ايران بازميگردد و بسته پيشنهادي خود را براي گرفتن پول لازم جهت انجام آن روي ميز كفاشيان خواهد گذاشت و در اين ميان كسي از او نخواهد پرسيد كه چرا در بحبوحه ليگ، ايران را ترك كرده و به دستيارانش هم كه در غياب او بايد ليگ را زيرنظر داشته باشند اجازه خروج از كشور را داده است.
بهزودي احتمالا تمام اين خبرها هم مثل اخبار قبلي تكذيب ميشود و تنها كسي كه در اين ماجرا ضرر ميكند، آنهايي هستند كه بدون در نظر گرفتن ماهيت خبر و بررسي وضعيت شايعه ميسازند و اعتبار خود را زير سوال ميبرند؛ البته كه سرمربي تيم ملي از گلآلود شدن اين آب، براي خودش ماهي ميگيرد و خوشحال است كه كسي از او لااقل سوال نميكند كه چرا رفتي، كي رفتي، كي برميگردي و چرا همه با هم رفتيد؟