به گزارش پایگاه 598، هر چند این رویکرد در رسانههای ضد انقلاب فارسی زبان با اهدافی تخریبی در اولین گام با مستند بیبیسی فارسی درباره رهبر انقلاب آغاز شد، اما استراتژی پرداختن به آراء رهبر انقلاب اسلامی در رسانههای غربی طی چند روز گذشته به اوج خود رسیده و تعدادی از رسانههای اثرگذار غربی با شکستن بایکوت خبری پیشین که از زمان فوت امام راحل (ره) تا هم اکنون ادامه داشته، مقالات بلند بالایی را به تحلیل ویژگیهای شخصی و همچنین زندگینامه ایشان اختصاص میدهند. این رسانهها البته در تهیه محتوای مورد نظرشان با محدودیتهای زیادی مواجه هستند و با وجود اینکه در داخل و خارج از ایران اطلاعات زیادی راجع به نوع رفتارها و گفتهها و عکس العملهای ایشان وجود دارد، سعی دارند از دریچه دید مخالفین نظام جمهوری اسلامی و افراد اپوزیسیون بیرون از کشور به دیدگاه مطلوب خود برسند.
به گزارش 598 به نقل از رجانیوز در ادامه، گزارشی از چرخش استراتژی رسانهای غرب در بایکوت اخبار رهبر انقلاب می آید:
طی چند روز گذشته، رسانههایی نظیر فارین افیرز، سیانان، نشنال اینترست، رویترز و هافینگتون پست در مقالات جداگانهای به این مسئله پرداختهاند و با وجود اینکه رسانههایی چون فارین افیرز و سیانان به طور مستقیم به نظرات و شخصیت رهبر معظم انقلاب پرداختهاند، رسانههای دیگر تلاش کردهاند به بهانه نزدیک بودن حجت الاسلام روحانی به رهبر انقلاب در طول سالیان پس از انقلاب و همکاری وی با ایشان در عرصههای امنیتی و سیاسی کشور به زنگینامه و طرز برخورد و اندیشه رهبر انقلاب راجع به غرب و انرژی هستهای و همچنین مسایل بین الملل و منطقه چون سوریه و مصر بپردازند.
این رسانهها با بیان اینکه ریس جمهور ایران اصولا تصمیمگیر نهایی درباره پرونده هستهای ایران نیست و تصمیم نهایی در این زمینه را «رهبر عالی ایران» میگیرد، به این نتیجه رسیدهاند که باید راهی برای پیشبینی تصمیم نهایی ایشان در این زمینه وجود داشته باشد. راهی که بیان کند آیا ایران در زمان ریاست جمهوری حجت الاسلام روحانی حاضر به کوتاه آمدن از حق هستهای ملت ایران هست؟ آیا راهی برای تعامل ایران و غرب در این زمینه وجود دارد؟ آیا ایران و یا به بیان بهتر رهبر ایران در نهایت به دولت یازدهم اجازه میدهد پشت میز مذاکره مستقیم با امریکا بنشیند؟
رسانههای غربی تا چند روز پیش بر این باور بودند که تحریمهای اقتصادی نه تنها بر روی اقتصاد کشورمان تاثیر داشته، بلکه نتیجه انتخابات ریاست جمهوری نیز یکی از نتابج حاصل از تحریمها بوده است. این گفته بسیاری از کارشناسان امریکایی بوده و برخی از کارشناسان نزدیک به کاخ سفید اعلام میکردند که تصور غالب در کاخ سفید نیز همین بوده است و به همین دلیل کنگره و حتی شخص اوباما به ادامه یافتن تحریمها و افزایش فشارها بر ایران تاکید دارند.
با این حال گزارشهای سازمانهای جاسوسی غرب از نتیجه دیگری خبر میدهد و آن این است که با وجود تمام تحریمهای صورت گرفته، ایران دست از برنامه هستهای خود نکشیده و تحریمها نتوانسته تاثیری بر روی فعالیتهای هستهای ایران و مهمتر از آن، میزان حمایت مردم از نظام جمهوری اسلامی داشته باشد. پس باید به دنبال عامل اصلی ادامه یافتن تلاشهای تحقیقاتی و علمی دانشمندان ایرانی پرداخت. عاملی که تا امروز با پشتوانه مردمش، رهبری کشور وهمچنین برنامه هستهای را در دست داشته است. عاملی که اجازه نداده است کسی یک گام از حقوق هستهای ملت ایران عقب نشینی کند. عامل اصلی، رهبر ایران است.
رسانهها اما در مقالات افرادی چون اکبر گنجی و یا گفت و گوهای اصغر رمضانپور معاون عطاءلله مهاجرانی در زمان تصدی وزارت ارشاد به چه نتیجهای رسیدهاند؟
علی خامنه ای کیست ؟
اکبر گنجی در مقاله ۹ هزار کلمهای خود در مجله فارین افیرز که به تیتر یک این مجله نیز تبدیل شد محورهایی از شخصیت رهبر انقلاب را بیان کرده است که برای اولین بار در نوع خود جالب توجه به نظر میرسد. نمونههای اظهار نظرهای قبلی اپوزیسیون به ملغمه بیسر و ته و مقالات خندهداری تبدیل میشد که افرادی چون محسن مخملباف برای سایتهای وابسته به رژیم صهیونیستی و یا سایتهای اپوزیسیون مینوشتند اما این مقاله مواردی از نظرات رهبر انقلاب را مطرح ساخته که تاکنون به دلیل بایکوت خبری گسترده در جهان غرب مطرح نشده بود.
گنجی در این مقاله طولانی به مسایلی اشاره کرده که به صورت اجمالی در زیر میآید:
- گنجی در این مقاله مطرح میکند «آیت الله خامنهای بعد از انتخاب شدن به عنوان رهبر ایران در سال ۱۹۸۹ به صورت رسمی یا غیر رسمی حاکمیت قوای مجریه، مقننه و قضایی را در اختیار دارد. {آیت الله} خامنهای رییس دولت ایران، فرمانده کل قوا، و ایدئولوگ اصلی جمهوری اسلامی است. دیدگاههای ایشان در نهایت سیاست ایران را شکل میدهند و بدین جهت بررسی این دیدگاهها و واکاوی جزییات آنها ضروری به نظر میرسد.
- {آیت الله} خامنهای جزو پایه گذاران انقلاب اسلامی بود که در سال ۱۹۸۱ رییس جمهور ایران شد و در سال ۱۹۸۹ نیز به رهبری ایران برگزیده شد. ایشان همواره در تماس با جامعه متفکران و روشنفکران ایرانی بوده و بر خلاف بسیاری از اسلامگرایان دیگر در زمان انقلاب با مهمترین چهرههای روشنفکران سکولار اپوزیسیون در تماس بوده و توانستند بسیاری از این افراد را به گفتمان انقلاب اسلامی جذب کند. ایشان همچنین یکی از محصلان حوزه علمیه بوده که تمرکز خود را بر روی یادگیری شریعت و قوانین اسلامی گذاشته اند. ایشان در همان دوران با نظریهپرداز مصری و از مهمترین چهرههای اخوان الملسلین، «سید قطب» آشنا شد و بسیاری از آثار او را به زبان فارسی برگرداند.
- {آیت الله} خامنهای در جوانی شاهد تنش موجود میان غرب و جهان سوم بود و این دیدگاهها در طول مراودات بین ایران با ایالات متحده بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تقویت شد. ایشان به این نتیجه رسیدند که هدف اصلی واشینگتن براندازی نظام جمهوری اسلامی است و تمام مسایل دیگر مطرح شده توسط ایالات متحده چیزی بیشتر از بهانهجویی نیست. حتی امروز نیز ایشان معتقدند که دولت ایالات متحده به دنبال تغییر نظام در ایران چه از طریق فروپاشی داخلی، انقلاب، فشارهای داخلی و یا تهاجم نظامی است.
- {آیت الله} خامنهای همیشه منتقد لیبرال دموکراسی بوده و معتقد است فروپاشی نظام سرمایه داری غرب در بلند مدت اجتنابناپذیر است.
- ایشان با این حال ذاتا ضد غرب و ضد امریکایی نیست و امریکا را برای تمام مسایل و مسکلات دنیای اسلام مقصر نمیداند و خواستار نابودی آنها نیست.
- ایشان علم و پیشرفت را به عنوان «حقیقت دنیای غرب» میپذیرد و از ایرانیان میخواهد از این پروسه پیشرفت درس بگیرند.
- ایشان انسانی متعصب و غیر منطقی و یا بیپروا که به دنبال فرصتهایی برای جنگ و خشونت باشد، نیست. اما دیدگاههایی کاملا ریشه دار و انعطافناپذیر اسلامی دارد که باعث میشود تعامل با امریکا و و هرگونه مذاکره با این کشور با دشواریهایی همراه باشد و از نظر ایشان هر گونه مذاکره با غرب باید در شرایطی پیش رود که هر دو طرف امتیازات قبال توجهی به طرف مقابل دهند.
- {آیت الله} خامنهای در زمان انقلاب ۴۰ سال داشت و از قبل از انقلاب و بعد از آن ارتباطات وسیعی با روشنفکران داشت. ایشان در عین اینکه مرد قوانین اسلامی است، مرد موسیقی، شعر و رمان نیز هست. ویژگیای که کمتر مرجع تقلید یا فقیهی دارد.
- در ادامه این مقاله به روابط رهبر انقلاب با شاعران و نویسندگان روشنفکر نظیر علی شریعتی، مهدی اخوان ثالث و جلال آل احمد اشاره شده که همگی آنها نظریه پردازان تئوری غربزدگی بودند.
- {آیت الله} خامنهای در جوانی رمانهای زیادی خوانده بود. از جمله میتوان به آثار محمد علی جمالزاده، صادق چوبک و صادق هدایت اشاره کرد اما در میانه راه ایشان به این نتیجه رسید که آثار این افراد در برابر رمانهای کلاسیک غربی رنگ باخته است. ایشان لئو تولستوی، میخاییل شولوخوف را ستایش میکرد و نوشتههای انوره دوبالزاک، مایکل زواگو را دوست داشت اما از نظر او ویکتور هوگو برترین بود.
- {آیت الله} خامنهای معتقد است که رمانها نگاه عمیقی به درون ساختارهای اجتماعی غرب دارند. ایشان به تعدادی از نویسندگان و شعرا که در سال ۱۹۹۶ دیدار کرده بودند، توصیه کرد «رمانهای نویسندگان غربی با تمایلات سیاسی چپ را بخوانید کتاب معروف «جان اشتاین بک» به نام «خوشههای خشم» را بخوانید و ببینید که تعریف او از نظام سرمایه داری چیست و این نظام چگونه با مردم غرب رفتار کرده است». ایشان همچنین یکی از دوستداران رمان «کلبه عمو تام» است که در سال ۲۰۰۲ خواندن این رمان را به مسئولان بلندپایه نظام توصیه کرد و گفت ماجرای این کتاب و ظلم به بومیان امریکا هنوز بعد از ۲۰۰ سال در امریکا زنده است.
- گنجی در ادامه به تاثیرات رهبر اخوان الملسمین مصر که توسط جمنال عبدالناصر ترور شد بر روی نظر آیت الله خامنهای درباره حکومت دینی اشاره کرده است.
- بعد از برگزیده شدن به رهبری مواضع رهبر ایران شفافتر بیان شد. آیت الله خامنهای اعتقاد داشت تمام تلاشهای امریکا در ایران برای از بین بردن نظام اسلامی است از نظر ایشان تهاجم فرهنگی، تلاش غرب برای از بین بردن جامعه و حکومت اسلامی است.
- ایشان در عین حال معتقد است امریکا نمیتواند همان بلایی را که سر اتحاد جماهیر شوروی آورد، بر سر ایران بیاورد چرا که ایران و حکومت مبتنی بر اسلام مانند کمونیست نیست که بر اساس ایدئولوژی انسانی به وجود آمده باشد و دارای قدمت و فرهنگ ریشهدار است.
- {آیت الله} خامنهای اعتقاد داشت که امریکا به دنبال ایجاد حاکمیت دوگانه در ایران است و این کار را به وسیله عوامل داخلی خود در جریان انتخاباتها و بعد رویارو قرار دادن ارکان نظام با رهبر انجام میدهد و بعد از اعتراضات سال ۲۰۰۹ بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم، {آیت الله} خامنهای در نماز جمعه این اعتراضات را به انقلابهای رنگین تشبیه کرد به خصوص انقلاب رنگی صورت گرفته در گرجستان که معتقد است امریکا و انگلیسیها در آن نقش داشتند.
- ایشان معتقد است تحریمها هم برای از بین بردن نظام است چرا که تحریمهای ابتدایی صورت گرفته علیه ایران در زمانی صورت گرفت که اصلا فعالیت هستهای در کار نبود.
- ایشان به غرب اعتماد ندارد چرا که حاصل دو همکاری با امریکا، برای ایران هیچ بوده است. یکی از این همکاریها در زمان خاتمی در سال ۲۰۰۳ بود که غنی سازی اورانیوم در ایران تعلیق شد. ایشان همچنین در سخنرانی دیگری یادآور شد که با وجود لحن نرمتر دولت خاتمی نسبت به غرب و امریکا و همکاری دولت او با امریکا در اجلاس بن برای تشکیل دولت جدید افغانستان نه تنها همکاری و تعامل متقابل امریکا بیشتر نشد، بلکه دولت جورج بوش در آن زمان به ایران لقب «محور شرارت» داد.
- دلیل دیگر بی اعتمادی {آیت الله} خامنهای به امریکا رفتارهای ضد اسلام غرب است مانند قرآن سوزی توسط کشیش امریکایی که با پاسخ مناسب دولت امریکا رو به رو نشد و همچنین ساخت فیلم ضد اسلامی «بیگناهی» توسط عوامل اسراییلی – امریکایی که آنهم با وجود اینکه شعله خشم مسلمانان در سراسر جهان را بر افروخت، با عکمس العمل متناسب دولت امریکا مواجه نشد.
- {آیت الله} خامنهای معتقد است که جامعه ایرانی شکل خاصی از دموکراسی را دارد که ریشه در دین دارد یعنی دموکراسی دینی.
- گنجی البته در پایان مقاله خود به راهکارهای مواجهه غرب با رویکردهای رهبر معظم انقلاب نیز اشاره کرده و نوشته است :«برای از بین بردن تنشها میان ایران و امریکا {آیت الله} خامنهای باید مطمئن شود که غرب به دنبال بر اندازی نظام جمهوری اسلامی نیست و به طور متقابل امریکا هم باید مطمئن شود که ایران به دنبال دستیابی به انرژی صلح آمیز هستهای است».
دلایل و چرایی شکست بایکوت خبری 25 ساله
قبل از اینکه به نوع نگاه این رسانهها و دلیل استفادهشان از مخالفان بیرون از کشور بپردازیم، باید به این نکته بپردازیم که چرا با وجود اینکه آیت الله خامنهای حدود ۲۵ سال است که رهبری ایران را بر عهده دارند، رسانههای غربی هم اکنون به این نتیجه رسیدهاند که باید مستنداتی را زندگی ایشان و طرز نگاهشان به مسایل بین الملل تهیه کنند و علت بایکوت خبری قبلی در این زمینه چه بوده است؟
زمانی که انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 به پیروزی رسید، این انقلاب و شور و شوق مردم برای تاسیس دولت و حکومت دینی جدید در ایران آنقدر زیاد بود و آنقدر تمام دنیا به خبرهای مربوط به این انقلاب بزرگ توجه می کردند که رسانه ها نمیتوانستند عظش ملتها برای دانستن درباره رهبر این انقلاب را از بین ببرند. در آن زمان خبرنگاران رسانه های متعددی با حضور در ایران با امام (ره) دیدار و مصاحبه می کردند .
دنیا در آن زمان متاثر از ملت ایران و رهبر آنها شده بود که توانسته بود اولین نمونه حکومت دینی همراه با دموکراسی را بعد از دوران رنسانس در غرب پایه گذاری کند. ترس همیشگی غرب از حاکمیت دین و اسلام در ایران را می توان به همین عقبه تاریخی متصل کرد . عقبه ای که نشان می دهد با وجود اینکه کلیسا نتوانست در برپایی حکومت دینی در جوامع غربی موفق باشد و کار را به مسایل تفتیش عقاید و خفقان شدید و مبارزه با علم کشاند، دین اسلام ، به عنوان دینی مترقی و شریعت اسلامی به عنوان شریعتی به روز و دارای قوانین مترقی و فلسفه سیاسی در ایران توانست مانند نهال نوپایی شکل بگیرد .
این نهال اما در طول گذشت زمان با وجود کارشکنی های و تحریم ها و جنگ 8 ساله ، به درخت تنومندی تبدیل شد و پرداختن رسانه ها به ابعاد شخصیتی رهبر ایران در آن زمان ، در مواردی به گسترش حس اسلام خواهی و احساس ضرورت به تشکیل حکومت دینی در سایر جوامع اسلامی کمک کرد. بعد از فوت امام خمینی (ره) اما غرب که بار دیگر با مشاهده تشییع باشکوه امام که با شکوه ترین مراسم برای یک رهبر در دنیا بود، از موفقت الگوی حکومت دینی ترسیده بود، با بایکوت خبری مقام معظم رهبری ترس خود از صادر شدن انقلاب به دیگر کشورها را نشان داد .
در طول این سالیان همانطور که رهبر فرزانه انقلاب فرمودند دشمنی امریکا و متحدان اروپایی اش نه به دللی مخالفت آنها با برنامه های علمی و هسته ای کشورمان بلکه به دلیل دشمنی با اسلام و حکومت اسلامی بوده است. با این حال شرایط به شدت در این چند سال تغییر کرده است . تنگناهای رسانه ای درباره بروز و ظهور اندیشه های اسلامی باز شده و رهبر انقلاب با شجاعت تمام از حوادث منطقه به نام بیداری اسلامی یاد می کنند .
از طرفی ایستادگی مردم و رهبر انقلاب دربرابر زیاده خواهی های غرب در ماجرای برنامه هسته ای ایران و اینکه دنیا شاهد است ایرانیان با وجود تمام تحریم ها و تهدید ها و گسترش جریان های نفاق در کشور باز هم در انتخاباتهای مختلف با شور و اشتیاق بیشتری شرکت کرده و پای نظام و رهبرشان می ایستند، باعث شده رسانهها بیش از پیش به الگوی حکومت مردمسالاری دینی بپردازند و نماد آن که ولی فقیه است را زیر ذره بین خود قرار دهند.
این پرداختن اما بدون هدف نیست . امریکا که زمانی استراتژی سیاست دوگانه در ایران را مطرح می کرد ، این روزها به شدت از نتیجه این سیاستها نا امید است . کارشناسان امریکایی به وضوح به شکست خورده بودن این سیاست اشاره می کنند و به دنبال استراتژی دوم خود هستند و آن «موسی» سازی از روسای جمهور ایران است . همان الگویی که چند سال پیش در انتخابات سال 88 پیاده شد و امریکا سعی داشت به هر طریق ممکن موسوی و کروبی رهبران فتنه 88 را «موسی زمان» بنامد که در نظام جمهوری اسلامی رشد کرده و به این نظام ضربه میزنند.
با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم این امید در بین غربی ها شکل گرفت که شاید بتوان از رییس جمهور جدید ایران چنین ایفای چنین نقشی را خواستار شد اما دکتر حسن روحانی در چندین نشست مطبوعاتی خود به صراحت از مواضع سیاست خارجی رهبر انقلاب دفاع کرده و درآخرین مورد در اولین کنفرانس بعد از برگزاری مراسم تحلیف ریاست جمهوری نشان داد که به هیچ وجه آنچنان که رسانه های غربی و تعدادی از رسانه های داخلی بیان می کنند، شیفته گفت و گو و مذاکره با امریکا نبوده و حاضر نیست به هیچ عنوان از حقوق هسته ای ملت ایران کوتاه بیاید .
نگاهی به پازل رفتاری که دستگاههای تبلیغاتی امریکا برای رییس جمهور جدید ایران چیده اند پرده از سیاست های تبلیغاتی جدید غرب و اهداف اصلی پشت پرده از مطرح کردن «دلایل بی اعتمادی آیت الله خامنه ای» به غرب بر می دارد .
تصمیم سازی در مقابل تصمیم گیری
اولین راهکار رسانه های غربی برای برخورد با ایرانی که تحت رهبری آیت الله خامنه ای قرار دارد این است که از سیاست تصمیم سازی (decision shaping) در برابر سیاست تصمیم گیری (decision making) استفاده کند . به عبارتی این سیاست به این معنی است که غرب می داند تصمیم نهایی را رهبر معظم انقلاب می گیرند و بدین ترتیب خواهان ایجاد شرایط ویژه و تصمیم سازی برای ایشان است. نشریه نشنال اینترست در گزارش خود در این باره مینویسد : «آیا واقعا شرایط ایران تغییر کرده است و آیا واقعا مهم است که چه کسی در ایران رییس جمهور میشود؟ طرفداران وضع موجود در امریکا بر این عقیدهاند که رهبر عالی ایران آیت الله خامنهای اجازه چنین تغییراتی در سیاست خارجی ایران را نمیدهد. اما در ایران هیچ چیز به این سادگیها نیست و ساختار تصمیم گیری در ایران نه به صورت هرمی بلکه به صورت یک پنج ضلعی است.»
همانطور که گراهام آلیسون استاد مدرسه هاروارد کندی بیان میکند «حتی در سلسله مراتبی که رهبر باید تصمیم گیری نهایی را انجام دهد، ماهیت، زمان بندی و محتوای مطلبی که باید در مورد آن تصمیمی گرفته شود، تحت تاثیر بسیاری از مسایل جانبی و حاشیهای قرار میگیرد که به ظاهر اهمیت کمتری دارند.»
در این یادداشت تصریح شده است :«اگر روحانی پیش از موعد مقرر، ناکارآمد جلوه داده شود، جامعه بین الملل بهترین فرصت خود طی یک دهه گذشته برای پیشبرد موضوع هستهای ایران را از دست خواهد داد. رییس جمهور جدید ایران نمیتواند به خواست یکباره خود موضع هستهای ایران را تغییر دهد. اما او میتواند با ایجاد اجماع میان بازیگران سیاسی با نفوذ و نزدیک به رهبر ایران، استراتژیای را در پیش بگیرد که میتوان به آن نام استراتژی «تصمیم سازی» داد.
این استراتژی حول محور تلاش برای «آماده سازی» فضا برای اتخاذ یک تصمیم خاص خواهد بود و این «آماده سازی» میتواند از طریق راههای گوناگونی ایجاد شود.
در ادامه این گزارش آمده است: «6 نفر از ۱۳ عضو شورای عالی امنیت ملی که در مورد پرونده هستهای ایران تصمیم میگیرند، توسط رییس جمهور انتخاب میشوند و تحت نظارت مستقیم رییس جمهور قرار دارند. بنابراین میتوان به صورت هوشمندانه این کانالها را به نوعی هماهنگ کرد تا بتوانند قبل از جلسات مشورتی زمینه برای تصمیم گیری نهایی را آماده سازند. این به اصطلاح «کانالهای عمل» در اغلب موارد میتوانند رویه آیت الله خامنهای و مشاوران نزدیک او را نیز تحت تاثیر قرار دهند و مانع از حق وتوی رهبر ایران بر این تصمیمات شوند.»
برای گرفتن تاییدیه رسمی آیت الله خامنهای در قبال یک رویکرد خاص این «کانالهای عمل» باید هماهنگ شده و سپس در طول جلسات فشار خود را به رهبر ایران وارد کنند و بدین ترتیب شانس تایید شدن این نظرات بسیار بالا میرود.
نشنال اینترست در ادامه مدعی شده است:«روحانی به خوبی با این هنر آشناست. هنگامی که او مذاکره کننده ارشد هستهای بود، به طور موثری همین سیاست را به عنوان دبیر این شورا اجرا کرده بود. و سپس خود را با قوه مجریه آن زمان برای پیشبرد این سیاستها هماهنگ میکرد. تجربه طولانی روحانی در همکاری نزدیک با رهبر ایران باعث میشود او گزینه منحصر به فرد و مناسبی برای مدیریت چشم انداز پیش روی آیت الله خامنهای باشد.
یکی دیگر از رویکردهای روحانی در پیشبرد این سیاست باید توجه به مسایل سیاسی در داخل ایران باشد. او در این باره معتقد است که «زمانی که اختلافات داخلی زیاد باشد، تصمیم گیر برای مقامات ما سخت شده و طرف خارجی نیز در مذاکرات کمتر به ما اعتماد میکند.»
گری سیک: رهبر ایران به رای و خرد جمعی احترام می گذارد
رویترز نیز هفته گذشته با همین نگاه به سمت تحلیل چگونگی تصمیمگیری رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره پرونده هسته ای رفت و دراین باره نوشت:«باراک اوباما با اعتقاد به این مسئله که مسئول اصلی پرونده هستهای ایران آیت الله خامنه ایست و نه رییس جمهور، دو بار به او نامه نوشت. و جوابی در قبال این نامه ها دریافت نشد اما
برخی در داخل ایران بر این باروند که رهبر عالی ایران، همیشه تصمیمات حاصل از خرد جمعی را میپذیرد.» علی اصغر رمضانپور معاون سابق وزارت ارشاد ایران دلایل بیاعتمادی آیت الله خامنهای به غرب و خط قرمزهای او در برخورد غرب با برنامه هستهای ایران را برشمرد و گفت: «از زمانی که رهبری ایران بر عهده آقای خامنهای سپرده شد، ایشان معتقد بود که در مورد موضوعات اجرایی، دولت باید انعطاف پذیر باشد و به تصمیمات در این خصوص احترام می گذارد.»
گری سیک عضو سابق شورای امنیت ملی امریکا نیز در گفتوگو با رویترز گفته است: «آیت الله خامنه ای دیکتاتور نبوده و بدنبال تحمیل نظر خود نیست، اما شکی در این زمینه وجود ندارد که در برخی موضوعات خاص مانند برنامه هستهای حرف آخر را او میزند.
ایشان با دقت به تمام مسایلی که گفته میشود و از پیش نیز گفته شده گوش میکند و تصمیم آخری که میگیرد بعد از نظرسنجی نهایی صورت میگیرد و بیشتر ساختاری ائتلافی از بین مسایل گفته شده دارد تا اینکه سیاست آخر را مستقیما دیکته کند.»
رویترز در ادامه می نویسد: نظر آقای خامنهای که در صحبتهای عمومیاش بیان میشود این است که حتی اگر ایران تمام فعالیتهای هستهای را نیز تعلیق کند و دست از برناه هسته ایاش بردارد، ایالات متحده به دنبال تغییر رژیم میرود و برنامه هستهای تنها بهانه است.
البته دلایل خوبی هم برای این دیدگاه در رفتار امریکا وجود دارد. با وجود اینکه اوباما در سال ۲۰۰۹ که رییس جمهور ایالات متحده شد، اعلام کرد دستش را برای دوستی به طرف ایران دراز میکند، اما در نهایت به عملکردی رسید که به قول دولتمردانش سختترین تحریمها را علیه ایران به اجرا گذاشت.
گری سیک معتقد است «روحانی یکی از افراد داخل نظام است و مطمئنا نسبت به وقایعی که در داخل ایران اتفاق میافتد، ناشیانه عمل نمیکند. به نظر میرسد او به شدت محتاطانه پیش میرود او گامهای آرامی بر میدارد و از سیاستهای رهبر ایران دفاع میکند. این سیاستی خوب و راهی هوشمندانه برای پیش بردن اهداف اوست.»
بیبیسی نیز در گزارشی با بیان اینکه روی کار آمدن حسن روحانی آخرین فرصت انجام شدن مذکره بین ایران و امریکا است، این بار به جای دنبال کردن سیاست «حاکمیت دوگانه» که از سالها پیش توسط دولت امریکا و عوامل داخلی آنها انجام گرفته و شکست خورده بود، به روحانی پیشنهاد کرده است خود را به رهبر ایران بیش از پیش نزدیک کند تا بتواند ایشان را قانع سازد در خصوص حقوق هستهای ایران ملاحظات دیگری داشته باشد و در عین حال پیشنهاد میدهد برای تاثیر گذاری و موفقیت مذاکرههای ایران و امریکا، ایالات متحده هم باید از برخی تحریمها بگذرد و حقوق هستهای ملت ایران را نیز تا حدودی به رسمیت بشناسد تا این روند با موفقیت همراه باشد.
سیانان راجع به رهبر انقلاب چه می گوید؟
در ادامه سیاست رسانه ای پرداختن به شخصیت رهبر معظم انقلاب در رسانه های غربی، شبکه خبری سی ان ان نیز در برنامه تحلیل سیاسی فرید زکریا، کارشناس برجسته خاورمیانه، به طور مفصل به اخبار و تحلیلها راجع به شخصیت رهبر ایران اشاره می شود .
ترجمه صحبتهای فرید زکریا که در فیلم نیز بیان شده، در زیر آمده است :
«بینوایان ویکتور هوگو بهترین رمانی است که در طول تاریخ نوشته شده است من بارها و بارها گفتهام که بروید این کتاب را مطالعه کنید. بینوایان کتاب جامعهشناسی است، کتاب تاریخ و کتاب انتقادی است. کتابی الهی است؛ کتابی راجع به عشق و احساسات.»
چه کسی این جملات را گفته است؟ این جملات را رییس جمهور فرانسه نگفته است و در واقع این صحبت متعلق به هیچ کدام از روسای جمهور غربی نیز نیست. این کلمات متعلق به مردی است که غرب او را دشمن قسم خورده خود میشناسد؛ آیت الله علی خامنهای، رهبر عالی ایران. این گفته آیت الله علی خامنهای یکی از بخشهای مهم مقاله اخیر مجله فارین افیرز است که توسط اکبر گنجی، مخالف نظام ایران نوشته شده است.
او بیان میکند که آیت الله خامنهای معتقد است رمانها، تصویری از اعماق درون جوامع غربی ارائه میدهند. رهبر عالی ایران رمانهای «خوشههای خشم»، «کلبه عمو تام» و بسیاری از کتابهای منتشر شده در سراسر دنیا را مطالعه کرده است.
مقاله گنجی که در سایت سی ان ان نیز به طور کامل به آن پرداخته شده است، طریقه نگاه به قدرتمندترین مرد ایران را تسهیل میکند.
به یاد داشته باشید که {آیت الله} خامنهای از ابتدای انقلاب در ایران دارای قدرت بوده است. زمانی که ایران در سال ۱۹۷۹ انقلاب کرد و ایرانیان شاه را که تحت حمایت امریکاییها بود، سرنگون کردند. علی خامنهای یکی از بنیانگذاران جمهوری اسلامی بود. او در سال ۱۹۸۱ رییس جمهور ایران شد و بعد از آن در سال ۱۹۸۹ رهبر عالی ایران شد و کنترل کامل ارتش و نیروهای دفاعی و قوا را در دست گرفت.
گنجی رهبر ایران را اینگونه توصیف میکند: کسی که در طول دوران فعالیت خود بیشترین دشمنی را با غرب و به خصوص ایالات متحده داشته است.
{آیت الله} خامنهای در جوانی به دلیل فعالیتهای آموزشی و اسلامی در جامعه معروف بود. ایشان نویسنده کتابهای اسلامی بود و در عین حال کتابهایی را هم در مورد امریکا نوشت و ایالات متحده را به عنوان کشوری امپریالیست با رفتارهای غیر اخلاقی توصیف کرد.
{آیت الله} خامنهای به این مسئله اشاره کرده است که ایران به صورت دموکراتیک دولت محمد مصدق را انتخاب کرد و مصدق ضد امریکایی نبود و در حقیقت به دنبال حمایت امریکا برای از بین بردن رابطه استعماری انگلستان در ایران بود. اما امریکا و انگلستان کودتا علیه مصدق را ۶۰ سال پیش برنامه ریزی کردند. زمانی که رژیم شاه تحت حمایت امریکا به ایران بازگشت، این مسئله از نظر {آیت الله} خامنهای اقدامی بود که غرب در ایران اجرا کرد.
تمام کتابهایی که ایت الله خامنهای دوست دارد کتابهایی انتقادی نسبت به جامعه غرب است؛ خیابانهایی پر از فقر، امریکاییهای خشمگین و جنگها با بومیان امریکا.
توجه ایشان به رمانهای ذکر شده اتفاقی نیست. تمام این انتقادات توسط خود غربیها صورت گرفته است؛ کسانی که شهرتشان را به خاطر همین تلاشها و انتقادات به دست آوردهاند. در تصویری که گنجی از رهبر ایران به نمایش میگذارد، نشان داده شده است آیت الله خامنهای طی سالهای اخیر، نظر خود نسبت به غرب را ملایمتر کرده است ایشان فرهنگ غرب را به خاطر پیشرفتهای علمی، ابداعات و اختراعات و حتی سخت کار کردن مردمانش میستاید. ایشان با این حال هنوز هم معتقد است اسلام دست برتر را در این زمینه دارد چرا که غرب بیش از حد به دنیاگرایی پرداخته است اما در عین حال معتقد است در همین مسئله نیز درسهایی است که ایران میتواند از غرب بیاموزد.
به نظر میرسد {آیت الله} خامنهای مردی است که به دلیل مطالعات تاریخی و درسهای سیاست اسلامی و تجارب شخصی از کشورش به غرب اعتماد ندارد. از سوی دیگر تصویری که از ایشان به نمایش گذاشته شده است، نشان میدهد ایشان مردی باهوش، پیچیده و انسانی تحصیلکرده و آگاه است. او مرد تصمیمهای عجولانه و اقدامات بدون تعقل نیست.
غرب به دنبال چیست ؟
پیش کشیده شدن بحث جدید پرداختن به شخصیت و زندگینامه رهبر معظم انقلاب در این برهه حساس تاریخی که بیشترین فشارها بر ایران وارد می شود تا دولتمردان جمهوری اسلامی از حقوق حقه ملت ایران در دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای دست بردارند، به کارگیری نوع جدیدی از سیاست تبلیغی در قبال جمهوری اسلامی ایران است. دیدگاهی که در وهله اول به دلایل بی اعتمادی رهبر معظم انقلاب به امریکا پرده بر می دارد و تلویحا از دولت اوباما می خواهد شرایط برای اعتماد ایران و امریکا به یکدیگر را با برداشتن تعدادی از تحریم ها بردارد و در عین حال در داخل ایران نیز سعی دارد نشان دهد تنها راه معامله غرب با تهران تلاش برای تاثیر گذاری بر تصمیمات رهبر انقلاب و ایجاد نرمشی جدید در مذاکرات گروه 1+5 است .