به گزارش پایگاه 598 به نق از فارس، مقام معظم رهبري اخيرا در ديدار با رئيس و
مسئولان قوه قضائيه بيانات و فرمايشات صريح و روشني را خطاب به فعالان
رسانهاي و مطبوعاتي كشور داشتند.
مقام معظم رهبري در اين فرمايشات با اشاره به موارد عيني از آسيبهايي
كه به خاطر عدم رعايت حريمهاي اخلاقي از سوي رسانهها، جامعه را تهديد
ميكند، يك "چارچوب اخلاق حرفهاي " را در افق فعاليت اصحاب رسانه كشور
ترسيم كردند.
ايشان در بخشي از فرمايشات خود با بيان اين نكته كه هر كسي ممكن است در
مظان اتهام قرار گيرد، فرمودند: «صرف متهم شدن كه جرم نيست؛ به هر كسى
ممكن است يك اتهامى وارد شود. تا وقتى كه از طريق قانونى جرم ثابت نشده
است، نه در خود قوه، نه در بيرون قوه، نه در تريبونها و منبرهاى رسمى، نه
در وسائل ارتباط جمعى، كسى حق ندارد آبروى يك مسلمانى را ببرد.
اين بسيار مسئله مهمى است. بعضى اوقات انسان مىبيند روى قوه قضائيه
فشار مىآورند كه آقا افشاء كنيد؛ نه آقا، هيچ لزومى ندارد افشاء كردن. در
موارد خاصى، بله، شارع مقدس مشخصاً و معيناً خواسته است كه مردم مجازات را
ببينند، يا مجازات شونده را بشناسند؛ اينها موارد خاصى است، مال همه جا
نيست. بهخصوص وقتى كه در فضاى جامعه روحيه تعميم وجود دارد كه يك چيزى را
به غير مورد خودش تعميم ميدهند، اينجا انسان خيلى بايد احتياط كند.»
مقام معظم رهبري در اين فرمايشات با ترسيم افقهاي نويني از رعايت
اخلاق در فضاي كاري رسانهها خاطرنشان كردند: «تا وقتى جرمى ثابت نشده
است، قطعاً نبايستى كسى را در معرض قرار داد؛ در معرض اتهام هم نبايد قرار
داد؛ چون وقتى گفتيد متهم است، افكار عمومى تفكيك نميكند بين متهمى كه هيچ
گناهى نكرده است، با آن كسى كه شواهدى بر گناه او وجود دارد. حتّى بعد از
اثبات جرم هم چه لزومى دارد؟ عرض كردم، مگر يك موارد خاص؛ «و ليشهد عذابهما
طائفة من المؤمنين» چند موردِ اينجورى داريم.
حتّى اگر چنانچه فرض كنيم يك نفرى جرمى هم كرده است، اين جرم در دادگاه
صالح اثبات هم شده است، اين شخص به مجازات محكوم هم شده است - فرض كنيد
رفته زندان - چه لزومى دارد ما اسم او را در روزنامهها منتشر كنيم تا
بچهى اين آدم كه دارد مدرسه ميرود، ديگر رويش نشود مدرسه برود؟ چه اشكال
دارد كه اين مدتِ زندانش را بگذراند، بيايد بيرون، خودش و خانوادهاش زندگى
عادىشان را ادامه دهند؟ خب، جرمى كرد، مجازات شد، تمام شد ديگر. بايد
حتماً آبروريزى بشود؟ اين از نكات بسيار مهمى است.»
در ادامه، ايشان با مخاطب قرار دادن مستقيم رسانهها متذكر شدند:
«البته مخاطب اين حرف فقط قوه قضائيه نيست؛ مسئولان قوه، خارج قوه،
"رسانهها " مخاطبند ... افراد به صرف اينكه متهم به يك معنايى شدند، اين
اتهام آشكار شود، واضح شود، در افكار عمومى مطرح شود. افكار عمومى از اين
مسئله چه لذتى ميبرد؟ براى افكار عمومى چه فايدهاى دارد كه بداند زيدى،
عمروى، بكرى متهم به فلان عمل خلافى است؟ بايد به اينها توجه كرد؛ عرض كردم
آنچه كه تضمينكننده همه اين مطالب است، "تقواست ". تقوا اين است كه ما
مراقب حرفمان، مراقب كارمان، مراقب جهتگيرىمان، مراقب رفتارمان باشيم.
كوچكترين اعمال ما ثبت ميشود.»
در راستاي تبيين فرمايشات مقام معظم رهبري و بررسي ابعاد مختلف تذكرات
ايشان خطاب به اصحاب رسانه، به سراغ برخي از فعالان و دستاندكارن مطبوعاتي
و رسانهاي كشور رفتيم تا به صورت جزء به جزء به جنبههاي مختلف مقوله
"اخلاق رسانهاي " بر اساس چارچوب ترسيمي از سوي مقام معظم رهبري بپردازيم.
بر اين اساس، گفتوگوي مشروحي با "محمدمهدي شيرمحمدي " از فعالان
رسانهاي كشور ترتيب داديم؛ شيرمحمدي كار حرفهاي روزنامهنگاري را در سال
1376 شروع كرده و تاكنون با حدود 40 نشريه از جمله با نشريات مختلفي چون
فرهنگ مشاركت، گام چهارم، پيام نهجالبلاغه، سياست، فردا، جوان، صبح صادق،
گلبانگ مسجد، همراه، حمايت، سوره، كتاب نقد، همشهري، خردنامه همشهري، آئين
سلوك، والفجر و ... همكاري داشته است؛ سردبيري روزنامه سياست روز و پايگاه
اطلاعرساني مجلس(خانه ملت) نيز در سوابق كاري وي ديده ميشود؛ شيرمحمدي
هماكنون دانشجوي دوره دكتراي «انديشه سياسي» است و به فعاليت رسانهاي
محدودتر پرداخته تا با فرصتي فراختر به اشتغالات علمي خود بپردازد؛ در
ادامه بخش نخست اين گفتوگو را ميخوانيد.
فارس: به عنوان نخستين سؤال؛ اصولا تفاوت يك جامعه اسلامي با جامعه غربي در جايگاهي كه "رهبر " در جامعه دارد، در چيست؟
شيرمحمدي: اساسا در آموزههاي اسلامي قائل به اين موضوع هستيم كه رئيس
جامعه توحيدي، اعم از نبي، امام، ولي يا نائبالامام، "رهبر " جامعه است
يعني نقش هدايتگري دارد؛ در انديشه مدنيت غربي، رئيس جامعه، نقش "پليس "
را برعهده دارد و در واقع نظمبخش جامعه است، حواسش جمع است كه انسانهايي
كه گرگ يكديگرند ـ هابز ميگويد كه انسان، گرگ انسان است ـ همديگر را
ندرند؛ در آن جامعه رئيس جامعه، نقش پليسي را بر عهده دارد كه دائما مراقب
است كه اين گرگها همديگر را ندرند.
* تكليف الهي رهبر جامعه براي تعالي اجزاي مختلف جامعه
---------------------------------------------------------------------
اما رئيس جامعه توحيدي، رهبر و امام جامعه است؛ به اين معنا كه پيش روي
جامعه قرار دارد و بقيه پشت سر او به سوي تعالي حركت ميكنند و ولي فقيه
هم همين نقش را به عهده دارد و امام و هادي جامعه است؛ در جامعه انساني،
حوزههاي مختلفي داريم به طور مثال حوزه زيست شهري، جامعه رسانهاي و ...
داريم؛ اساسا رهبر جامعه، تكليف الهي بر عهده دارد كه اين جامعه و اجزاي
مختلف آن را تعالي دهد.
فارس: چه دلايلي باعث شد كه مقام معظم رهبري در جايگاه رهبر تعاليبخش
جامعه به سوي افقهاي پيشرو، در اين مقطع زماني خطاب به اصحاب رسانهاي
كشور، اين فرمايشات و تذكرات را داشته باشند؟
شيرمحمدي: بنده خوشحالم كه مقام معظم رهبري فرصتي يافتند كه براي تعالي
"جامعه رسانهاي " هم پيامي ابلاغ كنند كه اين پيام اخير 2 جنبه را دربر
دارد؛ يك جنبه ارشادي و انذاري دارد كه اي جامعه مطبوعاتي و رسانهاي مراقب
باشيد حريمها را رعايت كنيد در غير اين صورت ممكن است به تعالي جامعه
ضربه وارد شود.
* مقام معظم رهبري گوش شنوايي را در ميان اصحاب رسانه يافته است
--------------------------------------------------------------------------------------
اما از منظر ديگر؛ ابلاغ اين پيام از سوي مقام معظم رهبري يك معناي
خوشايندي را نيز به همراه دارد و آن اينكه ايشان گوش شنوايي را در ميان
اصحاب رسانه يافتهاند كه اين پيام را ابلاغ ميكنند. قبلا اگر مقام معظم
رهبري پيامي خطاب به جامعه رسانهاي ميدادند، شايد برخي از مطبوعاتيها و
اهالي رسانه چندان گوش شنوايي براي آن نداشتند. به طور نمونه سال 79 كه
مقام معظم رهبري فرمودند كه "برخي مطبوعات اردوگاه دشمن شدهاند " برخي
از اهالي رسانه اين كلام را نشنيدند و يا خود را به نشنيدن زدند و حتي برخي
در مقابل اين كلام ايستادند.
به طور مثال در دوران اصلاحات و در جلسهاي كه با حضور "وزير تساهل و
تسامح " برگزار شده بود اين وزير گفت كه من اين مسئله كه مطبوعات اردوگاه
دشمن شدهاند را قبول ندارم البته بعدا با فرار اين فرد و لندننشين شدنش
مشخص شد كه خود اين وزير دولت اصلاحات، عنصري از اردوگاه دشمن در جبهه خودي
بوده است.
* پيام رهبري مايه مباهات اصحاب رسانه؛ لزوم لبيك گفتن به اين فرمايشات
----------------------------------------------------------------------------------------
پس اصل اين موضوع كه در شرايط فعلي، مقام معظم رهبري اصحاب رسانه را
مورد خطاب خود قرار ميدهند در خود هم معناي انذار دارد و هم براي رسانهها
خوشايند است. معناي انذار دارد يعني ايشان يكسري آسيبها را ديدهاند و
اهالي رسانه را از آنها پرهيز دادهاند و معناي خوشايند آن اين است كه گوش
شنوايي را در ميان اصحاب رسانه يافتهاند كه اين سخنان را ميشنوند و پذيرا
هستند.
به نظرم اصل اين مسئله براي اهالي مطبوعات ميتواند مايه مباهات باشد و
بايد به اين فرمايشات مقام معظم رهبري لبيك بگوييم كه باز هم از جنس اين
پيامها براي اصحاب رسانه داشته باشند.
فارس: تذكراتي كه از سوي مقام معظم رهبري خطاب به رسانهها صادر شد،
چقدر ميتواند نشأت گرفته از بياخلاقي حاكم بر رسانهها باشد كه منجر به
ايراد چنين تذكراتي شد؟
قطعا همينطور است، اما اين نكته نيز نبايد مورد غفلت قرار گيرد كه
مقام معظم رهبري اميد دارند كه شنوايي براي اين تذكرات در ميان اصحاب رسانه
وجود دارد تا از اين طريق براي ارتقاي جامعه رسانهاي كشور تلاش شود.
* گشودن باب "فقه رسانه " در درس خارج فقه مقام معظم رهبري
-----------------------------------------------------------------------------
شيرمحمدي: ايشان چند ماه پيش، باب "فقه رسانه " را در درس خارج فقه
خود باز كردند؛ بايد همان ايام اصحاب رسانه نيز اين باب را باز ميكردند و
وارد اين موضوع ميشدند. ما به عنوان اصحاب رسانه كه مدعي مسلماني هستيم و
در يك جامعه توحيدي زندگي ميكنيم كه اين جامعه اقتضائاتي دارد و آرمانها و
افقي به سوي تعالي دارد لذا جامعه مطبوعاتي بايد به سمت اين افقها حركت
كند و از سويي جامعه مخاطبان خود را نيز به سمت اين افقها، تعالي و حركت
دهد.
حضرت امام در مورد تلويزيون فرمودند كه "صدا و سيما، دانشگاه است " و
در مورد مطبوعات فرمودند كه "مطبوعات مدرسه است " اما اين كلام حضرت امام
چندان شنيده نشد حتي اصحاب رسانه نيز اين تعابير را فراموش كردند همچنين
حضرت امام فرمودند كه "اين قلم كه در دست شماست در محضر خداست " اين
تعبير، تعبير خيلي بزرگي است اما در آن ايام، اين تعابير چندان جدي گرفته
نشد.
* گلايه مقام معظم رهبري از فضاي رسانهاي حاكم بر كشور
-----------------------------------------------------------------------
از سويي قصد بيان اين مسئله را نيز نداريم كه بگوييم مقام معظم رهبري
گلهاي از اصحاب رسانه و مطبوعات ندارند بلكه ايشان گله دارند حتي خود ما
هم آسيبهاي حوزه رسانه را بهصورت روزانه مشاهده ميكنيم و گلههايي به
فضاي رسانهاي حاكم بر كشور داريم و توقع ما از جامعه رسانهاي بيش از حد
فعلي است اما تصور ميكنم كه رهبر معظم انقلاب گوش شنوايي را در ميان اصحاب
رسانه يافتهاند و نشانه لبيك اصحاب رسانه به اين پيام، تشكيل همين جلسات
براي تبيين و پيگيري فرمايشات و تذكرات ايشان است و در فضاي فعلي، برخي
رسانهها احساس تكليف كردهاند كه بايد باب اين مسائل در فضاي رسانهاي
كشور باز و راجع به آن بحث شود.
فارس: داعيه رعايت اخلاق رسانهاي همواره بوده و دستاندركاران
رسانهاي نيز همواره اين داعيه را داشتهاند كه براي اطلاعرساني در خصوص
مسائل مختلف مجبور هستند كه به لايههاي پنهان خبر مراجعه كنند و از زد و
بندهاي پنهان و غيراخلاقي و مسائل پسپرده بگويند اما با توجه به فرمايشات
مقام معظم رهبري، رسانهها در حوزه اطلاعرساني خود چطور هم بايد به رسالت
اطلاعرساني خود عمل كنند و احيانا مانع از برخي بدفهميها از اين
فرمايشات شوند و از سويي نيز رسانهها در ورطه پردهدريها و هتكحرمتها
گرفتار نشوند؟
شيرمحمدي: مقام معظم رهبري يكسري گزارههايي را در ارديبهشت ماه امسال
خطاب به رسانهها داشتند كه حالت تكمضراب داشت به اين معنا كه به دليل
تشويش خاطري كه در حوزه مديريت اجرايي كشور براي مردم پيش آمده بود و برخي
از رسانهها و سايتها و حتي وبلاگها، بياحتياطيهايي كردند و با نحوه
اطلاعرساني خود در مداري حركت كردند كه مورد خواست نظام استكباري بود چرا
كه در اوج بيداري اسلامي، نظام استكباري درصدد آن بود كه براي تهي كردن
تكيهگاه معنوي انقلابهاي منطقه در جمهوري اسلامي ايران يك بحراني را به
تصور بكشد.
اما در واقع تنها يك سوءتفاهم و خطايي از سوي برخي مسئولان در نظام
پيش آمده بود و اين خطاها در حوزه تخصصي خود قابل رفع بود كه البته مديريت
هم شد.
اما برخي حركتهاي رسانهاي نشان داد كه برخي از اصحاب رسانه در تكميل
پازل استكبار جهاني حركت ميكنند كه قصد داشت تشويش و بحران را در نظام
سياسي جمهوري اسلامي ايران نشان دهد و تكيهگاه معنوي انقلابهاي منطقه را
تحتالشعاع قرار دهد.
در اين مقطع، مقام معظم رهبري يك تكمضراب و هشداري را خطاب به
رسانهها داشتند كه اين فرمايشات چند روزي پس از ديدار مردم فارس با ايشان
ايراد شد.
اما پس از آنكه فضاي كشور، اندكي تغيير كرد و يك آرامشي بر فضاي
رسانهاي كشور حاكم شد، ايشان فرصت يافتند كه بهصورت جديتر به اين مسئله
بپردازند و تنها به تكمضرابها بسنده نكنند و بهطور جديتر اصحاب رسانه
را به اين مقوله رهنمون شوند.
فارس: عمدهترين ضعف فضاي رسانهاي كشور براي حاكميت اخلاق در اين حوزه
چيست و تا چه اندازه توانستهايم پاي مباحث فقهي و شرعي را به حوزه كاري
رسانهها باز كنيم؟
شيرمحمدي: ما هنوز در عموميت بخشيدن تفكر اسلامي به حوزه ارتباطات
رسانهاي مدرن، دچار ضعف هستيم چرا كه در مناسبات شخصي خود ممكن است مقولات
مختلف ديني و فقهي مانند حرمت غيبت، حلال و حرام را رعايت كنيم و بسياري
از برخوردهاي ناپسند اخلاقي را در مناسبات شخصي و خانوادگي خود مراعات
ميكنيم اما زماني كه پاي در عالم رسانه ميگذاريم فراموش ميكنيم كه نبايد
پردهدري كرد و بايد بسياري از جنبههاي فقهي را در اين فضا نيز رعايت كرد
و اينكه نبايد در بيان خطاي يك خطاكار و يك متهم، طوري قلم بزنيم كه عملا
موجب شيوع آن خطا در جامعه شود.
* شيوع برخي ناهنجاريهاي غيراخلاقي در جامعه بهدليل انعكاس در رسانهها
---------------------------------------------------------------------------------------------
بهطور مثال اگر بخواهيم در فضاي رسانهاي، يك ناهنجاري غيراخلاقي را
با اغواگري هرچه تمامتر توصيف كنيم و در انتها تنها يك اشاره كوتاه به اين
مسئله داشته باشيم كه چنين كاري زشت است! عملا با اين شيوه اطلاعرساني به
ترويج چنين ناهنجاري در سطح جامعه كمك كردهايم و اينها مواردي است كه
اصحاب رسانه بايد بهصورت جدي بر روي آن تأمل داشته باشند.
* لزوم استفتاء مسائل مبتلابه حوزه كاري رسانهها از مقام معظم رهبري و مراجع
-----------------------------------------------------------------------------------------------
شيرمحمدي: البته بخشي از اين جريان نيز تنها مختص اصحاب رسانه نيست و
اصحاب رسانه بايد اين موارد را در قالب "استفتاء " از مقام معظم رهبري و
ساير مراجع عظام تقليد همچنين از حوزههاي فكري و علمي مطالبه كنند؛ از
چيزهاي بسيار سادهاي كه در فضاي رسانهاي با آن سر و كار داريم بايد سؤال
كنيم بهطور مثال سؤال شود كه آيا همكاري كردن با رسانهاي كه مصداق "فسق "
است جايز است؟
در آموزههاي قرآني داريم كه «إن جاء فاسق بنبا، فتبيّنو» اگر فاسقي
براي شما خبر آورد تحقيق كنيد، مبادا موجب تخريب بخشي از جامعه به خاطر خبر
يك فرد فاسق شويم؛ حال اگر يك كمپاني رسانهاي خود مظهر فسق باشد مانند
"بيبيسي " آيا ما اصحاب رسانه جايز هستيم كه اساسا با چنين رسانهاي
همكاري داشته باشيم؛ اينها موارد است كه ميشود در قالب استفتاء از مراجع
عظام تقليد و علما سؤال كرد.
* آيا قلم زدن در رسانهها به اندازه پرداخت خمس هم اهميت ندارد؟
--------------------------------------------------------------------------------
تصور ميكنم در مورد نحوه فعاليت رسانهاي خود بايد ايجاد پرسش كنيم؛
چطور زماني كه يك مومن ميخواهد خمس خود را بپردازد، در مورد پرداخت خمس
خود سؤالات متعددي را مطرح ميكند، اينكه آيا هديهاي كه از فردي دريافت
كرده، خمس به آن تعلق ميگيرد يا خير و ... حال چرا نبايد درباره ابعاد
فقهي بسياري از مسائلي كه مستمرا براي فعاليت رسانههاي خود با آن مواجه
هستيم، از مراجع عظام تقليد استفتاء كنيم.
بايد در فعاليت رسانهاي خود نيز ببينيم كه اگر به شكل خاصي قلم زديم
آيا به تعبير حضرت امام (ره) اين نحوه قلم زدن ما، مصداق "غش " در تيتر
زدن محسوب ميشود يا نه؟ اين مقولات را حضرت امام يا مقام معظم رهبري
بهصورت جسته و گريخته در موارد متعدد بيان كردهاند؛ ما بايد مطالبه كنيم
كه يك توضيحالمسائل رسانهاي براي خود و براي فعاليت مطبوعاتي خود ايجاد
كنيم.
فارس: منظور حضرت امام از غش در تير زدن چيست؟
شيرمحمدي: يك روز حضرت امام(ره) در اوايل پيروزي انقلاب و در ديدار با
اصحاب رسانه فرمودند كه يك گزارش يا خبري كه منعكس ميكنيد و براي آن يك
تيتري را انتخاب ميكنيد، اين تيتر در خبر هم هست "لاكن به قول ما طلبهها
روغنش را زياد كردهايد " حضرت امام ميفرمايند اين "غش " در تيتر زدن
است و اين همان گندمنمايي جوفروش است.
در ادامه حضرت امام ميفرمايند چنين كاري 2 گناه بر آن مترتب ميشود
چرا كه اگر من جو را به جاي گندم بفروشم با يك نفر مواجه هستم و يك گناه
محسوب ميشود اما زماني كه پيازداغ و روغن تيتر را زياد كنم، چندين هزار
نفر خريدار اين تيتر شدهاند و در واقع تمام گناه آن پاي من نوشته ميشود.
در فرصتهاي محدودي كه حضرت امام در شرايط ابتداي انقلاب و جنگ تحميلي
داشتند با اصحاب رسانه برخي از اين گزارهها را مطرح كردند كه البته
جمعآوري نيز شده است.
* با پيچيده شدن ارتباطات، سؤالات اصحاب رسانه نيز بايد پيچيدهتر شود
-------------------------------------------------------------------------------------
شيرمحمدي: حوزه ارتباطات در مدنيت قديم 50 يا 100 سال پيش به اصطلاح
چهره به چهره بود اما در حال حاضر حوزه ارتباطات بسيار متنوع شده و به
اصطلاح فلاسفه "تخنه و تكنيك " وارد ارتباطات شده و با ورود تكنيك به
ارتباطات، پيچيدگيهاي ارتباطي بيشتر شده است و همين طور كه پيچيدگيهاي
ارتباطي بيشتر شده سؤالات اصحاب رسانه نيز بايد پيچيدهتر باشد و استفتائات
ما نيز بايد مشخصتر باشد.
ما بايد برويم به سراغ علما به خصوص مقام معظم رهبري كه به تعبير
سيدحسن نصرالله، ايشان امام جامعه هستند و بگوييم اي نايب امام زمان، در
مورد شيوههاي ارتباطي و رسانهاي سؤالاتي را داريم و چطور بايد در فضاي
رسانهاي حركت كنيم كه به جامعه ايماني صدمه نزند و موجب تعالي جامعه هم
شود؛ چطور بايد حركت كنيم كه از سويي از خودسانسوري پرهيز كنيم و از سوي
ديگر با شعارها و شيوههاي اغواگرانه و با اين بهانه كه اطلاعرساني، لازمه
جامعه امروزي و مدرن است، شيرازه جامعه اسلامي را از هم ندريم.
* فضاي رسانهاي كشور در آستانه ورود به يك فضاي جديد
--------------------------------------------------------------------
فارس: در حال حاضر براي فعاليت رسانهاي قانون مطبوعات وجود دارد اما
برخي موضوعات كه در اين بحث از جانب شما مطرح شد، در برگيرنده حوزههاي
اخلاقي است كه بسيار فراتر از چارچوب خشك قانون مطبوعات محسوب ميشود. آيا
تاكنون اقدام خاصي بهصورت تئوريك براي تبيين چارچوبهاي اخلاقي كه لازمه
كار رسانهاي است، انجام شده است؟
شيرمحمدي: تصور ميكنم كه در فضاي رسانهاي كشورمان، در آستانه ورود به
يك فضاي جديد هستيم؛ تا پيش از اين فضاي رسانهاي كشور در اشغال نويسندگان
و مطبوعاتيهايي بوده است كه اساسا تعلق خاطري به جامعه مدني توحيدي
نداشتهاند و به دنبال يك جامعه مدني سوداگر، تكبعدي، ناسوتي و دنيوي
بودند و تنها ارتباطات مادي براي آنها معنا داشت.
* اعتبار يافتن تعالي جامعه براي فعالان رسانهاي امروز كشور
-------------------------------------------------------------------------
شيرمحمدي: در آن فضا، سود و زيان تجاري و ذائقهسازيهاي مادي و دنيوي
براي مخاطبان اصالت اصلي را داشت اما امروز، فعالاني وارد عرصه مطبوعاتي و
رسانهاي كشور شدهاند و به لايههايي از رسانههاي كشور اعم از
خبرگزاريها، روزنامهها، صدا و سيما و سايتهاي خبري راه يافتهاند كه
برايشان تعالي جامعه در حوزه فعاليت رسانهها اعتبار و اصالت دارد و فقط به
رشد كمي مطبوعات و رسانهها توجه ندارند.
يك زماني در دوره اصلاحات، براي مسئولان دولتي و رسانهاي، عدد تيراژ
مطبوعات اصالت يافته بود و با يك نگاه كاملا كمي، عددي و سودانگارانه در پي
مديريت فضاي رسانه كشور بودند.
اما در حال حاضر ملاحظات زيادي در فضاي رسانهاي كشور مورد توجه قرار
گرفته است؛ زماني كه يك فردي دچار خطايي ميشود از اين جهت كه حق جامعه است
كه اين فرد خطاكار را بشناسد اگر در رسانهها اين خطا را با نام و مصداق
منعكس كرديم بايد به آسيب روحي كه از اين مجرا، فرزندان اين فرد را تهديد
ميكند را در نظر داشته باشيم و اينكه چطور آسيبهاي وارده به فرزندان فرد
متهم قابل جبران است و مسائلي از اين دست، مسائل واقعا مهمي هستند.
اين موارد مسائلي است كه در جامعه رسانهاي مدرن، اصلا ديده نشده است و
به اين موضوعات حتي فكر نكردهاند. چرا؟ بهدليل اينكه براي آنها مقولاتي
مانند ارتباطات، حقوق بشر، جامعه مدني، فقط منحصر به زيست مادي است و نه
زيست معنوي و معنايي بشر.
ادامه دارد ...
گفتوگو از: جابر سعادتي صدر