به گزارش رجانيوز، صحنه راي اعتماد نمايندگان به وزراي پيشنهادي دولت يازدهم هم فرصتي بود تا این جریان بار ديگر سعي در چنين امري داشته باشند. و تاسفآورتر اينكه براي اينكار از رهبر انقلاب مايه ميگذاشتند و ادعاهاي باطل خويش را به منويات ايشان مستند ميكردند.
کاظم جلالی رئیس فراکسیون رهروان ولایت و رئیس مرکز پژوهش های مجلس و نزدیکترین چهره سیاسی مجلس نهم به علی لاریجانی، اولین نماینده ای بود که در نطق ابتدایی خود در دفاع از کلیات برنامه دولت یازدهم، مطالبه کنندگان این موضوع را مورد حمله قرار داد و با تاکید بر این که ملاک در موضوع فتنه مرّ فرمایشات رهبر معظم انقلاب است، گفت: در داخل مجلس برخی فضاسازیهای حرفهای انجام دادهاند و این فضاسازیها به نفع کشور نیست. بیتردید معیار ما در خصوص بحث فتنه بیانات مقام معظم رهبری است و هر کس که در فتنه است نباید عضو کابینه باشد. ما باید به مر فرمایشات مقام معظم رهبری عمل کنیم و اینکه کسانی در ستاد افرادی بودند که از سوی شورای نگهبان تایید شدند ، آیا میتوان آنها را فتنهگر حساب کرد؟ کسانی که به کاندیداهای دیگر رای دادند را میتوان فتنهگر حساب کرد؟ آیا کسانی که در چارچوب قانون به نتایج انتخابات اعتراض کردند را میتوان فتنهگر حساب کرد؟ بطور حتم آنها فتنهگر نیستند.
برخی گرایشان در داخل مجلس است که 95 درصد مردم را جزو فتنهگران می داند و ما روی هر کسی که دست میگذاریم میگویند فتنه گر است. ما در ابتدای همین دوره زمانی که میخواستیم برای هیئت رئیسه انتخابات مشترک انجام دهیم برخی دوستان آمدند و گفتند که ما در مجلس 40 تا 50 فتنهگر داریم.
این در حالی بود که پزشکیان نماینده مردم تبریز و وزیر بهداشت دولت اصلاحات نیز در نطقی که در دفاع از جعفری میلی منفرد وزیر پیشنهادی علوم مطرح کرد با زبانی دیگر به همین موضوع اشاره کرد: ما که مدعی هستیم در سال 88 به نام فتنه یا هرچیز دیگری که آن را اسم مینهیم، اتفاقات ناگواری افتاده است، آیا متصوریم که همه اشکالات برای یک دسته و یا یک گروه بوده است و طرف مقابل هیچ اشکال و هیچ خطا و هیچ تقصیری نداشته است؟ اینطور نیست و باید شجاعت پذیرفتن اشتباه را داشته باشیم، چراکه همه ما اشتباه کردهایم.
پیامبر سالها پس از شکست در جنگ احد و فجایعی که کفار مکه در آن جنگ برای عموی پیامبر و اصحابش رقم زدند، مکه را فتح کرد و همه در تاریخ دیدند که چگونه با آن کفار رفتار کرد و به معنای واقعی کلمه رحمته للعالمین را به منصه ظهور رساند و آنان را بخشید؛ پس چرا که ما مدعی دین هستیم، اینگونه رفتار میکنیم؟ قطعا نبش قبر اختلافات گذشته مغایر با منش پیامبر است، پس بیاییم از این رفتارها دست برداریم.
به همين بهانه بد نيست بار ديگر مروري داشته باشيم بر همه فرمايشات رهبر معظم انقلاب درباره فتنه 88 و دست اندركاران آن. بياناتي كه معظم له در آنها مرز دقیق آنچه از حوادث 88 قابل چشم پوشی و اصطلاحا موضوعاتی فرعی بوده را به دقت با آنچه که فتنه 88 نام گرفته بیان کرده و از چهار سال گذشته تا رمضان سال 92 بر دقت نسبت به برائت از آن شیوه و منش تاکید داشته اند.
شاید برای جلالی، پزشکیان و یا نمایندگانی که همچون آنها از اغماض در قبال فتنه سخن می گویند بازخوانی این نظرات راهگشا باشد تا روشن شود که خط قرمزهای سیاسی مبتنی بر منافع گروهی و حزبی قرار داده نشده است بلکه برای تامین منافع جمهوری اسلامی بر روی آن اصرار ورزیده شده است تا با حفظ چارچوب ها، امروز امثال جلالی و پزشکیان و جریانات همسو با آنها بتوانند در همین چارچوب، به قدرت رسیدن چهرهای همچون آقای روحانی را جشن بگیرند. در واقع این اصرار بر خط نگهداری در قبال فتنه و ایستادگی در مقابل جریاناتی که به دنبال زدودن آن هستند، نه به تعبیر علی لاریجانی و کاظم جلالی برای کاسبی از فتنه، بلکه برای صیانت از رکن جمهوریت نظام بود که بواسطه اصرار اصحاب فتنه می رفت تا شرایطی همچون مصر را برای ایران رقم بزند.
برخورد با اخلالگران در امنيت مردم وظيفهي نظام است
بیانات در سالروز ولادت حضرت امیرالمومنین(ع) 1388/04/15
نظام اسلامى با اخلالگران در امنيت مردم طبعاً برخورد ميكند. اين، وظيفهى نظام است. نظام اسلامى اجازه نميدهد كه كسانى دستخوش فريب و توطئهى دشمن بشوند، زندگى مردم را خراب كنند، آسايش مردم را به هم بزنند، جوانهاى مردم را تهديد كنند. فرزندان اين كشور عزيزند؛ همه عزيزند. نظام اين اجازه را نخواهد داد؛ اما اين را هم بايد همه توجه داشته باشند:
مبادا دشمن را با دوست اشتباه بكنيم. دوست را به خاطر يك خطا به جاى دشمن بگيريم و از آن طرف يك عدهاى هم دشمن خونى و معاند را دوست فرض كنند، به حرف او گوش كنند، توجه بدهند.
اين فتنههائى كه دشمن بر پا كرده بود، اميد بسته بود كه شايد بتواند از اين آب گلآلود ماهى بگيرد. بحمداللَّه اين فتنهها تمام شد. هر فتنهاى در مقابل حق، در مقابل ملت هوشيار از بين خواهد رفت؛ گرد و غبار فرو خواهد نشست. هميشه همين جور است.
بيانات در ديدار جمع كثيرى از بسيجيان كشور1388/09/04
ديديد شما در اوائل همين حوادث بعد از انتخابات - اين فتنهى
بعد از انتخابات - اولين كارى كه شد، ترديدافكنى در كار مسئولين رسمى كشور
بود؛ در كار شوراى نگهبان، در كار وزارت كشور. اين ترديدافكنىها خيلى مضر
است؛ دشمن اين را ميخواهد. جوانان بسيجى بايد ايمان را، بصيرت را، انگيزه
را، رعايت موازين و معيارها را، اينها همه را با هم ملاحظه كنند.
حركت عظيم نهم دى ماه حجت را بر همه تمام كرد
بيانات در ديدار مردم قم در سالگرد قيام 19 دى1388/10/19
در شرائط فتنه، كار دشوارتر است؛ تشخيص دشوارتر است. البته خداى متعال حجت را هميشه تمام ميكند؛ هيچ وقت نميگذارد مردم از خداى متعال طلبگار باشند و بگويند تو حجت را براى ما تمام نكردى، راهنما نفرستادى، ما از اين جهت گمراه شديم. در قرآن مكرر اين معنا ذكر شده است. دست اشاره ى الهى همه جا قابل ديدن است؛ منتها چشم باز ميخواهد. اگر چشم را باز نكرديم، هلال شب اول ماه را هم نخواهيم ديد؛ اما هلال هست. بايد چشم باز كنيم، بايد نگاه كنيم، دقت كنيم، از همه ى امكاناتمان استفاده كنيم تا اين حقيقت را كه خدا در مقابل ما قرار داده است، ببينيم.
مهم اين است كه انسان اين مجاهدت را بكند. اين مجاهدت به نفع خود انسان است؛ خداى متعال هم در اين مجاهدت به او كمك ميكند. نوزده دىِ مردم قم در سال 56 از اين قبيل بود، نهم دىِ امسالِ آحاد مردم كشور - كه حقيقتاً اين حركت ميليونى فوقالعاده ى مردم حركت عظيمى بود - از همين قبيل است، و قضاياى گوناگونى كه ما در طول انقلاب از اين چيزها كم نداشتيم. اين مجاهدت، راه را به ما نشان ميدهد.
ببينيد در جنگ صفين، اميرالمؤمنين در مقابل كفار كه قرار نداشت؛ جبههى مقابل اميرالمؤمنين جبههاى بودند كه نماز هم ميخواندند، قرآن هم ميخواندند، ظواهر در آنها محفوظ بود؛ خيلى سخت بود. كى بايد اينجا روشنگرى كند و حقائق را به مردم نشان دهد؟ بعضى ها حقيقتاً متزلزل ميشدند. تاريخ جنگ صفين را كه انسان ميخواند، دلش ميلرزد. در اين صف عظيمى كه اميرالمؤمنين به عنوان لشكريان راه انداخته بود و تا آن منطقه ى حساس - در شامات - در مقابل معاويه قرار گرفته بود، تزلزل اتفاق مىافتاد؛ بارها اين اتفاق افتاد؛ چند ماه هم قضايا طول كشيد. يك وقت خبر مىآوردند كه در فلان جبهه، يك نفرى شبهه اى برايش پيدا شده است؛ شروع كرده است به اينكه آقا ما چرا داريم ميجنگيم؟ چه فايده دارد؟ چه، چه.
اينجا اصحاب اميرالمؤمنين - يعنى در واقع اصحاب خاص و خالصى كه از اول اسلام با اميرالمؤمنين همراه بودند و از اميرالمؤمنين جدا نشدند - جلو مىافتادند؛ از جمله جناب عمار ياسر (سلام اللَّه عليه) كه مهمترين كار را ايشان ميكرد. يكى از دفعات عمار ياسر - ظاهراً عمار بود - استدلال كرد. ببينيد چه استدلالهائى است كه انسان ميتواند هميشه اينها را به عنوان استدلالهاى زنده در دست داشته باشد.
ايشان ديد يك عدهاى دچار شبهه شدهاند؛ خودش را رساند آنجا، سخنرانى كرد. يكى از حرفهاى او در اين سخنرانى اين بود كه گفت: اين پرچمى كه شما در جبههى مقابل مىبينيد، اين پرچم را من در روز احد و بدر در مقابل رسول خدا ديدم - پرچم بنى اميه - زير اين پرچم، همان كسانى آن روز ايستاده بودند كه امروز هم ايستاده اند؛ معاويه و عمروعاص. در جنگ احد، هم معاويه، هم عمروعاص و ديگر سران بنى اميه در مقابل پيغمبر قرار داشتند؛ پرچم هم پرچم بنىاميه بود. گفت: اينهائى كه شما مى بينيد در زير اين پرچم، آن طرف ايستادهاند، همينها زير همين پرچم در مقابل پيغمبر ايستاده بودند و من اين را به چشم خودم ديدم. اين طرفى كه اميرالمؤمنين هست، همين پرچمى كه امروز اميرالمؤمنين دارد - يعنى پرچم بنىهاشم - آن روز هم در جنگ بدر و احد بود و همين كسانى كه امروز زيرش ايستادهاند، يعنى علىبنابىطالب و يارانش، آن روز هم زير همين پرچم ايستاده بودند. از اين علامت بهتر؟ ببينيد چه علامت خوبى است. پرچم، همان پرچم جنگ احد است؛ آدمها همان آدمهايند، در يك جبهه. پرچم، همان پرچم جنگ احد است؛ آدمها همان آدمهايند در جبههى ديگر، در جبههى مقابل. فرقش اين است كه آن روز آنها ادعا ميكردند و معترف بودند و افتخار ميكردند كه كافرند، امروز همانها زير آن پرچم ادعا ميكنند كه مسلمند و طرفدار قرآن و پيغمبرند؛ اما آدمها همان آدمهايند، پرچم هم همان پرچم است. خوب، اينها بصيرت است. اينقدر كه ما عرض ميكنيم بصيرت بصيرت، يعنى اين.
از اول انقلاب و در طول سالهاى متمادى، كىها زير پرچم مبارزهى با امام و انقلاب ايستادند؟ آمريكا در زير آن پرچم قرار داشت، انگليس در زير آن پرچم قرار داشت، مستكبرين در زير آن پرچم قرار داشتند، مرتجعين وابستهی به نظام استكبار و سلطه، همه در زير آن پرچم مجتمع بودند؛ الان هم همين جور است. الان هم شما نگاه كنيد از قبل از انتخابات سال 88، در اين هفت هشت ماه تا امروز آمريكا كجا ايستاده است؟ انگليس كجا ايستاده است؟ خبرگزارىهاى صهيونيستى كجا ايستاده اند؟ در داخل، جناحهاى ضد دين، از تودهاى بگير تا سلطنتطلب، تا بقيهى اقسام و انواع بى دينها كجا ايستادهاند؟
يعنى همان كسانى كه از اول انقلاب با انقلاب و با امام دشمنى كردند، سنگ زدند، گلوله خالى كردند، تروريسم راه انداختند. سه روز از پيروزى انقلاب در بيست و دوى بهمن گذشته بود، همين آدمها با همين اسمها آمدند جلوى اقامتگاه امام در خيابان ايران، بنا كردند شعار دادن؛ همانها الان مى آيند توى خيابان، عليه نظام و عليه انقلاب شعار ميدهند! چيزى عوض نشده. اسمشان چپ بود، پشت سرشان آمريكا بود؛ اسمشان سوسياليست بود، ليبرال بود، آزادى طلب بود، پشت سرشان همهی دستگاههاى ارتجاع و استكبار و استبداد كوچك و بزرگ دنيا صف كشيده بودند! امروز هم همين است. اينها علامت است، اينها شاخص است؛ و مهم اين است كه ملت اين شاخصها را ميفهمد؛ اين چيزى است كه انسان اگر صدها بار شكر خدا را بكند، حقش را به جا نياورده است؛ سجدهى شكر كنيم.
اين
ملت عظيم از قشرهاى مختلف در سراسر كشور نگاه ميكنند به صحنه، ميشناسند
صحنه را؛ خيلى چيز بزرگ و مهمى است. اينى كه من عرض ميكنم روز نُه دى در
تاريخ ماندگار است، به خاطر اين است. مردم بيدارند؛ همين است كه كشور شما
را نگه داشته است عزيزان من! همين است كه انقلابتان را حفظ كرده است؛ همين
است كه جرأت سران استكبار را از آنها گرفته است كه بخواهند به ملت ايران
حمله كنند؛ ميترسند. حالا در تبليغات، زيد و عمرو و بكر را ميكشند جلو،
بمباران تبليغاتى ميكنند؛ اما حقيقت قضيه چيز ديگرى است. دشمن حقيقى آنها
ملت ايران است، دشمن حقيقى آنها ايمان و بصيرت ملت ايران است، دشمن حقيقى
آنها همين غيرت دينى جوانهاست كه ميجوشد. يك وقتى هم دندان روى جگر
ميگذارند، صبر هم ميكنند، بايد هم بكنند؛ اما يك وقت هم آنجائى كه وقت حضور
در صحنه است، مىآيند توى صحنه.
تحليل
حوادث جارى كشورمان تحليلى نيست كه از حوادث عالم جدا باشد. حوادث عالم،
حوادث منطقه، اينها به هم متصل است. بخشى هم مربوط به كشور ماست، كه البته
آن بخش اصلى و اساسى است. علت هم اين است كه استكبار لنگى كار خود را از
اينجا مى بيند؛ و اين نشان ميدهد كه يك ملت و يك مجموعهى انسانى چه
نقشى ميتواند ايفاء كند. اينى كه امام بزرگوار ما هى خطاب ميكرد به امت
اسلام، با توجه به اين حقيقت است. يك ملت وقتى بيدار ميشود، اينجور ميتواند
همهى محاسبات استكبار را به هم بريزد. كارخانهاى كه آنها درست
كردند، خط توليدى كه براى به ثمر رساندن اهداف استكبارىِ خودشان به وجود
آوردند، اين خط توليد را بيدارى يك ملت اينجور كُند يا متوقف ميكند. اگر
همهی ملتهاى مسلمان بيايند توى ميدان، چه ميشود! اگر همهى ملتهاى
مسلمان همين بصيرت را، همين آمادگى را، همين حضور را پيدا كنند، چه اتفاقى
در دنيا مى افتد! از اين ميترسند. ميخواهند صداى من و شما خاموش بشود و به
گوش ملتهاى ديگر نرسد. ميخواهند كارى كنند كه ملتهاى ديگر نفهمند تأثير
بيدارى و بصيرت يك ملت در حوادث عالم چقدر است.
يك نكته را هم به جوانان عزيز انقلابى، به فرزندان عزيز انقلابى خودم، به فرزندان بسيجى - از زن و مرد - عرض بكنم: جوانان از اطراف و اكناف كشور، از آنچه كه تهتّك بيگانگان از ايمان دينى به گوششان ميخورد يا با چشمشان مىبينند، عصبانى هستند؛ وقتى مى بينند روز عاشورا چگونه يك عدهاى حرمت عاشورا را هتك ميكنند، حرمت امام حسين را هتك ميكنند، حرمت عزاداران حسينى را هتك ميكنند، دلهاشان به درد مىآيد، سينههاشان پر ميشود از خشم؛ البته خوب، طبيعى هم هست، حق هم دارند؛ ولى ميخواهم عرض بكنم جوانهاى عزيز مراقب باشند، مواظب باشند كه هرگونه كار بى رويهاى، كمك به دشمن است. اينجا جوانها تلفن ميكنند - ميفهمم من، ميخوانم، غالباً تلفنها و نامه ها را خلاصه ميكنند، هر روز مى آورند، من نگاه ميكنم - مى بينم همين طور جوانها گلهمند، ناراحت و عصبانى؛ گاهى هم از بنده گله ميكنند كه چرا فلانى صبر ميكند؟ چرا فلانى ملاحظه ميكند؟ من عرض ميكنم؛ در شرائطى كه دشمن با همهى وجود، با همهى امكاناتِ خود درصدد طراحى يك فتنه است و ميخواهد يك بازى خطرناكى را شروع كند، بايد مراقبت كرد او را در آن بازى كمك نكرد. خيلى بايد با احتياط و تدبير و در وقت خودش با قاطعيت وارد شد. دستگاههاى مسئولى وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هيچگونه تخطى از قانون، بايستى مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگيرد؛ اما ورود افرادى كه شأن قانونى و سمت قانونى و وظيفه ى قانونى و مسئوليت قانونى ندارند، قضايا را خراب ميكند. خداى متعال به ما دستور داده است: «و لايجرمنّكم شنئان قوم على ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى».(1) بله، يك عدهاى دشمنى ميكنند، يك عدهاى خباثت به خرج ميدهند، يك عده اى از خباثتكنندگان پشتيبانى ميكنند - اينها هست - اما بايد مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخى از قضايا بشود، بىگناهانى كه از آنها بيزار هم هستند، لگدمال ميشوند؛ اين نبايد اتفاق بيفتد. من برحذر ميدارم جوانهاى عزيز را، فرزندان عزيز انقلابىِ خودم را از اينكه يك حركتى را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چيز بر روال قانون.
مسئولين كشور بحمداللَّه چشمشان هم باز است، مىبينند؛ مىبينند مردم در چه جهتى دارند حركت ميكنند. حجت بر همه تمام شده است. حركت عظيم روز چهارشنبه ى نهم دى ماه حجت را بر همه تمام كرد. مسئولين قوهى مجريه، مسئولين قوهى مقننه، مسئولين قوهى قضائيه، دستگاههاى گوناگون، همه ميدانند كه مردم در صحنهاند و چه ميخواهند. دستگاهها بايد وظائفشان را انجام بدهند؛ هم وظائفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاشگر و ضدانقلاب و ضدامنيت و اينها، هم وظائفشان در زمينهى ادارهى كشور.
گناه بزرگ!
بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون1388/09/22
شما ملاحظه كنيد يك عدهاى قانونشكنى كردند، ايجاد اغتشاش كردند، مردم را به ايستادگى در مقابل نظام تا آنجائى كه ميتوانستند، تشويق كردند - حالا تيغشان نبريد؛ آن كارى كه ميخواستند نشد، او بحث ديگرى است؛ آنها تلاش خودشان را كردند - زبان دشمنان انقلاب را و دشمنان اسلام را دراز كردند، جرأت به آنها دادند؛ كارى كردند كه دشمنان امام - آن كسانى كه بغض امام را در دل داشتند - جرأت پيدا كنند بيايند توى دانشگاه، به عكس امام اهانت بكنند؛ كارى كردند كه دشمنِ مأيوس و نوميد، جان بگيرد، تشويق بشود بيايد در مقابل چشم انبوه دانشجويانى كه مطمئناً اينها علاقهمند به امامند، علاقهمند به انقلابند، عاشق كار براى كشور و ميهنشان و جمهورى اسلامى هستند، يك چنين اهانتى، يك چنين كار بزرگى انجام بدهند.
آن قانونشكنىشان، آن اغتشاشجوئىشان - تشويقشان به اغتشاش و كشاندن مردم به عرصهى اغتشاشگرى - اين هم نتائجش. اين خطاها اتفاق مىافتد، عمل خلاف انجام ميگيرد، كار غلط انجام ميگيرد، بعد براى اينكه اين كار غلط، غلط بودنش پنهان بشود، اطراف او فلسفه درست ميشود! فلسفه ميبافند؛ استدلال برايش درست ميكنند! از ابتلائات بزرگ انسانها اين است؛ همهمان در معرض خطريم، بايد مراقب باشيم. كار خطا را ميكنيم، بعد براى اينكه در مقابل وجدانمان، در مقابل سؤال مردم، در مقابل چشم پرسشگران بتوانيم از كار خودمان دفاع كنيم، يك فلسفهاى برايش درست ميكنيم؛ يك استدلالى برايش ميتراشيم!
خب، اينها ايجاد فتنه
ميكند؛ يعنى فضا را فضاى غبارآلود ميكند. شعار طرفدارى از قانون ميدهند،
عمل صريحاً بر خلاف قانون انجام ميدهند. شعار طرفدارى از امام ميدهند، بعد
كارى ميكنند كه در عرصهى طرفداران آنها، يك چنين گناه بزرگى انجام بگيرد؛
به امام اهانت بشود، به عكس امام اهانت بشود. اين، كار كمى نيست؛ كار كوچكى
نيست. دشمنان از اين كار خيلى خوشحال شدند. فقط خوشحالى نيست، تحليل هم
ميكنند. بر اساس آن تحليل، تصميم ميگيرند؛ بر اساس آن تصميم، عمل ميكنند؛
تشويق ميشوند عليه مصالح ملى، عليه ملت ايران. اينجا آن چيزى كه مشكل را
ايجاد ميكند، همان فريب، همان غبارآلودگى فضا و همان چيزى است كه در بيان
اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) هست: «و لكن يؤخذ من هذا ضغث و من
هذا ضغث فيمزجان فهنالك يستولى الشّيطان على اوليائه»؛ يك كلمهى حق را با
يك كلمهى باطل مخلوط ميكنند، حق بر اولياء حق مشتبه ميشود. اينجاست كه
روشنگرى، شاخص معيّن كردن، مايز معيّن كردن، معنا پيدا ميكند.
حرف دو پهلو زدن، از خواص، مطلوب نيست
بیانات در ديدار با اعضای شوراى هماهنگى تبليغات اسلامى1388/10/29
نكتهى دوم - كه من مكرر در ماههاى گذشته عرض كردهام - اين است كه دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتند؛ فضاى شفاف را برنميتابند؛ فضاى غبارآلود را ميخواهند. در فضاى غبارآلود است كه ميتوانند به مقاصد خودشان نزديك شوند و به حركت ملت ايران ضربه بزنند. فضاى غبارآلود، همان فتنه است.
فتنه معنايش اين است كه يك عدهاى بيايند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد ميدان شوند، فضا را غبارآلود كنند؛ در اين فضاى غبارآلود، دشمنِ صريح بتواند چهرهى خودش را پنهان كند، وارد ميدان شود و ضربه بزند. اينى كه اميرالمؤمنين فرمود: «انّما بدء وقوع الفتن اهواء تتّبع و احكام تبتدع»، تا آنجائى كه ميفرمايد: «فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لميخف على المرتادين»؛ اگر باطل، عريان و خالص بيايد، كسانى كه دنبال شناختن حق هستند، امر برايشان مشتبه نميشود؛ ميفهمند اين باطل است. «و لو انّ الحقّ خلص من مزج الباطل انقطع عنه السن المعاندين»؛ حق هم اگر چنانچه بدون پيرايه بيايد توى ميدان، معاند ديگر نميتواند حق را متهم كند به حق نبودن. بعد ميفرمايد: «و ليكن يؤخذ من هذا ضغث و من ذاك ضغث فيمزجان»؛ فتنهگر يك تكه حق، يك تكه باطل را ميگيرد، اينها را با هم مخلوط ميكند، در كنار هم ميگذارد؛ «فحينئذ يشتبه الحقّ على اوليائه»؛ آن وقت كسانى كه دنبال حقند، آنها هم برايشان امر مشتبه ميشود. فتنه اين است ديگر.
خوب، حالا در مقابل يك چنين پديدهاى، علاج چيست؟ عقل سالم حكم ميكند و شرع هم همين را قاطعاً بيان ميكند: علاج عبارت است از صراحت در تبيين حق، صراحت در بيان حق. وقتى شما مىبينيد يك حركتى به بهانهى انتخابات شروع ميشود، بعد يك عامل «دشمن»ى در اين فضاى غبارآلوده وارد ميدان شد، وقتى مىبينيد عامل دشمن - كه حرف او، شعار او حاكى از مافىالضمير اوست - آمد توى ميدان، اينجا بايد خط را مشخص كنيد، اينجا بايد مرز را روشن كنيد. همه وظيفه دارند؛ بيشتر از همه، خواص؛ و در ميان خواص، بيشتر از همه، آن كسانى كه مستمعين بيشترى دارند، شنوندگان بيشترى دارند. اين وظيفه است ديگر: مرزها روشن بشود و معلوم بشود كه كى چى ميگويد. اينجور نباشد كه باطل، خودش را در لابهلاى گرد و غبارِ برخاستهى در ميدان مخفى كند، ضربه بزند و جبههى حق نداند از كجا دارد ضربه ميخورد. اين است كه حرف دو پهلو زدن، از خواص، مطلوب نيست. خواص بايد حرف را روشن بزنند و مطلب را واضح بيان كنند. اين، مخصوص يك گرايش سياسى خاص هم نيست. در داخل نظام اسلامى، همهى گرايشهائى كه در مجموعهى نظام قرار دارند، اينها بايد صريح مشخص كنند كه بالاخره آن حمايتى كه مستكبرين عالم ميكنند، مورد قبول است يا مورد قبول نيست.
وقتى كه سران استكبار، سران ظلم، اشغالگران كشورهاى اسلامى، كُشندگان انسانهاى مظلوم در فلسطين و در عراق و افغانستان و خيلى جاهاى ديگر، مىآيند وارد ميدان ميشوند، حرف ميزنند، موضع ميگيرند، خوب، بايد معلوم بشود اين كسى كه در نظام جمهورى اسلامى است، در مقابل اين چه موضعى دارد؛ حاضر است تبرّى بجويد، بگويد من دشمن شمايم؟ من مخالف شمايم؟
وقتى در داخل محيط فتنه، كسانى با زبانشان صريحاً اسلام و شعارهاى نظام جمهورى اسلامى را نفى ميكنند، با عملشان هم جمهوريت و يك انتخابات را زير سؤال ميبرند، وقتى اين پديده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص اين است كه مرزشان را مشخص كنند، موضعشان را مشخص كنند. دوپهلو حرف زدن، كمك كردن به غبارآلودگى فضاست؛ اين كمك به رفع فتنه نيست، اين كمك به شفافسازى نيست. شفافسازى، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است. غبارآلودگى، كمك دشمن است. اين، خودش شد يك شاخص. اين يك شاخص است: كى به شفافسازى كمك ميكند و كى به غبارآلودگى كمك ميكند. همه اين را در نظر بگيرند، اين را معيار قرار بدهند.
حرف آخر هم اينكه: برادران عزيز! خواهران عزيز! شما بدانيد و ميدانيد كه انقلاب اسلامى يك حقيقت است، برخاستهى از يك سنت الهى است؛ اين را نميشود از بين برد، اين را نميشود متزلزل كرد. تا وقتى كه آحاد مردم ايمان دارند، علاقه دارند، عشق دارند، اقدام ميكنند، بدانند اگر همهى قدرتهاى عالم هم دست به دست بدهند، نخواهند توانست به اين انقلاب و به اين نظام و به اين ملت صدمهاى وارد كنند. وظيفههائى است، بايد انجام داد؛ گذرگاههائى است، بايد از آنها گذشت و عبور كرد. بعضى از اين گذرگاهها سخت است، بعضى آسانتر است. الحمدلله ملت ما از خيلى گذرگاههاى سخت و دشوار عبور كرده كه خيلى خيلى دشوارتر از آن چيزهائى بوده است كه امروز هست، بعد از اين هم خواهد بود. حضرت آقاى جنتى فرمودند كه ملت ايران خيالشان از فتنهگران راحت بشود. من به ايشان عرض ميكنم كه فتنهگر و دشمن هميشه هست؛ امروز يك دشمن است، فردا يك دشمن ديگر است، پسفردا يك كس ديگر است، يك جور ديگر است. يك ملت وقتى بيدار بود، آگاه بود، عازم بود، ايمان خودش را حفظ كرد، زنده بود، رويش داشت، با همهى اين معارضهها با آسانى - كه روزبهروز آسانتر هم خواهد شد - ايستادگى ميكند، دست و پنجه نرم ميكند، بر همهى اين معارضهها هم فائق مىآيد.
ما بحمدالله امروز نشانهى اين رويشها را مىبينيم؛ اين جوانهائى كه توى انقلابند. و من توصيه ميكنم به مجموعهى دوستان كه براى هرچه بهتر پيش بردن كار، از اين جوانهاى امروز، از اين نوخاستههاى انقلاب، رويشهاى انقلاب، هرچه بيشتر استفاده كنند. خيلى از اين جوانها يا انقلاب را نديدهاند يا در پيروزى انقلاب سنين خيلى كمى داشتهاند؛ اما امروز از كارى كه ماها آن روز ميكرديم، خيلى بهتر دارند عمل ميكنند، خيلى قوىتر دارند عمل ميكنند، هوشيارانهتر دارند كار ميكنند. انقلاب بحمدالله برگ و بارش روزافزون است.
فتنهگرها بخشي از ملت نيستند!
بيانات در ديدار فرمانده و پرسنل نيروى هوائى ارتش1388/11/19
آنچه كه مهم است، اين است كه ملت عزيز ما اتحاد خود را حفظ كنند، وحدت كلمه را حفظ كنند. اين وحدت كلمه، خارى در چشم دشمنان است. سعيشان اين است كه وحدت كلمهى ملت را به هم بزنند. به گمان من مهمترين هدف از حوادث دوران فتنهى بعد از انتخابات - اين چند ماه - اين بود كه بين آحاد ملت شكاف بيندازند؛ سعيشان اين بود. ميخواستند بين آحاد مردم شكاف بيندازند، و نتوانستند. امروز معلوم شده است كه آن كسانى كه در مقابل عظمت ملت ايران، در مقابل كار بزرگ ملت ايران در انتخابات ايستادند، آنها بخشى از ملت نيستند؛ افرادى هستند يا ضد انقلاب صريح، يا كسانى كه بر اثر جهالت خود، بر اثر لجاجت خود، كار ضد انقلاب را ميكنند؛ ربطى به تودهى مردم ندارند. تودهى مردم راه خود را ادامه ميدهد؛ راه خدا را، راه اسلام را، راه جمهورى اسلامى را، راه پياده كردن احكام الهى را، راه رسيدن به عزت و استقلال در پناه اسلام را. ملت حركتش اينجورى است.
گناه بزرگ اين بود كه راي مردم را نفي كردند
بیانات در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى1388/12/06
در اين فتنههاى بعد از انتخابات، آن چيزى كه اساس قضيه است، اين است كه رأى مردم و حضور مردم از نظر يك عدهاى نفى شد، مورد خدشه قرار گرفت، نظام تكذيب شد، مورد تهمت قرار گرفت. گناه بزرگى كه انجام دادند، اين بود. اينها بايست تسليم ميشدند. بالاخره وقتى انتخابات با همين معيارهائى كه در اسلام وجود دارد - كه حالا بعضى از معيارها و شاخصهائى كه براى انتخابات در نظر ما معتبر است، كه نظر اسلام است، من عرض ميكنم - اتفاق افتاد، بايستى در مقابل قانون، در مقابل داورى قانون تسليم شد؛ همچنان كه بايد در مقابل آن داورى كه قانون او را معين ميكند، تسليم شد. اگر قانون در مسئلهى مهمى مثل مسئلهى انتخابات يك داورى را مشخص كرده است، يا يك شيوهى داورى را مشخص كرده است، بايد تسليم اين بشوند، ولو برخلاف ميلمان باشد؛ اين ميشود انتخابات سالم.
آن وقت اين انتخابات اگر چنانچه به اين شكل باشد و به همان شكلى كه در نظام اسلامى معتبر است، باشد، اين خصوصيات را دارد: اولاً در انتخابات، احترام به رأى و تشخيص و رضايت مردم هست. من عرض بكنم؛ امروز در دنياى دموكراسى كه انتخابات در آنجاها انجام ميگيرد و پرچم دموكراسى را اينها بلند ميكنند، آنچه وجود ندارد، «رضى العامّة» است؛ مسئله، صورى است؛ در واقع غالباً اينجور است. در كشور آمريكا اينجور است، در كشورهاى معروف دموكراسى دنيا اينجور است. پشت سرِ اين كسانى كه مىآيند وارد ميدان انتخابات ميشوند و مبارزهى انتخاباتى ميكنند، گروههائى از جبههى خاصه وجود دارند؛ يعنى سرمايهدارها، كمپانىدارها، متنفذين مالى، باندهاى عظيم مالى؛ اينها هستند كه دارند كارها را روبهراه ميكنند؛ با تبليغات گمراهكننده و با روشهاى گوناگون، آراء مردم را به اين سمت و آن سمت ميكشانند. در واقع، دعوا بين كمپانىدارهاست؛ دعوا بين آراء مردم نيست؛ يك چيزِ تخيلى است. در واقع، حكومت دموكراسى در آنجاها حكومت اقليت است؛ حكومت خواصى است كه خواص بودن آنها، نخبه بودن آنها، به خاطر امكانات مالى فراوان آنهاست؛ اينها هستند كه دارند سياستگذارى ميكنند.
فتنهانگيزان كارها را عقب انداختند، بايد جبران شود
بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی1389/01/01
حالا
همت برتر و كار بيشتر، همت مضاعف و كار مضاعف بر اين اساس بايد انجام
بگيرد. عرصههاى گوناگونى وجود دارد. ما نبايد بگذاريم وقت بگذرد. هر سالى
از سالهائى كه دوران انقلاب گذرانده است، و در هر سالى هر ماهى، و در هر
ماهى هر روزى، وزن و مقدارى دارد، ارزشى دارد؛ نبايد اين را از دست داد.
ممكن است در هشت ماه از سال 88 كه اشتغالات فتنهانگيزان
بعضى از ذهنها را به خود مشغول كرد، برخى از كارها نيمهكاره مانده باشد؛
بايد جبران بشود. بايد حركت، يك حركت سريعى باشد. عرصههاى گوناگونى وجود
دارد: عرصهى علم و تحقيق در درجهى اول، دانشگاهها و مراكز تحقيقاتى در
همهى زمينهها، علوم تجربى، علوم انسانى در همهى بخشهائى كه براى كشور
مورد نياز است، بايستى همتشان را در تحقيق و علم افزايش بدهند؛ مراحل
دورترى را در مقابل چشمشان و مد نظرشان قرار بدهند؛ كار را بايد متراكمتر
كنند.
اتحاد ناميمون در دفاع از فتنهگران
خطبههاى نماز جمعهى تهران در حرم امام خمينى (ره) 1389/03/14
شما ديديد فتنهاى به وجود آمد، كارهائى شد، تلاشهائى شد، آمريكا از فتنهگران دفاع كرد، انگليس دفاع كرد، قدرتهاى غربى دفاع كردند، منافقين دفاع كردند، سلطنتطلبها دفاع كردند؛ نتيجه چه شد؟ نتيجه اين شد كه در مقابل همهى اين اتحاد و اتفاق ناميمون، مردم عزيز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دى، در روز بيست و دوى بهمن، آنچنان عظمتى از خودشان نشان دادند كه دنيا را خيره كرد. ايران امروز، جوان امروز، تحصيلكردهى امروز، ايرانيان امروز، آنچنان وضعيتى دارند كه هر توطئهاى را دشمن عليه نظام جمهورى اسلامى زمينهچينى كند، به توفيق الهى توطئه را خنثى ميكنند. منتها توجه داشته باشيد؛ بايد تقوا پيشه كنيم. آنچه ما را قوى ميكند، تقواست؛ آنچه ما را آسيبناپذير ميكند، تقواست؛ آنچه ما را به ادامهى اين راه تا رسيدن به اهداف عاليه اميدوار ميكند، تقواست.
اين تهديدها جديد نيست
بیانات در دیدار كارگزاران نظام 1389/05/27
خرابكارىهاى داخلى مخصوص امروز نيست. در سال 82 بعد از قضاياى عراق - حملهى اشغالگران به عراق - اينجا در تهران چند روزى اغتشاش شد. آن زن سياهپوستِ مشاور رئيس جمهور آمريكا كه بعد شد وزير خارجهى او، صريحاً اينجور گفت: ما از هر اغتشاشى و شورشى در تهران حمايت ميكنيم؛ اين را صريح اعلان كرد. اميدوار شده بودند، خيال كردند كه حالا حادثهاى در تهران دارد اتفاق مىافتد؛ اين مال سال 82 است. آن روز بود، قبل از آن روز هم كم و بيش شبيه آن بود، بعد از آن هم بود؛ سال 88 هم نظائرش را، شبيهاش را، ديگر همه يادشان است، ملاحظه كرديد، ديديد. آنچه كه امروز به صورت تهديد وجود دارد، جديد نيست.
اگر اين فتنه نبود، بلاشك كارهاى گوناگون كشور بهتر پيش ميرفت
بيانات در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت1389/06/08
اما آنچه كه در وهلهى اول بايد عرض كنيم، اين است كه اين سالى كه بر دولت دهم گذشت، سال خيلى سختى بود و انصافاً تلاشى كه در اين مدت از سوى مسئولين و دستاندركاران در قوهى مجريه نشان داده شد، تلاش باارزشى بود؛ حقاً و انصافاً تلاش مأجور و مشكورى بود. اين سال، هم از لحاظ سياسى و امنيتى سال دشوارى بود، هم از لحاظ تأثير جريانهاى بيگانه بر برخى از بخشهاى كشور، مثل اقتصاد و فرهنگ و غيره.
كسانى كه فتنهى سال 88 را شروع كردند - حالا يا خودشان طراحى كرده بودند، يا ديگران طراحى كرده بودند؛ نميخواهيم نسبتى بدهيم، ولى به هر حال اين فتنه طراحى شده بود - به كار كشور ضربهى سختى زدند. اگر اين فتنه نبود، بلاشك كارهاى گوناگون كشور بهتر پيش ميرفت. اينها دشمنان را اميدوار كردند و روحيه دادند به كسانى كه عليه نظام اسلامى جبههبندى كردهاند و يك جبههاى تشكيل دادهاند.
فتنهگران يك اقليت معدودند كه دروغ گفتند
بيانات در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى1389/06/25
مردم ايستادند، آخرين نمونهاش هم همين فتنهى سال 88 بود؛ مردم ايستادند. همان كسانى كه به كسان ديگرى غير از منتخَب رأى داده بودند، همانها هم در مقابل آنها ايستادند. لذا ديديد در 9 دى، در 22 بهمن، همه شركت كردند؛ همه آمدند. اين نشاندهندهى اين است كه فتنهگران و فتنهانگيزان يك اقليت معدودند؛ منتها دروغ گفتند، خواستند مردم را دنبال خودشان بكشانند. اولِ كار موفق هم شدند؛ بعد كه چهرهشان آشكار شد، نقابشان در خلال حرفها و كارهاى گوناگون افتاد، مردم از اينها رو برگرداندند. بنابراين، مردم ايستادهاند.
انواع و اقسام كمكها به فتنهگران شد
بيانات در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى1389/06/25
پارسال در همان بحبوحهى جريان فتنهى سال 88 شنيديد كه يكى از شبكههاى اجتماعى اينترنتى كه در ارتباط با معارضين فعال بود: خبرهاى اينجا را ببرند، دستورهاى آنجا را برسانند، همين طور شلوغ كنند، فضا را چه كنند، ميخواست موقتاً براى تعميرات كارش را تعطيل كند، دولت آمريكا مانع شد، گفت شما اگر الان، ولو براى تعميرات تعطيل موقت بكنيد، اين به معارضين داخل ايران ضرر ميزند؛ جلويش را گرفتند. يعنى تعطيلى موقت را به اين شبكهى اجتماعى اجازه ندادند. يعنى كمكهاى اينجورى بود. و انواع و اقسام كمكها و اعانتهايى كه به اينها ميشود.
فتنه 88 براي ما يك زنگ بيدارباش بود
بيانات در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى1389/06/25
بايد حواسمان را جمع كنيم، بفهميم كه: «من نام لم ينم عنه»؛ اگر ما اينجا خواب برويم، جبههى دشمن، پشت سنگر خودش معلوم نيست خواب رفته باشد؛ او بيدار است، عليه ما توطئه خواهد كرد.
به نظر من، فتنهى سال 88 هم همين بود؛ براى ما يك زنگ بود، يك زنگ بيدارباش بود. بعد از آنى كه در يك انتخاباتى، چهل ميليون شركت ميكنند و همهى ما تا آخر شب، خوشحال، خرسند كه پاى صندوقهاى رأى مردم جمع شدند و تا آخر شب رأى دادند - و البته هنوز عدد گفته نشده بود، همه هم لذت ميبردند - ناگهان از يك گوشهاى، فتنهاى شروع ميشود؛ ما را بيدار ميكند؛ ميگويد: به خواب نرويد، غفلت نكنيد، خطرهائى در مقابل شما وجود دارد و آن خطرها اينهاست. به نظر من، همهى حوادث را اينجورى بايد نگاه كرد.
خواستند با فتنه نتيجه انتخابات را از بين ببرند
بيانات در اجتماع بزرگ مردم قم1389/07/27
اجتماعات عظيم، اين روشنبينى مردم در زمينهى مسائل سياسى سابقه نداشته است. بعد از اهانتى كه در روز عاشوراى سال 88 به وسيلهى يك عده تحريك شده نسبت به امام حسين انجام گرفت، دو روز فاصله نشد كه مردم در روز 9 دى توى خيابانها آمدند و موضع صريح خودشان را علنى ابراز كردند. دستهاى دشمن و تبليغات دشمن نه فقط نتوانسته مردم را از احساسات دينى عقب بنشاند، بلكه روزبهروز اين احساسات تندتر و اين معرفت عميقتر شده است.
بدون ترديد دشمن در جدا كردن مردم از نظام اسلامى شكست خورده است. سال گذشته در انتخابات، چهل ميليون مردم كشور پاى صندوقهاى رأى رفتند. در واقع يك رفراندوم چهل ميليونى به نفع نظام جمهورى اسلامى و به نفع انتخابات انجام گرفت؛ همين بود كه دشمن را عصبانى كرد. خواستند با فتنه اثر آن را از بين ببرند، اما اين را هم نتوانستند انجام دهند. مردم در مقابل فتنه هم ايستادند. فتنهى سال 88 كشور را واكسينه كرد؛ مردم را بر ضد ميكروبهاى سياسى و اجتماعىاى كه ميتواند اثر بگذارد، مجهز كرد؛ بصيرت مردم را بيشتر كرد.
اصحاب فتنه فضاي كشور را تاريك جلوه دادند
بيانات در ديدار هزاران نفر از بسيجيان استان قم1389/08/02
امروز اگر به تبليغات دشمن نگاه كنيد، مىبينيد اگر در مسائل اقتصادى اظهارنظر ميكنند، همهى حرفشان اين است كه بنبست است، گره ناگشودنى است، اشكالات فراوان است، فردا چنين خواهد شد. يك عدهاى هم اين مسائل را باور ميكنند و همانها را در داخل تكرار ميكنند. قبل از شروع انتخابات و آن قضاياى فتنه، بعضى از كسانى كه بعداً امتحان خودشان را در فتنه دادند، به ما مراجعه ميكردند كه آقا سال آينده، سال سختى است - يعنى همان سال 88 - از لحاظ اقتصادى چنين است، چنان است؛ فضا را تنگ، تاريك، مشكل، غير قابل عبور جلوه ميدادند؛ مسئولين را يك جور ميخواستند دلسرد كنند، مردم را يك جور. اين تبليغات نشانهى اين است كه آنها از اين حركت عظيم و پرشتابِ مسئولين و مردم عقب ماندند.
پس اگر چنانچه اين جهتگيرى دشمن دانسته شد، نگاه انسان به واقعيت، نگاه درستى خواهد شد؛ نگاه نافذى خواهد شد. يا در زمينهى سياست خارجى، سياست بينالمللى، در بعضى از همين مطبوعات خودمان هم شما ديديد؛ در اظهارات سال گذشتهى بعضى از اصحاب فتنه هم مشاهده كرديد؛ هى تكرار ميكردند كه آقا ما در دنيا ذليل شديم، جمهورى اسلامى در دنيا بىآبرو شده، بىارزش شده، چه شده، چه شده. امروز وقتى به واقعيت نگاه ميكنيم، مىبينيم روزبهروز آبروى جمهورى اسلامى در ميان ملتهاى گوناگون دنيا - مسلمان و غير مسلمان - افزايش پيدا كرده است. دشمنان ملت ايران اين را ميدانند، ميفهمند، احساس ميكنند؛ البته كتمان ميكنند.
فتنه 88 برنامهريزي ده- پانزده ساله داشت
بيانات در ديدار دانشجويان و جوانان استان قم1389/08/04
اگر قبول داريم كه جبههى دشمن براى كشور ما و انقلاب ما برنامهريزى بلندمدت دارد، پس ما هم بايد برنامهريزى بلندمدت داشته باشيم. نميشود قبول كرد كه جبههى دشمنان اسلام و انقلاب كه بشدت از ناحيهى بيدارى اسلامى تهديد ميشوند، برنامهريزى بلندمدت نداشته باشند؛ اين را هيچ كس نميتواند باور كند، مگر خيلى سادهلوح باشيم، غافل باشيم كه اين را باور كنيم. حتماً برنامههاى بلندمدت دارند؛ كمااينكه همين حوادثى هم كه گاهى مىبينيد در كشور اتفاق مىافتد كه دست بيگانه در آن نمايان است، چيزهاى دفعتاً به وجود آمده نيست، خلقالساعه نيست؛ اينها هم برنامههاى ميانمدت و بلندمدت بوده است. برنامهريزى كردند، نتيجهى اين برنامهريزى شده اين. نه اينكه همان شب تصميم گرفتند اين كار را بكنند و فردا اقدام كردند؛ نه، من در همين فتنهى 88 به بعضى دوستان قرائن و شواهد را نشان دادم؛ حداقل از ده سال، پانزده سال قبل از آن، برنامهريزى وجود داشت. از بعد از رحلت امام برنامهريزى وجود داشت؛ اثر آن برنامهريزى در سال 78 ظاهر شد؛ مسائل كوى دانشگاه و آن قضايائى كه اغلب يادتان هست، بعضى هم شايد درست يادشان نباشد. قضايائى كه سال گذشته پيش آمد، يك تجديد حياتى بود براى آن برنامهريزىها. البته سعى كردند با ملاحظهى وقت و جوانب گوناگون، اين كار را انجام دهند؛ كه خوب، بحمدللَّه شكست خوردند، بايد هم شكست ميخوردند. پس جبههى دشمن برنامهى بلندمدت دارد. آنها مأيوس نميشوند كه ببينند حالا امروز شكست خوردند، دست بردارند؛ نه، طراحى ميكنند براى ده سال ديگر، بيست سال ديگر، چهل سال ديگر. بايد آماده باشيد.
جمعيت محدود نگونبخت!
بيانات در ديدار دانشآموزان در آستانه 13 آبان1389/08/12
حالا شما يك تأملى بكنيد؛ سال گذشته - سال 88 - در روز سيزده آبان يك جمعيت محدود نگونبختى آمدند توى خيابانهاى تهران، عليه سيزده آبان شعار دادند، براى اينكه شايد بتوانند اين مناسبت بزرگ را به لجن بكشند. البته آنها شكست خوردند، معلوم هم بود شكست ميخورند - اين واضح بود - اما ببينيد پشت سر حركت آنها چى بود؟ آنها با چى داشتند مقابله ميكردند؟ با اين نماد كه پشت سر آن اين مفاهيم بزرگ هست، مقابله ميكردند. در واقع آنها با اين مفاهيم مقابله ميكردند. ميخواستند هيمنهى آمريكائى را بار ديگر زنده كنند. آنها ميخواستند بر روى سلطهطلبى و دخالتطلبى آمريكا پرده بكشند. آنها ميخواستند حركت عظيم ملت ايران را در مقابل آن ظلم بزرگ زير سؤال ببرند.
وقتى
انسان ميفهمد معناى سيزده آبان چيست، ميفهمد آن كسانى كه به خيال خودشان
ميخواستند سيزده آبان را خراب كنند، كىاند، چىاند و هدفهاشان چيست. اين
بصيرتى كه ما تكرار ميكنيم، تأكيد ميكنيم، اين است. بايد تأمل كرد، دقت كرد.
من
به شما جوانان عزيز عرض بكنم؛ امروز شما خط مقدم حركت ملت ايرانيد. ملت
ايران به قلههائى چشم دوخته است و به سمت آن قلهها دارد حركت ميكند. دوست
و دشمن اعتراف ميكنند كه ملت ايران بسرعت دارد به سمت قلهها ميرود. البته
راه هنوز خيلى طولانى است؛ سادهانديشى نبايد كرد. راهى كه ما در پيش
داريم، راه يكساله و دو ساله نيست؛ راه بلندمدت است؛ اما دارد حركت ميكند.
تا حركت نباشد، رسيدن به هدف ممكن نيست. با نشستن و آرزو كردن و خميازه
كشيدن، هيچ كس به هدف نميرسد؛ بايد پا در راه نهاد، با عزم راسخ پيش رفت.
ملت ايران دارد اين كار را ميكند.
در
زمينهى علمى، در زمينهى فناورى، در زمينهى سياسى، در زمينهى خدمات
گوناگون، در زمينهى عمران كشور، ما به پيشرفتهاى چشمگيرى دست يافتهايم.
امروز خوشبختانه سرتاسر كشور مثل يك كارگاه بزرگ است كه در همه جايش دارد
كار انجام ميگيرد، خدمت انجام ميگيرد، كارهاى عمرانى انجام ميگيرد؛ هم
كارگزاران ايرانى مهارت و خبرويت و تجربه پيدا ميكنند، هم مردم بهرهمند
ميشوند، هم ما از ديگران بىنياز ميشويم.
در گذشته اگر ميخواستند توى اين شهر يك پل بسازند، بايد كارشناس فرنگى مىآمد؛ اگر ميخواستند يك سد بسازند، بايد منت چند دولت خارجى را ميكشيدند؛ كارهاى پيچيدهتر كه جاى خود دارد. امروز ملت ايران از اين جهات بىنياز است؛ نيروى انسانى غنى، سرشار، بااستعداد و انبوه دارد؛ مديران دلسوز و علاقهمند و كارآمد دارد. ملت دارد پيش ميرود. اما آن مجموعهاى كه جلوى اين حركت عظيم قرار دارد، چه كسانى هستند؟ آنها جوانها هستند، دانشجويانند، دانشآموزانند، طلاب جوانند. جوانها هستند كه دارند اين حركت را به پيش ميبرند. موتور اين حركت عظيم، اين قطار عظيمى كه دارد همينطور پيش ميرود، جوانهايند.
البته
مديران كارآمد و كارآزموده و مجرب لازمند. تكيهى روى جوانها معنايش اين
نيست كه ما به آدمهاى تجربه كرده و عمر گذرانده و مراحل ديده و مو سفيد
كرده بىاحترامى كنيم؛ نه، آنها هم وجودشان واجب و لازم است؛ اما تا جوانها
نباشند، اين حركت انجام نميگيرد. امروز به توفيق الهى، به حول و قوهى
الهى جوانها حاضرند، در صحنهاند؛ اين خيلى چيز مهم و بزرگى است. شما
جوانها خط مقدم اين حركت هستيد؛ هم در ميدانهاى سياسى، هم در ميدانهاى
اقتصادى، هم در ميدانهاى علم.
در ميدان سياسى، فتنهى
سال 88 را جوانهاى ما خواباندند. بيش از عوامل گوناگون ديگر، جوانهاى ما،
همين شما دانشآموزها، همين شما دانشجوها نقش داشتيد؛ والّا فتنه، فتنهى
بزرگى بود. من به شما عرض كنم؛ چند سالى كه بگذرد، آن وقت قلمهاى بسته
شدهى آگاهان بينالمللى روان خواهد شد، باز خواهد شد، خواهند نوشت. ممكن
است من آن روز نباشم، اما شماها هستيد؛ خواهيد شنيد، خواهيد خواند كه چه
توطئهى بزرگى پشت فتنهى سال 88 بود. اين فتنه خيلى چيز مهمى بود، قصدشان خيلى قصد عجيب و غريبى بود؛ در واقع ميخواستند ايران را تسخير كنند. اينهائى كه عامل فتنه
بودند - توى خيابان، يا بعضى از سخنگويانشان - اغلب ندانسته وارد اين
ميدان شده بودند؛ اما دستهائى اينها را هدايت ميكرد، نميفهميدند. حالا اين
كه چطور بعضىها وارد اين ميدان شدند، چطور ندانسته به دشمن كمك كردند،
خودش تحليلهاى دقيق روانشناختى دارد؛ اما واقعيت قضيه اين است كه عرض كردم.
اين مسئله خيلى كار بزرگى بود؛ اين كار را شما جوانها به سامان رسانديد.
اين در حقيقت يك خيانت واضح است
بیانات در دیدار مردم اصفهان در روز عید قربان1389/08/26
اصفهانىها در قضاياى گذشته خوب عمل كردند. در برابر فتنهى 88، در روز عظيم 9 دى، در آن حركت خودجوش مردمى، عملكرد درخشانى داشتند. همه بايد مراقب ايجاد شكاف، ايجاد فتنه، ايجاد بدبينى نسبت به دستگاه باشند. اينهائى كه مىبينيد گوشه و كنار، بدون هيچ قيدوبندى، بدون هيچ ملاحظهاى، نظام اسلامى را، دستگاه جمهورى اسلامى را متهم ميكنند؛ هرچه از دهنشان در مىآيد، به نيابت از دشمن ميگويند؛ براى اينكه اگر صداى دستگاههاى تبليغاتى جبههى ضد اسلام و صهيونيستها و آمريكائىها به گوش كسى نرسيد، اينها جبران كنند و همان حرفهاى آنها را به گوش مردم برسانند، اينها به ملت خيانت ميكنند؛ اين در حقيقت يك خيانت واضح است. مردم را نسبت به يكديگر، نسبت به مسئولين، نسبت به خدمتگزاران بدبين كردن، فضاى يأسآلود به وجود آوردن، يكى از اين راههاست.
ملت ايران از يك فتنه عبور كرد
بیانات در دیدار مردم اصفهان در روز عید قربان1389/08/26
در سال گذشته ملت ايران از يك امتحان عبور كرد، از يك فتنه
عبور كرد. اين معنايش فقط اين نيست كه حالا همه فهميدند ملت ايران قوى
است؛ بلكه معناى مهمتر آن اين است كه با اين حركت، با اين قدرت بر عبور از فتنه
و محنت، اين ملت يك وضع جديدى پيدا كرد؛ يك توانائى تازهاى در او به وجود
آمد. تمام طول عمر انسان، قدم به قدم امتحانهاست. اگر ما بتوانيم بر هواى
نفس خود غالب بيائيم، بتوانيم بصيرت خود را به كار بگيريم، بتوانيم موقع را
بشناسيم، بدانيم كار لازم چيست و آن را انجام دهيم، اين در ما يك مرتبهى
جديدى از حيات به وجود مىآورد؛ اين يك تعالى است، يك ترقى است. بنابراين
روز بيست و پنجم آبان كه يك روز برجسته و يك نماد است، چنين حالتى را براى
مردم اصفهان دارد.
فتنهگران براي جاهطلبي خودشان به مصلحت يك كشور لگد زدند
بيانات در جمع 110 هزار بسيجی در روز عيد غدير1389/09/04
ديديد بعضىها نتوانستند واقعياتِ جلوى چشم را ببينند، نتوانستند تشخيص بدهند. در فتنهى
طراحىشدهى پيچيدهى سال 88 حقايقى جلوى چشم مردم بود؛ نگذاشتند يك
عدهاى اين حقايق را ببينند، بفهمند؛ نديدند، نفهميدند. وقتى در يك كشور فتنهگرانى
پيدا ميشوند كه براى جاهطلبى خودشان، براى دست يافتن به قدرت، براى رسيدن
به اهدافى كه به صورت آرزو در وجود خودشان متراكم و انباشته كردند، حاضر
ميشوند به مصلحت يك كشور، به حقانيت يك راه پشت كنند و لگد بزنند؛ كارى
ميكنند كه سردمداران غربى و دشمنان درجهى يك ملت ايران به هيجان مىآيند و
سر شوق مىآيند و از آنها حمايت ميكنند، اين يك حقيقت روشن است؛ اين چيزى
نيست كه وقتى نور هست، انسان آن را نبيند؛ اما بعضى نديدند، بعضى
نمىبينند، بعضى درك نميكنند؛ بعضى به خاطر ظلمت دل، حتّى درك هم ميكنند،
اما حاضر نيستند به اين فهم ترتيب اثر بدهند؛ اينها همه عوارض هواى نفس
است؛ اينها همه نتيجهى امر و نهى همان فرعون درونى ماست، همان فيل مستِ
هوى و هوس است كه شرع مقدس چكشى از تقوا و ورع به دست مؤمن ميدهد كه بر سر
اين فيل مست بكوبد و او را آرام كند. اگر توانستيم اين را در وجود خودمان
آرام كنيم، آن وقت دنيا نورانى خواهد شد، همه چيز را مىبينيم، چشم ما
مىبيند؛ اما وقتى هوىپرستى باشد، نمىبيند. شما كه بسيجى هستيد، جوان
هستيد، دلهاى شما پاك است، نورانى است، با صفاى باطنِ خودتان ميتوانيد اين
روحيه را، اين حالت را در خودتان تقويت كنيد. بسيجى باصفاست، نورانى است.
گناه بزرگ فتنهگرها اميدوار كردن دشمن بود
بيانات در ديدار هزاران نفر از مردم استان گيلان1389/10/08
فتنهى سال گذشته جلوهاى از توطئهى دشمنان بود؛ فتنه بود. فتنه يعنى كسانى شعارهاى حق را با محتواى صددرصد باطل مطرح كنند، بياورند براى فريب دادن مردم. اما ناكام شدند. هدف از ايجاد فتنه، گمراه كردن مردم است. شما ملاحظه كنيد؛ مردم ما در مقابلهى با فتنه، خودشان به پا خاستند. نهم دى در سرتاسر كشور مشت محكمى به دهان فتنهگران زد. اين كار را خود مردم كردند. اين حركت - همان طورى كه گويندگان و بزرگان و همه بارها گفتهاند - يك حركت خودجوش بود؛ اين خيلى معنا دارد؛ اين نشانهى اين است كه اين مردم بيدارند، هشيارند. دشمنان ما بايد اين پيام را بگيرند. آن كسانى كه خيال ميكنند ميتوانند ميان نظام و ميان مردم جدائى بيندازند، ببينند و بفهمند كه اين نظام، نظام خود مردم است، مال مردم است. امتياز نظام ما به اين است كه متعلق به مردم است. آن كسانى كه با همهى وجود نظام جمهورى اسلامى را و اسلام را و اين پرچم برافراشته را در اين كشور نگه داشتهاند، در درجهى اول خود مردمند؛ دشمنان ما اين را بفهمند. سردمداران دولتهاى مستكبر - و در رأس آنها آمريكا - عليه ملت ما حرف ميزنند، توطئه ميكنند، گاهى شعار ميدهند، گاهى اظهارات مزوّرانه ميكنند، گاهى صريحاً دشمنى ميكنند، گاهى در لفافه ميبرند؛ اينها همه براى اين است كه تحليل درستى از مسائل ايران و شناخت درستى از ملت ايران ندارند. ملت ما ملت بيدارى است، ملت هشيارى است.
من ميخواهم توصيه كنم، تأكيد كنم؛ ملت بايد اين همت را حفظ كند. ما امسال گفتيم همت مضاعف؛ خوشبختانه در سرتاسر كشور نشانههاى همت مضاعف در كارهاى گوناگون ديده ميشود. مسئولان كشور، بزرگان، مديران عالىرتبه در بخشهاى مختلف كارهاى خوبى ميكنند. خيلى خوب، اين همت مضاعف كار لازمى است؛ اما همت مضاعف فقط مال امسال نيست؛ همت مضاعف بايد به طور مستمر وجود داشته باشد. ملت عزيز ما بايد آنچنان حركت كند و آنچنان قلههائى را فتح كند كه دشمنان از دست يافتن بر سرنوشت اين ملت بكلى مأيوس شوند. بايد دشمن را مأيوس كنيد. وقتى دشمن مأيوس شد، يك ملت از شرّ او خلاص خواهد شد.
گناه بزرگى كه برخى از دستاندركاران فتنهها در كشور انجام ميدهند، اميدوار كردن دشمن است؛ دشمن را اميدوار ميكنند كه ميتواند منفذى در بين مردم، در بين عوامل گوناگون، در بين مسئولان نظام باز كند. دشمن سال گذشته با كارهاى اينها اميدوار شد؛ در حالى كه آن انتخابات عظيم، آن حضور به آن عظمت، آن شركت عظيم مردم در انتخابات، ميتوانست كار را خيلى پيش ببرد و ملت ايران را در بسيارى از ميدانهاى سياسى موفق كند. اينها ايجاد فتنه كردند؛ لذا دشمن كه از حركت عظيم مردم مأيوس ميشد، اميدوار شد كه بتواند به انقلاب صدمه و ضربه بزند.
چالش عظيمى بود: دشمن از آن طرف حمايت كند، كمك سياسى بكند، اسم بياورد - دشمن از فتنهگران
اسم بياورد - ملت ايران از اين طرف با استحكامِ كامل در صحنه باشد. همان
طور كه ملت ايران در جنگ تحميلى هشت سال از خود ابتكار نشان داد، شجاعت
نشان داد، فداكارى نشان داد، در همهى صحنهها حاضر شد، در اين جنگ نرم هم
هشت ماه ملت ايران حقيقتاً از خود مهارت نشان داد. انسان وقتى به مسائل
نگاه ميكند و ميخواهد از يك افق بالاترى مسائل را بررسى كند، متحير ميماند:
اين چه دست قدرت الهى است كه اينجور دلهاى ما را، جانهاى ما را به سمت
اهدافِ خودش حركت ميدهد؟ كار خداست. خدا با شماست. اين خداست كه شما را
هدايت ميكند. اين خداست كه دلهاى من و شما را متوجه به راه درست ميكند.
بايستى
ارتباط خود را با خدا حفظ كنيم، مستحكم كنيم. خاصيت يك حركت الهى همين
است: همتهاى مردم، كارهاى مردم، عزم و ارادهى مردم، حضور مردم، در كنار
توجه به خدا، در كنار دلهاى آمادهى براى تضرع؛ اينها خيلى مهم است. ارتباط
خود را با خدا قوى كنيم. نگذاريم دلهاى ما متمايل به سمتى شود كه ما را از
راه خدا دور كند؛ «ربّنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هديتنا و هب لنا من لدنك
رحمة»؛(1) اين دعائى است كه قرآن به ما ياد ميدهد.
خوشبختانه جوانهاى ما با دلهاى پاكشان، با دلهاى نورانىشان، با حضورشان در مراسم گوناگون، رحمت الهى را جلب ميكنند. و يكى از موارد جلب رحمت الهى، همين نهم دى بود. به بركت ياد حسينبنعلى سيدالشهداء (سلام اللَّه عليه) مردم در صحنه آمدند و بساط فتنهگران را جمع كردند.
سران فتنه گناه كردند
بیانات در دیدار مردم قم در سالروز قیام 19 دی1389/10/19
ملت ايران در ميدانهاى گوناگون، كمك الهى را، حمايت الهى را لمس كرده است، حس كرده است؛ وقتى توى صحنه است، وقتى آمادهى مجاهدت است؛ در جنگ تحميلى يك جور، در قضاياى گوناگون يك جور، در تحركات سياسى و در فتنهها يك جور. در همين فتنهى سال 88 دست قدرت الهى بود؛ مردم بيدار شدند، مردم وارد صحنه شدند و يك حركت عظيم را خنثى كردند.
هنوز خيلى جا وجود دارد براى تحليل و تبيين و روشن كردن زوايا و ابعاد اين فتنهاى كه دشمن طراحى كرده بود. دشمن محاسبات خيلى دقيقى كرده بود؛ منتها خوب، محاسباتش غلط از آب درآمد؛ ملت ايران را نشناخته بود. دشمن در پشت صحنه، همهى چيزها را مشاهده كرده بود. اين كسانى كه شما بهشان ميگوئيد سران فتنه، كسانى بودند كه دشمن اينها را هل داد وسط صحنه. البته گناه كردند. نبايستى انسان بازيچهى دشمن شود؛ بايد فوراً قضيه را بفهمد. اگر اول غفلتى كرده است، وسط كار وقتى فهميد، بلافاصله بايستى راه را عوض كند. خوب، نكردند. عامل اصلى ديگرانى بودند كه طراحى كرده بودند، به خيال خودشان محاسبه كرده بودند. به گمان آنها بساط جمهورى اسلامى بنا بود جمع شود؛ نه فقط حقيقت دين، حتّى شعارهاى دينى هم باقى نمانَد؛ برنامه اين بود.
طراحى اين بود كه اگر توانستند قاعدهى دولت را به شكل مطلوبِ خودشان بچينند، كه بعد از آن، راه حركتشان روشن بود كه چه كار ميكردند؛ اگر هم قاعدهى حكومت و دولت طبق ميل آنها چيده نشد و برايشان ممكن نشد، كشور را به آشوب بكشانند؛ با خيال خودشان - من يك وقتى گفتم - كاريكاتور انقلاب اسلامى را درست كنند؛ مثل سايههائى كه حركت يك قهرمان را تقليد ميكنند، اداى قهرمانها را، اداى انقلاب را در بياورند؛ برنامهشان اين بود. ملت ايران توى دهن اينها زد و بساط اينها را جمع كرد.
امروز انقلاب، جمهورى اسلامى، ملت ايران، خط صحيح دين در اين كشور، از پيش از قضاياى سال گذشته بمراتب قوىتر است، روشنتر است. علت همين است: خداى متعال هر امتحانى كه ميكند، يك نمره ميدهد. وقتى در يك امتحانى، يك كسى، يك جمعيتى، يك ملتى قبول شدند، خداى متعال به اينها نمره ميدهد؛ نمره اين است كه اينها را بالا مىآورد. امتحانهاى الهى اينجورى است. همين طور كه اگر در امتحان بد عمل كنيم و امتحان را ببازيم، خداى متعال نمرهى مردودى ميدهد و آن مردودى عبارت است از تنزل و انحطاط - انسان از آنى كه بود، بدتر ميشود - در قبولى هم همين جور است؛ ملتها را بالا ميبرد.
در يك دورهاى مردم در يك امتحانى شكست خوردند، اميرالمؤمنين را در محراب عبادت به خون كشيدند. خوب، امتحان بدى بود. چرا بايد وضع جامعهاى به آنجا برسد كه كسى مثل آن مجسمهى عدالت و معنويت و توحيد، به دست اشقىالنّاس به خون كشيده شود؟ اين نشاندهندهى امتحان بدى بود كه مردم دادند. وقتى اين امتحان را دادند، مردود شدند؛ لذا خدا اينها را پائين آورد؛ كارشان به آنجا رسيد كه حسينبنعلى را جلوى چشم آنها كشتند!
وقتى امتحانِ خوب بدهيد، خدا شما را بالا ميبرد. امروز خط اسلام، خط ايمان باللَّه، خط انقلاب در كشور و در ميان ملت، خيلى قوىتر، پررنگتر و بالاتر است از آنچه كه قبل از اين فتنه بود. چرا؟ چون مردم، خوب امتحان دادند. اين، نمرهى الهى است. اين شد براى ما دستورالعمل. در همهى قضايا بايد اينجورى عمل كرد. بايد درست ديد، درست سنجيد، درست محاسبه كرد. مواظب باشيم در تشخيص اشتباه نكنيم؛ قضاياى اصلى را با قضاياى فرعى جابهجا نكنيم؛ چيزهاى بزرگ، حوادث بزرگ و مهم را كوچك نبينيم و در مقابل، حوادث كوچك را بزرگ بينگاريم؛ بايد درست تشخيص بدهيم. اين قدم اول. بعد هم احساس مسئوليت كنيم. يك ملت زنده، حيات طيبهاش اين است. حيات طيبهاى كه خداى متعال به مؤمنين وعده داده است - «و لنحيينّه حياة طيّبة»(2) - يعنى اين؛ يعنى همين طور روزبهروز در امتحانهاى گوناگون، حركت كردن و پيش رفتن. آن كسانى كه در خلال اين راه از دنيا ميروند، به لقاء الهى ميرسند، مراتب بالاى سعادت را دارند؛ آن كسانى هم كه ميمانند، همين طور در دنيا هى پيشرفت معنوى و مادى ميكنند. پيشرفت مادى هم هست.
يك عدهاى به خاطر حب به نفس و مقام اسير فتنه شدند
خطبههای نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی1389/11/15
سى و دو سال است كه عليه ملت ايران و عليه انقلاب و عليه امام جنگ روانى وجود دارد: دروغ گفتند، تهمت زدند، شايعه پخش كردند، سعى كردند ايجاد اختلاف كنند، سعى كردند راهها را در داخل منحرف كنند.
هدفهائى كه آنها دنبال ميكردند، در درجهى اول، سقوط انقلاب و سقوط نظام جمهورى اسلامى بود. هدف اول، براندازى بود. هدف بعدى اين بود كه اگر براندازى نظام جمهورى اسلامى تحقق پيدا نكند، انقلاب را استحاله كنند؛ يعنى صورت انقلاب باقى بماند، اما باطن انقلاب، سيرت انقلاب، روح انقلاب از بين برود. در اين زمينه خيلى تلاش كردند؛ كه آخرين نمايشنامهى آنها كه روى صحنه آمد، همين فتنهى 88 بود. در حقيقت، يك تلاشى بود. يك عدهاى در داخل، به خاطر حب به نفس، حب به مقام - از اين قبيل امراض خطرناك نفسانى - اسير اين توطئه شدند. من بارها گفتهام؛ طراح و نقشهكش و مدير صحنه، در بيرون از اين مرزها بود و هست. در داخل با آنها همكارى كردند؛ بعضى دانسته، بعضى ندانسته. اين هم هدف دوم.
هدف سوم هم باز اين بود و هست كه كارى كنند كه اگر نظام اسلامى باقى ميماند، از عناصر ضعيفالنفسى كه ميتوان در آنها نفوذ كرد، استفاده كنند و اينها را در مسائل كشور، در واقع طرفهاى اصلى خودشان قرار بدهند.
اين گناه بزرگ، قابل اغماض هم نيست
بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى1390/03/08
يك نقطهى ديگر - كه آن هم خيلى واضح است - ايجاد اختلاف بين دستگاههاى مديريتكنندهى كشور است؛ اين هم يكى از كارهاى اساسى آنهاست. اين مسئله را پنهان هم نميكنند. نه اينكه نميخواهند پنهان كنند؛ پنهانكردنى نيست. نوع كار دشمنان در اين قضاياى مهم و كلان و بينالمللى اقتضاء ميكند كه يك كارهائى را بكنند، يك چيزهائى را بگويند، اظهاراتى را داشته باشند؛ لذا اين تدابير و سياستهاى دشمنان در پرده نميماند. ميخواهند اختلاف ايجاد كنند. اين اختلاف را به هر شكلى بتوانند، تزريق ميكنند؛ ما بايستى بيدار باشيم. اختلاف سليقه، اختلاف نظر، اختلاف عقيده در مسائل سياسى، نبايد به چالش ميان جناحهاى كشور، ميان عناصر كشور منتهى شود. گناه بزرگ فتنهگران در سال 88 اين بود كه اگر خوشبينانه نگاه كنيم و بگوئيم اينها يك شبههاى، خدشهاى در ذهنشان بود، اين خدشه را به صورت ايجاد چالش براى نظام اسلامى مطرح كردند. اين گناه بزرگ، قابل اغماض هم نيست؛ آثار آن هم همچنان در جامعهى ما موجود است. البته ملت، ملت بيدارى است. نصاب لازم در فهم و بصيرت اين ملت موجب ميشود كه خيلى از اين حوادث پوشيده بشود و بتدريج آثار آن زائل شود؛ ليكن اينها به خاطر همين، ضربه زدند. ايجاد دعوا، گريبان يكديگر را گرفتن، ايجاد اختلاف عميق، يكى از كارهاى بسيار بد، بسيار بزرگ و نكوهيده است؛ اين همان چيزى است كه دشمن ميخواهد.
درود بر ملت ايران
بیانات در بیست و دومین سالگرد امام خمینی(ره) 1390/03/14
دشمنان ما تصور ميكردند با رحلت امام، آغاز فروپاشى اين نظام مقدس كليد زده خواهد شد. آنها خيال ميكردند امام كه رفت، بتدريج اين شعله خاموش خواهد شد، اين چراغ خاموش خواهد شد. بعد، مراسم تشييع جنازهى امام، آن احساسات مردم، آن حركت عظيم مردم در حمايت از كارى كه خبرگان كردند، اينها را مأيوس كرد. يك برنامهريزى ده ساله كردند - اين تحليل من است، اين به معناى اطلاع نيست؛ تحليلى است كه قرائن آن را براى ما اثبات ميكند - ده سال بعد اميدوار بودند كه نتيجه بدهد. سال 78 كه آن حوادث پيش آمد، آن كسى كه اين حوادث را خنثى كرد، مردم بودند. روز بيست و سوم تير سال 78 مردم آمدند در خيابانها، توطئهى دشمن را كه سالها برايش برنامهريزى كرده بودند، در يك روز باطل كردند.
آن روز گذشت. موج دوم، باز يك برنامهريزى دهساله بود تا سال 88 . به نظرشان فرصتى به دست مىآمد. به خيال خودشان زمينهها را آماده كرده بودند. مطالباتى هم مردم داشتند - مردمى كه وابستهى به نظامند، وفادار به نظامند - فكر كردند از اين مطالبات بتوانند استفاده كنند؛ لذا آن قضاياى سال 88 به وجود آمد. دو سه ماه تهران را متلاطم كردند - البته فقط تهران را - دو سه ماه توانستند دلها و ذهنها را به خودشان مشغول كنند. اينجا هم مردم آمدند توى ميدان. بعد از آنكه باطنها ظاهر شد، در روز قدس مردم ديدند كه اينها حرف دلشان چيست، در روز عاشورا فهميدند كه اينها عمق خواستههاشان تا كجاست، مردم عزيز ما به ميدان آمدند و حماسهى نُه دى را به راه انداختند. نه فقط در تهران، بلكه در سراسر كشور، ميليونها نفر در روز نهم دى، بعد هم بلافاصله در بيست و دوى بهمن آمدند توى ميدان، غائله را ختم كردند. اين، هنر مردم است. درود به مردم ايران. درود به ملت مؤمن و مبارز و بصير و آگاه ايران. انشاءاللَّه به توفيق الهى، مردم همين راه را و همين خط را و همين آرمان را و همين عزم و همت را تا آخر ادامه خواهند داد.
انقلاب از خودش دفاع ميكند چون زنده است
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران1390/04/13
مراقب باشيم دستگاههاى انقلاب سرشان گرمِ كارهاى غيرمفيد و احياناً مضر در اين حركت پيشرونده نشود، كه يكى از اينها، همين مسئلهى اختلافات است، كه من اگر روى اينها تكيه ميكنم، به خاطر اين است. يك وقت هست كه يك جريانى در مقابل انقلاب مىآيد قد علم ميكند به قصد كوبيدن انقلاب، خب، وظيفهى هر كسى است كه دفاع كند. انقلاب از خودش دفاع ميكند، مثل هر موجود زندهى ديگرى. انقلابى كه نتواند در دوران فتنه، در دوران ايجاد كودتاهاى گوناگون ـ سياسى و نظامى و امثال اينها ـ از خودش دفاع كند، زنده نيست. اين انقلاب زنده است؛ لذا از خودش دفاع ميكند، غالب هم ميشود، پيروز هم ميشود، برو برگرد هم ندارد؛ كمااينكه در سال 88 ديديد اين كار اتفاق افتاد. يك وقت اين است قضيه، يك وقت نه، قضيه، قضيهى ايستادگى در مقابل يك حركت براندازانه و اينچنين نيست؛ اختلاف نظر، اختلاف سليقه، اختلاف عقيده احياناً است. اينها را بايستى هرچه ممكن است فرو كاست. اينجور چيزها را هرچه ممكن است بايد كم كرد. مشتعل كردن اين اختلاف نظرها مضر است.
فتنهى 88 را براى زمين زدن جمهورى اسلامى تقويت كردند
بيانات در ديدار مسئولان نظام جمهورى اسلامى ايران1390/05/16
در يك كلمه بايد عرض بكنم كه اوضاع منطقه درست عكس سياستهاى قدرتهاى غربى و آمريكا و صهيونيسم بينالملل دارد پيش ميرود. آنها راجع به ايران برنامههائى داشتند؛ درست عكس آنچه كه آنها ميخواستند، خداى متعال مقدر كرد و پيش آمد. آنها ايران را تحريم كردند، اما بحران اقتصادى گريبان خودشان را گرفت. آنها فتنهى 88 را براى زمين زدن جمهورى اسلامى تقويت كردند - يا تدارك كردند، يا لااقل پشتيبانى و تقويت كردند - اما نظامها و رژيمهاى وابستهى به خودشان يكى پس از ديگرى زمين خورده يا متزلزل شده. آنها به عراق و افغانستان حمله كردند، براى اينكه ايران را محاصره كنند - بزرگانشان گفتند كه اين براى محاصرهى ايران است - اما خودشان محاصره شدند؛ پاشان در گل فرو رفته، به دام افتادند. آنچه كه آنها دربارهى ما تدبير و عمل كردند، خداى متعال عكسش را مقدر كرد و نشد.
فتنه 88 تهاجم آشكار بود
بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان1390/05/19
يكى از چيزهائى كه من ميخواهم بخصوص به تشكلهاى دانشجوئى توصيه كنم، اين است كه به طور جدى به كارهاى فكرى و فرهنگىِ برنامهمند و هدفمند و عميق بپردازند. يك وقت هست كه دشمن به عرصهى دانشگاه تهاجم آشكار ميكند؛ اينجا شما بايد حضور آشكار داشته باشيد؛ مثل مسائل دورهى فتنه 88 و امثال اينها. يك وقت هست كه نه، آنچنان تهاجم آشكارى وجود ندارد؛ اينجا بايستى حضور مجموعههاى دانشجوئى، حضور عميق فكرى باشد. دربارهى مسائل كلامى، دربارهى مسائل اخلاقى، دربارهى مسائل تاريخ، دربارهى مسائل انقلاب بايد كار عميق بكنيد. دربارهى مسائل گوناگون كشور - مثل همين چيزهائى كه دوستان گفتند - كار كنيد. فرض كنيد شما دربارهى بانك مركزى، دربارهى نظام سلامت، دربارهى مسئلهى جهاد اقتصادى تحقيق ميكنيد؛ اين بسيار خوب است، اما به اينها اكتفاء نشود. دربارهى مسائل كلامى، كارهاى عميق انجام بگيرد. دربارهى مسائل سياسى كشور، كارهاى غير احساساتى انجام بگيرد. البته احساسات چيز خوب و پاكى است و من به هيچ وجه مخالف ابراز احساسات و مخالف تحرك احساساتىِ بخصوص جوانها نيستم؛ نه ممكن است، نه مطلوب است كه احساسات فروكش كند؛ ليكن دور از مقولهى احساسات، تأمل و تفكر و تعمق در مسائل گوناگون، از جمله در مسائل سياسى، لازم است.
فتنه گران زدند زير قانون
بيانات در اجتماع بزرگ مردم كرمانشاه1390/07/20
در انتخابات، دو تا مسئله از همه مهمتر است: مسئلهى اول، حضور مردم، شركت مردم - كه بايستى وسيع و گسترده باشد - مسئلهى دوم، قانونگرائى در انتخابات، وفادارى به قانون، احترام به رأى مردم. اينجور نباشد كه اگر چنانچه انتخابات بر طبق نظر و ميل ما انجام گرفت، اين را ما قبول داشته باشيم؛ اگر برخلاف نظر ما بود، «و ان يكن لهم الحقّ يأتوا اليه مذعنين».(2) اگر حق را به ما دادند، آنى كه ما ميخواهيم، سر كار آمد، قانون را قبول داريم؛ اگر آنى كه ما ميخواهيم، سر كار نيامد، ميزنيم زير قانون؛ نه قانون را قبول داريم، نه رأى مردم را قبول داريم؛ اين نميشود. فتنهى 88 همين جور بود. ادعا كردند كه قانونگرا هستند، بعد خب مردم به آنها رأى ندادند، اكثريت مردم به كس ديگرى رأى دادند؛ اينها بنا كردند دعوا راه انداختن كه چرا! كشور را، ملت را مدتى مضطرب كردند، دشمن را خوشحال كردند؛ البته آخرش هم در مقابل مردم ديگر تاب نياوردند و عقب نشستند.
گناه آتشافروزان فتنهى 88 همين بود كه به قانون تمكين نكردند، به رأى مردم تمكين نكردند. ممكن است كسى بعد از انتخابات اعتراض داشته باشد؛ خيلى خوب، اين اعتراض ايرادى ندارد؛ اما راهِ قانونى دارد كه چگونه بايد اين اعتراض را بيان و دنبال كرد. اگر قانون را قبول داريم، بايد از آن راه برويم. اين هم نكتهى اصلى است.
اميدوار بودند با فتنه 88 نظام را شكست دهند
بيانات در اجتماع بزرگ مردم كرمانشاه1390/07/20
يكى ديگر از چالشها - كه البته اين چالش پيچيدهترى بود - چالشهاى فتنهانگيزى بود كه در فتنهاى مثل هجدهم تير سال 78 و فتنهى سال 88، با فاصلهى ده سال، اينها در تهران راه انداختند. اميدوار بودند كه بتوانند با اين فتنه، نظام را شكست بدهند؛ ضربه وارد كنند؛ اما بعكس شد. در فتنهى هجدهم تير، پنج روز بعد از اينكه فتنهگران فتنهى خود را شروع كردند، مردم آن حركت عظيمِ 23 تير را، نه فقط در تهران، بلكه در ساير شهرها به راه انداختند. در فتنهى 88، دو روز بعد از حوادث عاشورا، آن قضيهى عظيم نهم دى به راه افتاد. همان وقت بعضى از ناظران خارجى كه از نزديك ديده بودند، در مطبوعات غربى نوشتند و ما ديديم، كه گفته بودند آنچه در نهم دى در ايران پيش آمد، جز در تشييع جنازهى امام، چنين اجتماعى، چنين شورى ديده نشده بود. اين را مردم كردند. حضور مردم اينجورى است.
مردم بساط فتنه و فتنهگران را در هم پيچيدند
بيانات در ديدار اعضاى ستاد بزرگداشت ۹ دى1390/09/21
ايمان
دينى، آن معجزهگرى است كه قادر است اولاً همهى مردم را بسيج كند و
بياورد، ثانياً آنها را در صحنه نگه دارد، و ثالثاً سختىها را براى آنها
هموار و آسان كند؛ هيچ ايمان ديگرى اين خصوصيت را ندارد. ايمان دينى ميگويد
شما اگر چنانچه فائق شديد و پيش برديد، پيروزيد؛ اگر كشته هم شديد،
پيروزيد؛ اگر زندان هم افتاديد، پيروزيد؛ چون به وظيفه عمل كرديد. وقتى كسى
يك چنين اعتقاد و ايمانى داشت، ديگر شكست برايش معنا ندارد؛ لذا وارد
ميدان ميشود. اين همان عاملى است كه در صدر اسلام هم اثر كرد، در انقلاب ما
هم اثر كرد؛ 9 دى اين را نشان داد. 9 دى يك نمونهاى بود از همان خصوصيتى
كه در خود انقلاب وجود داشت؛ يعنى مردم احساس وظيفهى دينى كردند و دنبال
اين وظيفه، عمل صالحِ خودشان را انجام دادند. عمل صالح اين بود كه توى
خيابان بيايند، نشان بدهند، بگويند مردم ايران اينند. با اين حركت مردم، آن
حجم عظيم تبليغات دشمن كه ميخواست فتنهگران
را مردم ايران معرفى كند و اينجور نشان بدهد كه مردم ايران از انقلابشان،
از نظامشان برگشتند، بكلى نقش بر آب شد؛ يعنى مردم نشان دادند كه اين، مردم
ايران است. تحليلگران خارجى وقتى نگاه كردند، گفتند از بعد از رحلت امام
بزرگوار، يا شايد بعضى گفتند از بعد از حركات اول انقلاب، هيچ اجتماعى با
اين بزرگى، با اين تپش، با اين شور و هيجان وجود نداشته، كه مردم وارد
ميدان شدند. اين، حقيقت 9 دى است.
اين حركت، حركت بزرگى بود و كار بزرگى هم انجام داد.
جناب آقاى جنتى درست اشاره كردند. فتنهى 88 تنها آن چيزى نبود كه توى خيابان به وسيلهى تعدادى آدم ديده شد؛ اين يك چيز ريشهدارى بود، يك بيمارى عميقى درست كرده بودند، اهدافى داشتند، زمينهها و مقدمات فراوانى برايش چيده شده بود، كارهاى بزرگى شده بود و هدفهاى بسيار خطرناكى دنبال اين كار بود، كه با اين برخوردهاى گوناگون سياسى و امنيتى و اينها حل نميشد؛ يك حركت عظيم مردمى لازم داشت؛ كه اين حركت، حركت 9 دى بود؛ آمدند بساط فتنه و فتنهگران را در هم پيچيدند. لذا حادثهى 9 دى يك حادثهى ماندنى در تاريخ ماست. من آن سال هم گفتم - پارسال بود يا پيرارسال بود - كه اين حادثه، حادثهى كوچكى نيست. اين حادثه، شبيه حوادث اول انقلاب است. اين حادثه بايستى حفظ شود، بايستى گرامى داشته شود.
جرزنىهاى سياسى يك عده آدم نادان، ناباب و بعضاً معاند!
بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز ۱۹ دی1390/10/19
البته آفتهائى وجود دارد؛ بايد سعى كنيم اين آفتها پيش نيايد. مردم ما و كشور ما از انتخابات سال 88 بهترين خاطرهها و بدترين خاطرهها را دارند. بهترين خاطرهها حاصل حضور عظيم چهل ميليونى مردم پاى صندوقهاى رأى بود، كه دنيا را خيره كرد؛ بدترين خاطرهها مربوط به جرزنىهاى سياسى يك عده آدم نادان، ناباب و بعضاً معاند در قضيهى انتخابات بود. خب، در هر قضيهاى، در هر حادثهاى ممكن است يك عدهاى قبول نداشته باشند، معترض باشند. چگونه بايد اعتراض را نشان داد؟ قانون، راه معين كرده است. چرا قانونشكنى كنند؟ چرا براى مردم هزينه درست كنند؟ چرا كشور را دشمنشاد كنند؟ چرا برنامههائى را كه عفونت تصميمگيرىها و ترفندهاى دشمن از آن بلند و آشكار است، اجرا كنند؟ قانون، راه معين كرده است. آنجا ما گفتيم، به همه هم گفتيم، همهى اطراف قضيه هم ملزم بودند كه بر طبق آنچه كه گفته شده است - كه مرّ قانون است - عمل كنند. چرا نكردند؟!
آنها
كارى از پيش نبردند. و تا اين ملت توى صحنهاند، تا اين پيوند وجود دارد،
هيچ كس در اين كشور، در كارهاى خلاف، كارى از پيش نخواهد برد. كارى از پيش
نبردند و نميبرند، اما براى كشور هزينه درست كردند، براى ملت هزينه درست
كردند؛ چرا؟ با آن انتخابات باشكوه و پرعظمت، ميشد كشور اين هزينه را تحمل
نكند.
عوامل
گوناگونى وجود داشتند. بايد اين براى ما تجربه باشد، بايد درس باشد، بايد
همه مراقب باشيم. انتخابات مظهر حضور مردم و محصول آن، مظهر رأى مردم و
خواست مردم است؛ بايد به آن احترام گذاشت.
بايد اعلام بيزاري ميكردند
بيانات در اجتماع مردم بجنورد1391/07/19
جمهورى اسلامى به فضل الهى، به حول و قوهى الهى، بر اين مشكلات فائق خواهد آمد و آنها را باز هم در حسرت شكست دادن ملت ايران خواهد گذاشت. به حول و قوهى الهى و با هشيارى مردم و تدبير مسئولان، مشكلات برطرف خواهد شد. هم مردم وظيفه دارند، هم ما مسئولان وظيفه داريم؛ همه بايد به وظائفمان عمل كنيم. وقتى به وظيفه عمل كرديم، كارها پيش خواهد رفت. هشيارى مردم نقش دارد. ببينيد در تهران يك عدهاى به نام بازارى آمدند در خيابانها اغتشاش كنند، فوراً بازارىهاى محترم با موقعشناسى اعلاميه دادند، اعلان كردند كه اينها دروغ ميگويند، اينها از ما نيستند. اين كارِ درستى است. اگر هشيارى قشرهاى مختلف مردم و موقعشناسى آنها بوقت به سراغشان بيايد، اين باارزش است. اين كار، كار باارزشى بود كه انجام دادند. حرف من در فتنهى 88 هم همين بود.
در فتنهى
88، چند روز بعد از انتخابات به آن عظمت، يك عدهاى آمدند اظهار مخالفت
كردند، يك عده هم از اين فرصت استفاده كردند؛ سلاح گرفتند، كار را به آشوب و
تشنج كشاندند، پايگاه بسيج را گلولهباران كردند. حرف ما اين بود: آن
كسانى كه به نام آنها اين كارها انجام ميگرفت، بايد همان وقت اعلاميه
ميدادند، اعلام بيزارى ميكردند، ميگفتند اينها از ما نيستند؛ اما نكردند.
اگر اين كار را ميكردند، فتنه زودتر
ريشهكن ميشد؛ مسائل بعدى هم پيش نمىآمد. اين هشيارى، موقعسنجى، لحظه را
به حساب آوردن، خصوصيت برجسته و مهمى است كه بايد ملت ما در همهى موارد
متوجه باشند؛ آنجائى كه دشمنى و توطئهى دشمن حس ميشود، به صورت لحظهاى
بايد همه حساسيت نشان بدهند. اين از ناحيهى مردم.
جنجال سياسىِ طبيعىِ انتخابات را تبديل كردند به يك فتنه
بيانات در دیدار بسيجيان استان خراسان شمالى1391/07/24
امروز من به همين اندازه اكتفاء ميكنم؛ البته بعدها ممكن است حرفهاى زيادى در مورد انتخابات داشته باشيم - اين است كه انتخابات براى كشور مايهى آبروست، مايهى افتخار است. همه مراقب باشند كه انتخابات مايهى بىآبروئى براى كشور نشود؛ آنطورى كه در سال 88 يك عدهاى سعى كردند انتخابات را مظهر اختلافات وانمود كنند، جنجال سياسىِ طبيعىِ انتخابات را تبديل كنند به يك فتنه؛ كه البته ملت ايران در مقابلش ايستاد و هر وقت هم شبيه آن اتفاق بيفتد، ملت در مقابل آن خواهد ايستاد.
ميخواستند ثبات سياسى را در كشور به هم بزنند
بيانات در اجتماع مردم شيروان 1391/07/24
دشمن ميخواست كشور را متلاطم كند، ميخواست آرامش و ثبات و استقرار را از ملت ايران بگيرد؛ درست بعكس، خداى متعال در مقابل كيد دشمنان آنچنان تقديرى كرد كه «و مكروا و مكر اللّه و اللّه خير الماكرين».(2) ملت به بركت دفاع مقدس، از آنجائى كه بود، جلوتر رفت؛ آمادگىاش بيشتر شد. اين توطئهى دشمنان مستكبر و گرگهاى آدميخوار هم در مقابل ملت ايران اثرى نكرد. بعد سعى كردند اين ثبات را از داخل به هم بريزند. من فقط اشاره كنم؛ نميخواهم وارد تفاصيل شوم. هم در سال 78، هم در سال 88 - با فاصلهى ده سال - نقشه و توطئهى دشمن يك جور بود. در هر دو مورد سعىشان اين بود كه بتوانند ثبات سياسى را در كشور به هم بزنند؛ سعىشان اين بود كه تلاطم ايجاد كنند؛ اين آرامش عمومى را، اين ثبات را از اين ملت بگيرند.
اين ثبات و آرامش را بايد قدر بدانيم. ملت قدر ميدانند. من كه به شما عرض ميكنم، در واقع خطابم به كسانى است كه ميخواهند قدرنشناسى كنند در مقابل اين ثباتى كه وجود دارد؛ آن كسانى كه با حركات خود، با اعمال نادرست خود، با كجتابىهاى خود سعى ميكنند اين ثبات و آرامش را، اين استقرار را، اين طمأنينه و ثبات را در كشور به هم بزنند. البته مسئولين كشور، با تدبير، حواسشان هست؛ من هم تأكيد ميكنم؛ هم به مسئولين قوهى مجريه، هم به مسئولين قوهى مقننه، هم به مسئولين قوهى قضائيه، كه مراقب باشند بدخواهان و دشمنان با توطئهى خود نتوانند اين آرامشى را كه در سطح كشور وجود دارد - كه نشانهى بزرگترين اقتدار اين ملت است، كه ميتواند همهى خيرات را به طرف آنها جلب كند - به هم بزنند.
براى خودشان اسباب بدبختى و سرشكستگى در زمين و در ملأ اعلى شدند
بیانات در دیدار مردم قم1391/10/19
يك مسئلهى ديگر اين است كه به مردم گفته شود، تلقين شود كه انتخابات سلامت لازم را ندارد. البته بنده هم تأكيد ميكنم كه انتخابات بايد سالم برگزار شود؛ منتها اين، راه دارد. در جمهورى اسلامى، در قوانين ما، راههاى قانونىِ بسيار خوبى براى حفظ سلامت انتخابات پيشبينى شده است. البته كسانى بخواهند از طرق غير قانونى عمل كنند، خب به ضرر كشور ميكنند؛ كمااينكه در سال 88 از راههاى غير قانونى وارد شدند، كشور را دچار هزينه كردند، براى مردم اسباب زحمت درست كردند، براى خودشان هم اسباب بدبختى و سرشكستگى در زمين و در ملأ اعلى شدند. راههاى قانونىِ خوبى وجود دارد.
بله، بنده هم اصرار دارم كه انتخابات بايد با سلامت كامل، با رعايت امانتِ كامل انجام بگيرد. مسئولين دولتى و مسئولين غير دولتى كه در كار انتخابات دستاندركارند و مسئول هستند، همه بايد طبق قانون، با دقت كامل، با رعايت كمال تقوا و پاكدستى عمل كنند تا انتخابات سالمى پيش بيايد؛ و مطمئناً هم چنين خواهد شد.
يكى از راهها هم اين است كه سعى كنند در ايام انتخابات، سر مردم را به يك چيز ديگرى گرم كنند؛ يك حادثهاى پيش بياورند، يك ماجرائى درست كنند؛ يك ماجراى سياسى، يك ماجراى اقتصادى، يك ماجراى امنيتى. البته اين هم جزو نقشههاى دشمن است، اما بنده مطمئنم كه ملت ايران بسيار بصيرتر و باهوشتر از اين است كه با يك چنين ترفندهاى خصمانهى دشمنان يا عوامل دشمنان فريب بخورد؛ نه، انشاءاللّه انتخابات به اذناللّه، به حول و قوهى الهى، به فضل پروردگار، انتخابات خوب و پرشورى خواهد شد.
من ديپلمات نيستم، من انقلابىام
بيانات در ديدار فرماندهان و جمعى از كاركنان نيروى هوائى ارتش جمهورى اسلامى ايران1391/11/19
اخيراً آمريكايىها باز مسئلهى مذاكره را پيش كشيدند، تكرار ميكنند كه آمريكا آماده است با ايران مذاكرهى مستقيم بكند؛ اين تازگى ندارد. مسئلهى مذاكره را آمريكايىها در هر مقطعى تكرار كردهاند. حالا امروز نوبهميدانآمدهها مجدداً تكرار ميكنند كه مذاكره كنيم و ميگويند توپ در زمين ايران است، توپ در زمين شماست، شما هستيد كه بايد پاسخگو باشيد، شما هستيد كه بايد بگوييد مذاكرهى همراه با فشار و تهديد، چه معنايى دارد؟ مذاكره براى اثبات حُسن نيت است. شما ده تا كار انجام ميدهيد كه حاكى از سوء نيت است، آن وقت به زبان ميگوييد مذاكره؟! توقع داريد ملت ايران قبول كنند كه شما حُسن نيت داريد؟! ما البته درك ميكنيم چرا آمريكايىها اين روزها باز مجدداً مسئلهى مذاكره را هى تكرار ميكنند، هى ميگويند پشت سر هم به زبانهاى گوناگون؛ ما ميفهميم علت چيست. به قول خود آمريكايىها، سياست خاورميانهاى آنها دچار شكست شده. آمريكا در سياستهاى خود در اين منطقه، دچار شكست است. احتياج دارند به اينكه يك برگ برندهاى را به قول خودهاشان رو كنند؛ اين برگ برنده از نظر آنها عبارت است از اينكه: نظام جمهورى اسلامىِ انقلابىِ مردمى را، بكشانند پاى ميز مذاكره؛ به اين احتياج دارند. ميخواهند به دنيا اعلام كنند كه ما حُسن نيت داريم. نه، ما حُسن نيتى مشاهده نميكنيم.
من چهار سال قبل - در اول اين دولت كنونى امريكا - كه باز همين حرفها را ميزدند، اعلام كردم، گفتم كه ما پيشداورى نميكنيم، قضاوت زودهنگام نميكنيم؛ ما نگاه ميكنيم ببينيم عمل اينها چگونه است، آن وقت قضاوت خواهيم كرد. حالا بعد از چهار سال، قضاوت ملت ايران چه باشد؟ از فتنهى داخلى حمايت كردند، به فتنهگران كمك كردند، در سطح منطقه با ادعاى مبارزه با تروريسم به كشورى مثل افغانستان لشگركشى كردند، اين همه انسان را پامال كردند، نابود كردند؛ با همان تروريستها امروز دارند در سوريه همكارى ميكنند، پشتيبانى ميكنند؛ همان تروريستها را در هرجايى كه توانستند در ايران به كار بگيرند، به كار گرفتند، عوامل آنها، همپيمانهاى آنها، جاسوسان رژيم صهيونيستى، دانشمندان را در جمهورى اسلامى ترور كردند صريح، اينها حاضر نشدند حتى محكوم كنند، حمايت هم كردند؛ اين عملكرد آنهاست؛ عليه ملت ايران تحريمهايى را كه خودشان ميخواستند اين تحريمها فلج كننده باشد، به كار گرفتند و اين را تصريح كردند و گفتند فلج كننده. چه كسى را ميخواستيد فلج كنيد؟ ملت ايران را ميخواستيد فلج كنيد؟ شما حُسن نيت داريد؟ مذاكره از روى حُسن نيت، با شرايط برابر، ميان دو طرفى كه نميخواهند به يكديگر كلك بزنند، معنا پيدا ميكند. مذاكره به صورت يك تاكتيك، مذاكره براى مذاكره، مذاكره براى فروختن ژست ابرقدرتى بيشتر به دنيا، اين مذاكره يك حركت حيلهگرانه است؛ اين حركت واقعى نيست.
من ديپلمات نيستم، من انقلابىام، حرف را صريح و صادقانه ميگويم. ديپلمات يك كلمهاى را ميگويد، معناى ديگرى را اراده ميكند. ما صريح و صادقانه حرف خودمان را ميزنيم؛ ما قاطع و جازم حرف خودمان را ميزنيم. مذاكره آن وقتى معنا پيدا ميكند كه طرف، حُسن نيت خود را نشان بدهد؛ وقتى طرف، حُسن نيت نشان نميدهد، خودتان ميگوييد فشار و مذاكره؛ اين دوتا با هم سازگار نيست. شما ميخواهيد اسلحه را مقابل ملت ايران بگيريد، بگوييد: يا مذاكره كن يا شليك ميكنم. براى اينكه ملت ايران را بترسانيد، بدانيد ملت ايران در مقابل اين چيزها مرعوب نخواهد شد...
آمريكاييها از فتنهگران حمايت كردند
بيانات در ديدار مردم آذربايجان1391/11/28
حرف منطقى و كار منطقى را ما قبول داريم. آمريكائىها نشان بدهند كه زور نميگويند، نشان بدهند كه شرارت نميكنند، نشان بدهند كه در حرف و عملشان غير منطقى حرف نميزنند و عمل نميكنند، نشان بدهند كه به حقوق ملت ايران احترام ميگذارند، نشان بدهند كه در منطقه آتشافروزى نميكنند، نشان بدهند كه در مسائل ملت ايران دخالت نميكنند؛ آنچنان كه در فتنهى ۸۸ دخالت كردند، از فتنهگران پشتيبانى كردند، شبكههاى اجتماعى را در خدمت فتنهگران قرار دادند - يك شبكهى اجتماعى آن روزها ميخواست براى تعميرات تعطيل كند، گفتند تعطيل نكن؛ براى اينكه بتوانند روى فتنه و آتش فتنه اثر بگذارند! - اين كارها را نكنند، خواهند ديد جمهورى اسلامى يك نظام خيرخواه است؛ مردم، مردم منطقىاى هستند. راه تعامل با جمهورى اسلامى فقط اين چيزى است كه گفتيم و لاغير؛ از اين راه ميتوانند با جمهورى اسلامى تعامل داشته باشند. آمريكائىها بايد حسن نيت خودشان را اثبات كنند؛ نشان بدهند كه درصدد زورگوئى نيستند. اگر چنانچه اين را نشان دادند، آن وقت خواهند ديد كه ملت ايران پاسخ خواهد داد. شرارت نباشد، دخالت نباشد، زورگوئى نباشد، شناختن حقوق ملت ايران باشد، آن وقت جواب مناسب از طرف ايران داده خواهد شد.
اين خطائي جبران ناپذير است
بیانات در حرم مطهر رضوی1392/01/01
در مسئلهی انتخابات و غير انتخابات، همه بايد تسليم رأی قانون باشند؛ در مقابل قانون تمكين كنند. آن حوادثی كه در سال 88 پیش آمد ــ كه برای كشور ضرر داشت و ضایعهآفرین بود ــ همه از همین ناشی شد كه كسانی نخواستند به قانون تمكین كنند؛ نخواستند به رأی مردم تمكین كنند. ممكن است رأی مردم برخلاف آن چیزی باشد كه منِ شخصی مایل به آن هستم؛ اما باید تمكین كنم. آنچه كه اكثریت مردم، اغلبیت مردم آن را انتخاب كردند، باید همه تمكین كنند؛ همه باید زیر بار بروند. خوشبختانه سازوكارهای قانونی برای رفع اشكال، رفع اشتباه، رفع شبهه وجود دارد؛ از این راهكارهای قانونی استفاده كنند. این كه وقتی آنچه كه اتفاق افتاده است، برخلاف میل ما شد، مردم را به شورش خیابانی دعوت كنیم ــ كه این در سال 88 اتفاق افتاد ــ یكی از خطاهای جبرانناپذیر است. این تجربهای شد برای ملت ما، و ملت ما همیشه در مقابل یك چنین حوادثی خواهد ایستاد.
سعى كردند مردم را در مقابل نظام قرار دهند
بيانات در ديدار دست اندركاران برگزارى انتخابات1392/02/16
آنچه كه انسان از فضل الهى سراغ دارد، از همت اين مردم عزيز سراغ دارد، انشاءاللّه به توفيق الهى، باذن اللّه، اين انتخاباتى كه در پيش است، يكى از بهترين و پرشورترين انتخاباتهاى ما خواهد بود. البته دشمن تلاش ميكند زحمت مردم را باطل كند - همچنان كه در سال 88 كردند - اين هم يكى از كارهاى دشمنان بود؛ كسانى را وادار كردند كه برخلاف قانون، توقعاتى بكنند و بر اساس آن توقعات، سعى كنند مردم را در مقابل نظام قرار دهند؛ كه البته به توفيق الهى موفق نشدند.
راه اساسى براى اينكه مشكلات انتخاباتى پيش نيايد، التزام به قانون است؛ اين را من عرض بكنم. آحاد مردم در هر جاى كشور كه هستند؛ در شهر، در روستا، در مركز، در كلانشهرها و در همه جا، بايد به دنبال اين باشند كه هر كسى حرفى ميزند، بر اساس قانون باشد؛ هر كسى توقعى دارد، بر اساس قانون باشد. آنهائى كه آن سال آن خسارت را به كشور و به ملت وارد كردند و براى كشور هزينه درست كردند، اگر تسليم قانون بودند، اينجورى نميشد. قانون معيّن كرده است كه اگر كسى اعتراضى دارد، بيايد. آن سال گفته شد؛ حتّى ما از شوراى محترم نگهبان خواهش كرديم، آن زمان را تمديد هم كردند كه آراء بازشمارى شود؛ گفتيم هر تعداد معقولى و هر صندوقى كه بخواهند بازشمارى شود، بازشمارى شود؛ خب، زير بار نرفتند! كارشان منطقى نبود، معقول نبود؛ براى كشور هزينه درست كردند. خب، كشور بر اين مسائل فائق مىآيد.
نظام جمهورى اسلامى قوى است. اين خرابكارىها و انگشت توى چشم كردنها و اين مزاحمتها و آزارها، جمهورى اسلامى را كه از پا نمىاندازد. جمهورى اسلامى در طول اين سالها با انواع سياستها و سياستمدارانِ مختلف روبهرو بوده است؛ اما با وجود همهى معارضهها، همهى زاويهها - كه احياناً وجود داشته است - جمهورى اسلامى پيش رفته؛ بعد از اين هم همين جور خواهد بود. جمهورى اسلامى كه با اين حرفها از پا در نمىآيد، منتها براى كشور هزينه درست ميشود. راه هزينه درست نشدن، التزام به قانون است.
به كشور و مردم صدمه زدند
بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم1392/02/25
انشاءاللّه شوراى محترم نگهبان طبق وظائف قانونى خود، آن كسانى را كه صلاحيت دارند، به مردم معرفى خواهد كرد. همه هم بايد تابع قانون باشند. آنجائى اشكال پيش مىآيد كه تخلف از قانون انجام ميگيرد. سال 88 اشكالاتى كه وارد شد، خسارتى كه به كشور وارد كردند و نگذاشتند كشور و ملت طعم آراء چهل ميليونى را درست بچشد، به خاطر تخلف از قانون بود. يك عدهاى يا براى خاطر اغراض نفسانى، يا هدفهاى خلاف سياسى، يا هرچه - حالا در آن زمينه نميخواهيم قضاوتى بكنيم - از قانون تخلف كردند، خطا كردند، از راه غير قانونى وارد شدند؛ هم به خودشان صدمه زدند، هم به ملت صدمه زدند، هم به كشور صدمه زدند. راه درست، راه قانون است. همه تابع قانون باشند، همه تسليم قانون باشند. گاهى ممكن است يك قانون، صددرصد درست هم نباشد، اما از بىقانونى بهتر است. گاهى ممكن است در يك بخشى، يك خطائى هم از مجرى قانون سر بزند كه من و شما بفهميم او در اجراى قانون اين خطا را كرده است؛ اما اگر نتوانيم آن را از طريق قانونى اصلاح كنيم، تحمل آن بهتر است از اينكه باز بىقانونى كنيم؛ از راه بىقانونى بخواهيم آنچه را كه به نظر ما خطا است، درست كنيم. قانون، معيار بسيار خوبى است؛ وسيلهاى است براى آسايش كشور، آرامش كشور، حفظ وحدت ملى، ادامهى راه عمومى.
سال 88 لگد زدن به قانون، به كشور لگد زد!
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1392/03/22
بحمدالله روال انتخابات تا امروز روال خوبى بوده است. يكى از نكات برجسته و مثبتى كه انسان مشاهده ميكند - با خبرهايى كه داريم، با اطّلاعات آشكارى كه وجود دارد - اين است كه گفتمان مردم در اين انتخابات، گفتمان قانونگرايى است؛ با هر كسى صحبت ميكنند، مصاحبه ميكنند، مردم از تبعيّت از قانون ميگويند؛ اين خيلى حادثهى باارزش و برجستهاى است؛ قانونگرايى. از بىقانونى مردم لطمه ديدند؛ در سال ۸۸ عدم تبعيّت از قانون، لگد زدن به قانون، به كشور لگد زد؛ اين را مردم ديدند. يكى از پديدههاى برجستهى امروز اين است كه مردم نگاهشان، گرايششان قانونگرايى است. خوشبختانه تا امروز، هم مسئولين، هم نامزدهاى مختلف و محترم رعايت كردند جهات قانونى را، مراعات كردند؛ انشاءالله بعد از اين هم همين خواهد بود. يك نكتهى مهم اين است.
با خطاي بزرگ كشور را در لبه پرتگاه قرار دادند
بيانات در ديدار مسئولان نظام1392/04/30
مقاطع تحويل مسئوليت دولتها، جزو مقاطع خوب كشور و تاريخ سياسى ما است. اين جابهجائى دولتها يكى از منّتهاى بزرگ الهى است بر ما؛ يكى از فرصتهاى بزرگى است كه در اختيار ما است. نفَس جديدى، ابتكارات جديدى، كارهاى جديدى، سلائق و اذواق جديدى مىآيد ميدان - قانون اساسى اين را مشخص كرده - اين يكى از فرصتها است. البته اين فرصت تبديل ميشود به تهديد، اگر چنانچه جور ديگرى عمل شود؛ مانند آنچه كه در برخى از كشورها انسان مشاهده ميكند، كه جابهجائى قدرتها با زورآزمائى، با خونريزى، با خشونت همراه است؛ كه خوشبختانه در كشور ما اينجور نيست.
البته در سال ۸۸ بعضى خطاى بزرگى را مرتكب شدند، كشور را در لبهى يك چنين پرتگاهى قرار دادند، يك مشكل اينچنينى را براى كشور تدارك ديدند؛ اما بحمدالله خداى متعال كمك كرد، ملت توانست از اين مشكل عبور كند. در اين سالهاى متوالى از اول انقلاب - منهاى همان برههى كوتاه سال ۸۸ - هميشه اين دستبهدست شدن قدرت و مسئوليت در كشور، با آسايش، با خوشى و با شادكامى همراه بوده است؛ اين خيلى فرصت مهمى است.
مسئله اصلي را چرا فراموش ميكنيد؟!
بيانات در ديدار دانشجويان1392/05/06
يكى از برادرها به قضاياى سال ۸۸ و اين حرفها اشاره كردند. من خواهش ميكنم اگر چنانچه مسائل سال ۸۸ را مطرح ميكنيد، مسئلهى اصلى و عمده را در اين قضايا مورد نظر و در مدّ نگاهتان قرار دهيد؛ آن مسئلهى اصلى اين است كه يك جماعتى در مقابل جريان قانونى كشور، به شكل غير قانونى و به شكل غير نجيبانه ايستادگى كردند و به كشور لطمه و ضربه وارد كردند؛ اين را چرا فراموش ميكنيد؟ البته ممكن است در گوشه و كنار يك حادثهى بزرگ زد و خوردهائى انجام بگيرد كه انسان نتواند ظالم را از مظلوم تشخيص دهد؛ يا يك نفر در موردى ظالم، در موردى مظلوم باشد؛ اين كاملاً امكانپذير است؛ اما در اين قضايا، مسئلهى اصلى گم نشود.