به گزارش قانون، در این پرونده فرزانه ۳۳ ساله متهم است که در جریان
درگیری با همسرش روزبه پس از ۱۲ ساعت کتک خوردن او را با ضربات کارد
آشپزخانه به قتل رسانده است. روز ۲۱ خرداد سال گذشته زنی با پلیس ۱۱۰
تماس گرفت وگفت که همسرش را کشته است.
ماموران پلیس پس از مراجعه
به محل قتل پیکر بیجان مردی را مشاهده کردند که با ضربات پی در پی
کارد آشپزخانه به قتل رسیده بود. پزشکی قانونی علت مرگ مقتول را ضربات
ناشی از جسم نوک تیز به سینه و خونریزی پس از آن اعلام کرد. با اقرار صریح
فرزانه او به اتهام مباشرت در قتل عمدی روزبه روانه بازداشتگاه شد و
پس از تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان
تهران فرستاده شد.
در روند دادرسی پرونده، اولیاي دم رضایت
خود را اعلام داشتند و روز چهارشنبه گذشته پرونده در شعبه ۱۱۳
دادگاه کیفری به ریاست قاضی همتیار و با حضور چهار قاضی مستشار از جنبه
عمومی جرم مورد بررسی قرار گرفت.
در آغاز جلسه دادگاه
نماینده دادستان با قرائت کیفر خواست مجازات متهم از جنبه عمومی جرم را
تقاضا داشت. قاضی همتیار پس از تفهیم اتهام به فرزانه از او خواست تا با
شرح جزئیات جنایت آخرین دفاعیات خود را بیان کند. فرزانه پس از قرار
گیری در جایگاه با قبول اتهام خود گفت: من تنها زندگی میکردم و
دوستان زیادی نداشتم. به خاطر دارم که برای آتشی که شب چهارشنبه سوری
در بالکن خانه روشن کرده بودم همسایهها به جرم آتش افروزی من را
دیوانه خطاب کردند و بعدها درآسایشگاه روانی بستری شدم. روزبه که از
بچههای محل ما بود گاهی به ملاقات من میآمد و برایم هدیههایی
میآورد که این شروع آشنایی و رابطه ما بود. چند ماه گذشت و بعد از
مرخص شدن از بیمارستان بدون اطلاع خانوادهام با او ازدواج کردم.
در همان ابتدا متوجه شدم که اعتیاد دارد. سر مسائل خیلی معمولی با
من درگیر میشد و مرا کتک میزد. یک سال آخر دیگر او را به خانه راه
نمیدادم چون میترسیدم باز هم من را کتک بزند. شب حادثه من از سر کار
برگشتم و از شدت خستگی یک راست سمت تخت خوابم رفتم و خوابیدم. در خانه
را قفل نکردم که دیدم روزبه وارد خانه شد و در را قفل کرد به سمت
اتاق آمد. من از ترس خودم را به خواب زده بودم. از حرفهایش معلوم بود
که تصور میکرد من تخلفات او را به پلیس گزارش دادهام. با من درگیر
شد و تقریبا ۱۲ ساعت من را کتک زد و هر چه داد و بیداد کردم
همسایهها به دادم نرسیدند چون به صدای درگیری و کتک کاری ما عادت
داشتند. درگیری ادامه پیدا کرد تا اینکه یک چاقوی ضامن دار را به
سمت من گرفت و تهدید کرد که یا به اتاق کناری میروم یا من را میکشد.
من هم که میدانستم در آن اتاق صدای درخواست كمك من را هیچکس نخواهد
شنید به خواستهاش تن ندادم. چاقو از دستش افتاد رفت مقداری شیشه
کشید و دوباره که برگشت چاقو را بردارد من چاقو را مخفی کردم که این
بار با کاتر به من حمله کرد. من هم سریع به آشپزخانه رفتم کارد را
برداشتم و چندین ضربه به سینه او وارد کردم. گلدان بزرگی را برداشتم و
به قفسه سینهاش کوبیدم که افتاد و دیگر نفس نکشيد.
به پلیس
۱۱۰ زنگ زدم و این اتفاق را گزارش کردم. از کار خود پشیمانم. او را از
روی عمد و نقشه قبلی نکشتهام فقط خواستم از خودم دفاع کنم.
پس از آخرین دفاعیات متهم با توجه به بخشش اولیاي دم هيات قضایی برای صدور رای و رسیدگی به جنبه عمومی جرم وارد شور شدند.