کد خبر: ۱۶۳۳۹۳
زمان انتشار: ۱۳:۲۹     ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
به گزارش وبلاگستان پایگاه 598، وبلاگ سطلیات در آخرین مطلب خود با عنوان دیپلماسی‌عمومی در تویتر؛ «مَجاز اندر مَجاز اندر مَجاز»! نوشت:

این چند روز کسانی که اهل شبکه های اجتماعی هستند، حتما خبر دار شده اند که دکتر ظریف، وزیر خارجه دولت جدید که دوستان او بر روی قدرت و ذکاوت دیپلماتیک او بسیار حساب باز می کنند، حساب تویت باز کرده است. اولین سخنگوی زن، در تاریخ وزارت خارجه جمهوری اسلامی نیز صفحه فیسبوک باز کرده است. اگر در پیام آغازین خانم سخنگو در صفحه فیسبوکشان را دیده باشید ایشان غرض از ورود به این میدان را «دیپلماسی عمومی» یاد کرده اند.


برای ما بچه حزب اللهی ها، این اصطلاح با فعالیت های رسانه ای دکتر احمدی نژاد در سفرهای خارجی و بخصوص نیویورک شناخته می شود، کاری که بارها و بارها او را در صدر اخبار جهانی و در چشم مردم دنیا قرار داد. اصطلاح دیپلماسی عمومی ما را به یاد سخنان پروفسور مولانا می اندازد که «احمدی نژاد خود یک رسانه است». اما از نظر رئیس جدید دستگاه دیپلماسی، مدل رئیس جمهور قبلی مناسب نبوده است و باید با مدل جدیدی جایگزین شود. اینکه چهره تمام نمای دیپلماسی عمومی محمد جواد ظرف چه خواهد بود، چیزی است که دو سه سال طول خواهد کشید تا رونمایی شود، اما یک نکته مهم این است که به هر حال او یک قطعه مهم این پازل را رو نمایی کردهاست؛ حضور در شبکه های اجتماعی اصلی دنیای امروز.

از دیپلماسی عمومی محمود احمدی نژاد و خلاقیت های فوق العاده او گزارش مفصل اما تا حد زیادی تحلیل نشده ای در دست است. او به رسانه های غربی اجازه می داد که خودشان احمدی نژاد را معرفی کنند، اما به گونه ای بازی می کرد که نتوانند او را معرفی نکنند. او علاقه مند به میلیونی ترین شو های سیاسی بود. اینگونه مستقیم سخن گفتن را بیشتر می پسندید و برای حرکت خودش کارآمدتر می یافت. البته در روزهای آغازین دولت نهم سعی کرد از طریق ahmadinejad.ir کمی هم اینترنتی باشد، اما خیلی زود از صرافت آن افتاد و این -در اصل وبلاگ- رها شد.


در مقابل دولت مدرن تر یازدهم که نه اسلامِ تیز را می پسندد و نه از قرائت تند و تیز مدرنیته دل خوشی دارد، دیپلماسی عمومی خود را ابتدا در شبکه های اجتماعی رونمایی کرد. دیپلماسی در لباس یک عضو کوچک، معمولی، ساده، کم هیاهو، رو در رو، که پذیرفته است مثل همه عضوی از این جامعه مدرنی باشد که انقلاب اسلامی منتقد آن است.

کسانی که با شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک، تویتر، پلاس و... کار کرده اند می دانند که انسان در این فضای بزرگ خود را چگونه می یابد. طبقه مخاطب این شبکه ها چه کسانی هستند، چه تعداد هستند و چه نوع انگیزه ها و ارزشهای مشترکی را دنبال می کنند و چه نوع اتفاقاتی را بیشتر لایک و شییر می کنند و درون دسته بندی های فرهنگی جوامع در کجا قرار می گیرند و احیانا تا چه حد می توانند مخاطب پیامهای یک «انقلاب» از نوع مقاومت در برابر عالَم مدرن قرار بگیرند. اما به هر حال طبق تعریف اصطلاحی دیپلماسی عمومی نمی توان گفت که حضور در شبکه های اجتماعی دیگر دیپلماسی عمومی نیست. ولی باید قبول کرد که هر مدل دیپلماسی عمومی توانمندی هایی و ناتوانی هایی دارد. شاید بد نباشد که از این فرصت استفاده کنیم و فعالیت دکتر ظریف و تیم او را درست رصد کنیم و ببینیم که دقیقا چه سودهایی را می توان از جامعه مجازی در خدمت انقلاب اسلامی آرود. به هر حال ما در عصر تجدد غربی زندگی می کنیم و معلوم نیست این دنیا تا به کی ادامه خواهد داشت. اگر این دنیا ادامه داشته باشد، ما باید بتوانیم مقاومت همه جانبه و با کیفیتی را به نمایش بگذاریم و این با سر چون کبک به زیر برف کردنهای امروز ما نمی سازد.



از نظر من از رفتار دکتر ظریف بوی مقاومت و مبارزه انقلاب اسلامی بر نمی اید و این را از جوابی که به دختر خانم نانسی پلوسی رئیس اسبق سنای آمریکا داد استشمام کردم. از این حرکت، دیپلماسی عمومی برای انقلاب اسلامی بما هو انقلاب اسلامی در نمی آید و اگر هم نام آن را دیپلماسی عمومی برای انقلاب اسلامی بنمامیم، چیزی چون «مجاز اندر مجاز اندر مجاز1» خواهد بود. اما این نگاه ما نیز که انگار دینامیتی آماده شده داریم و همین روزهاست که این شبکه ها را بترکانیم و لذا لازم نیست که به این جوامع مجازی فکر کنیم و برای زندگی کردن در عصر آنها نیز برنامه داشته باشیم هم قابل قبول نیست و دعواهای کودکیمان را یادآور می شود. ما باید برای انقلاب در عالم مجاز ایده ای پیدا کنیم!

 ---------------------------------------------------------------

1- تعبیر «مجاز اندر مجاز اندر مجاز» را دکتر مهدی حائری یزدی در کتاب حکمت و حکومت درباره نظریه ولایت فقیه بکار برده اند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها