علی ساکن روستای سید محمد تفاخ از توابع شهرستان شوش بود. نزدیک به ظهر 17 مرداد 1392بود که از خانه خارج می شود. موبایلش نیز روز قبل خراب شده بود و هیچ راه ارتباطی با علی باقی نمانده بود.
اما پس از سه روز و در غروب 21 مرداد بود که شخص ناشناسی به پدر علی زنگ می زند. او می گوید که اگر دنبال پسرتان هستید به من سه میلیون تومان بدهید تا بگویم پسرتان کجاست. اما به دلیل ناشی بودن شخص تماس گیرنده و تلاش اعضای خانواده و نیروهای انتظامی بعد از چند ساعت این فرد دستگیر شد.
این فرد ناشناس پس از دستگیری توسط نیروهای انتظامی به آنها گفته که من از بیماری روحی و روانی رنج می برم متوجه این تماس نبودم و به صورت ناآگاهانه مثل گذشته تماس گرفتم.
در نهایت این جستجوها تا بیش از یک هفته بی نتیجه به طول انجامید. تا اینکه روز گذشته یکی از روستاییان روستای بیت حمزه که برای آبتی دادن گاومیشهایش وارد بیشه شده بود متوجه فریاد گاومیش ها می شود.
پس از پیگیری دلیل این فریادها؛ ناگهان جسد علی را آویزان بر طناب دار بر بلندای درختی می بیند. فوراً به روستا بر می گردد و به اهالی می گوید که جسدی را پیدا کرده. از آنجایی که خانواده علی به سایر روستاهای اطرافشان گم شدن علی را خبر داده بودند، این خبر سریع به دست خانواده علی می رسد.
خانواده و دوستان علی به سرعت خود را به بیشه می رسانند و علی را آویزان بر درخت می بینند. چهره او قابل تشخیص نبود و به نظر می رسید که بیش از یک روز بر درخت آویزان مانده است.
ماموران نیروی انتظامی و پزشک قانونی نیز در محل حاضر شدند و پس از بررسی های تخصصی جسد علی را راهی بیمارستانی در دزفول کردند.