کد خبر: ۱۶۱۷۶۱
زمان انتشار: ۲۰:۲۰     ۱۰ شهريور ۱۳۹۲
اگر استفاده از سلاح شیمیایی علیه شهروندان یک خط قرمز است و این «قاعده‌ای در رفتار بین‌المللی واشنگتن» است، چرا زمانی که صدام از سلاح‌های شیمیایی در «حلبچه» استفاده کرد، هیچ نشانه‌ای از این خط قرمز آمریکایی‌ها مشاهده نشد؟

به گزارش فارس، باراک اوباما حدود یک‌سال قبل «استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی» را به عنوان خط قرمزی اعلام کرد که می‌تواند رفتار واشنگتن در قبال سوریه را تغییر داده و برخوردهای سختی از پی داشته باشد. اکنون ظاهرا با همکاری تروریست‌های سوری، آمریکا می‌تواند از طریق رسانه‌های قدرتمند خود در جهان، به مردم دنیا بقبولاند که دولت سوریه از خط قرمز او رد شده و او اکنون می‌خواهد «بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل متحد» و «بدون تصویب کنگره آمریکا» و «بدون همکاری دولت بریتانیا»، دولت بشار اسد را تنبیه کند.

جدا از اینکه نظرسنجی‌ها از مخالفت حداکثری مردم آمریکا و اروپا با چنین عملیاتی حکایت دارند و فارغ از اینکه شواهد متعددی نشان می‌دهند که دولت سوریه که در میدان نبرد در شرایط رو به پیروزی قرار داشت، از سلاح شیمیایی استفاده نکرده است؛ یک بازگشت به عقب 25 ساله تاریخی می‌تواند منجر به سوال جدیدی از دولت ایالات متحده آمریکا شود.

اگر استفاده از سلاح شیمیایی علیه شهروندان برای دولت آمریکا یک خط قرمز است و این «قاعده‌ای در رفتار بین‌المللی واشنگتن» است، چرا زمانی که صدام در سطحی بسیار گسترده به استفاده از سلاح‌های شیمیایی نه‌تنها علیه شهرهای ایرانی نظیر سردشت بلکه علیه شهرهای کرد عراقی نظیر «حلبچه» استفاده کرد، هیچ نشانه‌ای از این خط قرمز آمریکایی‌ها مشاهده نشد؟

در آن دوران، دولت ریگان نه‌تنها با کشتار 5000 کرد عراقی در حلبچه برخوردی نکرد، بلکه تقریبا مقارن با همین حمله، در حال حمله به سکوهای نفتی ایران و هدف قرار دادن ایرباس ایرانی بود! علاوه بر آن، اخیرا اسنادی منتشر شد که نشان می‌داد ایالات متحده خود در استفاده از این سلاح‌ها به رژیم بعث عراق کمک کرده است.

ادعاهای دولت آمریکا در خصوص خط قرمز استفاده از سلاح شیمیایی مطلقا صحت ندارد. اگر به‌جای دولت سوریه، یکی از دولت‌های متحد آمریکا در منطقه به استفاده از تسلیحات کشتار جمعی متهم می‌شد، قطعا مقامات آمریکایی نه‌تنها از خط قرمز سخن نمی‌گفتند، بلکه حتی کمکش هم می‌کردند. همان‌طور که تقریبا روشن است که در روزهای پایانی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، آمریکایی‌ها کاملا در حال کمک به عراق بودند تا ایران مجبور به پذیرش قطعنامه 598 شود.

در سوریه هم اگر به جای «بشار اسد» کس دیگری در قدرت بود و سیاست‌هایش نیز با نظم منطقه‌ای مورد نظر واشنگتن در تطابق قرار داشت، حتی در صورت استفاده از سلاح شیمیایی از حمایت‌های واشنگتن بی‌بهره نمی‌ماند. اکنون اگر سوریه به‌خاطر ادعای استفاده از سلاح شیمیایی به حمله نظامی تهدید می‌شود، علت آن را باید در سیاست خارجی این کشور، ضدیت تاریخی با سیاست‌های آمریکا و همچنین دشمنی دیرینه با اسرائیل و حمایت از مقاومت جستجو کرد. تمام این اتفاقات در حالی می‌افتد که دلایل متقنی مبنی بر عدم استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی ایراد شده است که فارس پیش‌تر گزارشی را در این خصوص منتشر کرده و بسیاری دیگر از رسانه‌ها در سطح جهان نیز چنین کرده‌اند.

متاسفانه بهانه تسلیحات کشتار جمعی هم همچون دیگر بهانه‌ها نظیر «حقوق بشر»، به مستمسکی برای منفعت‌جویی تبدیل شده است. در حالی که پس از کشتار فجیع حلبچه با صدام حسین هیچ برخوردی صورت نگرفت، عراق در سال 2003 و در حالی که فاقد تسلیحات کشتار جمعی بود مورد حمله ایالات متحده قرار گرفت و اشغال شد و حکومت صدام نیز از قدرت برکنار شد. در دوارن جنگ ایران و عراق، برخورد با صدام به‌نفع آمریکا نبود اما در سال 2003، اشغال عراق در راستای منافع واشنگتن تعریف شده بود. 

بنابراین، آمریکا در سیاست خارجی خود جز منافع طبقه حاکم که مسامحتا «منافع ملی» خوانده می‌شود، هیچ خط قرمز دیگری ندارد. استفاده از سلاح شیمیایی هم تنها زمانی از نظر آمریکایی‌ها غیرقابل تحمل است که متهم به استفاده از آنها، دشمن منافع واشنگتن باشد.

البته تردیدی نیست که حمله نظامی به سوریه سرانجام به نفع نیروهای سلفی تمام می‌شود و این نیروها روزی بلای جان منافع آمریکا می‌شوند. همان‌طور که «جورج فریدمن»، مدیر اندیشکده استراتفور تلویحا اشاره کرده است، بهتر بود اوباما هرگز خط قرمزی در سوریه اعلام نمی‌کرد تا در جنگی که از اساس آمریکا در آن منفعتی ندارد مجبور به مداخله نشود. البته ظاهرا برداشت اوباما و فریدمن از منافع ملی یکی نیست چون ظاهرا اولی از منافع طبقه حاکم سخن می‌گوید و دومی به‌دنبال منافع ایالات متحده آمریکاست.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها