بیبیسی در تحلیلی نوشت: عملگرایان جنبش سبز که به
موسوی و کروبی رأی داده یا حتی در مراحل اولیه جنبش شرکت کرده بودند، بعدها در رویه
خود تجدیدنظر کرده و منتقد اعتراضات خیابانی و خط مشی سران جنبش شدند. آنها
میگویند حمایت از روحانی منافاتی با استراتژی و اهداف جنبش سبز ندارد.
اما
تحلیلگر بیبیسی معتقد است: جنبش سبز در مقابل فراخوان نهادهای اصلی حاکمیت برای
ارجاع مسئله به قانون مقاومت کرد و قدرت را نشانه گرفت. «اعتدال» نام آنها برای
ادغام جنبش در روابط قدرت حاکم بود همچنان که فتنه نام آنها برای جنبش ماست. پروژه
ادغام در درجه اول سیاست را به درون ساختار اصلی قدرت باز میگرداند و دوباره آن را
جزئی از سازوکار سیستم مسلط میکند. چنین وضعیت نادرستی این ایده را که شرکت در
انتخابات اخیر استراتژیهای جنبش سبز را محدود نمیکند آشکار میسازد. پروژه ادغام
در ادامه بخشهایی از بدنه جنبش سبز را استحاله کرده و با خود همراه میکند.
بیبیسی نوشت: «این روند به طور مشخص از زمان معرفی کابینه روحانی آغاز شده است و
وضعیت پاندولی و متزلزل «عملگرایان» شاهد این مدعا است. آنها از یکسو با دولت جدید
همسویی ایدئولوژیک ندارند ولی از سوی دیگر در تلاشند تا از رأی خود در مقابل
بخشهایی از ساختار قدرت حاکم و نیز برخی نیروهای خارج از این ساختار دفاع کنند.
چنین موقعیت کشندهای آنها را مجبور خواهد کرد که در عمل از این «میانهروی» دست
کشیده و به یکی از دو سوی رد یا تأیید دولت اعتدال بغلتند.»
نویسنده بیبیسی
خاطرنشان میکند: «از همین رو عجیب نیست که این روزها شنیده یا دیده میشود که
کسانی از بدنه جنبش سبز وجود افرادی همچون ربیعی و پورمحمدی را در کابینه توجیه
میکنند و شخصیتی همچون نجفی را که صراحتاً دم از فتنه و تبعیت از «منویات مقام
معظم رهبری» درباره فتنه میزند به عنوان سیاستمداری پخته و چهرهای شایسته جا
میاندازند. همین افراد همزمان، با اتخاذ سیاستی سانتی مانتالیستی و نوستالژیک برای
نشان دادن وفاداری خود به جنبش مردمی سبز، در شبکههای مجازی عکسهای موسوی و کروبی
را با اشعاری سوزناک و یا حماسی به اشتراک میگذارند.»
شبکه دولتی انگلیس در
پایان نوشت: پایبندی به جنبش سبز در اتخاذ برنامهای سیاسی است که متضمن برجسته
کردن تضادهای سیاسی جنبش با حاکمیت است و نه در به فراموشی سپردن آنها و پیجویی
آشتی و استحاله تدریجی در منطق قدرت حاکم.