سید محمد غرضی در یادداشتی در روزنامه کیهان به ماجرای 28 مرداد 1332 و تورم پرداخته است:
و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص
من الاموال والأنفس و الثمرات و بشر الصابرین (البته شما را به اندکی ترس و
گرسنگی و بینوایی و بیماری و نقصان در محصول میآزماییم و شکیبایان را
بشارت ده).
در سالهای 1327 و 1329 دو مرتبه، از ظهر
تا ساعتی بعد، بوق کارخانجات نساجی اصفهان به مناسبت اعدام انقلابی هژیر
وزیر دربار و نخستوزیر رزمآرا به صدا درآمد. در آن زمان اصفهان مرکز
مقاومت و شهری بسیار فعال بود.
در روز 29 تیر 1331 تظاهرات مردم اصفهان
به رهبری مرحوم ثقهالاسلام شکل گرفت و یک شهید داد. من که روبهروی
تلگرافخانه بودم، پیکر این شهید را تا تخت فولاد مشایعت کردم و شاهد بودم
که چه خونی از مردم به جوش آمده بود. بیشک این واقعه در تظاهرات تهران اثر
گذاشت و بعد از ظهر قوامالسلطنه خلع و مصدق با حمایت آیتالله کاشانی به
نخستوزیری بازگشت. تظاهرات در تهران 69 شهید داشت.
روز 28 مرداد میدان امام (نقش جهان) محل
تظاهرات مردم اصفهان بود ولی میدان قدیم (امام علی فعلی) حالتی دیگر داشت.
مردم در میدان قدیم با چاقوکشان صارمالدوله(1)- رجال دوره قاجار و یکی از
ملاکان اصفهان- روبرو شدند و تعداد زیادی از مردم کشته شدند.
صارمالدوله که دید دیگر جایی در اصفهان
ندارد و استاندار (مرحوم صدر) از مصدق دفاع میکند، ابزار خشونت شعبان
بیمخ را به کار گرفت و موفق شد با استاندار مقابله کند. اخیراً صدای
آمریکا مدعی شده که در آن ایام در اصفهان خبری نبود. رسانه آمریکایی از قول
جوانی که در خیابان شیخ بهایی بوده نقل میکند که در آن اطراف خبری نبوده
است. میدان قدیم محل فقرا و شیخ بهایی و عباسآباد محل اغنیا بود.
بعد از ظهر 28 مرداد درمیدان امام، یک
کامیون ارتش با چند سرباز و... و عکس محمدرضا پیدا شد. آنان شعارشان مرگ بر
مصدق و زنده باد شاه بود. به گفته صارمالدوله بالاخره اشراف بر
تودهایها پیروز شدند و روحیه سلحشوری به رخوت گرایید. در پی این فاجعه
استعداد سیاسی استان که از زمان مشروطه تا شهریور بیست منکوب و سربهنیست
شده بود، به محاق رفت و تمامی این استعداد که حاصل مبارزات ملت از مشروطه
تا 28 مرداد 1332 بود، مفقودالاثر شد و نظامیان حاکم شدند.
پس از این واقعه شاهد بودم که تمام
کارخانجات نساجی یکی پس از دیگری از بین رفت و مسکن و زمین که تا سال 1332
مشکل مردم نبود، بلافاصله شروع به گران شدن کرد.
پس از آن زاهدی بلافاصله ارزش پول ملی
را 70 درصد تنزل داد و بیست ریال را تا 35 ریال بالا برد. از آن زمان به
بعد، ملتی که پای منافع و نیروی انسانی خود زندگی میکرد، به صورت وسیع با
بیگانگان مواجه شد؛ تمامی کتب و حتی کتابهای درسی، به زبان انگلیسی تغییر
یافت؛ تمامی طرفداران حکومت منکوب و از اشتغال محروم شدند؛ تمامی وعاظ و
روحانیون ممنوعالمسجد و منبر شدند؛ حتی دستجات عزاداری که روانه استانداری
میشدند، روانه منزل صارمالدوله شدند و شعار وعاظ که مرگ بر انگلیس بود،
فراموش شد.
تجار و صاحبان صنایع و بازار که هوادار
مصدق بودند، از حکومت گزیده و تمامی این طبقه محروم از کار و زندگی ماندند
به طوری که کارخانه پشمباف که سی هزار در بین مردم داشت، در یک کار اداری
مسخره به عامل کودتا معدوم میراشرافی که به دستور شاه ملقب به تاجبخش شده
بود، واگذار شد و دهها فاجعه دیگر رخ داد.
من در سال 1340 وارد دانشکده فنی
دانشگاه تهران شده و به تدریج با حوادث بعد از کودتا آشنا شدم و تغییرات
قبلی و بعد از 28 مرداد را به وضوح دیدم. شاهد بودم که تمامی شبکه سیاسی
قبل از 28 مرداد یا از بین رفتند و یا خانهنشین شدند. بورژوازی کمپرادو
جایگزین بورژوازی ملی شد. صنعت ملی به صنعت وابسته و عوامل کودتا بر دولت،
صنعت و بازار مسلط شدند.
اما پس از 15 خرداد 1342 سلطه غرب بر
کشور قویتر و تخریب وسیعتر شد. تولید نفت افزایش یافت و واردات کشور از
سیصد میلیون دلار در سال 1344 به بیست میلیارد دلار در سال 1355 رسید.
روستاها خالی و گندم و میوه وارداتی جایگزین تولید داخلی شد. دو حزب ایران
نوین و حزب مردم بر امور مسلط شدند و تنها عکسالعمل این بود که «حزب ایران
نوین پاینده باد... اندکی هم» حزب مردم زندهباد.
اخیرا مجلس شورای اسلامی کلیات طرح دو
فوریتی پیگیری حقوقی- سیاسی نقش و دخالت آمریکا و انگلیس در کودتای 28
مرداد سال 1332 علیه دولت ملی ایران را به تصویب رساندند تا از مجاری
قانونی پیگیر حقوق ملت ایران شوند. اما آیا این غرامت، میتواند هزینه این
همه گزند را جبران کند؟
توصیه بنده به مجلس و دولت برای اینکه
بتوان غرامت فیزیکی را حساب کرد این است که باید غرامت شکاندن قدرت سیاسی و
از بین بردن نسل حکومتی و نیروی انسانی تربیت شده ناشی از مقاومت یک ملت
را جلو آمریکا و انگلیس قرار داد و مطالبه کرد. یا نگاهی گذرا به آن ایام
درمییابیم که ما در سال 1331 و تا حدودی سال 1332 تورم نداشتیم. تورم 60
سال اخیر ناشی از کودتا و جنگ و تحریمهاست. آیا این غرامت قابل محاسبه
است. آیا آنها توان پرداخت غرامت حقوق ملی ما را دارند؟
در پایان باید گفت، همان طور که خداوند
در قرآن کریم فرموده که «البته شما را به اندکی ترس و گرسنگی و بینوایی و
بیماری و نقصان در محصول میآزماییم و شکیبایان را بشارت ده «ما نیز در
یومالله 22 بهمن جواب آمریکا را دادیم. نگاه کن! اینک اوباما چه تصمیم به
جنگ بگیرد چه نگیرد، بازنده است. از حمله ناپلئون به مصر بیش از چند صد سال
است که خاورمیانه میجنگد. امروز دنیا در مقابل خاورمیانه با تردید
روبروست هر چه باداباد؛ صد سال آینده هم خواهیم جنگید.
انالله و اناالیه راجعون