اگرچه پرونده يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري با تنفيذ و تحليف رييس جمهور منتخب و تشكيل كابينه يازدهم بسته شد اما اخبار و حاشيههاي آن هنوز در ميان اهالي سياست مفتوح است.
به گزارش رجانيوز، بررسي عوامل و دلايل "شكست اصولگرايان" در اين انتخابات از جمله موضوعاتي بود كه با نگاههاي مختلف سياسي به آن پرداخته شد اما خبري كه يكي از "اصلاح طلبان تندرو" از تلاش حساب شده برخی كانديداهاي اصولگرا براي تبليغ گفتمان رقيب در انتخابات اخير رسانهاي كرد، باب جديدي را در واكاوي شكست اصولگرايان در عرصه رقابتهاي انتخاباتي گشود؛ بابی که میتوان برای آن یادداشتها و تحلیلهای گسترده و گوناگونی نگارش کرد؛ «تبلیغ گفتمان رقیب».
"احمد پورنجاتی" نماينده مجلس ششم و از اعضاي حزب مشاركت در گفتوگويي كه با يك هفتهنامه اصلاح طلب داشت، به اظهارات علي اكبر ولايتي یکی از سرشناسترین كانديداهاي اصولگرا در مناظره انتخاباتی و همچنین کمکی که این اظهارات به «گفتمان رقیب اصولگرایی» داشته اشاره کرده و اين اظهارات را نه یک تصادف که ناشي از «تدبيری عقلاني» خواند.
پورنجاتي با بيان اينكه در تبلیغات انتخاباتی صداو سیما از سوی تیم آقای روحانی با تدبیر عمل شد، تصريح كرد: اینگونه نبود که بخشی از کاندیداهایی که در جبهه اصول گرا تعریف میشدند خود خواسته و اتفاقی مواضعی را بگیرند که نهایتا به سود کاندیدای پیروز باشد. تمام اینها با برنامهریزی بود به این معنا که با تدبیر عقلانی همراه بود. به عنوان نمونه موضعگیری آقای ولایتی در مسائل سیاست خارجی و مواجهه ایشان با آقای جلیلی صرفا به خاطر خاستگاه شخصی ایشان نبود بلکه نتیجه تدبیر عقلانی بود که به شکل دقیقی اندیشیده شده بود. من این را با اطلاع میگویم و تحلیل نیست.
علی اکبر ولایتی در جریان انتخابات ریاست جمهوری به عنوان عضو ائتلاف 1+2 در رسانه ها مطرح شد، هر چند این ائتلاف سرانجام خوشی نداشت اما تاكيد پورنجاتي بر اينكه هماهنگ شده بودن موضعگيريهاي ولايتي در مسائل سياست خارجي، صرفا يك تحليل نيست، بلكه بر مبناي اطلاع و خبر است، ابهامات جدي را در اذهان اصولگرايان ايجاد كرده است.
بر مبناي ادعاي پورنجاتي، رفتار علي اكبر ولايتي در صحنه انتخابات رياست جمهوري ناشي از زدوبندهاي پشت پرده بوده است كه نتيجه آن به شكست اصولگرايان انجاميد. ولايتياي كه در كارنامه خود سابقه وارد نشدن به عرصه انتخابات رياست جمهوري به خاطر حضور هاشمي رفسنجاني را داشت.
هر چند انتظار افكار عمومي طيف گسترده پايبند به اصول و ارزشهاي انقلاب اسلامي پاسخ علي اكبر ولايتي به ادعاهاي پورنجاتي است اما با اين وجود هنوز موضع غیرقابل قبول اين كانديداي اصولگرا در موضوع سياست خارجي خصوصا بحث هستهاي در مناظرههاي انتخاباتي لاينحل باقي مانده است.
ولایتی در آخرين مناظره انتخاباتي به جلیلی چه گفت؟
برخی تحلیلگران اصرار ولایتی برای ماندن در صحنه انتخابات با وجود برآورد پایین رای و نقش سخنان آخر ولایتی و حمله او به جلیلی را بزرگترین خدمت ولایتی به گفتمان رقیب اصولگرایان یعنی آقای روحانی می دانند، موضوعی که با ادعای پورنجاتی ظاهرا چندان هم تصادفی نبوده و درباره آن «تدبیر» شده بوده است.
ولايتي: درباره صحبتی که دکتر جلیلی کردند باید بگویم که دیپلماسی این نیست که در مقابل کشورهای دیگر خطابه بخوانیم و مطلبی را بیان کنیم اینجا در مصاحبه میگویم دیپلماسی این نیست که ما یک طرف بنشینیم و آنها طرف دیگر و ما یک حرف مشخص بزنیم اقدامات دیگر در خارج از اینها بکنیم.بنده به شما عرض میکنم که حرفی که میفرمایند برای 20 سال پیش است و الان وضعیت دنیا فرق کرده ناچارم موضوعی را مطرح کنم که تا به حال مطرح نشدند یک زمان قبل ازآنکه به قطعنامههای شورای امنیت در بحث هستهیی نرسیده بودیم آقای سارکوزی مستقیم از بنده دعوت کرده و سفیر فرانسه آمد و گفت که آقای سارکوزی از شما دعوت میکند که به پاریس بیاید تا مذاکره کنیم.
بنده با آقای رییس جمهور صحبت کردم و ایشان گفت چون خود سارکوزی دعوت کرده حتما برو من به فرانسه رفتم و یک ساعت ملاقاتم طول کشید و همان صحبتی درباره لاریجانی گفتم درباره من اتفاق افتاد و با آقای سارکوزی درباره عدد سانتریفیوژها به توافق رسیدیم تا غنیسازی را متوقف نکنیم و اینکه حرف آنها را به طور کامل قبول نکنیم یعنی چیزی بینابین شود مثلا اگر 8 هزار سانتریفیوژ داریم به 4 و 5 هزار سانتریفیوژ برسانیم و آقای سارکوزی قبول کرد و گفت با آقای لدید که نفر دوم ایشان بود گفت که مذاکره کنید و ظرف مدت یک هفته آقای لدید قرار شد در راس یک هیات سیاسی و هستهیی به ایران بیاید بعد از دو هفته آقای سارکوزی گفت من میخواهم به کشور شما بیایم ملت شما ملت بزرگی است و دست رهبر این ملت بفشارم.
من تمام چیزیهای که عرض میکنم آقای آهنی سفیر پاریس گزارش کرده و اسناد آن در وزارت خارجه موجود است. بنده این را آوردم و کار متوقف شد نکته این است که در زمانی که بنده با تاکید آقای رییس جمهور به فرانسه رفتم قائم مقام وزارت خارجه کاردار سفارت فرانسه را و به نوعی به او گفت کسی که به پاریس آمده نماینده ما نیست در حالی که ما قرار گذاشته بودیم نفر دوم فرانسه بیاید ایران و قرار اولی این بود که آنها پذیرفته بودند سانتریفیوژها کار بکنند فقط عددش کمتر شود تا بشنیم و بحث کنیم تا به بنبست نخوریم تا پرونده به شورای امنیت نرود هم غنیسازی را داشته باشیم و هم مسئله هستهیی حل شود و مشکلات بینالمللی پیدا نکنیم اما متاسفانه دولت جواب نداد و نه تنها جواب نداد وقتی چنین حرفی به کاردار فرانسه زدند وزارت خارجه فرانسه گفت اگر این خبر زودتر به ما رسیده بود ملاقات شما و آقای سارکوزی لغو شده بود یعنی عین همان قضیه آقای لاریجانی اتفاق افتاده بود.
میشد از این امکانات استفاده کرد و غنیسازی را ادامه داد و تحمیلها را از طرف شورای امنیت نداشت و وضعیت کشور را به تحریمها نرساند در رابطه روسیه نیز همین اتفاق افتاد آقای پریماکوف گفت اگر آقای پوتین به ایران بیاید ودست خالی برنگردد من آقای پوتین را به ایران میآورم من این قول را دادم و آقای پوتین آمد و کارهای اولیه شد دو مرتبه در کارش تخریب شد میخواهم عرض کنم این دیپلماسی هستهیی دیپلماسی نیست.
در آخرین صحبتی که آقای جلیلی در آلماتی داشتند، پیشنهاداتی کردند که براساس آن میشد جلو برویم و آن پیشنهادات را ایشان نپذیرفتند. 1+5 گفتند که شما اگر غنیسازی 20 درصد را متوقف کنید و حرکت فوردو را قدری کند کنید، ما این سه تحریم را از روی شما برمیداریم. معلوم است که هرکاری قرار است انجام بشود، قدم به قدم است. در پاسخ آنها گفته شد ما فلان کار را میکنیم شما کل تحریمها را بردارید. اینکه میگویم به شهادت معاون وزارت امور خارجه در جلسه است. مثل این است که شما بخواهید لیوانی بخرید که طرف بگوید 100 تومان است. شما بگویید دو تومن میدهید؟ او میگوید اگر نمیخواهی معامله کنی، چرا وقت ما را گرفتی. وقتی طرف حاضر است سه قدم بردارد بعد شما میخواهید یک قدم بردارید، معلوم است نمیخواهید کار را پیش ببرید.
دیپلماسی این نیست که در داخل کشور خودمان طوری وانمود کنیم که ما اصولگرا هستیم اما اصولگرایی این نیست که انسان انعطافناپذیر باشد. در رابطه با مصالح ملی باید بتوانیم از دیپلماسی به نحو احسن استفاده کنیم. دیپلماسی فقط خشونت نشان دادن و سرسختی نشان دادن نیست، بلکه یک معامله و تعامل است. ما باید با همه دنیا تعامل کنیم. قضیه بده و بستان است. نمیشود هرچه ما از آنها میخواهیم آنها به ما بدهند و متقابلا حاضر نباشیم کاری بکنیم. هنر دیپلماسی بیانیه صادر کردن و خواندن بیانیه پشت میز مذاکره نیست، حتما راه فعلی مذاکرات هستهیی اشکال دارد و اگر اینطور نبود، وضع ما به اینجا نمیرسید.
جلیلی: همین نکتهای که آخر اشاره کردید، خیلی خوب است. اگر اطلاعات دیگرتان هم مثل این اخبار باشد که واویلاست، چون کاملا غلط است. نوار گفتوگوهای آلماتی موجود است پیاده شده و خدمت آقا تقدیم شده است و اتفاقا همین گزارشی که شما براین مبنا نوشتهاید را نوشتند از کجا میگوید و این خلاف است.
برای مردم بگویم در آلماتی چه خبر بود. در آلماتی آنها گفتند 20 درصد را بدهید در ازای دو تحریمی که بعدا میخواهد انجام شود. بعد آنها وارد سه درصد شوند. این روند خطاست که عدهای از دوستان شما همین بحث را دنبال میکردند. هم در دیدار با آقای سارکوزی و هم روسیه بحث شد، جلسه گذاشته شد، خود من رفتم و این بحث را مطرح کردیم و آنجا گفتیم. میگفتند آقای سارکوزی هم همین را به شما گفته و گفته شما بیایید متوقف کنید.
آقای لویت نفر دوم فرانسه است؟ او یک کارشناس در الیزه است. این برای ما اینقدر افتخار دارد که آقای لویت که کارشناسی در الیزه هست میخواهد به ایران بیاید و بعد نیامد و بحث متوقف شد و همه روند به هم خورد؟ بعد از آن قضیه سارکوزی سه بار با رییس جمهور تلفنی صحبت کرد. نکتهای که آقای قالیباف گفتند درست است. بحث این است که مابهازای آن چه بود. این بحثی اساسی است و نباید اخبار را تکه تکه بگوییم و برخی مبانیمان کاملا غلط باشد. آنچه که درباره آلماتی گفتدید کاملا غلط است و نوارش موجود است. در آنجا بحث شد، ما گفتیم حاضریم گامهای متقابل برداریم آنجا نماینده انگلیس گفت حاضرید همین الان این کار را بکنید؟ من گفتم شروع کنید. نماینده آمریکا به انگلیس گفت: ساکت چیزی نگو. بحث متوقف شد و همه خندیدند. آنجا نماینده انگلیس گیر کرد و نماینده آمریکا به او گفت اینطور پیش نرو و به دلیل همین منطق محکم بود که آنها اعلام کردند که باید به مراکزمان برویم، مشورت کنیم و بعد از چند روز به شما بگوییم که این چند روز به چهل روز تبدیل شد. بعد خانم اشتون در استانبول این را مطرح کرد. آنها نتوانستند در برابر منطق ما جوابی داشته باشند و اجازه خواستند به مراکزشان بروند. آنوقت این مساله از سوی فردی مثل شما باید اینطور بیان شود؟
اگر ما در سیاست خارجی که حوزه جدی است و منافع و تهدید کشور است اینطور برخورد کنیم، حتما نمیتوانیم. چه کسی میگوید که ما در گفتوگوها فقط توانستیم اعلام موضع کنیم. چرا از سال 87 که گفتوگوها با اینها آغاز شده، فقط یک قطعنامه صادر کردهاند و دیگر نتوانستهاند اجماع داشته باشند.
از سال 87 آمریکا گفت به شرطی وارد گفتوگوها میشوم که ایران قطعنامهها را اجرا کند. ما اجرا نکردیم اما آمریکا وارد شد. اینکه آمریکا مرتب اقدامات یکجانبه انجام میدهد برای این است که از اقدامات چند جانبه ناامید شده و نتوانسته اجماع حاصل کند.
ولایتی: بحث دیپلماسی کلاس فلسفه نیست آقای جلیلی آنچه که مردم می بینند این است که شما یک قدم هم پیش نرفتهاید و فشار تحریمها وجود دارد هنر دیپلماسی این است که حق هستهیی حفظ شود و تحریمها بیشتر نشود هنر دیپلمات این است که کار رزمندگان را هدر ندهد.
جلیلی: حوزه سیاست خارجه حوزه اندیشه است که باید بر اساس اسلام ناب این گفتوگو را با سازوکار و مدیریت مقتدر و قوی دنبال کنیم. مدیریتی هوشمند که این گفتمان را باور داشته باشد آن را به نتیجه برسد. اگر نتوانیم این کار را انجام دهیم دچار ضعف خواهیم شد و دولت مقتدری که بتواند به خصوص در عرصه سیاست خارجی عمل کند را نخواهیم داشت. این بحثی اساسی است آقای ولایتی پرسش من را پاسخ ندادند که چرا پس از هفت سال با گفتوگوهای انتقادی این گونه برخورد شد و پس از آن تحریمهایی مانند داماتو انجام شد و بعد شاهد بودیم حتی وزرا هم به ایران نروند و برای رییس جمهور وقت حکم جلب صادر کردند.
سخنان رهبر انقلاب درباه موضوع هستهاي بعد از انتخابات اخير
اما رهبر معظم انقلاب اسلامي دو روز مانده به برگزاري انتخابات در ديدار مردمي كه داشتند به این گفتگو و ادعاهای ولایتی پرداخته و تصريح كردند: " بنده در زمینه آن مسائلی كه آقایان (در مناظرات) مطرح كردند، مطالبی دارم كه بعدا خواهم گفت." ايشان در ديداري كه با مسئولان و كاركنان قوهى قضائيه بعد از انتخابات داشتند، درباره موضوع هستهاي گفتند:
" يك جمله هم در خصوص قضيهى هستهاى عرض كنم - در آينده اگر لازم شد، شايد مفصلتر عرض كنيم - من در سخنرانىِ روز اول سال گفتم جبههى مخالف ما كه عمدتاً منحصر در چند كشور معدودِ زورگو و زيادهخواه است و اسم خودشان را به غلط و به دروغ ميگذارند جامعهى جهانى، و در رأس آنها آمريكا است، محرك اصلى هم صهيونيستهايند، مسئلهى اينها اين است كه نميخواهند موضوع هستهاى ايران حل شود. اگر لجبازى آنها نبود، موضوع هستهاى براحتى حل ميشد. بارها تا لحظهى حل پيش رفتيم، امضاء كردند، آژانس هستهاى امضاء كرد؛ قبول كرد كه اين اشكالاتى كه وجود داشته، برطرف شده - اينها موجود است، اينها سند است؛ اينها كه قابل انكار نيست - خب بايد قضيه تمام ميشد، پروندهى هستهاى كشور بايد پايان پيدا ميكرد. آمريكائىها بلافاصله يك چيز جديد را مطرح كردند، آوردند وسط. نميخواهند قضيه تمام شود. نمونههاى متعددى را ما در اين زمينه داريم. حل مسئلهى هستهاى جمهورى اسلامى، به حسب طبيعت خود، از جملهى كارهاى سهل و آسان و روان است؛ اما وقتى طرف مقابل مايل نيست اين قضيه حل شود، خب بله همين جور ميشود كه ملاحظه ميكنيد."
هر چند اگر اقرار پورنجاتی به هماهنگی برخی حرکت های کاندیداهای مدعی اصولگرایی به نفع «گفتمان رقیب» نیز نبود، به راحتی می شد تحلیل کرد که رفتارها نتیجهای جز پیروزی رقیب ندارد، اما به نظر می رسد تامل در اینکه کدام رفتار کاندیداهای مدعی اصولگرایی به این نتیجه منجر شده است بسیار راهگشای کاندیداهایی خواهد بود که با امید پیروزی، نقش جاده صاف کن رقیب را بازی کردند.