به گزارش 598 به نقل از سایت گل- در حالیکه بعد از شکست در هفته ششم، بحث پیرامون چرایی عدم نتیجه گیری مناسب پرسپولیس بالا گرفته، با نگاهی به اعداد و ارقام مندرج در جدول مسابقات به سادگی میتوان به سرنخهای اصلی ماجرا پی برد.
شش مسابقه، سه برد و دو شکست میلیمتری و یک تساوی. چهار گل زده و دو گل خورده. همه حکایت از سیستم دفاعی پرسپولیس در بازیهای این فصل دارند. سیستمی که البته ناشی از ذهنیت حاکم بر تیم است. ذهنیتی شاید تنبل و بیحوصله که سادهترین سبک فوتبال بازی کردن را انتخاب کرده است. «دفاع» و «حمله از طریق ارسال پاسهای بلند برای خط حمله». برای بالهای کناری جهت نفوذهای عمقی و یا دور زدن مدافعان کناری و سانتر روی دروازه برای تکمهاجم بلندقامت تیم جهت استفاده از توپهای سوم و اشتباهات خط دفاع حریف.
در فاز دفاعی، خطوط سه گانه تیم دایی با از دست دادن توپ به خوبی به هم نزدیک میشوند و با پر کردن فضاهای خالی، تیم مقابل را در منگنه قرار میدهند. این تیم همانقدر که برای گل نخوردن منسجم، پرتعداد و بابرنامه عمل میکند و کمتر اجازه عرضاندام به حریف میدهد، در حمله به دنبال سادهترین روش ممکن برای نزدیک شدن به محوطه جریمه حریف است. در اجرای این روش ساده، با حذف عمده بازیسازی از خط میانی، جریان حملات تیم، اغلب با پاسهای بلند و پرریسکی آغاز میشود که در مقصد برای به نتیجه رسیدن به تواناییهای فنی و آمادگی بازیکن مورد نظر متکی است. در هر بازی که بالهای کناری فرصت بروز مهارتهای فردی خود را یافتهاند، قرمزپوشان دروازه حریف را به خطر انداخته و به گل هم رسیدهاند. اما چنانچه قضا و قدر جور در نیامده و نفوذها و حرکات هافبکهای کناری و تلاش فردی سیدصالحی در پیشانی حمله به بنبست خورده باشد، پرسپولیس در لب مرز تساوی با کمترین اشتباه، بازی را واگذار کرده است.
در چنین سبک بازیای خیلی نمیتوان راجع به تواناییهای فنی هافبکها در هنگام حمله تیم اظهار نظر کرد. به خصوص درباره محمد نوری که فرصت برای بروز خلاقیتهای فنیاش خیلی محدود شده است.
برای یافتن دلیل انتخاب چنین سیستمی، شاید چسباندن انگ ترس به شخصیت دایی با توجه به خصوصیات اخلاقی او که شهره آفاق است، دور از ذهن و البته انصاف باشد، اما از مهاجم برجستهای همچون دایی که سالها در محوطه جریمه حریف به دنبال سهلالوصولترین راه برای رساندن توپ به تور دروازه بوده، انتخاب چنین سیستم سادهای برای طرح عمده حملات تیم اصلاً بعید نیست!
خصوصیات فنی بازیکنان جدید و نحوه چیدمان آنها در زمین هم مؤید استفاده ازهمین سبک فوتبال است. البته چنین سیستمی با توجه به فوتبال سادهای که حتی در سطح لیگ برتر ایران برگزار میشود، در صورت داشتن بازیکنان گرهگشایی نظیر خلعتبری شاید به نتیجه هم برسد اما قطعاً تضمینی برای دوام موفقیتهای گاه و بیگاه آن وجود ندارد.
اگر نوع فوتبال تیم دایی را شبیه فوتبالی که در ایتالیای قبل از آریگو ساچی بازی میشده فرض کنیم، پرسپولیس یه کمک یکی مثل او برای تغییر در ذهنیت حاکم بر تیم نیاز دارد! یک تئورسین که در طراحی برنامههای تهاجمی به علی دایی یاری رساند. در میان دستیاران فعلی سرمربی که چنین قابلیتی مشاهده نمیشود. دایی که تا همین فصل اخیر از وجود ژلکو میاچ در کنار خود بهره میبرد، اگر فریاد اعتراض هواداران را در پایان بازی با نفت جدی گرفته باشد، برای تغییرات مفید پیش رو باید هر چه زودتر در پی اضافه کردن دستیاری با تواناییهای حتی بالاتر از میاچ باشد.