ماجرای اقدامات و سخنان غیرمنطقی و عجیب
نوادگان امام که برخی آن را با دورنمای انتخابات مجلس دهم ارزیابی می کنند،
این روزها دیگر رو به عادی شدن گذاشته؛ اقدامات و سخنانی که شنیدن آنها
حتی از نزدیکان فلان مسئول درجه چندم کشور هم عجیب به نظر میرسد اما
براحتی از سوی خانواده اشراقی بیان میشود و تیتر رسانههای ضدانقلاب
میشود و صدا هم از موسسه حفظ آثار امام در نمیآید.
به گزارش رجانیوز در جدیدترین رونمایی
از نوادگان امام، عکسی از "نعیما طاهری"، نتیجه امام خمینی(ره) در اینترنت
منتشر شده که پوشش عجیبی دارد و همین مساله باعث بالا گرفتن مباحثات در این
زمینه شده است. "نعیمه اشراقی"، در صفحه شخصی خود در یکی از شبکههای
اجتماعی نوشته است: "نعیما طاهری، دختر جوان ایرانی در مسابقه OCE از ایالت
انتاریو کانادا مقام اول را کسب کرد. حدس بزنید این دانشجوی ایرانی کیست؟
دخترم نعیما دانشجوی رشته روابط بین الملل. در این مسابقه هزاران دانشجو
برای کسب رتبه اول با هم رقابت می کنند. آقای دکتر رضا مریدی وزیر تحقیقات و
فن آوری ایالت انتاریو و دکتر تام کور رئیس موسسه Ontario Centers of
Excellence جوایز مسابقه را اهدا می کنند."
اما این اولین باری نبود که خانواده
اشراقی اقدامی میکند تا نام امام خمینی(ره) با مسائل عجیب درگیر شود. زهرا
اشراقی که شوهرش دبیرکل حزب منحل شده مشارکت است، بارها و بارها با سخنان
خود باعث ایجاد حاشیه در بیت امام شده است.
به عنوان مثال، او چندی پیش در
اظهارنظری عجیب و قابل تامل گفت که در ازای دریافت پول حاضر است که برای
نامزدهای ریاست جمهوری یازدهم تبلیغ کند. وی همچنین تاکید کرده بود که تا
وقتی شورای نگهبان وجود دارد حاضر به رای دادن نیست، اما از پول تبلیغات
این مناسبت نیز نمیتواند بگذرد!
اگر امام تا دهه ۸۰ بود تغییر خیلی زیادی میکرد
او در یکی از مصاحبههای خود هم درباره
دیدگاههای امام در دهه های مختلف نیز ادعا کرد: روشهای دهه شصت را
نمیتوان الان در دهه ۸۰ پیاده کرد. امام همانگونه که از دهه ۵۰ تا ۶۰،
۱۸۰ درجه تغییر کرد، قطعا اگر تا دهه ۸۰ هم بود، تغییر خیلی زیادی میکرد.
در زمان امام من نوهها سن کمی داشتیم و بزرگ هر خانوادهای هم به نظر من
از اعضای آن خیلی میتواند تأثیر بپذیرد. بنابراین اگر امام از روحانیون
دیگر کمی روشنفکرتر بودند، به خاطر تأثیر خانواده بوده است.
اشراقی ادامه داد: ایشان اگر الان
بودند، من هم میتوانستم اثرات زیادی بگذارم. زیرا در آن زمان هم من حدود
بیست سال داشتم و با آن سن و سال مگر چقدر میتوانستم روی امام تأثیر
بگذارم و اصلا تا چه اندازه از مشکلات زنان و… درک داشتم؟ از سوی دیگر با
توجه اینکه آن زمان مسأله جنگ و منافع ملی مطرح بود، موضوعی چون اجباری
بودن حجاب و… تحتالشعاع قرار میگرفت.
وی افزود: با توجه به شناختی که از آقا
دارم، اگر تا امروز حضور داشتند احتمالا سازندگی را آغاز میکردند. اینکه
افرادی میخواهند افکار امام دهه ۶۰ را به دهه ۸۰ منتقل کنند، کاملا متناقض
با افکار امام است و هیچ کدام افکار امام نیست.
حجاب یک امر سلیقهای است
همسر محمدرضا خاتمی در ادامه درباره نظر
امام پیرامون حجاب نیز گفت: هنوز هم بعضیها در مورد اینکه حجاب چگونه
باید باشد و نظر امام در این باره چه بود، حرف میزنند و حتی آقایان در
مقابل من که سالها با امام بودم و عقاید ایشان را به خاطر دارم، صفگیری
میکنند. منظورم این است که خود امام هم در مقابل برخی متحجرین قرار
میگرفت، زیرا نظراتشان درباره موسیقی و صدای زن، چه در موسیقی و چه در
قرائت قرآن، کاملا جدید بود، ولی جو دینداران و حوزههای علمیه آنها را
نمیپذیرفت. حتی تفسیر سوره حمد ایشان که اوایل انقلاب آغاز کردند و
تلویزیون هم پخش میکرد، ناقص ماند و حس میکردند که نباید تفرقه ایجاد
شود. در مورد اجباری بودن حجاب هم ما قانونی نداریم، بلکه دستورالعملی
اداری است. زیرا حجاب امری سلیقهای است.
وی در پاسخ به این سئوال که «ولی امام
در سال ۵۸ دستور داده بودند که در ادارات همه باید حجاب داشته باشند، در
غیر این صورت باید اخراج شوند» گفت: آن یک دستور بود، ولی تبدیل به قانون
نشد و تعریفی از حجاب نداریم. به همین دلیل هم در هر اداره یک چیزی به
عنوان حجاب مشخص میشود، در یک وزارتخانه چادر و در جایی دیگر، غیر از آن.
فقط در قانون قضایی چیزی هست که آن هم دقیقاً در مورد حجاب نیست، به همین
دلیل هم هر رییسجمهوری که عوض میشود از حجاب تعریف خاصی دارد، یکی
میگوید چکمه گناه دارد، دیگری هم میگوید اگر زنان با کت و دامن هم به
خیابان بیایند ایرادی ندارد. در زمان امام هم فقط مسأله جنگ و حفظ ایران
مطرح بود. لذا بسیاری از مسایل مهم از جمله زنان، به حاشیه رفتند.
در خانواده امام بنیصدری، طرفدار حزب جمهوری اسلامی، لیبرال و… همه بودند
اشراقی درباره نوع تفکر اعضای خانواده
امام نیز ادعا کرد: خانواده امام جمع اضداد بود. بنیصدری، طرفدار حزب
جمهوری اسلامی، لیبرال و… همه بودند، ولی همزیستی مسالمتآمیزی هم داشتند.
طبعاً از من هم به خاطر اینکه سیاسی بودم، خیلی سوال میکردند و حتی خیلی
مراکز عمومی و راهپیماییها را به خاطر گزارش دادن به امام میرفتم. مثلا
در نماز جمعهای که صدام اعلام بمبگذاری کرده بود، مخفی از مادرم شرکت
کردم، زیرا احساس میکردم که خبرنگارم و باید به آقا گزارش دهم. من به
ایشان گفتم که بسیاری از همین خانمهایی را که کمیته به عنوان مفسد و…
دستگیر میکند، با یک روسری کوچک بر سر دیدم که آمده بودند و وقتی دلیل
حضورشان را پرسیدم گفتند که به خاطر تهدید صدام نمیخواهیم نماز جمعه خالی
شود.
نوههای امام از مد پیروی میکردند
اشراقی درباره نوه های امام نیز گفت:
نوههای امام افراد بازی بودند که کارهای مختلف میکردند و از نظر ظاهری هم
وضع خوبی داشتند و از مد پیروی میکردند. البته یکی، دوبار از لباس ما
ایراد گرفتند که ما هم گوش نکردیم. امام هم درباره لباسها، غذاهایی که
میخوردیم و… میپرسیدند. مثلا وقتی غذاهای فرنگی میخوردیم، شوخی میکردند
و میگفتند فقط به این خاطر که اسم این غذاها خارجی است، آنها را
میخورید، نه اینکه واقعا خوشمزه باشند!
اگر کمی دیندار باشم، آن هم به خاطر شریعتی است
وی همچنین ادعا کرد: خانم (همسر امام)
خیلی نقش داشتند زیرا ایشان از یک خانواده روشنفکر اشرافی بودند، بنابراین
تأثیر خودشان را روی فرزندان داشتند و دامادهایشان هم روشنفکر بودند و حتی
پدر خود من از این نظر از من جلوتر بود. بسیاری از کتابهای شریعتی را پدر
برای من میخرید و حتی کتابهای سازمان مجاهدین و یا مارکسیستی را به
راحتی در منزل میخواندم. پدرم حتی یکبار هم به من ایراد نگرفت که چرا کتب
چپ مارکسیستی میخوانی و یادم است که یکی از کتب گورکی را به امام هم هدیه
دادم و گویا پدرم هم به ایشان گفت که در این زمینهها کمی با زهرا صحبت
کنید. اصلا پدرم بود که مرا با شریعتی آشنا کرد و اگر کمی دیندار باشم، به
خاطر شریعتی است.
...
امام خمینی یک خاطره و یک حس نوستالژیک
نیست. خط امام نیز یک رابطه خانوادگی و یا سابقهی حزبی برای کوبیدن بر سر
رقیب سیاسی نیست. اگر خط امام را صرفا خاطرهای نوستالژیک و رابطهای
خانوادگی بدانیم، نتیجهاش میشود وضعیت امروز مدعیان خط امام که اصلیترین
آرمانهای امام را کنار گذاشتهاند. فرزند جسمی خمینی بودن ارزشمند است،
اما فرزند معنوی خمینی بودن ارزشمندتر است. امام خمینی هرگز نمرده است که
وارثی داشته باشد، امام خمینی یک حقیقت همیشه زنده است و یاران و فرزندانش،
امروز علاوه بر ایران، در جنوب لبنان، در نوار غزه، در شمال آفریقا، در
خاور دور، در آمریکای لاتین و در همه جای دنیا حضور دارند.
شاید به همین دلیل این انتظار به جا
باشد که از موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) بخواهیم تا امام را از
دست خانواده اشراقی نجات دهد تا بلکه اقدامات این خانواده و رفتارهای
غیرمنطقی آنان به قیمت آبروی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران تمام نشود.