بولتن نیوز : وقتي ما با تمدن غربي مواجه شديم غالباً يكباره از گذشته ي خود بريديم و با استقبال از اين تمدن, با خوشبختي بسيار به انتظار آينده نشستيم .با عجله هر چيز قديمي را كه از پدران خود به ميراث برده بوديم از خانه بيرون ريختيم و سعي كرديم تا چيزي كه به سليقه ي ميهمان ما خوش نيايد در خانه باقي نماند .اكنون كه چند ده سال از آن هنگامه تاراج سنتها و ميراثها گذشته است و فهميده ايم آن ميهماني كه در انتظارش بوده ايم, آن قدرها هم كه فكر مي كرده ايم مؤدب و خوش خلق و نجيب و سالم نبوده و نيست و خود به فسادهاي گوناگون مبتلاست. شايد وقت آن رسيده باشد كه بينديشم چه بايد بكنيم و چه بايد نكنيم. شايد هنگام آن باشد كه بازمانده ي آن ميراث كهن را قدر بدانيم.
اگر بشر قديم از گياهان دارويي براي حفظ سلامت و رفع بيماريهاي خود استفاده مي كرده است، در واقع بخشي از طبيعت، يعني آن گياهان را براي تأثير در بخش ديگري از طبيعت، كه همان بدن او مي بوده به كار مي گرفته است .آيا با ظهور تحولات علمي و صنعتي و اجتماعي جديد كه موجب دگر گوني محيط بيروني بشر شده ، جسم او و بدن او هم دچار دگر گوني شده است؟ مسلماً چنين نيست. اگر دنياي بيرون ما ديگر آن محيط طبيعي گذشته نيست، بدن ما همان جسم طبيعي است كه بوده است و همان طور كه گياهان در گذشته بر اين جسم طبيعي اثر داشته اند، امروز نيز اثر دارند.
طبيعت، تنها با طبيعت سازگاري كامل دارد. هر امر غير طبيعي كه به دليل غير طبيعي بودنش، از لحاظي تأثير خارق العاده و غير معمول مثبتي دارد، از لحاظ ديگر تأثيري منفي به جا خواهد گذاشت. آثار زيانمند جنبي داروها در بدن انسان دقيقاً شبيه آثار تناهي آور و مسموم كننده صنايع جديد در طبيعت است.
اما احياي طب سنتي نتايج اجتماعي مهمي نيز در بردارد كه اكنون بدانها اشاره مي كنيم. با اين كار ما مي توانيم تا حدودي به نوعي خودكفايي برسيم. اين خودكفايي دو جنبه دارد كه يكي علمي و ديگري اقتصادي است. ما امروزه در طب جديد از نظر علمي يكسره ريزه خوار و جيره خوار علم غربي هستيم.
تنوع آب و هوا و خصوصيات اقليمي فلات ايران به اندازه اي است كه انواع بسياري از گياهان نادر طبي در اين سرزمين مي رويد كه بي ترديد با رونق گرفتن تهيه گياهان دارويي، مي توان قسمتي از آن را نيز صادر كرد. نتيجه اجتماعي ديگري كه از احياي طب سنتي عايد همگان مي گردد، ارزاني اين طب است .
با احياي طب سنتي در بسياري موارد، بسته هاي گياهان دارويي ارزان قيمت، جاي شيشه ها و جعبه هاي گران قيمت دارو را خواهد گرفت و اين نكته اي است كه از فرط وضوح نيازي به توضيح آن نيست.
علت عمده افول طب سنتي در ايران دو چيز است: نخست خودباختگي ماست نسبت به تمدن غربي، و روي گرداني از هر آنچه خود داشته ايم و از هر آنچه نام «سنت» بر آن نهاده شده است .براي فهم علت دوم مخالفت با طب سنتي، بايد ديد احياي طب سنتي به چه كساني ضرر مي زند؛ احياي طب سنتي آن دسته از سرمايه داران بزرگ خارجي و نمايندگان آنها و به آن دسته پزشكاني كه با جان آدمي سوداگري مي كنند زيان مي رساند. هر انسان، مادام كه به داروهاي شيميايي گران قيمت محتاج است، يك مشتري بالفعل دائمي كارخانه سازنده دارو محسوب مي شود و پيداست كه بالاخره در ميان سرمايه داران كارخانه هاي داروسازي و واسطه هاي دارويي و پزشكان، كساني پيدا مي شوند كه سود خود را بر سلامت ديگران ترجيح مي دهند و همين كافي است تا با هر اقدامي كه حتي احتمالاً موجب كم شدن سود كلان آنها مي شود، به مخالفت برخيزند .
باشد كه پيش از آنكه آخرين دكانهاي عطاري اين مرز و بوم براي هميشه بسته شود و پيش از آنكه پيرمرداني كه هم اكنون آخرين حاملان يك سنت هزاران ساله اند، بميرند، به خاكستر نيمه گرم طب سنتي ايران نفس پاك تازه اي دميده شود .