به
گزارش 598 به نقل از خبرگزاري دانشجو از قزوين، روز گذشته در هشتمين روز از
طرح ولايت سازمان بسيج دانشجويي استان قزوين، دكتر حسن عباسي در همايشي با
عنوان «سياست هاي رسانه اي و هنري غرب و صهيونيزم در مقابل اسلام و انقلاب
اسلامي ايران» كه در سالن مركزي دانشگاه بينالمللي امام خميني (ره) قزوين
برگزار شد، اظهار داشت: فرهنگ انتظار را نمي شود با مسحيت شناخت و تفكر
ظهور دو قسمت است و بر اساس آنچه در روايات آمده امام همانند كعبه است.
وي بيان داشت: شناخت انسان بهتر و موثرتر
از شناخت رسانه است و دانشجو به عنوان گيرنده رسانه بايد آنقدر ذهن و فكرش
را با ظرفيت كند تا با تحليل صحيح از اين برنامه ها، واژه هاي درست را
انتخاب كنيم.
اين استاد دانشگاه همچنين تاكيد كرد: براي واژه شناسي برتر، بايد خوراك
ذهني مناسبي را براي مغز تهيه كرد، نسل جديد، نسل رسانه اي است و ظرفيت
دريافت رسانه اي اين نسل قابل مقايسه با سال هاي گذشته نيست.
عباسي عنوان كرد: مسئولان فرهنگي كشور در خواب فرو رفته اند و ما هنوز دچار
اسطوره گرايي در برنامه هاي رسانه اي هستيم و اين نشان از اين موضوع دارد
كه رسانه ما به دنبال بيننده رفته است، ولي بيننده به دنبال رسانه نيست.
رئيس مركز بررسي هاي دكترينال امنيت بدون مرز همچنين يادآور شد: در رسانه
امروز، اسطوره تاريخي به اوج خود رسيده و پيچيدگي هايش نيز بيشتر شده است
كه در اين شرايط، اساسا زندگي از حالت عادي خود خارج مي شود، يعني شخص،
تنها در فكر و خيالش زندگي مي كند.
اين استاد دانشگاه ياد آور شد: شخصي كه در سال 1300 زندگي مي كرد، زندگي اش
عيني بود ولي امروز زندگي افراد، ذهني است و اين ذهن با حجم وسيعي از
اطلاعات گسترده روبرو مي شود.
وي افزود: حجم عظيمي از رسانههاي انبوه
شكل يافتند و ظرفيت انساني كه با رسانهها در تعامل است به همان نسبت كه
خود رسانه حجم يافته، دچار تغيير و دگرديسي شده است.
رئيس مركز بررسي هاي دكترينال امنيت بدون مرز ضمن محكوم كردن خرافه پرستي
در دنياي امروز، اظهار داشت: دانشجو بايد شيعه علي باشد نه اينكه ذهن خود
را به مطالب غربي موجود در فضاي مجازي مشغول كند.
اين استاد دانشگاه در ادامه بيان داشت:
ما در اسلام جهان موازي را قبول نداريم بلكه جهان متوالي را قبول داريم و
در جهان متوالي ما دنيا و آخرت را در آموزه ها داريم.
عباسي در پايان خاطرنشان كرد: كار شيطان اغوا كردن است، وحي شيطاني با زبان
غريزه است ولي وحي الهي با فطرت سخن ميگويد و كار هنر توليد حس است و نوع
حس توليدي در اين دو هنر متفاوت است و ما هنوز به اين پرسش پاسخ ندادهايم
هنري كه با زبان فطرت سخن ميگويد چه هنري است، زبان فطرت چيست و اينكه
نمونههاي اين هنر كدام است.