این روزها که نقش دولت انگلیس در کودتای 28 مرداد و
خصوصاً پیام رمزی قرائت شده از رادیو B.B.C برای شروع عملیات کودتا در
اسناد سازمان سیا منتشر و در دسترس همگان قرار گرفته است، بررسی وضعیت
رادیوها و تلویزیون های بیگانه و نقش آنها در پیگیری اهداف دولت های متبوع
خود اهمیت بسزایی پیدا کرده است.
حتی یک شهروند عادی با گرایشات معمول شرقی به سختی می تواند باور کند که
رسانه های غربی بدون هیچ چشم داشتی و تنها با هدف اطلاع رسانی این همه
امکانات را گرد آورده اند و پرسنل متعدد با رنج حقوق و مزایای کشورهای
اروپا و آمریکا را به کار گماشته باشند.
به گزارش بولتن نیوز، واضح است که این رادیو و تلویزیون ها آگهی بازرگانی
هم پخش نمی کنند و ثابت می سازند که هزینه های آنها از طریق دولت خویش
تامین و صد در صد برای تعقیب منافع ملی پرداخت می شود.
با این مقدمه بایدبا جستجو و امعان نظر بیشتری به سراغ برنامه های مختلف
پخش شده آنها رفت و تحقیق کرد که آنان چگونه در لابلای خبرها، گزارش ها،
میزگردها، مستندها و حتی فیلم ها و سریال ها به جذب مخاطب می پردازند و
پیام های پیدا و پنهان خود را به بینندگان و شنوندگان رو به ازدیاد خويش
منتقل می سازند؟
ابتدا باید میان شبکه های فارسی زبان آمریکا و انگلیس تفاوت قائل شد و روش
های برگزیده هر یک را مورد مداقه قرار داد. دولت انگلستان با سابقه استعمار
طولانی و دخالت و حتی اشغال بخشی از کشورمان برای مردم و نخبگان ایرانی از
وضعیت خاصی برخوردار است. این دولت به واسطه انواع اقدامات موزیانه و راز
آلود و پیچیده همواره شک و تردید و ابهام ویژه ای را در ذهن هموطنانمان
تداعی کرده و می کند. برخلاف دولت آمریکا که با روش «باز» عمل می کند و
خواسته ها و اهداف خویش را معمولاً صریح و علنی پیگیری می کند دولت
انگلستان بسته و مرموز و دوگانه عمل می کند و چیزی می گوید و اراده ای نشان
می دهد در حالیکه هدف خاص و پنهانی را تعقیب می کند.
این روش در مقاطع متعدد تاریخی به ثبوت رسیده است و مورخین معاصر بر آن صحه
گذاشته اند. برای نمونه نوع رفتار دولت انگلستان با حزب توده به خوبی این
معنا را نشان می دهد آنجا که در موارد متعددی با تحریک این حزب و حتی
تقویت پنهان آن از این حزب متشکل و پرنفوذ جهت پیگیری اهداف خود در ایران
استفاده کرد و گاهی به مطلوب خود هم رسید. هنوز معلوم نیست که آیا سران حزب
توده ارتباط مستقیمی با دولت انگلستان داشته اند یا نادانسته و ناخواسته
تحت تاثیر بازی های پیچیده این دولت قرار گرفته اند؟ یکی از نمونه های بارز
اقدام مرموز و مشکوک حزب توده که برای دولت انگلستان نفع بزرگی داشت حمایت
بی جا و مضر این حزب از دکتر مصدق در بدترین زمان ممکن بود، درست زمانی که
رابطه دکتر مصدق با برخی از علما تنزل پیدا کرده بود، این حزب تجمع هایی
به طرفداری از او ترتیب داد که افزون بر دوری بیش از پیش روحانیت تخاصم
دربار را هم به اوج خود رساند. در واقع برخی معتقدند که پشت پرده این حمایت
های مضر حزب توده دولت انگلیس بوده و سود اصلی را همین دولت برده است و
زمینه کودتا را هم به همین وسیله آماده تر کرده است.
چنین رفتار پیدا و پنهانی از دولت انگلیس نمونه های دیگری هم دارد چنانکه
سوءظن خاص اغلب ایرانیان را از نوع رفتار پیچیده این کشور همواره بر می
انگیزاند.
هنگامی که به بحث خود باز می گردیم باز هم تفاوت روش های آمریکا و انگلیس
در تلویزیون ماهواره ای و رادیوهایشان را به خوبی مشاهده می کنیم.
تلویزیون آمریکا (VOA) و رادیو فارسی زبان این کشور با اینکه تلاش می کند
حداقلی از بی طرفی را در اطلاع رسانی خود رعایت کند ولی اغلب و به سادگی و
گاهی به صراحت به تبلیغات علنی علیه جمهوری اسلامی می پردازد و مخاطب را با
اهداف روشن خویش آشنا می کند.
آمریکا از زمان پيروزي انقلاب اسلامي تاکنون با جمهوری اسلامی تخاصم
ورزیده است و رسانه های گروهیش چندان تلاشی برای مخفی کردن این موضوع از
خود نشان نمی دهند.
اما ردایو «بی،بی،سی» و تلویزیون فارسی زبان و ماهوارئیش روشی کاملا متمایز را بر می گزینند.
شاید اگر لوگو و آرم و گویندگان مشهور این شبکه را عوض کنند ولی همان مطالب
معمولش را بیان نمایند. مدت ها طول خواهد کشید تا کسی متوجه شود که این
تلویزیون دولتی انگلستان است!
این تلویزیون و رادیو که مسئولین اصلیشان قدمت و تجربه چند دهه ای در پخش
برنامه های فارسی زبان دارند به ندرت و شاید گاهی از سر اشتباه و سهو نیات
و اهداف سیاسی خود را به نمایش می گذارند، برعکس آنها به گونه ای اطلاع
رسانی خاصي را به انجام می رسانند که کمتر مخاطبی متوجه عدم بی طرفیشان
شود.
آنها در بسیاری از خبرها و گزارش های خود واقعاً هم جانب بی طرفی را
رعایت می کنند چون خوب می دانند که پاشنه آشیل باورپذیری و جذب مخاطب درست
در همین جا معنا پیدا می کند. B.B.C با سابقه حدود صد سال خوب می داند که
در بسیاری از خبرها و گزارش ها دلیلی بر رو کردن دست خود ندارد، لذا با
زیرکی نه تنها بی طرفی را رعایت می کند که مکرراً آن را به رخ مخاطب می کشد
تا کمترین شک ها و شبه ها در مورد مقاصد خاص خویش را از بین ببرد.
B.B.C با این روش و پیچیده ترین اهرم های نرم افزاری مخاطب خویش را آزاد می
گذارد تا بدون ترس از فریب و اغوا به راحتی گوش جان به اخبار و گزارش هایش
بسپارد و درست سر بزنگاه و در پیچ حساسی که کمتر کسی متوجه آن خواهد شد،
مفاهیم و اغراض خود را به بینندگان و شنوندگان القاء نماید.
صبر و حوصله مقرون به سابقه B.B.C معمولا بیش از حوصله مخاطبش هست، شاید
این رادیو و تلویزیون گاهی یک ماه برنامه بسازند و پخش کنند ومقدمه چيني
نمايند تا یک مطلب، یک برداشت، یک زاویه، یک نظر و حتی جمله را به خورد
شنوندگان و بینندگانش بدهند.
مثلا تلویزیون فارسی B.B.C با علم به حساسیت شدید مسائل قومی که از قضا در
طول تاریخ دولت انگلستان در همه مستعمرات خویش بدان علاقه وافری نشان داده
است! ناگهان میزگردی می گذارد و با دعوت از فعالان قومی و مخالفین آنها بحث
تبعیض میان عرب و عجم در خوزستان را پیش می کشد. جالب اینکه منتقد عرب که
به تبعیض در ایران اعتقاد دارد فردی قوی انتخاب می شود و کسانی که قرار است
از عدم تبعیض در ایران دفاع کنند چنان ضعیف و بی انگیزه و کم اطلاع از
مسایل داخلی ایران هستند که اگر دفاع نکنند سنگین تر هستند و ایرانیان خود
بهتر می توانند جواب مسایل نامربوط مطرح شده از سوی یک منتقد عرب زبان را
بدهند. در واقع چنین برنامه ای که بدون هیچ مناسبت و مقدمه ای پخش می شود
همان اهدافی را پیگیری می کند که دولت انگلستان ده ها سال در مستعمرات خود
پیگیری کرده و اختلافات طبیعی زبانی و فرهنگی و قومی را بزرگ و روی آنها
مانور داده بعضاً میوه های شیرین برای خود چیده است. در چنین برنامه ای حتی
مدافعین عدم وجود تبعیض در کشور اصلا نمی پرسند که ضرورت چنین برنامه ای
چیست؟ کجا تبعیض واقع شده و چرا برنامه تحریک آمیز پخش می کنید؟ آنجا کسی
نگفت اگر تبعیض میان عرب و عجم در خوزستان وجود دارد چرا در 8 سال جنگ
تحمیلی عراق علیه ایران که صدام امید زیادی به حمایت عرب زبانان خوزستان
بسته بود نه تنها قریب به اتفاق عرب زبانان کوچکترین همراهی با ارتش صدام
نکردند که جانانه از ایران خود دفاع کردند و شهدای بسیاری هم تقدیم دین و
میهن خود نمودند؟
با همين روش بخوانيد اهداف اين تلويزيون را در ميزگردي كه راجع به آينده
مرجعيت در ايران گذاشت وديگر برنامه هاي عجيبي كه به ظريفترين مسايل كشورما
مي پردازد و با ظرافت افزونتري اهداف خاص خود را پيگيري مي نمايد .
به نظر می رسد روشهای پیچیده این کشور پیر حتی از سوی بسیاری از مهاجرین
ایرانی شناخته شده نیست و اغلب آنها در حالی همکاری می کنند و مجری می شوند
و گزارشگر، که خیالی برای تضعیف تمایمت اراضی ایران عزیز ندارند.
متاسفانه حوادث مختلف داخلی کشور به موج مهاجرت دامن زد و بیگانگان صیاد را
کام روا ساخت. آنها حریصانه دامنه جذب خود را حتی تا برخی نخبگان پیش
بردند واز آبرو و اعتبار آنها كمال استفاده را بردند ! بیگانگاني که
قطعاً به منافع ایران و ایرانی نمی اندیشند و منافع ملی خود را در صدر نیت و
عملکرد خود قرار می دهند.
متاسفانه دستگاه های تبلیغی و رسانه ای ما هم در مقابل برنامه های پر حجم
با روش های القایی پیچیده به دفاعی سطحی و گاهی همراه باتندی و ناسزا اکتفا
می کنند و حتی گاهی بر باورپذیری بنگاه های خبر پراکنی بیگانه می افزایند.
اکنون که دولت جدید روی کار آمده است و بنای او برخورد منطقی و هوشمندانه و
کارشناسانه با همه پدیده ها و واقعیت هاست بهتر آن است که با جلب همکاری
کارشناسان و دانایان عرضه رسانه به دفاعی منطقی و همه جانبه از منافع ملی و
تمامیت ارضی و مقابله با القائات عمیق بیگانگان بپردازند.
نگاه دقیق و هوشمندانه به مقوله فرهنگ با رویکرد شعاری و افراط گرایانه
تفاوت اساسی دارد و هر چه اولی اثرساز و مفید است دومی به زدگی و دوری
افراد خصوصاً جوانان از هویت ملی، تاریخی، مذهبی و ارزشی خواهد انجامید.